سونامی بیکاری و سیاست فاشیستی در اول مه

جمهوری اسلامی در اول مه دست به توطئه زد تا طرح فاشیستی خود را با همکاری محجوب و خانه کارگری ها عملی نماید و برای این مقصود چند روز قبل از اول مه اقدام به بازداشت فعالین شناخته شده کارگری که هر سال در برگزاری این روز نقش داشته اند، نمود و همچنین جمعی از فعالین حقوق بشری را نیز دستگیر کرد تا از یک سو از برگزاری رادیکال اول مه و تحرک همزمان معلمان جلوگیری نماید و از سوی دیگر با راه اندازی نمایش کثیف نژاد پرستی در اول ماه مه، کارگران افغانستانی را به عنوان عامل بحران بیکاری که به تهدیدی برای جمهوری اسلامی تبدیل شده است، معرفی نمایند. این بار اجرای این طرح فاشیستی را خدمتگذاران همیشگی جمهوری اسلامی محجوب و خانه کارگر به عهده گرفتند.

آمارهای متفاوت از سرعت بالا رفتن نرخ بیکاری و وجود بیش از ۱۰ میلیون بیکار حکایت دارد که حدود نصف آنرا جوانان فارغ التحصل متوسطه و دانشگاهی تشکیل میدهد. افزایش سالانه صف بیکاران در جامعه ایران ابعاد میلیونی بخود گرفته است. ضریب افزایش سالانه بیکاری بنا به گفته مسئولین دولتی بیش از چهار و نیم در صد و منابع غیر دولتی حدود شش درصد می باشد، تازه این دربرگیرنده زنان خانه دار و افرادی که فقط یک تا دو ساعت در روز کار دارند نمی باشد. (کسانی که یک ساعت کار در روز داشته باشند در جمهوری اسلامی شاغل محسوب میشوند.) قطعا این آمارها در کشوری که حکومتش بر مبنای سرکوب، فریب، دروغ و انکار واقعیت استوار است، نمیتواند درست باشد و تعداد بیکاران به مراتب از آمار و ارقام دولتی بیشتر است. اخراج و بیکار سازی های وسیع و گسترده در سطح واحدهای تولیدی و کارخانه ها، و وجود میلیون ها جوان تحصیل کرده آماده بکار، غیر واقعی بودن آمار دولتی را عیان میکند. وزیر کشور مدتی قبل اعلام کرد اگر رشد اقتصادی سالانه حداقل به ۶ درصد در سال نرسد، تا سال ۱۴۰۰ به تعداد بیکاران تنها در بخش فارغ التحصیلان ۱۱ میلیون نفر اضافه میشود. جمهوری اسلامی قادر به ارائه هیچ راه حلی برای سونامی بیکاری نیست و تلاش میکند با دادن تصویر عوامفریبانه از ورود سرمایه های خارجی به ایران و بحث ایجاد فرصت های شغلی جدید، شانه از زیر بار مسئولیت اوضاع نگران کننده چندین میلیون کارگران بیکار و در همین حدود فارغ التحصیل متوسطه و دانشگاهی خالی نماید. دولت روحانی با اتخاذ سیاست راسیستی، میخواهد کارگران خارجی یعنی چند میلیون کارگر افغانی را قربانی بحرانی نماید که توان جواب دادن به آن را ندارد، بسیچ کارگران توسط محجوب و عوامل ضد کارگری وابسته به جمهوری اسلامی در روز اول ماه مه و سر دادن شعار علیه کارگران افغانستانی و معرفی مظلوم ترین بخش جامعه ایران به عنوان عامل بحران بیکاری و تقویت احساسات ضد خارجی، در واقع انعکاسی از بن بست سرمایه داری ایران است.

البته این اولین بار نیست که رژیم اسلامی و دولت روحانی تهاجم به کارگران افغانستانی را به دستور روز تبدیل میکند. یکسال قبل نیز بخشنامه ای با امضای اسحاق جهانگیری معاون اول حسن روحانی برای همه وزارتخانه ها، موسسات دولتی و غیر دولتی، استانداری ها و… صادر شد و از آنها خواسته بود که به همه مراکز کاری، شرکتها و پیمانکاران دولتی و غیر دولتی ابلاغ کنند که تنها اتباع ایرانی را استخدام کنند و از استخدام اتباع خارجی خوداری نمایند. فاشیسم دولتی در این بخشنامه این اقدام را، “راه حل معضل بیکاری” قلمداد کرده بود. امروز بار دیگر جمهوری اسلامی و خانه کارگری ها و شوراهای اسلامی با این اقدام نژاد پرستانه و ضد کارگری تلاش میکنند که کارگران افغانستانی را بخشی از صورت مسئله بیکاری به جامعه ایران معرفی نمایند و از این طریق سپری برای نجات موقت خود از سونامی بیکاری بسازند.

 رشد فزاینده نرخ بیکاری در ایران و بویژه نیروی جوان و تحصیل کرده جامعه و در کنارش گسترش بیسابقه فقر، حتی مسئولین دولتی را نیز مجبور کرده به این واقعیت اذعان نماید که نه تنها فرصت های شغلی جدیدی ایجاد نشده است، بلکه گسترش بیکاری به تهدید امنیتی برای کل کشور تبدیل شده است. این واقعیت است که جمهوری اسلامی را با خطر بالقوه اعتراض و حتی شورش چندین میلیون جوان بیکار که بخشی از آنها حتی آه در بساط ندارند و معلوم نیست در شرایط بشدت نامساعد و شکننده اقتصادی و معیشتی چگونه روزگار را سپری میکنند، روبرو نموده است. نیروئی که اگر به حرکت درآید، میتواند سایر بخش های ناراضی جامعه را که با درد و رنج غیر قابل توصیفی دست و پنجه نرم میکنند، بحرکت در آورد و جمهوری اسلامی را با چالش جدی روبرو نماید. رژیم اسلامی با خطرات غیر قابل پیش بینی روبرو است که یکی از آنها سونامی بیکاری است.

 مجریان سیاست فاشیستی جمهوری اسلامی محجوب و خانه کارگریها بعنوان عاملین نفوذ بورژوازی و جمهوری اسلامی در صفوف طبقه کارگر عمل میکنند و تلاش می نمایند که در صفوف کارگران تفرقه ایجاد نمایند و ذهنیت جامعه را متوجه کارگران افغانستانی کنند. کارگرانی که سه دهه با کمترین حقوق از روی ناچاری تن به استثمار شدید داده اند، مسبب بیکاری معرفی نمایند. قطعا محجوب و خانه کارگر با تنفر بیشتر کارگران آگاه روبرو خواهند شد و کارگران هر بیشتری به ماهیت این جوجه فاشیست های اسلامی آگاه میشوند. صحبت بر سر ۳ میلیون انسان محروم است که اکثریت عظیم آنها، حدود سه دهه است در ایران با مزد نازل در کارهای سخت بدنی به بردگی مزدی در آمده اند و در شریط بسیار سختی زندگی میکنند. امروز جمهوری اسلامی با این اقدام راسیستی علنا میخواهد محروم ترین بخش جامعه را مورد تعرض قرار دهد و جامعه را علیه آنها تحریک کند و نفاق بین کارگران ایجاد نماید.

باید تعرض راسیستی به بیحقوق ترین و محروم ترین بخش جامعه ایران را، با اعلام همبستگی با آنها به تعرض متقابل علیه دولت جمهوری اسلامی تبدیل کرد. باید محجوب و خانه کارگر را بعنوان ابزار سیاستهای فاشیستی جمهوری اسلامی معرفی کرد. کمونیستها، آزادیخواهان، رهبران و فعالین کارگری در خارج و داخل ایران باید تعرض فاشیستی حکومتیها به طبقه کارگر در روز اول مه را بشدت محکوم نمایند و بخش آگاه کارگران بیکار و شاغل با حمایت از هم طبقه ای های خود و اعتراض به جمهوری اسلامی، همبستگی خود را با کارگران افغانستانی اعلام نمایند.

۷ مه ۲۰۱۵