خمینیزم در بطن تحجر , همگام با نظام سرمایه داری

خمینیزم در بطن تحجر , همگام با نظام سرمایه داری
بعد از اتمام قرون اوسطائی و ظهور دوره رسانس بر تاریخ بشریت و شکوفائی علم و مدرنیت در دهه معاصر , گمان نمی رفت که تحجر بار دیگر بر جامعه بشری سایه بی افکند و انسداد فکری جهان را در ظلمت و تاریکی فرو برد .انسدادی که به مضحک ترین شیوه و بدتر از قرون وسطائی خود را در چرخ زمان باز تولید , کمدی وار بار دیگر در صحنه جهانی تکرار و خود را به نمایش بگذارد.
بعد از کم شدن تآثیرات بلوک شرق و کم رنگ شدن آن بر جغرافیای خاورمیانه و پیش پا کشیدن غرب در آن ,غرب را بر آن وا داشت که برای بقا و موجودیت سرمایه داری و یک قطبی بودن , نیاز حیاتی به انسداد سیاسی و پسگرای افکار در این جوامع را دارد که بتواند هژمون خود را در این منطقه (خاورمیانه ) به ا ثبات برساند. لذا بر آن شد که شیعیزم که در استحاله منطقه ای بسر می برد را در سنیزم برجسته کرده و راه را برای تسلط هر چه بیشتر توحش و بربریت در توازن قدرت برای ادامه بقا خود, با دمیدن بر طبل خشونت های فرقه ای, قومی و مذهبی و ایجاد ارعاب و ترور و کشتار در این منطقه وسعت بخشید ه و بتواند با استفاده از این میکانیزم خاورمیانه را برای سالهای طولانی در کشمکش و جنگ نگهدارد تا فرایندی شود که , سلاح های کشتار جمعی و مخرب خود را برای آزمایش , هم فروش در بازارهای منطقه ای , و به درازا کشیدن عمر خود و غارت و چپاول ثروت و سامان این منطقه به درازا بکشاند.
با توجه به بافت اکثریت سنییزم در منطقه و هلال شیعیزم در قلب آن , برای پیشبرد هم چنین اهدافی و با توجه به نقش ایران در بازی های منطقه ای , سناریوی بهتر از خمینی را نمی توان یافت که تضاد مذهبی را به چالش جدی نکشاند .
سر انجام و با کمک گرفتن از رسانه های جهانی وابسته سرمایه داری در راس آن بی بی سی و تابعه ,افکار خمینیزم در زیر لوای امپریالیزم ستیزی و خیانت بخشی ازنیروهای چپ , راه را برای تسلط افکار جنگ گریزی و وسعت بخشیدن به انسداد فکری ( پان اسلامیزم ) با شدت بیشتری فراهم می شود و سر انجام بازیهای سیاسی سرمایه داری با ظهور خمینیزم به بار می نشیند که سرآغاز نقطه تاریکی بر زندگی این بخش از جهان (خاورمیانه ) می شود .
بعد از بازگشت خمینی به ایران , می بینیم در اولین روزهای به دست گرفتن قدرت , برای به بیراه بردن اذهان منطقه و جهان , سفارت آمریکا اشغال و گروگانگیری شروع , انواع و اقسام کودتاهای جعلی ساخته و پرداخته می شود و با استفاده از ادبیات جنگ طلبانه, جنگ ایران و عراق شروع می شود.هم زمان در داخل ایران سرکوب ترین حمام خونی خود را در داخل تجربه می کند روزانه گروه گروه مخالفین روانه پای جوخه های دار و به دست مرگ سپرده می شوند فضای ارعاب و وحشت پهنای ایران را فرا می گیرد دستگاه سرکوب و ترور به خارج مرزها انتقال و صدها و بلکه هزاران نه یار و مخالف و اقلیت های دینی دیگر ترور و یا در جریان انتحاری نیست و نابود می شوند. (مگر در تاخت و تاز مغول این همه خون ریختن ویرانی در ایران و منطقه به خود دیده باشد )
در کوران جنگ ایران و عراق , وبا پشتیبانی و هزینه سرسام آور کمپانیهای غول پیکرنفتی حوزه خلیج فارس , ایران به گروهای جهادی تحت عنوان صدور انقلاب ازحزب الله لبنان و حماس گرفته تا بدر و رویش جیش المهدی در عراق ,و هم چنین رویش شبه نظامیان سنی از طالبان گرفته تا القاعده و بوکوحرام و النصر و داعش با حمایت و پشتیبانی کشورهای سنیگرا از جمله عربستان و دست مرید ترکیه با چراغ سبز امپریالیزم جهانی , تحت عناوین مختلف در تمام ممالک خود را شناسه و مرزها را با افکار تحجر و پس گرا شکافته و هر روز با منش و موتودی خود را باز تولید و جهان را با مخاطره و نامنی روبرو ساخته و می سازند . گروهای جهادی افغان با پشتیبانی ایران و کشورهای نفت خیز منطقه به جان هم افتاده و در نهایت طالبان و القاعده محصول این تحجر رویش پیدا کرده و یازده سپتامبر خلق و هزاران انسان قربانی می شوند و طبل جنگ بر ضد تروریست از طرف آمریکا و هم پیمانان به صدا در می آید و منطقه به جنگ و آتش و خون کشیده و هزاران نفر قربانی و هزاران خانه خرابی و یرانی بار آمده و می آید.
پس از مرگ بن لادن قضیه فیصله و القاعده ضعیف و جای خود را به گروه دیگری که در جریان نا آرامی های منطقه به نام بهار عربی (تونس ,مصر,سوریه ) به نام النصر و بعدها داعش می دهد و در اندک زمانی بخش های از خاک سوریه و عراق را اشغال کرده و تهدیدی بالقوه ای برای آسایش جهانی می شود و باز هم ماشین ضد تروریزم در جهان به رهبری آمریکا در منطقه راه اندازی شده و ادامه می یابد و با کشتن خلیفه داعش , داعش ضعیف و کماکان جای خود را به جهادی دیگری خواهد داد باید منتظر ماند تا که گروه جهادی تحت نام دیگر و به بهانه دیگر باز تولید شود و نهایت خبر سازرسانه های منطقه و فرا منطقه و خوراک سیستم سرمایه داری و جنگ افروزی حامیان سرمایه می شوند و برای سالیان متمادی ملل این منطقه در زیر آروارهای بدهکاری و فقر و فلاکت نخواهند توانست شانه را راست نگهدارند و باید چندین نسل تاوان این تحجر و واپسگرائی را پرداخت نماید.
امروز گر چه جهان دوره علم و تکنولوژی و مدرنیزه را تجربه می کتد و در اوج دهکده کوچک جهانی به سر می برد منطقه خاورمیانه خود روزانه شاهد پایمال کردن کوچکترین خواسته انسانی و شهروندی است و روزها و ماهها ناظر بر به خاک سیاه نشاندن مردم توسط افکار پوسیده پان اسلامیزم است که به قهقرا و انقیاد کشاندن این منطقه است که حامل اصلی و نقطه شروع و اوج گرفتن این پان اسلامیزم, کسی جزء خمینیزم نیست وتا این افکار پوسیده ( پان اسلامیزم )دامنه دار باشد نه هر منطقه بلکه جهان آرامی به خود نخواهد دید و آسیب پذیرترین آن طبقه فقیر و لایه های زیرن این جوامع خواهد بود.
رشید علیزاده