کیش لذت و روانشناسی جستجوی شادی با “مواد مخدر”

کیش لذت و روانشناسی جستجوی شادی با “مواد مخدر

بخش سوم از پاسخ به جلال برخوردار و دفاعش از “مواد مخدر گیاهی”

از: سعید صالحی نیا

salehinia@aol.com

۲۵ می ۲۰۱۵

مقدمه:

 

فکر نمی کنم کسی پیدا شود که مواد مخدر را بخاطر اثر اعتیادش بخاطر اثرات منفی که در بدن یا روان یا روابط اجتماعیش دارد، استفاده کند! همه آنها که دنبال مواد مخدر، سیگار یا الکل می دوند دنبال سرابی هستند بنام “تخدیر” بهداشتی و بی ضرر. این حکم را پایه قرار می دهم و فرض می گیرم.

در مقاله قبلی (۳)با ارائه نمونه ماریجوانا بعنوان شایعترین ماده مخدر مورد استفاده در غرب، توضیح دادم که افسانه ماده مخدر بی ضرر تا چه انازه دروغ است و. اتفاقا یک مهندسی فکری است برای فریب افکار عمومی و خصوصا جوانها تا انها را در تله بیندازد و مثل سایر موارد اعتیاد، به ذلت بکشد. بواقع ادعای “ماده مخدر بی ضرر” یک ایدئولوژی است برای فریب افکار برای توجیه این عمل زشت یعنی ساختن شادی ساختگی و لذت ساختگی. لذا طبیعتا بعد از بررسی افسانه “ماده مخدر بی خطر” باید رفت دنبال این ایدئولوژی که شکل عوامانه شده گیش لذت است. کیش لذت یا هدونیزم را ابتدا باید شناخت و روند تاریخی تحول فکری انسان را در این مورد بررسی کرد.باید توضیح داد که در چه کشاکش فکری ، کیش لذت  با روایت عقب مانده اش از جوانان و جامعه بیشتر طعمه می گیرد.

هدف من در این مقاله بیشتر بررسی این بعد مهم ایدئولوژیک حمایت از استفاده از ماده مخدر است:

 

 

(۱)جایگاه کیش لذت در استفاده از مواد مخدر:

در شروع این بحث، تاکیید می کنم که هدف این نوشته این نیست که کیش لذت را تنها عامل گرایش به مواد مخدر اعلام کند.طبعا زمینه های متعدد ژنتیک، روانشناختی، خانوادگی ، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی در پیدایش بیماری اعتیاد و روی آوری به مواد مخدر موثر هستند. این تداخل عوامل در نهایت باعث می شود که فرد به ماده مخدر روی آورد.

در این مقاله بحث من روی ایدئولوژی و “منطقی” است که نااگاهانه یا اگاهانه به فرد عرضه شده برای روی آوری به ماده مخدر.این منطق یا ایدئولوژی هدف این مقاله است.

اینگونه “استدلال” می آورند که “باید در زندگی خوش بود. این ماده مخدر به تو این شادی را می دهد.نگران نباش خطر هم ندارد! مرگ آور نیست.اعتیاد آور نیست.”. این فرمول ساده شده ایست که فروشندگان مواد مخدر استفاده می کنند و طعمه های این مواد هم حداقل دوره ای انرا وردوار تکرار می کنند! بخش مربوط به خطرات استفاده از مواد مخدر و اعتیاد به انرا بحث کردم. در این مقاله تمرکزم روی “کیش لذت است”.

راستی کیش لذت چیست؟ اعتقادی دیرینه که هدف زندگی را لذت بردن می داند و تاریخی بسیار طولانی دارد.این کیش یا اعتقاد خودش تحولات شگرفی را طی کرده. اجازه بدهید نگاهی کوتاه به این تاریخ بکنیم:

(۲)نگاهی مختصر به تاریخ هدونیزم یا کیش لذت:

 

تاریخ هدونیزم (۱)یا کیش لذت، به تمدن سومر می رسد (نظریه اخلاق گیلگامش) که فراخوان می داد که “خوردن، سکس و رقصیدن شبانه روز باید هدف زندگی انسان باشد”. در تمدن مصر باستان، هدونیزم با سرودهای هارپر نمایندگی شد. در تمدن هند ، ۶۰۰ سال قبل از میلاد مسیح، مکتب کارواکا هدونیزم را نمایندگی کرد. دموکریت فلسفه اش را بر لذت گرائی استوار کرد. او معتقد بود که لذت و غم دو عنصر اصلی حیات انسانی هستند که یکی زندگی را سودمند و دیگری زندگی را تخریب می کند.

کیش لذت در مرحله بعد در مکتب سیرن در یونان به فاز بالاتری رشد کرد.او معتقد بود که تنها خوبی  واقعی و درونی شده ،لذت است.

کیش لذت در مکتب اپیکور در حدود سالهای ۳۴۰ تا ۲۷۰ قبل از میلاد یک قدم دیگر به جلو برداشت.اپیکور یک ماتریالیست اتمیست و دنباله روی دموکریت فیلسوف یونانی بود.در اخلاق اپیکور، بالاترین لذت عبارتست از ارامش و ازادی از ترس است که از طریق دانش، دوستی و زندگی متعادل حاصل می شود.او معتقد بود که لذت ناشی از رفع نیازهای اولیه مثل سکس و خوردن باید کنترل شود وگرنه خودش باعث بر هم خوردن تعادل زندگی خواهد شد.او توصیه می کرد که با عقلانیت می شود تعادلی ساخت که انسان نه به خودش و نه به دیگران اسیب وارد سازد.

جرمی بنتهام و جیمز میل معتقد بودند که هدف زندگی شادی جمعی مردم است و تداوم پذیری شادی (در مقابل شادیهای زودگذر)باید هدف باشد. البته با تاکید بر اینکه شادیها دارای مراتب هستند و از سطح حیوانی به سطح انسانی قابل تشخبص هستند. لذا شادیهای ساده نمی توانند هدف باشند.

در دوران معاصر، فیلسوفانی مثل دیوید پیرس، معتقدند که تمامی تلاش بشر باید روی پایان دادن به دوران زجر انسانی متمرکز باشد.تکنولوژیها و علومی مثل مهندسی ژنتیک، نانوتکنولوژی،فارماکولوژی و جراحی مغز باید بکار گرفته شوند تا احساس زجر را از انسان و حیوان بروبند و بواقع “بهشت را در زمین مهندسی کنند”. پیرس ، وظیفه جامعه انسانی را حتی به پایان دادن زجر را به حیوانات وحشی هم توسعه می دهد.

(۳)نظامهای فرهنگی شرق و غرب و کیش لذت:

تا پیش از رنسانس، خصوصا در نظامهای فرهنگی خاورمیانه و مذاهب آن، لذت در بعد جسمی آن(خوردن و سکس بطور اخص) مذمت می شد.انسان تعریفش این بود که از این لذتها فاصله بگیرد. روایتهائی از مذهب اساسا بر علیه این لذتها ساخته شد. قوانین مذهبی هدفش این بود که انسان را از عواقب دنباله روی از لذتها بترساند. این بود که انسان در سازمان فکری این مذاهب موقعی معتقد خحساب می شد که این لذتها را در خود “بسوزاند”. البته روایتهای میانه رو تر هم بودند که “تعادل” را می خواستند.

رنسانس از زاویه ای به جنگ این برخورد به لذت پرداخت.انسان محوری را تبلیغ کرد. انسانی که بالاخره از همین مادیت لذائذ زندگی تشکیل می شود.هدف زندگی بجای لذت بردن در دنیای دیگر، به ایجاد شرایط برای لذت بردن در این دنیا تغییر یافت. لذا بنوعی رنسانس فراخوان لذت بردن و شادی  در دنیای موجود را نمایندگی می کرد.

اما سوال مهم دیگری در مقابل لذت گرائی مطرح شد که انهم زمینه تاریخی داشت.سوال این بود که راستی ایا لذتها کدامند؟ ایا می شود لذتها را طبقه بندی کرد و برایشان جایگاه  قائل شد؟ آیا همه لذتها دارای جایگاه ارزشی واحد هستند؟

فلاسفه بعد از رنسانس طبیعتا بیشتر درگیر این سوالها شدند.نزاعی که تا هم اکنون ادامه دارد و دانشمندان  هم در این نزاع ها وارد شدند.از جمله دانشمندان علوم روان و مغز و جامعه شناس و سایر علوم.

لذا رنسانس رویگرد انسانی به هدف زندگی را جلوی انسان گذاشت اما سوالات دیگری بود که باید پاسخ می گرفت از جمله:

الف: لایه ها و مراتب لذت کدامند؟ ایا خوردن و خوابیدن و سکس نهایت لذتهای انسانی است؟

ب-اگر لذتهای پایه  فقط بخشی از لذتها هستند چه نوع لذتهائی انسان را از سایر حیوانات جدا می کنند

ج-لذتهای فردی چگونه با لذتهای اجتماعی تداخل می کنند؟

د-لذتهای کوتاه مدت را چگونه می توان به لذتهای بلند مدت تداوم داد؟

ه- عقلانی کردن لذتها چیست؟

ز: ابزارهای سازماندهی لذتهای عقلانی کدامند؟

و- پیش زمینه های لذتهای تداوم یافته اجتماعی چیستند؟

(۴)پست مدرنیزم و عقب نشینی در کیش لذت:

پست مدرنیزم یک چرخش ارتجاعی در ایده های مدرنیته است.در وجه کیش لذت، پست مدرنیزم به لایه های فردگرایانه و اولیه لذت برمی گردد. وجه اجتماعی و جهانی شده نیازها و حق لذت همه جامعه را منکر است. ایدئولوژی نظام سرمایه داری “ماورای صنعتی” است که تهاجمش را به همه دنیا با پوشش “فرهنگ گرائی نسبی” پیش می برد.موسیقی و “هنر چست مدرن” از یک سو سر به نیهیلیزم و پوچ گرائی می زند از سوئی انسان را بدنبال لذتهای اولیه و تخدید می کشاند.اگر نخواهیم جهانی را انسانی کنیم و شاد ببینیم چه راهی می ماند؟

پیام واماندگی در تغییر اجتماعی و مادی جامعه در پایان دادن به نظام سرمایه و فقر و بی ایندگی اینست که شادی را به سطح خوردن و خوابیدن و سکس پائین بکشیم و انسان را خر عصاری بدانیم که شب و روزش باید دنبال این نوع و سطح از شادی باشد. اما ادامه این تفکر چه می شود؟ چون شادی حتی در این سطج میسر نیست باید بدنبال ابزارهائی گشت که شادی را در مغز بطور کوتاه مدت و ساختگی “ایجاد” کرد. دوای شادی خورد ماده مخدر شادی زا مصرف کرد.بنگ کشید  و خرخری کرد! به سلامتی ناتوانیها و ضعفها و بی افقی ها و بدبختی ها جامی بالا کشید! اتمشب را غنیمت شمرد. دودی زد دمی به خمره زد و دردها را فراموش کرد. “هم دنیارو بی خیال!”

جهانی که سرمایه داری معاصر به انسان هدیه می کند تقلیل لذتهاست.تحقیر انسانیت است و دادن دارو و ماده مخدر به انسان برای ساختن شادیهای بی مایه .شادیهائی که بطور موقت از تغییرات شیمیائی مغز انسان حادث می شود همانطور که انسان تشنه را با جرعه ای اب بطور موقت “سر کیف” می اورند!

خلاصه کنم:

در مقابله با اعتیاد و مواد مخدر یک مجموعه تئوریها و تبرد فکری لازمست.فعالینی که می خواهند انسانها به لذتهای واقعی دست یایند ازادیخوهان و برابری طلبان باید عرصه نبرد ایدئولوژیک سراسری حامیان سرمایه داری را که از ابزارهای مختلف از جمله مذهب و ضد مذهب و نیهیلیزم و کیش لذت برای تخدیر جامعه خصوصا نسل جوان استاده می کنند ، بشناسند و بشناسانند.

تا انسان معاصر راه سعادت راه شادیهای انسانی را نداند طفمه راحتی است برای نهادهای فرهنگی سیاسی و اقتصادی سرمایه داری. افشای تبلیغات حول توسعه مواد مخدر برای تولید لذتهای واهی را باید جدی گرفت.

 

منابع بیشتر:

(۱) هدونیزم

http://en.wikipedia.org/wiki/Hedonism

(۲) پست مدرنیزم و هدونیزم

https://foundations21stcentury.wordpress.com/2013/03/14/postmodernism-hedonism-death/

https://pages.gseis.ucla.edu/faculty/kellner/pomo/ch1.html

 (۳)مقالات این نویسنده در موضوع سیاستهای مبارزه با اعتیاد:

 افسانه “ماده مخدر بی ضرر” و اعتیاد رو به گسترش به ماریجوانا(حشیش)

http://monazere-siasi.com/مقالاتپزشکی/۷۹۱-افسانهمادهمخدربیضررواعتیادروبهگسترشبهماریجواناحشیش

نگاهی به جوکهای جلال برخوردار در دفاع از “مواد مخدر گیاهی”!

http://monazere-siasi.com/مقالات-پزشکی/۷۸۹-نگاهی-به-جوکهای-جلال-برخوردار-در-دفاع-از-مواد-مخدر-گیاهی

چه کسانی قرار است از “آزاد سازی فروش حشیش در ایالت کلورادو سود ببرند؟

http://monazere-siasi.com/مقالات-پزشکی/۵۴۹-چه-کسانی-قرار-است-از-آزاد-سازی-فروش-حشیش-در-ایالت-کلورادو-سود-ببرند؟

یکسال بعد از “قانونی شدن” حشیش در ایالت کلورادو

http://monazere-siasi.com/مقالات-پزشکی/۷۵۷-یکسال-بعد-از-قانونی-شدن-حشیش-در-ایالت-کلورادو

قانونی کردن” ماریجوانا به نفع کیست؟(از: سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/مقالات-پزشکی/۵۴۲-قانونی-کردن-ماریجوانا-به-نفع-کیست

؟

 استراژیهای آزاد سازی مواد مخدر در اروپا(از: سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/مقالات-پزشکی/۵۴۱-استراژیهای-آزاد-سازی-مواد-مخدر-در-اروپا

 استراژیهای آزاد سازی مواد مخدر در اروپا.بخش دوم(از: سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/مقالات-پزشکی/۵۴۰-استراژیهای-آزاد-سازی-مواد-مخدر-در-اروپا-بخش-دوم

 نگاهی نزدیکتر به سیاستهای برخورد به مسئله اعتیاد در پرتغال(از: سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/مقالات-پزشکی/۵۳۹-نگاهی-نزدیکتر-به-سیاستهای-برخورد-به-مسئله-اعتیاد-در-پرتغال