در رابطه با حمله نظامی پ ک ک به حدکا

حمله نظامی پ ک ک به حدکا در روز یکشنبه ۲۴ مه از دو منظر قابل بررسی و محکوم کردن است. یکم اینکه چنین تحرکاتی مستقیما تاثیرات مخربی در ایجاد فضای میلیتاریستی و به حاشیه راندن مبارزات و اعتراضات مردم میگذارد، منطقه را نا امن و در صورت تداوم چنین تنشهایی، به جان و مال مردم ساکن در منطقه آسیبهای جدی میرساند. دوم اینکه حمله نظامی از سوی هر حزب و جریانی نسبت به حزب دیگر، نقض آزادی فعالیت احزاب خواهد بود که باید بطور جدی و قاطعانه در محکومیت آن و ایجاد مانع در مقابل نقض ابتدایی ترین اصول آزادی فعالیت احزاب ایستاد.
از ابتدا تا به امروز بخشی از تاریخ جنبش ناسیونالیسم کرد در منطقه، مملو بوده است از دست بردن به اسلحه علیه احزاب و نیروهای سیاسی دیگر در جهت ایجاد محدودیت فعالیت سیاسی بر آنان و به منظور اعمال یکه تازی برای تحقق اهداف و سیاستهای خود. بی گمان پرداختن به تاریخچه عملکرد این جریانات میتواند صفحات زیادی را بخود اختصاص دهد که از حوصله این نوشته خارج است. اما برای معرفی چنین سنت و سیاستی، تیتر وار هم شده باید لیست شاخص ترین آنها را یادآور شد. برای مثال جنگ حزب بارزانی علیه کومه له و در کنار جمهوری اسلامی در مقطع انقلاب ۵۷ . حمله مسلحانه جریان بارزانی علیه اتحادیه مینهی در حکاری. حمله پ ک ک به واحدی از پیشمرگان سازمان “اتحاد انقلابیون کرد” در سال ۱۹۸۸٫ چندین دور جنگ و درگیری بین اتحادیه میهنی و بارزانی. حمله نظامی حدکا به نیروهای سازمان پیکار و چریکهای فدایی تا حمله نظامی حدکا به کومه له در سال ۱۹۸۴که نهایتا به شکست حدکا منجر شد. و بالاخره مورد اخیر حمله پ ک ک به حدکا و بسیاری دیگر از تهدیدات نظامی احزاب ناسیونالیست کرد علیه دیگر جریانات در منطقه، همگی گویای کارنامه قلدرمنشی این جریانات بوده است.
واقعیت امر این است که چنین اقداماتی از سوی این نیروها بخشی از سیاست احزاب ناسیونالیست کرد برای یکه تازی و برتری طلبی موقعیت خود بر رقبا در رسیدن به اهدافشان بوده است که برای کنار زدن احزاب و نیروهای دیگر فقط با تهدید، از طریق نطامی و بکار بردن اسلحه تلاش کرده اند آغایی خود بر دیگر جریانات و احزاب سیاسی را تحمیل و به اجرا بگذارند. در مورد تاریخچه جنگهای اتحادیه میهنی و بارزانی علیه همدیگر برای دست بالا داشتن یکی بر دیگری بعنوان قدرت بلامنازع از یک سو و از سوی دیگر اسلحه کشیدن بروی احزاب و نیروهای چپ، توسط احزاب جنبش ناسیونالیست کرد، کتابهای زیادی منتشر شده و به رشته تحریر در آمده است. در هیچ دوره تاریخی نمی توان این را مشاهده کرد که احزاب ناسیونالیست کرد کاربرد زور و اسلحه علیه رقبای خود و بویژه علیه احزاب چپ و کمونیست را بکار نگرفته باشند.
احزاب جنبش ناسیونالیست کرد که ذکرشان رفت، تا دو سال قبل ادعا میکردند که دارند بعنوان یک قدرت منسجم، “کنگره ملی کرد” را پایه ریزی میکنند. همان موقع گفتیم که قبای “کنگره ملی کرد” به تن احزاب ناسیونالیست کرد زیاده از حد گشاد است چرا که هم اهدافشان به خواست و توقعات دنیای امروز در جامعه نامربوط است و هم اینکه وزن و پتانسیل کارنامه این احزاب در رقابت و جنگهای مسلحانه با همدیگر سنگین تر و خصلت نما تر از بستن نطفه “کنگره ملی کرد” است. بنا به همین دو فاکتور ساده گفتیم و نوشتیم که بحکم واقعیت عینی در دنیای امروز، این کنگره زاده نخواهد شد. اکنون با تنشهای اخیر و بسیاری فاکتورهای دیگر در اوضاع سیاسی منطقه، کاملا افق و چشم انداز “کنگره ملی کرد“ بمراتب و بیش از گذشته عقیم گشته است.
تا جاییکه به پ ک ک بعنوان عضوی از دایره جنبش ناسیونالیسم کرد برمیگردد، همیشه و مدام کوشیده است که ظرفیت تحکم و ایفای نقش مبصر بر بقیه را به معرض نمایش بگذارد. پ ک ک در کردستان ترکیه، سوریه و عراق این نقش را بعنوان کدخدا برای خود قائل بوده و اکنون دارد در میان دیگر احزاب ناسیونالیست کرد در کردستان ایران به محک آزمایش میگذارد. با توجه به صفبندی این جریانات در تحولات منطقه، پ ک ک بیشتر از هر زمانی در جهت تبدیل شدن به نیروی چریکی و پیاده نظام جمهوری اسلامی در قندیل و نوار مرزی دارد گام برمیدارد و در کردستان عراق از حمایتهای اتحادیه میهنی نیز که کاملا گوش بفرمان مقامات جمهوری اسلامی میباشد برخوردار است. از طرف دیگر بنا به روابط حسنه حزب دمکرات بارزانی با دولت ترکیه و اختلاف بارزانی با پ ک ک و جمهوری اسلامی، حدکا نیز در این صف جای گرفته است.
اما خارج از تاریخچه جنگ احزاب ناسیونالیست با هم و قرار گرفتن هر یک در معادلات و صفبندی های کنونی، هیچ حزب و نیروی سیاسی ای حق و اجازه این را ندارد که به بهانه های مختلف برای دیگر نیروها و احزاب سیاسی حد و مرز تعین کند. آزادی فعالیت احزاب و نیروهای سیاسی باید از سوی هر جریان سیاسی برسمیت شناخته و محترم شمرده شود. کدخدامنشی اخیر پ ک ک تحت هر عنوان و بهانه ای از سوی هر نیرو و جریانی باید محکوم شود. ایجاد فضای نظامی در مناطق مرزی و تداوم این تنشها مستقیما در خدمت اهداف جمهوری اسلامی قرار دارد که با بهانه های گوناگون و با میلیتاریزه کردن منطقه میکوشد مبارزات و اعتراضات اجتماعی مردم بویژه در شهرهای کردستان ایران را ساکت کند. اکنون پ ک ک دارد این امکان را برای جمهوری اسلامی فراهم میکند که مبارزات و اعتراضات اجتماعی هر روزه مردم را تحت شعاع وقایع اخیر قرار دهد. بدون شک رشد و گسترش جنبشهای اعتراضی مردم در ایران و در شهرهای کردستان ایران علیه جمهوری اسلامی برای دست یابی به خواستهای انسانی و برحق خود، ماهیت پ ک ک و هر نیرویی را که بخواهد فضای اعتراضات مردم را بسوی فضای میلیتاریستی سوق دهد ترد و رسوا خواهند ساخت.
۲۶ مه ۲۰۱۵