قطار ولایت، به کدام سو؟

مهدی سامع
mehdi.samee@gmail.com

در روز جمعه ۲۶ مهر، هنگامی که بر سر عضویت رژیم ایران در شورای امنیت ملل متحد رای گیری شد و فقط ۳۲ کشور رای مثبت به جمهوری اسلامی دادند، میزان انفراد رژیم ایران در میان کشورهای جهان بیش از گذشته خود را نشان داد. این در حالی بود که ژاپن ۱۵۸ رای، مکزیک ۱۸۵ رای و اوگاندا ۱۸۱ رای برای کسب کرسی در شورای امنیت ملل متحد به دست آوردند.

فراموش نکرده ایم که در همین ماه محمود احمدی‌نژاد مدعی شد که بسیاری از کشورهای جهان برای حل مشکلات خود چشم به برنامه ها و راهکارهای رژیم ایران دوخته اند. گماشته ولی فقیه قول داده بود که اگر به عضویت شورای امنیت ملل متحد پذیرفته شود از کشورهای مظلوم دفاع خواهد کرد و کشورهای مظلوم با ندادن رای به استبداد دینی حاکم بر ایران اعلام کردند که ما را به لطف تو نیاز نیست، لطفا  شر مرسان. البته پیش بینیهای «داهیانه» احمدی نژاد دامنه بسیار گسترده ای دارد. برای مثال وی در ۲۵ تیر امسال اظهار نظر کرد که: «قیمت نفت دیگر به پایین تر از ۱۰۰ دلار نخواهد رسید.» البته کارگزاران ولایت خامنه ای هیچ گاه خود را موظف به پاسخگویی پیرامون حرفها و طرحهایی که مستلزم هزینه های سنگین برای مردم ایران بوده ندانسته اند و بر عکس پس از هر شکست عملی و نظری، بر شدت فشار بر مردم افزوده اند.
موقعیت ضعیف رژیم در عرصه بین المللی در شرایطی است که رژیم ولایت فقیه در چالش با مردم ایران که به اشکال مختلف تنفر و انزجار خود را از حاکمیت اعلام می کنند، مجبور است بیش از بیش به سرکوب متوسل شود. ولی فقیه نظام روز دوشنبه ۲۲ امسال در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور گفت: «برخی تلاش دارند تا به هر بهانه‌ ای مردم را نا امید و ذهن آنان را از حرکت اصلی غافل کنند. ….. انقلاب اسلامی با قدرت و قوت به پیش می‌رود و ممکن است برخی از اشکالات هم وجود داشته باشد، اما عده‌ ای تلاش دارند تا بگویند این قطاری که پر قدرت در حال حرکت است، از خط خارج شده و یا در حال عقب‌گرد است در حالی که این گونه القائات خلاف واقع است.» خامنه ای از پیشرفت «با فدرت و قوت» انقلاب اسلامی که سوار بر قطار «پر قدرت» در حال حرکت است و بدون «عقب گرد» و بدون این که از «خط خارج» شود به پیش می رود، دم می زند و به کسانی که مردم را «نا امید» می کنند، می تازد. ولی فقیه و شرکایش همیشه کوشیده اند تا بین انقلاب اسلامی و مردم یک رابطه همبسته ایجاد کنند. در حالی که آن چه خمینی تحت نام «جمهوری اسلامی» بنا نهاد، یک رژیم استبدادی مذهبی است که هم در تقابل با حاکمیت مردم است و هم کشور را به فاجعه کشانده است.
لاف و گزافهای آیت‌الله خامنه‌ای برای روحیه دادن به نیروهای ولایتش هر روز رنگ می بازد و خاکستر نشین واقعیتهای جامعه ایران می شود.
برای این که رابطه قطار بدون دنده و ترمز خامنه ای را با واقعیتهای جامعه ایران بهتر درک کنیم به چند خبر که در ماه گذشته در رسانه های دولتی منعکس شده توجه کنیم.

روزنامه اعتماد در شماره روز  چهارشنبه ۳ مهر در گزارشی به نقل از یونیسف نوشت که «در هر ۱۹ دقیقه یک ایرانی بر اثر سوانح رانندگی در کشور جان خود را از دست می دهد……ایران با نرخ سالانه ۲۸ هزار مرگ، یکی از کشورهایی است که بالاترین آمار مرگ و میر ناشی از حوادث رانندگی در جهان را دارد. آمار تصادفات جاده ای در ایران ۲۰ مرتبه بالاتر از میانگین جهانی است….و ایران بالاترین آمار مصدومیت و مرگ و میر کودکان و نوجوانان را در حوادث رانندگی دارد.»
روزنامه رسالت در شماره ۷ مهر از قول رییس اداره محیط زیست تهران نوشت:«از ۱۴۷ بیمارستان تهران تنها  ۶ بیمارستان از روش بی خطرسازی برای امحاء زباله های عفونی استفاده می کنند  و مابقی بیمارستانها فاقد هرگونه سیستم امحای زباله هستند….و درحال حاضر روزانه ۸۰ تن زباله بیمارستانی درتهران تولید می شود که ۲۰ درصد آن عفونی است ، اما به دلیل تفکیک نامناسب آن درمراکز درمانی و شهرداری عملا ۸۰ تن زباله عفونی تولید می شود.» باید اضافه کرد که ایران از نظر شاخصهای زیست محیطی در بین ۱۴۶ کشور در رتبه ۱۳۲ قرار دارد.
همین روزنامه در شماره روز سه شنبه ۹ مهر به نقل از رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر آذربایجان غربی نوشت: «براساس آمارهای رسمی کشور سالیانه ۷۵۰ تن مواد مخدر در کشور مصرف می شود.» این میزان مصرف سالانه مواد مخدر آن قدر تکاندهنده است که این مقام دولتی هم به آن اعتراف می کند.
روزنامه کارگزاران در روز سه شنبه ۹ مهر نوشت:«با گذشت ۳۰ سال از اجرای نهضت سوادآموزی در کشور همچنان ۲۰ میلیون نفر بیسواد و کم‌سواد در کشور وجود دارند.»
روزنامه سرمایه در شماره روز پنجشنبه ۴ مهر با استناد به گزارش سازمان کنفرانس تجارت و توسعه بین الملل(آنکتاد) نوشت:«سهم ایران در جذب سرمایه های خارجی تنها چهار صدم درصد سرمایه گذاریها بوده است…..و.. مجموع سرمایه گذاری مستقیم خارجی تحقق یافته در ایران از سال ۱۳۷۲ تا پایان شهریور امسال تنها پنج میلیارد و ۶۰۷ میلیون دلار است.» بدین ترتیب از هر ۱۰ هزار واحد پولی سرمایه گذاری خارجی فقط ۴ واحد نصیب ایران شده است و این در شرایطی است که درآمدهای ملی ایران که طی چند سال گذشته افزایش چشمگیری داشته یا به انباشت نقدینگی منجر شده و یا در زمینه سرکوب و توسعه ترور هزینه شده است. رشد سرسام آور نقدینگی در دوران احمدی نژاد زندگی مردم را بیش از پیش به فاجعه کشانده است. سه سال پیش حجم نقدینگی در ایران ۶۰ هزار ملیارد تومان بود و اکنون به بیش از ۱۶۵ هزار ملیارد دلار افزایش پیدا کرده و در نتیجه منجر به افزایش شدید نرخ تورم شده است.
روزنامه جام جم در شماره روز شنبه ۲۰ مهر به نقل از تازه ترین گزارش صندوق بین المللی پول در مورد چشم انداز اقتصادی جهان نوشت:«نرخ تورم ایران در سال جاری بالاترین میزان در میان ۱۴ کشور منطقه خاورمیانه و چهارمین نرخ تورم بالا در میان ۱۸۳ کشور جهان خواهد بود.» بانک م