در قوانین اسلامی، سهم اقشار محروم، خشونت، فقر، جهالت و عاشق مردن. و سهم چپاولگران عیش و نوش و عاشق زندگی!

در قوانین اسلامی، سهم اقشار محروم، خشونت، فقر، جهالت و عاشق مردن. و سهم چپاولگران عیش و نوش و عاشق زندگی!

**************

نوشته را با پیام وینستون چرچیل به ملکه وقت انگلستان شروع میکنم:« از آنجا که هیچ چیز به اندازه اسلام نمیتواند اندیشه را مسموم و فرد و جامعه را به قهقرا و عقب بکشد، من به علیا حضرت اطمینان میدهم تا اسلام در خاورمیانه هست استعمار هم هست!»

نه تنها چرچیل، بلکه همه میدانیم که اسلام دین تفرقه، خشونت، خونریزی و تبلیغ به امید به مردن برای مردم ناآگاه است. اسلام دینی است که با شمشیر، قهر و خشونت، فلج کردن توسعه اجتماعی، مخالفت با علم و پیشرفت و با بجای گذاشتن ویرانی برای اکثریت جامعه، در خدمت اقتدار اقلیتی چپاولگر بکار گرفته میشود و به حفظ بقا خود ادامه داده است.

هم اکنون به دنبال قدرت گیری داعش، چهره اسلام راستین بیشتر برملا شده است، انتقادهای در خفا از قوانین اسلامی، جای خود را به اعتراض و تقابل آشکار داده است. اکنون پیشقراولان بانگ بر میآورند، اعتراض و برای شناساندن جامعه شایسته انسان آزاد و برابر،بیشتر تلاش میکنند. این قطار اعتراض نباید از حرکت باز ایستد و نباید فرصت داد که همین داعشیها در چهره دیگری ظاهر شوند. جلو گیری از این فاجعه انسانی پی در پی در منطقه، بر عهده انسانها مبارز، کمونیستها و آزادیخواهان است. همین آزادیخواهانی که از قربانی شدن بچه های نوارغزه، ساکنین بی دفاع شهرهای حلب، رقه در سوریه ، شمال نیجریه، جنوب لیبی، جوله لا، پاکستان وشنگال و دیگر نقاط دیگر که قربانی مذهب و ارتجاع است به یکسان به خود می پیچند و خواب آرام ندارند، و هر آنچه که در توان داشته باشند برای همدردی با آنها از خود دریغ نمی ورزند ومرگ هر بی دفاعی را عزا میگیریند.

اما در مقابل می بینیم که معتقدین به اسلام، به قتل رسانیدن همدیگر را جشن و شادی میگیرند. در ۲۰ مارس بر اثر انفجار ۲ مسجد شیعه در صنعا پایتخت یمن بیش از ۱۴۰ نفر قربانی و صدها نفر زخمی شدند. ماه گذشته چند مسجد متعلق به شیعیان پاکستان مورد بمبگذاری قرار گرفته بود. طالبان مسئولیتش را به عهده گرفتند. در یکی از این مساجد نماز گذاران که گویا با خدای خود« راز ونیاز میکردند» در خون غلطیدند و بیش از ۶۰ نفر بشیوه دلخراشی تکه تکه شدند و بیش از ۳۰۰ نفر زخمی بر جای گذاشت و هزاران خانواده را عزادار نمود. گروه بسیج شیعیان عراق بنام گروه بدر بدنبال باز پس گیری شهری در استان انبار حدود ۷۰ سنی مخالف را، دسته جمعی به قتل رسانیدند. قربانیان نوع خشونت و نآرامی ها در عراق به مرز رقمی حدود ۸۰۰۰ در یک سال رسیده است. در سال گذشته آمار رسمی کشته شده گان شهروندان بی دفاع افغانی به ۳۶۹۹ نفر رسید و هیمن ارقام را در کشورهای سومالی و نیجریه و پاکستان و غیره در نظربگیریم، متوجه میشویم که طاعون هم به همین اندازه جان مردم را درو نکرد.

اسلام با شمشیر به مردمی که از قوانینش تمکین نمیکند، پاسخ میدهد. شمشیر و سر بریدن که نماد پرچم کشوری است که خود را پایتخت مسلمان جهان میپندارد( پرچم عربستان). این شمشیر را برای مطیع کردن مردم در برابر قوانین عهد عتیق، بر روی سر مردم میچرخانند. از راه رفتن و لباس پوشیدن، آرایش و عطر زدن، کلام و گفته های روزانه، روزه گرفتن و یا نگرفتن، عشق و دوست داشتن، جشن و شادی، خنده و موسیقی، نوشته و کتاب، نقاشی و کاریکاتور، رابطه زناشویی و تمام شئون زندگی را زیر نظر دارد و با زور مردم را به قبول قوانین خود وادار میکند. در صورت مخالفت، میگویند: « با اسلام انطباق ندارد و خلاف اسلام است». ولی در دنیای واقعی، این اسلام است که با همه اینها و هر آنچه نشانی از انسانیت باشد، بیگانه و بی انطباق است.

اسلام خود را محق میداند که در خصوصی ترین مسائل مردم دخالت کند و حتی حکم ارائه دهد. اینکه زن حتی در خانه خود نباید شلوار بپوشد، اینکه چند بچه به دنیا بیاورد و برای اسلام«ماشین جوجه کشی»بشود، جلوگیری از بارداری بکند یا نکند و چقدر همخوابی داشته باشند، دختران زود ازدواج کنند یا دیر،دانشگاه بروند یا نروند، آشپزخانه باز و متصل به سالن پذیرایی باشد یا نباشد، نوروز اسلامی است یا نیست و دست زدن به آدم برفی حلال است یا حرام(۲-۱ ماه پیش بصورت استثنایی در عربستان و یا کشورهای همجوار برفی بر زمین نشست و مردم آدم برفی درست کردند. حضرات آخوند احادیثی برای آدم برفی نیافتند چون در عربستان برف نیست و در نهایت مراجع تقیلید فتوا دادند که دست زدن به آدم برفی زن؛ توسط مرد و آدم برفی مرد توسط زن، ممنوع است)، نکند که شیطان به قلبشان برود و اتفاقی بیفتد!؟

در این روزها کنسرت خواننده ای بنام رضا قربانی را در مشهد لغو کردند که بی بی سی در مقاله مفصلی بدان اشاره کرده بود، منجمله : « احمد علم الهدی امام جمعه مشهد، مفصلا به کنسرت و دلایل لغو آن پرداخت و گفت بنابر حدیثی از پیامبر اسلام حدود مقبره امام هشتم شیعیان معین شده و آنطور که آقای علم الهدی گفته است ، پیامبر اسلام یک قرن و نیم پیش از تولد امام هشتم شیعیان فاصله ی بین دو کوه در شهر توس خراسان را به عنوان حریم حرم معین کرده است». موسیقی، هنر، نقاشی و تمام خلاقیتهایی بشری که اسلام با آن همنوایی ندارد، در نطفه خفه و به سلاخ خانه جهالت برده میشود.

وقتی انسانهای روشنفکرو آگاه این قوانین عصر حجری را مورد انتقاد قرار میدهد، فرقه های مختلف و ظاهرا مخالف همدیگر« ۷۲ فرقه اسلام)، شمیشر را از غلان بیرون میاورند، آخوندها فتوا میدهند و اوباشان به خیابانها میریزند تا فریضه دینی شان با ریختن خون مردم به انجام برسانند و انسانها را در خیابانها زنده زنده بسوزانند( که تازه ترین نمونه آن کشتن وله کردن و سپس سوزاندن فرخنده ۲۷ ساله در کابل بود) . اما همین مسلمانان شاهد نیستند که کمونیستها و مبارزین انقلابی و لائیک ها، یک نفر مسلمان را صرفا بخاطر اعتقادات اسلامی اش زندانی، شکنجه و یا اعدام نموده باشند.

در مقابل فرقه های مذهبی، به قتل عامهای همدیگر در اماکن مذهبی و مقدسشان مبادرت میورزند. کشتن بیدفاعهای همدیگر را جشن میگیرند و مفتخرند که سرهای بریده فرقه مخالف و یا هر مخالف دیگری را در قابلمه میجوشانند ( هر آنچه ننگ است نثارشان باد) . این را چه باید نام نهاد؟

ما باید به مردم عادی و متوهم خونسردانه توضیح دهیم که بمب گذارها و به قول خودشان «شهیدانشان» از پسران خالد مشعل رهبر حماس، ملا کریکار، بن لادن ، ملا عمرافغانستان، رفسنجانی ،شیخ الزهر مصری و جانشینان مفتی زاده سنندجی و امام جمعه پاوه نیستند! بلکه فریب خورده گان که اکثرا از اقشار پایین جامعه هستند که توهمان مذهبی آنها نردبان قدرت چپاولگران نموده است.

ما برای رسوا کردن پایه های ارتجاع مذهبی از عملکرد مذهب و تاثیرات آن بر زندگی روزمره خانواده ها و جامعه شروع کنیم. از تناقضات مذهب با نیازهای دنیای امروزی و سد و موانعی که بر سر راه پیشرفت و تعالی بشریت ایجاد میکند، سخن بعمل آوریم. در صورت لزوم به منشاء این افکار( تفاسیرو قرآن) نیز اشاره کرد. در این مورد بهتر است که آیه ها، احادیث و تفسیرها را با ترجمه کامل در دسترس خواننده و مردم قرار دهیم که خودشان به تناقضات آن دریابند و قضاوت کنند، بدون اینکه از کلمات به دور از نزاکت، پرخاشگرانه و توهین آمیز استفاده کنیم.

در ایران علیرغم اینکه ۲ نسل از جامعه با افکار اسلامی پرورش یافته و فرهنگ مردم را از خیلی لحاظ دهها سال به عقب برگردانیده است، اما اسلام به مثابه فرهنگ غالب نهادینه نشده(بخصوص در شهرهای بزرگ) و تنها با زور نظامی است که این رژیم جهل و جنایت، بر اریکه قدرت مانده است. اکثریت مردم در صورت آزاد بودن، قوانین اسلامی را به گور خواهند سپرد. بهترین محک برای این ادعا این است که اگر رژیم یک روز نیروهای سرکوبگرش را به داخل پادگانها بفرستند، می بینیم که خروارها روسری را توی سر آخوندها خواهند ریخت یا نه؟

دانشجویی را در مشهد تا سرحد مرگ به زیر شلاق کشیده اند که گویا یک آبجو خورده است. ولی وارد کننده گان اصلی مشروبات، مهرهای رژیم هستند ( ایران نوزده همین رده مصرف کننده الکل در جهان و مصرفی بیشتر از آمریکا برای خود اختصاص داده است). توزیع مواد مخدر طبق کفته وزیر کشوررژیم اسلامی در سخنرانی خود به تاریخ ۱۲ اسفند، توسط عوامل رژیم صورت میگیرد و بعنوان پول کثیف در اقتصاد ایران از آن نام برد. این مبلغ معادل ۲۰ هزار میلیار تومان براورد شده است( ۷۰% بوجه عمرانی کشور). اما برای پاشیدن خاک به چشم مردم، فروشنده خیابانی مواد مخدر که خود قربانی این نظام است ، جناتیکارانه بدار میاویزند و چند زندانی سیاسی را نیز همزمان اعدام میکنند که بگویند همه به «اتهام مواد مخدر» بوده است. این سناریو ۳۷ سال است که در ایران تکرار میشود.

ما این سئوال را در مقابل خود قرار بدهیم و ببینیم که اسلام چه قوانینی دارد که بتواند مردم را به خود جذب کند؟ سر برید نها و اعدامها در ملا عام که به امری روزمره تبدیل شده است؟. و یا اینکه در هنگام قدرت گیری حزب اخوان المسلمین جدا از دهها قانون ارتجاعی بخصوص علیه زنان، طرح قانونی کردن «جماع الوداع»( رابطه جنسی با همسر مرده/ نکروفیل) درآوریل ۲۰۱۲ برای تصویب به مجلس بردند که با اعتراضات جهانی روبرو شد و آنرا پس گرفتند. در ایران و دولت اسلامی تجاوز توسط جانیان بازجو برای کسب اطلاعات از زندانیان توسط آیت الله گلپایگانی تائید شد. ایران در کنار دیگر کشورها همچون عربستان ، گردن زدن/ اعدام در ملا عام، شلاق زنی و دیگر وحشیگرهای تاریخ عهد عتیق را در قرن ۲۱ به اجرا گذاشته اند(بچه هایی که شاهد این وحشیگری ها هستند، چه آینده ای باید داشته باشند؟). هر انتقادی را کفر و محارب با خدا و نایب المام میدانند. ملاها در منبرها بدونه شرمساری بانگ برمیاورند که دست زدن زنان به خیار، بادمجان ، موز و… را در ملا عام حرام میدانند. نشستن بر روی صندلی که زن از روی آن برخاسته را حرام و بغل کردن پسر ۷ ساله توسط مادر، و دختر ۹ ساله توسط پدر را غیر شرعی ودهها قوانین و شرعیات تهوع آور دیگر.

در حکومت دینی، قوانین و شرعیاتش را در کتابهای همچون توضیح المسائل خمینی می بینم که چگونه از بازی با دختر بچه زیر ۹ ساله و نوزاد را تشریح و از آن تعریف میکنند. ازدواج با دختر خوانده را سال گذشته در ایران رسمی کردند. در یک کلام بودن زن در جامعه را مایه گناه برای مردان میدانند و فراموش کرده اند که تمامی این انگلهای مراجع تقلید که قوانین از گور به پا خواسته هزار سال پیش را ترویج میکنند، خودشان از وجود یک مادر و یک زن هستی یافته اند!؟ اسیدپاشی، سنگسار و قصاص را برای ایجاد فضای رعب و وحشت زنده نگله میدارند. این خفقان و وحشت به مثابه سایه، همیشه در تعقیب شهروندان است. مجسمه ها و آثار موزه ها، که تاریخ بشریت است را نابود میگنند و کتابخانها را میسوزانند و در ایران قلم صدها نفر مثل سهراب سپهری درخون غلطیده شد. دهها نفر را بخاطر اعلامیه ای که بیانگر نگرش دیگری بوده اعدام کردند(رفیق صالح حیدری/کانی کبود فقط ۱۵-۱۴ سال سن داشت که به خاطر پخش اعلامیه کومله اعدام شد). مغزهای متفکری را که یکی پس از دیگری یا اعدام کردند و یا با توطئه از بین بردند. آپارتاید جنسی را در ایران رسمیت بخشیده اند و هر روز حلقه فشار بر زنان را تنگتر میکنند تاجایی که مواد درسی و آموزشی را زنانه و مردانه نمایند. علم و پیشرفت و تکنولوژی را حرام میدانند اما برای اشاعه افکار دینی بیشتر از همه از این تکنولوژی استفاده میکنند و برای سرکوب مردم از مدرن ترین وسایل جنگی استفاده میکنند و….

والی و نماینده ولی فقه و خداوند، امام جمعه شهر انار خطاب به مردم گفت: «مردانی که زنانشان با آرایش بیرون میروند دیوث هستند» دزدی میلیارها دلاری باندهای مختلف دولت به امری عادی تبدیل شده و افرادی مثل بابک زنجانی و محمد هاشمی رفسنجانی در اوج شکوه مورد بازخواست فرمایشی قرار میگیرند و در نهایت از خدمات اجتماعی محروم میشوند. ولی «آفتابه دزد» را به عنوان «سواستفاده از بیت المال» بر چوبه دار میآویزند. ایران جزو رکورد بالاترین تلفات راننده گی،بالاترین آمار اعدام(بعد از چین)، بالاترین سن پایین تن فروشی، بالا ترین مصرف الکل، بالاترین آمار مبتلا به مواد مخدر و ایدز و خیلی دیگر از مسائل اجتماعی که در جدول رده بندی سمت بلایی را به خود اختصاص داده است. نقش فعالین این است که همین مسلمانان را کمک نمایند که از قفس برده افکار خود، برهانند. قفسی که مقدسات برای مردم بافته است عقل را از بین میبرد و آزادیها را از انسان صلب و لذت و بهرمندی از زندگی را به دوردستها و آسمانها محول میکند.

استثمارگران مردم را با این ذهن پرورش میدهند که برای بهشت خیالی جهاد کنند و خون بریزند. البته هیچ حاکم و مرجع تقلیدی خود در میان« شهیدان» نیستند!. این کابوس وجود دارد که جنگ ارتجاعی و خانمان سوز مذهبی میان فرقه های مخلتف اسلامی در خاورمیانه به یک سناریوی سیاه ادامه دار تبدیل شود و تراژدی کشور رواندا در آوریل سال ۴۱۹۹ را دوبارشاهد باشیم( در مدت سه ماه ۸۰۰۰۰۰ قربانی گرفت).

اسلام نه فقط در خاورمیانه بلکه درکشورهای اروپایی نیز قربانیان خود را از میان جوانان خانواده های مسلمان میگیرد(کودکانی که والدین مهاجر دارند و به اروپا میآیند و یا در اروپا و آمریکا متولد شده اند). از یکطرف به دلیل سیاست تبعیض آمیز،ناسیونالیستی و راسیستی کشورهای پناهنده پذیر، و از طرف دیگر فعال بودن نهادهای اسلامی در مناطق پناهنده نشین در کنار نبود یک آلترناتیو انسان دوستانه و مترقی، موجب میشود که جوانان ایزوله و سرخورده از جامعه ای رویگردان شوند که در آن زندگی میکنند. جوانان بجای اینکه حل مشکلات خود را در کنار افراد دیگر جامعه ببیند، و برای رفع تبعیضات به تشکل و ابزارهای فشار به دولتها مبادرت ورزند، به مسجد و مراجع مذهبی روی میآورند. و این تنفر همراه با تبلغات مسموم کننده بصورت عصیانهای هر از چند گاه در محلات حاشیه ای کشورهایی همچون فرانسه و یا در شکل حاد آن به فعالیت تروریستی انجامیده است.

صف بندی اخیر بدنبال اوضاع یمن زنگ فاجعه جدید انسانی را بصدا درآوره است و شاهد هستیم که مذهب وسیله ای برای قربانی کردن انسانهای نا آگاه در هر دوجبهه، و بی خانمانی و آواره گی میلیونی انسانهای کاملا بی دفاع و بی ارتباط به این صفبندی ارتجاعی را، به دنبال خواهد داشت. بار دیگر به دوستانی که میخواهند از اسلام چهره متفاوت بتراشند باید گفت که نه فقط خود را فریب میدهند بلکه بجای بسیج مردم و تقابل با این جنگ ارتجاعی، مردم متوهم را از چاله به چاه هدایت میکنند. امیدورام توضیحات فوق کمکی باشد برای دوستان که با کارگران وزحمتکشان همصدا شوند و بگویند دست مذهب از سر مردم کوتاه! ما لایق جامعه ای به دور از اعمال قوانین عصر حجر هستم. ما انسانیم و میخواهیم مثل انسانهای امروزی زندگی کنیم. بیشترین آوارهای سیاستهای ویرانگرانه اسلام بر سر مردم فقیر و اقشار پایین جامعه ریخته میشود و همین ناآگاهان به کوشت دم توپ عیاشان و چپاولگران حاکم تبدیل میشوند.

جامعه با قوانین مدنی اش زمانی بسوی سعادت گام بر خواهد داشت که کارگران و زحمتکشان پیروزی خود را در آسمانها جستجو نکنند، سعادت را مادی و ملموس ببیند و عاشق زندگی باشند نه عاشق مردن! تنها راه چاره کوتاه کردن دست دین از قدرت و ممنوعیت در دخالت در زندگی مردم و تبدیل شدن دین به امری کاملا فردی است !

با آرزوی موفقیت

ابراهیم رستمی- ۷ آوریل ۲۰۱۵