حمله آپورتونیستی “مائوئیست”های اینترنتی ایرانی و امریکایی برغم دستگیری آژیت به حزب کمونیست انقلابی امریکا محکوم است

حمله آپورتونیستی “مائوئیست”های اینترنتی ایرانی و امریکایی برغم دستگیری آژیت به حزب کمونیست انقلابی امریکا محکوم است

 

ظرف چند روز گذشته عده ای آپورتونیست از فرصت پیش آمده در ارتباط با دستگیری رفیق آژیت، حملات کینه توزانه و ابلهانه ای که هیچ وجه تشابه ی با برخورد اصولی کمونیسم انقلابی ندارد، را سازمان داده اند.

از جمله شعارهایی که این عده در زیر بیانیه شان در دفاع از آژیت داده اند “مرگ بر اپورتونیسم آر سی پی و رهبری اش!” یعنی مرگ بر  کمیته مرکزی حزب کمونیست انقلابی امریکا و صدرش باب آواکیان است

اینکه جریانی انتقاد اصولی بر مبنای رویکرد، متدلوژی و اصول علمی کمونیسم انقلابی به سنتز نوینی که از طرف باب آواکیان صدر حزب کمونیست انقلابی امریکا داشته باشد یک‌چیز، ولی اینکه چند فرد و گروهی با عدم شناخت از چگونگی حل تضاد اساسی جامعه متکی به برخوردهای آوانتوریسم  خرده‌بورژوازی و دیالکتیک متافیزیکی(مکانیکی) به‌جای اینکه به مبارزه علمی علیه نظام جهانی سرمایه‌داری- امپریالیستی به رهبری امپریالیسم امریکا بپردازند، در گوشه‌ای از خیابان و قفس تنگ بورژوازی پرسه می‌زنند و راه مبارزه علمی و درازمدت با سازمان دادن میلیون‌ها میلیون توده زحمتکش تحت ستم و استثمار را گم‌کرده‌اند، چیز دیگری است.

چنان افرادی که در دنیای مجازی غرق‌گشته‌اند، توان تحلیل علمی از شرایط عینی جامعه را ندارند و به‌عبث فکر می‌کنند صرفاً با چند نفر و الم کردن شعارهای “تندوتیز” می‌توانند یک انقلاب اجتماعی رادیکال برای ایجاد جامعه‌ی سوسیالیستی را سازمان دهند، در اقصا نقاط جهانِ تحت حاکمیت نظام سرمایه داری-امپریالیستی گلوبلاسیون شده کم نیستند. این‌ها فکر می‌کنند انقلاب کمونیستی یعنی مجلس مهمانی و مقاله‌نویسی آن‌هم با اتکا به چشم‌انداز و افق بورژوازی و حملات کینه‌توزانه به حزب کمونیست انقلابی امریکا و باب آواکیان، به‌جای مبارزه با نظامی که علت اصلی تمامی ستم و استثماری دهشت‌باری است که به‌طور روزمره در امریکا و سراسر جهان تولید و بازتولید می‌شود!

اگر افرادی به‌جای مبارزه با نظام حاکم برجهان و مرتجعی دست‌نشانده‌اش شعارهای مرگ بر ار سی پی و رهبرش” که باب طبع همان نظام است را در مورد حزب کمونیست انقلابی امریکا و صدرش که باصداقت انقلابی پرولتری در حد و توان نسبی کنونی‌اش رهبری مبارزات زحمتکشان ستم‌کش و استثمارشونده را در دستور روز خویش قرار داده است و بر دوش می‌کشد، تکرار نماید باید کمونیست و مائوئیست بودنشان شک کرد. این سمت‌گیری و افق پیش پای این افراد تحت لوای “مائوئیسم” چیزی جز تکرار چشم‌انداز و افق تروتسکیستی و شبه تروتسکیسم نیست و نمی‌باشد.

رفقا نباید و نمی‌توان به چنین فرصت‌طلبانی که از دو طرف دهانشان به اقتضا و برآمد “شرایط نوین” حرف می‌زنند اتکا نمود و با آن‌ها هم‌صدا شد.

افرادی که هنوز به اخلاق و اصول کمونیسم انقلابی پایبند می‌باشند نه‌تنها از شعارهای ضدانقلابی چنین افرادی که یک‌شبه “مائوئیست” شده و یا هنوز در کوچه تنک “اندیشه ماکو”  دیدگاهشان در افق و چشم‌انداز تنگ خرده‌بورژوای و بورژوازی زندان شده است، به وجد نخواهد آمد، بلکه به مقابله اصولی با اتکا به رویکرد و متدلوژی ماتریالیست دیالکتیکی به چالش برخوردهای ضدانقلابی آن‌ها می‌پردازند.

برهان عظیمی
نهم خرداد ۱۳۹۴ برابر با سی‌ام مه ۲۰۱۵