بهار / زهره مهرجو

“بهار”

از: زهره مهرجو

۱ آوریل ۲۰۱۵

 

 

بهار آمد و

بر دامن مواج طبیعت

خرامان نشست،

زندگی دگرباره به اوج رسید.

 

به هر کجا بنگری

نشان تازگی پیداست:

شکفتن گلها،

پیچش باد در میان برگها،

بازی پروانه ها در باغ،

عشق بازی پرندگان

روی شاخه ها،

صدای خندۀ کودکان

در کوچه ها..

 

گویی در سراسر طبیعت

بزم باشکوهی جاری ست ..

و ما را به سوی خویش

فرا می خواند،

صدایی آرام در فضا می پیچد:

“بهار تو، کی فرا خواهد رسید؟”