بورژوازی تو سری خوری بدنبال کسب قدرت و مقام …احزاب ناسیونالیستی کورد و رهبری آنها . پ.کا.کا و ملت ستمدیدۀ کوردستان ترکیه

بورژوازی تو سری خوری بدنبال کسب قدرت و مقام …
احزاب ناسیونالیستی کورد و رهبری آنها .
پ.کا.کا و ملت ستمدیدۀ کوردستان ترکیه .

قهر و سرسختی مردم زحمتکش کوردستان ترکیه در مقابل حاکمیت ریشه در درد و ستمی دارد که از دست دشمن کشیده است .سلاح در دست این مردم تکیه گاه و پناه شان است .بدون سلاح میدانند که بیشتر سرکوب میشوند .اما همین سلاح وبال گردن حکومت هست و در مرحله ای سد راه رهبری احزاب ناسونالیستی کورد که سازش با دشمن را به مبارزه در مقابل آن ترجیح میدهند . رهبری این احزاب میدانند که معادلۀ قدرت را و کوتاه آمدن های حکومت را همین سلاح تعیین میکند و وزنۀ اعتبار جنبش مقاومت و مبارزه را همینطور .
احزاب ناسیونالیستی کورد و رهبری آن ها بنا به ماهیت طبقاتی این احزاب ،این مبارزه را نمیتوانند پیگیر و تا به آخر دنبال کنند .بورژوازی کورد بر عکس مردم ستمدیده که خواهان رفع ستم بر خود هستند ،سهیم شدن در قدرت و کسب حاکمیت طبقاتی خود را در این معادله و مبارزه جستجو میکند .بورژوازیی که تا به حال در قدرت و حاکمیت به هیچ گرفته شده است ،در نتیجه به هر وسیله و طریقی این هدف را دنیال میکند .تلاش برای مذاکره و سعی در بدست آوردن کرسی پارلمان در همین رابطه است .بورژوازی تو سری خوری بدنبال کسب قدرت و مقام .

افشای ناسیونالیسم به معنای نفی و عدم دفاع از حق ملل تحت ستم نیست …
(یک گفتگو )
علی یحیی پور :
بهروز جان ناسیونالیسم ملت ستم دیده در مقابل ناسیونالیسم ملت ستم گر قابل دفاع است هم مارکس وهم لنین از ان دفاع میکردند مارکس از انقلاب لهستان ورهاپی از ناسیونالیسم روس دفاع کرد ولنین از ناسیونالیسم گرجستان در مقابل قتل عامی که استالین در سال ۱۹۲۲ انجا کرد دفاع کرد واستالین ودژرنسکی را محکوم کرد وکفت ما به ناسیونالیسم روس در غلطیدیم نا سیونالیم مصدق نهرو و عبدو ناصر مصری و علیه امپریالیسم برای رهاپی از سیاستهای امپریالیستی قابل دفاع است ناسیونالیسم کرد در مقابل ناسیونالیسم فارس قابل دفاع است اگر این جوری نباشد تمام جنگ های ازادی بخش ملی همه لوث میشوند وهمه ارتجاعی در حالیکه ارتجاع را خودمان حمل میکنیم .
برای درک اندیشه های لنین در مورد ملت ستمکش در مقابل نا سیونالیسم ملت ستمگر به نوشته های لنین در اخر عمر خود در سالهای ۱۹۲۲ مراجعه کنید ودر ان جا لنین دقیقا انواع ناسیونالیسم را مطر ح میکند و از استقلال ملت گرجستان در مقابل شووینیسم استالین دفاع میکند وبه حزب دستور می دهد تا عاملین ان را تنبیه کنند
بهروز شادیمقدم :
علی عزیز ،باید بین ملت تحت ستم با ناسیونالیسم و جریانات ناسیونالیستی آن ملت تفاوت قائل شد . طبعا” ما باید از مبارزات ملت ستمدیده در مقابل شونیسم و ملت سرکوبگر دفاع کنیم . در مبارزات یک ملت با حاکمیت سرکوبگرش ،ناسیونالیسم و جریانات ناسیونالیستی آن ملت هم مورد تعرض حاکمیت قرار میگیرند . مثل حزب دمکرات کوردستان ایران .این تعرض حکومت ها را هم باید محکوم کرد . این محکومیت و این موضع ما به معنای حقانیت آن جریان و حزب نیست . به معنای محکومیت اعمال دولت سرکوبگر است . افشای ناسیونالیسم در کنار دفاع از حقوق ملیت ها وظیفۀ ماست .
علی یحیی پور :
بهروز جان چه جوری می خواهی تفاوت قایل بشوی اینها با با هم امیخته اند نا سونالیسم فارس در مقابل امپریالیسم با مصدق وامیر کبیرامیخته است اینها مال زنده یاد منصور حکمت است که ارتجاعی ونادرست است وضد لنینی وسفسطه امیز سیر حرکت طبقات جبری نیستند وبه حالت دیالکتیک با هم مربوطند اگر غیر از این باشد ابزه ما به یک سوبزکتیو ایدالیستی تنزل می کند وواقعیت تاریخی ندارد
بهروز شادیمقدم :
آمیخته نیستند . سیاست ها و احزاب به طور روشن مواضع خود را اعلام کرده اند .
علی یحیی پور :
این مواضح اعلام شده ذهنی وخارج از واقعیت مادی تاریخیست مارکس از بوزوازی لهستان و ایرلند در مقابل تزار روسیه و انگلستان دفاع کرد عقلش نمی رسید اینها را جدا کند بهروز جان به لنین مرجعه کن واین کاغذ \اره های سازمانها را دور بریز
بهروز شادیمقدم :
درست است . در سیاست گاهی ممکن است از بخشی از بورژوازی در مقابل تعرض بخش دیگر آن باید دفاع کرد .بحث مصدق و مبارزات ملی آن دوران در مورد نفت هم بحث دیگری است . ملتی خواهان حقوق ملی خود بودند و این قابل دفاع است .حالا برام بنویس چه چیز را دور بریزم ؟
علی یحیی پور :
بهروز جان اوچالان یک خلق بزرگ درب و داغان را دارد رهبری می کند الان سی چهل سال است مو دماغ فاشیستهای ترکیه است خلق کرد را متحد کرده است تا بزرگترین حماسه های انقلابی را بیا فریند حال ما ان را با چوب نا سیو نالیستی ترد کنیم اشکال در نحوه ی فکری ماست بورزوازی کردستان ایران مثل کومونیستها در ایران قتل عام شدند مبارزات ملی تضاد طبقاتی بین پوو لتاریا با بورزوازی ملت ستمگر را زیر می گیرد در کردستان ازاد شده یا در ایران ازاد شده وقتی بورزوازی سر نگون شد ان وقت شما میتوانید رادیکا ل ترین موضع را علیه بورزوازی کرد بگیرید ومبارزات طبقاتی پرولتاریا را به پیش ببرید ولی مادامیکه بورزوازی کرد در صف مبارزه با فاشیستهای جمهوری اسلامی یا بورزوازی ترک است شاخ شدن با بورزوازی کرد صف مبارزه را علیه بورزوازی ترک ضعیف میکند و توده های مترالکم را پراکنده می کند وادم را به پشت ارتجاع می لغزاند من مدافع تپوری چهار طبقه نیستم ولی واقعیت کردستان ترکیه این جوریست
بهروز شادیمقدم :
علی عزیز ،اوجلان را در همین چند سالۀ اخیر نگاه کن ،فتوای خلع سلاح مردم و تلاش برای شرکت در پارلمان و … اینها کجایش “مو دماغ فاشیستهای ترکیه” شدن است . بورژوازی کورد و احزاب ناسیونالیسمش خود بزرگترین مانع مبازرات ملت کورد هستند . تاریخ کرنش ها و سازش های آنان را در حین مبارزۀ خود مردم ببین . شما مبارزۀ مردم را “درب و داغان” مینامی و زانو زدن رهبران این احزاب را رهبری میدانی !
تبلیغ پروسۀ مبارزۀ طبقاتی و محول کردن مبارزه با بخشی از بورژوازی به آینده یک شگرد راست روانۀ چپ و ربطی به مارکسیسم و مبارزۀ طبقاتی ندارد .
علی یحیی پور :
احسنت بهروز جان ولی من مبارزات خلق کرد را درب داغان ندانستم ستم بورزوازی فارس وترک را منظورم بود که خلق کرد را درب و داغان کرد
به لنین ومارکس چگونه پاسخ می دهی وقتی انها از بورزوازی تحت ستم گرجستانن و ایرلند ولهستان دفاع کردند به نظرم مسپله ملی مبارزه طبقاتی را زیر می گیرد تازه مسپله اوچالان به نظرم خلق کرد تحت رهبری او به یک فاز تاریخی ارتقا یافته است امروز خلق کرد تنها رهبرش اوچالان است من همیشه به بچه های پ.ک.ک. می گفتم فقط انقلاب کارگری در ترکیه می تواند مسیله کرد را حل کند تازه اوچالان به خلع سلاح فرمان نداده است بلکه با حفظ سلاح به شعار صلح پزداخته است جنگ را قطع کرده است این خبر را من از تلویزیون نوروز بخش فارسی اش شنیدم ولی بهروز جان لنین ومارکس روی نیروهای مولده ورشدش بسار بها می دهد هر چند من به تکامل تدریجی تاریخ اعتقاد ندارم توده ها بدون تکامل نیروهای مولده می توانند سر مایه داری را دور زنند وبه سوسیالیسم برسند ولی هم مارکس وهم لنین چنین جامعه نباتی و عقب مانده را منوط به کمک پرولتاریای صنعتی غرب می کند بدون انقلاب در غرب سوسیالیسم قابل پیاده شدن نیست در کردستان انقلاب خواهد شد ولی زیر عقب ماندگی دهقانی له می شود دریا فت لنین را در دشواری های ساختمان سوسیالیسم در روسیه پس از انقلاب اکتبر دوباره نظر کن ببین این استلالتان چقدر چپ روانه است خیلی راحت است موضع منزه طلبی وچپ صد در صد گرفت وبورزوازی را به باد شدیدترین سر کوبهای قلمی برد ولی واقعییت تاریخ هم چین کله معلق می کند ادم را که ادم دوپا دارد دوپا هم قرض می کند برای فرار
بهروز شادیمقدم :
رفیق من ،در مقابل بورژوازی ستمگر از بورژوازی ملت تحت ستم باید دفاع کرد . این دفاع بر اساس ضدیت با اعمال خشونت بورژوازی بر این طبقۀ تحت ستم است ،نه دفاع از افکار و ایده های خود بورژوازی ملت تحت ستم . مسئلۀ ملی و مبارزۀ ملتی تحت ستم در مقاطعی چندان حاد میشود و اوج میگیرد که اگر مارکسیست ها سمت و سوی مبارزۀ طبقاتی را هدایت نکنند ، مسئلۀ ملی ،مبارزۀ طبقاتی را زیر میگیرد . ناسیونالیسم ،یک جهان بینی کور است و در حیطۀ جغرافیایی خود عمل میکند و حیطۀ ملی و محلی ،ناسیونالیسم افکار و آرمان طبقاتی بورژوازی ملت تحت ستم است . این بورژوازی در حیات تاریخی خود نشان داده که حرف و عملش هم در راستای منافع ملتی که داعیۀ رهبری و در دفاع از آن دم میزند ،نیست و راحت تن میدهد و سازش میکند . رنج ملت را به باد میدهد و فقط در فکر منافع طبقاتی خود و سهیم شدنش در قدرت است . شرکت و درگیر شدن این طبقه در مبارزه نه به خاطر انگیزه های سیاسی و طبقاتی ،بلکه دشمن و حاکمیت آنرا با سرکوب ها و بی توجهی به خواسته های بورژوازی تحت ستم ،به آن تحمیل کرده است . حزب دمکرات کوردستان ایران نمونۀ روشن یک حزب بورژوایی در مبارزۀ ملی است .در سخت ترین مقاطع این حزب فقط مماشات با دشمن و دفاع از آن و تمایل به مذاکره علنی و مخفی با رژیم را در سرلوحۀ کارش داشت .همین سیاست سر رهبران آن را در مذاکرات مخفی در اروپا بر باد داد . کدام مسئله اوجالان باعث شده که نوشته اید:”مسئله اوچالان به نظرم خلق کرد تحت رهبری او به یک فاز تاریخی ارتقا یافته است .” ،غیر اتخاذ سیاست های سازشکارانه و تسلیم طلبانۀ او و ترویج ناسیونالیسم در میان این ملت .
علی یحیی پور :
بهروز جان جمله اول کامنتت نوشتی در مقابل بورزوازی ملت ستم گر از بورزوازی ملت تحت ستم باید دفاع کرد …این دفاع نه دفاع از افکار وایده های خود بورزوازی ملت تحت ستم است …تمام حرفم این است کسی از نا سیونالیسم دفاع نمی کند مارکسیستها در تمام زمان وتمام وقت باید مبارزات خلقهای تحت ستم را به مبارزات طبقاتی ارتقا دهند اصلا کارشان این است تا صف مبارزه طبقاتی را به خاطر ستم ملی از \رولتاریای ملت ستمگر جدا نکنند باید از منا فع کل \رولتاریا دفاع کنند نیروهای انقلابی در کردستان باید مدافع منافع کل طبقه کار گر در کل ایران باشند این سیاست کلی مارکسیستها ست ولی اگر خلقی خواست جدا شود ویا خود مختار وسر خود باشد وزیر رهبری بورزوازی ستم کش خواهان استقلال باشد باید از استقلال انان دفاع کرد هر چند این استقلال صفوف پرولتاریا را ضعیف می کند ولی این جوری تاریخ مادیت می گیرد ومبارزه ملی مبارزه طبقاتی را زیر می گیردلنین و مارکس چنین به ما سفارش کردند دفاع از استقلال حق همه انسانها ست که زیر ستم بورزوازی هستند .
از اینکه نوشتم خلق کرد تحت رهبری اوچالان به یک فاز تاریخی ارتقا یافته است مشاهداتی است که من از تلویزیون نوروز دارم کردستان ترکیه وسوریه یک پا در رهبری اوچالان است وتمام توده ها از او دفاع می کنند اوچالان دیگر از یک گروه کوچک چریکی بیرون امده است انجا یک پروسه انقلابی پا به عرصه تاریخ کذاشته است شرایط ذهنی توده ها بر ای یک خیزش انقلاب اماده است پر واضح است این اتحاد انقلاب در کردستان را در فاز تاریخی جدیدی می گذارد و لزوما تپوری های جدیدی وتا کتیک های جدیدی می طلبد جنگ مسلحانه توده ها را بسیج توده ای کرده است واین بسیج پ.ک.ک. را در فاز سیاسی ارتقا داده است که می تواند به پارلمان بورزوازی برود بدون اینکه به راست بغلطد همان طوری که لنین وبلشویکه در انقلاب ۱۹۰۵ روسیه کردند .
اینها راست روی نیست این ها رفتن به شیوه دیگر مبارزه است اتفاقا به شیوه عاالی تری از مبارزه تا شرایط انقلاب در کل ترکیه ایجاد شود وپرو.لتاریای ترکیه را پشت انقلاب کردستان بیا ورد واین یک فاز تاریخی جدید است ومن فکر می کنم اوچالان این فکر را در مبارزه توده ها ونقش انها از مبارزات کرد گرفته است
دفاع از استقلال حق همه انسانهاپیست که زیر ستم بورزوازی ملت ستمگر هستند .در ضمن دفاع اوچالان از کوبانی کردستان و کانتونهای ان دفاع او از اراده استقلال طلبانه مردم کردستان است نفی مرکزیت بورو کراتیک لنینی که خوره انقلاب اکتبر روسیه بود واز ان استالین زاییده شد دفاع از اراده وسر نوشت سیاسی استقلال طلبانه توده هاست این دفاع بدون اینکه نقش رهبری را نفی کند مدافع سپردن سر نوشت سیاسی توده ها به دست خودشان است همه اینها او چا لان را به یک فاز تاریخی جدیدی می کشاند
بهروز شادیمقدم :
علی عزیز ،بخش اول کامنت شما با بخش دوم آن در مورد اوجالان در تناقض کامل است . یعنی بخش دوم ،بخش اول را نفی میکند .معلوم است که توده های کورد ترکیه از اوجلان دفاع میکنند . توهم به ناسیونالیسم . شما یک جریان راست و ناسیونالیستی را دارید با حزب بلشویک در شرکت شان در پارلمان با هم در یک کفه میگذارید . سیاست بلشویک ها بدست گرفتن قدرت بود برای نیل به سوسیالیسم ،شرکت اوجالان و حزبش ،سهیم شدن بورژوازی کورد در قدرت سیاسی و حکومت فاشیستی ترکیه است .
علی یحیی پور :
در ضمن بدون همکاری دوجانبه با بورزوازی بومی کردستان کردستان حتی یک بیل هم نمی تواند تولید کند که به کشاورزش بدهد نیروهای مولده ودهقانان بدون صنعتی کردستان کردستان که سر مایه ثابت و کالای سر مایه مولد مثل زنراتور وتوربین و مدرنیزاسیون را نمی توانند اجر به اجر بگذارند همه اینها یک نیاز به مسامحه در عرصه تولید صنعتی برای رشد بار اور ی کار در کردستان لازم است واوچا لان این نکته را دیده است دفاع از دهقان صرف نمی تواند سوسیالیسم را در کردستان مستقر کند لنین می گفت خوره انقلاب اکتبر دهقان است
رفیق جان تناقض در ذات پدیده هاست واقعیت این است که مارکس ونه لنین سوسیالیسم را برای دهقانی کردن جامعه نیاوردند اصلا دهقان از نظر تولید سر مایه داری واز نظر تولد سوسیالیستی مرتجع است نمی توان در جامعه دقانی پاتریا کال سوسیالیسم را اورد چند بار لنین این را در منتخب اثار خود تکرار کرده است خدا می داند
بهروز شادیمقدم :
رفیق علی ،تناقض شما در بحث مربوط به ناسیونالیسم ،اوجالان و بورژوازی تحت ستم و موضع ما .
علی یحیی پور :
لنین در جزوه مالیات جنسی که در سال ۱۹۲۲ نوشته جامعه سوسیالیستی شوری را چنین ارزیابی می کند می گوید ساختار اقتصاد شوروی سوسیالیستی روسیه چنین است اول پاتریال کال عصر حجری وماقبل فپودالی دوم تولید دهقانی سوم سر مایه خصوصی چهارم سر مایه داری دولتی پنجم سوسیالیسم وتولید سوسیالیستی تمام بدبختی جامعه سوسیالیستی را توفق تولید دهقانی بر تولید سوسیالیستی می دانست وشدیدا از تولید سر مایه داری دولتی دفاع می کرد از پنج جز ساختار تولیدی سوسیالیستی از سر مایه داری دولتی شدید ا دفاع می کرد تناقض است ولی تناقض در ذات پدیده ها بود در واقعییت بود وگرنه به سوبزکتیو دچار می شد
اوچالان به فاز سیاسی از جمله پارلمان اتفاقا مثل بلشویکها برای پروولتاریزه کردن انقلاب کردستان در کل ترکیه است ومشت محکمی به پوزه فاشیستها وبورو کراتهای ترک است واین سیاست یک پشتوانه توده ای می خواهد که او چا لان دارد وبرای کسب قدرت سیاسی در کل ترکیه است او چالان دیگر در کردستان بسته ومحدود ه ملی فکر نمی کند در کل ترکیه فکر می کند وتماما پشت پرولتاریای تر کیه می ایستد این کجا نا سونالیسم وسازش است ؟!این کجا تناقض است؟
اوچالان دستورتشکیل دادن کنگره بر ای کل خاور میانه در شهر امد داده است این کجا نا سیو نالیسم است؟اتفاقا او چالا به مارکس بسیار نزدیک است ورهاپی کردستان را در پیوند به کل خاور میانه می بیند اتفاق فاشیستهای ترکیه قادر به پذیرش ان نیستند و دارد در درون انها انشعاب می شود وحزب عدالت وتوسعه در انتخابات اینده امکان شکستش به خاطر موضع گیری او چالان در انتخابات اینده زیاد است
بهروز شادیمقدم :
قهر و سرسختی مردم زحمتکش کوردستان ترکیه در مقابل حاکمیت ریشه در درد و ستمی دارد که از دست دشمن کشیده است .سلاح در دست این مردم تکیه گاه و پناه شان است .بدون سلاح میدانند که بیشتر سرکوب میشوند .اما همین سلاح وبال گردن حکومت هست و در مرحله ای سد راه رهبری احزاب ناسونالیستی کورد که سازش با دشمن را به مبارزه در مقابل آن ترجیح میدهند . رهبری این احزاب میدانند که معادلۀ قدرت را و کوتاه آمدن های حکومت را همین سلاح تعیین میکند و وزنۀ اعتبار جنبش مقاومت و مبارزه را همینطور .
احزاب ناسیونالیستی کورد و رهبری آن ها بنا به ماهیت طبقاتی این احزاب ،این مبارزه را نمیتوانند پیگیر و تا به آخر دنبال کنند .بورژوازی کورد بر عکس مردم ستمدیده که خواهان رفع ستم بر خود هستند ،سهیم شدن در قدرت و کسب حاکمیت طبقاتی خود را در این معادله و مبارزه جستجو میکند .بورژوازیی که تا به حال در قدرت و حاکمیت به هیچ گرفته شده است ،در نتیجه به هر وسیله و طریقی این هدف را دنیال میکند .تلاش برای مذاکره و سعی در بدست آوردن کرسی پارلمان در همین رابطه است .بورژوازی تو سری خوری بدنبال کسب قدرت و مقام .

بهروز شادیمقدم
۲۰۱۵٫۴٫۹