در مورد درگیری پ ک ک با حدکا / گفتگوی ایسکرا با محمد آسنگران

در مورد درگیری پ ک ک با حدکا

 

گفتگوی ایسکرا با محمد آسنگران

 

ایسکرا: روز یکشنبه ۲ خرداد نیروهای پ ک ک مستقر در”کیله شین” در مرز کردستان عراق و شهر اشنویه طی حمله ای به نیروهای حزب دمکرات کردستان ایران یک نفر از افراد این حزب کشته و چند نفر زخمی شدند. در حال حاظر بنا به خبرهای منتشر شده این دو نیرو در مقابل هم سنگر گرفته اند. ابتدا از چگونگی این واقعه و دلایل بروز این درگیری برای خوانندگان ما توضیح دهید.

 

محمد آسنگران: قبلا اینرا تاکید کنم که هر نوع درگیری نظامی در منطقه به ضرر مردم و مبارزات حق طلبانه آنها تمام میشود. اما دلیل این درگیری از نظر دو طرف درگیر متفاوت توضیح داده شده است. با این حال روشن است که پ.ک.ک صریح اعلام کرده است که استقرار و فعالیت نیروهای احزاب دیگر در دامنه قندیل و منطقه مرزی کردستان عراق با کردستان ایران را تحمل نمیکند. این در حالی است که این منطقه بخشی از خاک عراق و هم مرز با ایران است. پ.ک.ک یک حزب اپوزیسیون در ترکیه است و قاعدتا و طبق سنت و روال معمول نباید در این منطقه دخالتی میکرد.

اما در این واقعه پ.ک.ک خودش را پدر خوانده جنبش ناسیونالستی کرد و بقیه احزاب فعال در کردستان را رقیب خودش میداند و تا جایی که توانسته است مانع فعالیت مسلحانه دیگر احزاب بوده است. این اولین بار نیست که پ.ک.ک دست به چنین جنایتی میزند. قبلا در سال ۱۹۸۸ به افراد مسلح جریان دیگری به اسم “اتحاد انقلابیون کرد” حمله کرد و ۹ نفر از آنها را به قتل رساند. آنجا هم بهانه پ.ک.ک. این بود که فعالیت این جریان در مرز ایران و عراق بدون اجازه پ.ک.ک ممکن نیست.

این سیاست قلدر منشانه در میان پ.ک.ک. و جریانات نزدیک به او و یا شاخه های نزدیک به او سابقه طولانی تری دارد. چنین اقداماتی مختص و محدود به جنگ با حزب دمکرات و به امروز نیست. در کردستان ترکیه و سوریه هم پ.ک.ک همین سیاست را پیروی کرده و هیچ حزب و جریان دیگری حق داشتن نیروی مسلح خود را ندارد. یکی از اختلافات احزاب دیگر با پ.ی.د. در کردستان سوریه همین است که اجازه نمیدهد احزاب رقیب نیروی مسلح خودشان را داشته باشند. در کردستان ترکیه از اوایل دهه هشتاد میلادی تا کنون بارها اتفاق افتاده است که پ.ک.ک حتی به افراد جدا شده از خودش هم رحم نکرده و آنها را غیر مستقیم و یا رسما از بین برده است.

در این مورد مشخص لازم است تاکید کنم که احزاب اپوزیسیون مسلح جمهوری اسلامی از جمله حزب دمکرات کردستان ایران و کومه له از اوایل دهه نود میلادی ناچار شدند که در عمق خاک کردستان عراق مستقر بشوند و عملیات نظامی علیه جمهوری اسلامی انجام ندهند.

اما با تحولاتی که در منطقه آغاز شده است حزب دمکرات تصمیم گرفته است در قدم اول بخشی از نیروی مسلح خود را به دامنه قندیل اعزام کند تا بتواند فعالیت مسلحانه علیه جمهوری اسلامی را از سر بگیرد. همین مسئله پ.ک.ک را نگران کرده زیرا از یک طرف آنرا به ضرر یکه تازی خود در این منطقه میداند و از طرف دیگر بده بستان خود با جمهوری اسلامی را در خطر میبیند. به همین دلایل این اقدام حزب دمکرات کردستان ایران از منظر پ.ک.ک غیر قابل تحمل اعلام شده است.

مهمترین موضوع برای پ.ک.ک این است که مناسباتش با جمهوری اسلامی و توافقاتی رسمی و غیر رسمی که در مرزهای کردستان ایران و کردستان عراق با هم دارند دچار مشکل میشود. زیرا این توافقات بود که توانست پایه توافق اسد و پ.ک.ک و حزب همپیمانش در کردستان سوریه را بسازد.

همین یک فاکتور آخری کافی است که همکاریهای پ.ک.ک با جمهوری اسلامی از اهمیتش کم بشود و سیاست بده بستان پ.ک.ک و جمهوری اسلامی در مرزهای ایران و در کردستان سوریه  کم رنگ تر گردد.

 

ایسکرا: اطلاعیه کمیته کردستان در مورد این واقعه تاکیدش بر آزادی فعالیت احزاب سیاسی است و پ.ک.ک را به دلیل نقض این حق و حمله به حزب دمکرات کردستان ایران محکوم کرده است. بحث آزادی فعالیت احزاب و محدودیتهایی که پ.ک.ک امروز میخواهد به حزب دمکرات تحمیل کند چه جایگاه و سابقه ای دارد که شما آنرا با اهمیت میدانید؟

 

محمد آسنگران: ببینید موضوع آزادی فعالیت احزاب سیاسی اولا یک پرنسیب است. آزادی سیاسی بدون آزادی فعالیت احزاب بی معنی میشود. دوما همه احزاب ناسیونالیست کرد مانند دولتهای دیکتاتور و ناقض آزادی در دوره های مختلف این حق آزادی فعالیت احزاب را هر جا توانسته اند نقض کرده اند. خارج از ماهیت سیاسی احزاب، آزادی فعالیت همه احزاب سیاسی اگر به یک قاعده و مورد پذیرش عموم قرار گیرد اولین خاصیتش این است که جنگ و خونریزی و توطئه های دولتها و احزاب ناقض آزادی را خنثی میکند. باید آنها را ناچار به رعایت حقوقی کرد که به نفع مردم و جامعه است.

اگر این حق رعایت بشود جریانات رقیب و مخالف ناچار میشوند برای حل و فصل مسایل مورد اختلاف به جای دست بردن به اسلحه، گفتگو و مذاکره را برگزینند. در شرایط آزدی فعالیت احزاب مردم راحتر تر میتوانند سیاست مورد نظرشان را انتخاب بکنند.

اما در مورد سابقه نقض آزادی فعالیت احزاب سیاسی در کردستان بحث مفصلی میتوان کرد. اینجا فقط به نمونه هایی اکتفا میکنم که نشان بدهم احزاب جنبش ناسیونالیستی کرد بدون استثا ناقض این حق بوده اند. هم علیه کمونیستها هم علیه احزاب ناسیونالیست رقیبشان هر جا توانسته اند دست به اسلحه برده و تلاش کرده اند رقیب خود را به زور نیروی مسلح از میدان بدر کنند.

برای مثال دوره ای که ملا مصطفی بارزانی بر مناطقی از کردستان عراق تسلط داشت و با شاه ایران و ساواک همکاری میکرد همین حزب دمکرات کردستان ایران و افرادی مانند ملا آواره و سلیمان معینی  و…. که اپوزیسیون سلطنت و با حزب دمکرات کردستان هم تفاوتهایی داشتند تعدادی از آنها بوسیله ملا مصطفی بارزانه یا کشته شدند و یا دستگیر و آنها را تحویل ساواک دادند. آن دوره هیچ حزب و جریان دیگری بجز حزب بارزانی حق فعالیت نداشت، مگر اینکه تابع بارزانی میشد. بعد از شکست سال ٧۵ میلادی و بعد از قرار داد الجزایر که شاه و صدام حسین به توافق رسیدند، حزب دیگری درست شد به اسم اتحادیه میهنی کردستان عراق، آنها در نزدیک همین کوههای قندیل و در منطقه حکاری مورد حمله نیروهای بارزانی قرار گرفتند و صدها نفر از آنها کشته، اسیر و یا از شدت سرما و گرسنگی از بین رفتند.

بعدا خود همین اتحادیه میهنی بارها به حزب بارزانی و حزب شیوعی عراق و جریانات دیگر حمله کرد و آخرین مورد هم به حزب کمونیست کارگری عراق حمله کرد و در هر مورد تعدادی از این احزاب کشته و اسیر و سربه نیست شدند.

حزب دمکرات کردستان ایران که خودش دوره ای قربانی سیاستهای بارزانی شده بود و آزادی فعالیت سیاسی نداشت و به همین دلیل تلفاتی هم متحمل شده بود، بعدا خودش تلاش کرد همین محدودیت را در مورد فعالیت کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران و سازمان پیکار و دیگر سازمانهای چپ اعمال کند. جنگ کومه له و دمکرات در واقع جنگی بر سر آزادی فعالیت احزاب سیاسی بود. حزب دمکرات میخواست کومه له را تابع سیاست خودش بکند و کومه له هم در دفاع از آزادی فعالیت احزاب به این زورگویی تن نداد. نهایتا حزب دمکرات شکست خورد و ناچار به عقب نشینی شد.

اکنون همین حزب دمکرات خودش در موقعیتی قرار گرفته است باید به پ.ک.ک بگوید آزادی فعالیت دیگر احزاب را رعایت کند.

دهها نمونه از این موارد در تاریخ احزاب ناسیونالیست کرد علیه رقبایشان در تاریخ ثبت شده است و غیر قابل انکار هستند. به همین دلیل ما مصرانه تلاش میکنم حق آزادی فعالیت احزاب به یک مسئله همه گیر و جا افتاده تبدیل بشود و هیچ جریانی نتواند آنرا نقض کند.

 

ایسکرا: در ظاهر امر اینگونه بنظر میرسد که این درگیری و تقابل بین این دو حزب بر سر استقرار حزب دمکرات در کیله شین بوده و پ ک ک مخالف استقرار آنها بوده است. آیا موضوع به همین سادگی است یا اینکه فاکتورهای دیگری در بروز این درگیریها دخیل هستند؟

 

محمد آسنگران: حتما فاکتورهای دیگری عمل کرده است. سعی میکنم به اهم آنها بپردازم، اما هر فاکتوری که مطرح بوده به آن احزاب و سیاستشان مربوط است. بحث من این است که حق آزادی فعالیت احزاب تحت هیچ شرایطی نباید نقض بشود.

همیشه فاکتورهایی برای نقض آزادی فعالیت احزاب دخیل بوده است و دولتها و جریاناتی که این حق را نقض کرده اند حتما توجیهاتی برای خود دارند. اما ناقضین آزادی و آزادی فعالیت احزاب بر اساس سیاستی که تعقیب کرده اند نقض این حق را به نفع حزب خود و یا حاکمیت خود دانسته اند. دولتهای دیکتاتور حاکم هم برای نقض حقوق مردم دلایل دیگری علاوه بر سیاست ضد آزادی بیان میکنند.

 

ایسکرا: پ ک ک گفته است که حزب دمکرات کردستان ایران به قصد گرفتن گمرکات از کالاهای قاچاق نیروهایش را در این نقطه متمرکز کرده است و از طرف دیگر این را مطرح کرده است که حزب دمکرات کردستان ایران عمدا این فضای تنش آلود را ایجاد کرده که افراد وابسته به پ ک ک در انتخابات اخیر در ترکیه رای نیاورند. این سخنان را چگونه ارزیابی می کنید و آیا این گفته های پ ک ک میتواند دلیلی بر ایجاد محدویت در برابر فعالیت سیاسی و نظامی حزب دمکرات باشد؟.

 

محمد آسنگران: در مورد اخاذی و گمرک گرفتن پ.ک.ک اگر مخالف آن بود خودش سالها این اخاذی را از مردم نمیکرد. حتی به فرض اینکه حزب دمکرات هم به این هدف در کیله شین مستقر شده باشد. سوال این است چرا پ.ک.ک خودش این کار را میکند.  بلاخره یک بام و دو هوا که نمیشود. یا این کار خوب نیست و هیچ کس نباید آنرا انجام بدهد یا اگر پ.ک.ک خودش دست به اخاذی از مردم به اسم گرفتن گمرک میزند، حزب دمکرات هم بر اساس همان دلایل قاعدتا نباید مورد اعتراض پ.ک.ک قرار میگرفت. بنا بر این حتی اگر حرف پ.ک.ک جدی بگیریم معنایش این است که او میخواهد تنها و بدون رقیب در این مرز به اخاذی دست بزند و نمیخواهد سهمی از آن عاید حزب دمکرات کردستان ایران بشود.

موضع من در مقابل این نوع اخاذی این است که هیچ کس حق ندارد از مردم اخاذی کند. نه پ.ک.ک و نه حزب دمکرات کردستان ایران و نه هیچ جریان دیگری. اما تا به امروز این یک اتهام از جانب پ.ک.ک به حزب دمکرات است. زیرا سند و مدرک و گزارشی نیست که این ادعای پ.ک.ک را ثابت کند.

ولی در مورد اخاذی پ.ک.ک از مردم تلویزیونهای کردستان عراق از جمله تلویزیون ان. آر. تی که گفته میشود متعلق به یکی از رهبران اتحادیه میهنی است گزارش مستندی پخش کرد که مردم از دست پ.ک.ک شکایت کرده و میگفتند توان پرداخت این همه اخاذی به اسم گمرک را ندارند.

واضح است که پ.ک.ک. هیچکدام از این توجیهاتش واقعی نیست. اولا جنگ این دو حزب تاثیری بر نتیجه  انتخابات ترکیه و احزاب وابسته به پ.ک.ک ندارد. اگر هم از منظر پ.ک.ک تاثیر دارد و به این دلیل حزب دمکرات به آن منطقه رفته است قاعدتا خود پ.ک.ک نباید آغازگر جنگ میبود. در حالیکه همه شواهد قبل و بعد از جنگ و گفته های مقامات خود پ.ک.ک همگی دال بر این است که این جنگ را پ.ک.ک آغاز کرده است. اسنادی وجود دارد که حزب دمکرات تلاش کرد که چنین جنگی اتفاق نیفتد. قبل از درگیری درخواست مذاکره حزب دمکرات از جانب پ.ک.ک رد شد. کسی که جنگ را آغاز کرده است نمیتواند طرف مقابلش را مقصر آغاز جنگ بداند. بالاخره اگر این جنگ بد بود و به نفع دولتهای سرکوبگر است و به ضرر احزاب متحد پ.ک.ک در انتخابات میباشد چرا پ.ک.ک آنرا آغاز کرد؟.

 

 

ایسکرا: احزاب و جریانات سیاسی از طیفهای مختلف چه مواضعی در مقابل این مسئله اتخاذ کرده اند و صف بندیها به چه شکلی است؟

 

محمد آسنگران: تا جایی که من خبر دارم احزاب و سازمانهای سیاسی فعال در کردستان ایران و عراق بجز کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران که سکوت کرده است، بقیه احزاب و سازمانها در این مورد سیاست خودشان را بیان کرده و هچ جریانی سیاست پ.ک.ک را تایید نکرده است. بجز اتحادیه میهنی که موضعی بینابینی گرفته است بقیه احزاب سیاست پ.ک.ک را و جنگ طلبی را به ضرر مردم ارزیابی کرده اند.

 

ایسکرا:  نقش جمهوری اسلامی در این واقعه چیست و چه اقداماتی کرده است.

 

محمد آسنگران: یک روز بعد از این درگیری سایتهای نزدیک به جمهوری اسلامی اعلام کردند که چند نفر از نیروهای سپاه پاسدارن در این منطقه کشته شده اند. همان سایت تاکید کرده است که این نیروها به دست حزب دمکرات کردستان ایران کشته شده اند. اما نه جمهور اسلامی و نه حزب دمکرات تا کنون نگفته اند با هم درگیر شده اند. بنابر این اگر کسی کشته شده است و جنازه اش را به ارومیه برده اند و این خبر تایید شده است، قاعدتا در همان جنگ کشته شده اند که پ.ک.ک علیه حزب دمکرات آغاز کرد. حزب دمکرات کردستان ایران همان روز درگیری اعلام کرد که نیروهای سپاه با لباس هم رنگ پ.ک.ک و نیروهای خود پ.ک.ک در یک جبهه قرار گرفته بودند و علیه نیروهای حزب دمکرات دست به حمله زدند.  بنابر این اخبار منتشر شده نشان میدهد که نوعی همکاری سپاه پاسداران و پ.ک.ک وجود داشته است.

در سال ۲۰۱۲ که اوضاع بحرانی سوریه به سقوط اسد نزدیک شد، در همین منطقه مورد بحث، جنگ پ.ک.ک و جمهوری اسلامی تمام شد و با همدیگر آتش بس کردند. از آنطرف در کردستان سوریه نیروهای وابسته به پ.ک.ک تحت نام پ.ی.د بوسیله ارتش اسد مسلح شدند و قدم به قدم کردستان سوریه را تحویل متحدین پ.ک.ک داند. تا به امروز هم بزرگترین شهر کردستان سوریه که بوسیله پ.ی.د. حزب متحد پ.ک.ک اداره میشود در مرکز آن پادگان هوایی اسد همچنان دایر است.

رابطه نزدیک و بده بستان پ.ی.د. و اسد در کردستان سوریه بر کسی پوشیده نیست. جمهوری اسلامی معمار این همکاری پ.ک.ک و اسد بود.

 

ایسکرا: بنظر شما آینده روند تنش کنونی به کدام سو خواهد رفت؟ آیا چشم اندازی برای جلوگیری از ادامه تنش نظامی وجود دارد یا اینکه شاهد جنگ دیگری و در جبهه دیگری در منطقه خواهیم بود چرا که بنا به آخرین خبرها گویا در سه نقطه نیروهای طرفین در مقابل هم سنگر گرفته اند و مسعود بارزانی هم  روز دوشنبه اعلام کرده بود که حکومت اقلیم اجازه نخواهد داد مناطق تحت حاکمیتش به محل تسویه حسابهای سیاسی بین احزاب تبدیل شود.

 

محمد آسنگران: من تصورم این است که این جنگ در کوتاه مدت ابعاد بیشتری پیدا نمیکند. به جنگ تمام عیار تبدیل نمیشود. اما ریشه کن هم نمیشود. زیرا صف بندی جریانات سیاسی در منطقه اهداف و سیاست متفاوت و متناقضی را پی میگیرند.

قبلا در مورد صفبندیهای سیاسی نظامی منطقه مفصل نوشته ام. اما در این درگیری میان پ.ک.ک و حزب دمکرات کردستان ایران، همان صفبندیهای قبلی را میبینیم و همچنان به قوت خود باقی است. اینکه پ.ک.ک و نیروهای وابسته به او در کردستان ایران و سوریه و عراق ترکیه خود را در جبهه اسد و جمهوری اسلامی قرار داده اند. دلیل نزدیکیشان به اتحادیه میهنی هم همین است که در صفبندیهای منطقه هر دو در یک جبهه قرار گرفته اند.

اما حزب دمکرات کردستان ایران هم متحدین منطقه ای خودش را دارد و بارزانی  که در صف آمریکا و ترکیه قرار گرفته است متحد و نزدیک به حزب دمکرات کردستان ایران  است.

 

ایسکرا: بنظر شما این درگیری ربطی به تحولات منطقه ای و جبهه بندیهای احزاب و دولتهای منطقه دارد یا اینکه اتفاقی بین دو حزب جنبش ناسیونالیسم کرد بوده است؟

 

محمد آسنگران: فعلا پاسخ دقیقی نمیتوان به این سوال داد زیرا آنچه که منتشر شده است نظر احزاب درگیر است نه کل واقعیات و اهداف و سیاست پنهان احتمالی پشت این درگیری. اما یک چیز روشن است که پ.ک.ک و جمهوری اسلامی از چند سال قبل بعد از آتش بس با همدیگر، تا کنون بده بستانهایی با هم داشته اند. در عین حال در کردستان عراق اتحادیه میهنی که به جبهه جمهوری اسلامی نزدیک است خود را مدافع و نزدیک پ.ک.ک میداند. در مقابل آنها حزب دمکرات کردستان عراق که رابطه نزدیکی با ترکیه دارد خود را نزدیک به حزب دمکرات کردستان ایران میداند. این جبهه بندی قطعا تاثیراتی در بوجود آمدن این جنگ داشته است. اما روشن است که پ.ک.ک آغازگر جنگ با حزب دمکرات کردستان ایران بوده و طبق خبر سایت کردپا در جنگ این منطقه چند نفر از نیروهای سپاه پاسداران هم کشته شده اند و جنازه سه نفر آنها را به ارومیه برده اند. همه این فاکتها نشان میدهد که نوعی همکاری و یا هماهنگی در میان نیروهای سپاه پاسداران و پ.ک.ک وجود داشته است. کسی که شناختی از این منطقه داشته باشد و محل درگیری و استقرار نیروهای این دو حزب و محل استقرار سپاه پاسداران را بداند متوجه میشود که نیروهای پ.ک.ک و سپاه پاسداران در یک جبهه قرار دارند. *