فرخنده در آخرین روز از سال جدید بدست صدها مرد مسلمان “الله واکبر” گویان کشته و سپس جسدش را در کنار روخانهای در کابل به آتش کشیده شد. جرم فرخنده پاره کردن کتاب قرآن بود که در پی آن بهفتوای روحانی مسجد دوشمشیره در کابل، فرخنده مورد حمله وحشیانه صدها نفر قرار گرفت و در حالیکه پلیس شاهد این درندهخویی بود بدون هیچ دخالت و تلاشی برای نجات جان این دختر بیپناه بدست وحوش عقبماندهی مسلمان کشته شد. فیلمهای پخش شده توسط مشتاقان دیدن یک صحنهی جنایی تصاویر بسیار تأثرآور و رقتباری را در تاریخ جنایات بشریت و مرگ ارزشهای انسانی به ثبت رساند. آنقدر شرمآور است که اسم انسان گذاشتن بر این جماعت وحوش خیانت و توهین به حیوانات است!.
توجیه خانوادهاش را میتوان فهمید که در ابتدا از ترس جان و حفظ جان اعضاء خانواده مدعی شدند که این دختر دیوانه بوده و حرکاتی غیرعادی داشته ولی در فیلم بعدی خانوادهاش میگوید فرخنده در علومدینی تحصیل میکرد و حتی مدارکی از تحصیلات او ارائه میدهند. پس فرخنده نهتنها دیوانه نبوده بلکه کاملاً آگاهانه میدانسته که در جلوی مسجد چکار می کند. فرخنده مثل بسیاری از مردم عامی کورکورانه قرآن را نخوانده بلکه فهمیده قرآن و مذهب چقدر زنستیز، خونخوار، جنگطلب است و چه خزعبلات و اراجیفی تحقیرآمیزی برعلیه زنان در آن نوشته است. نگاه فرخنده با سروصورتی خونین، نه از روی التماس برای بخشش است و نه از سردیوانگی و جنون، نگاه فرخنده نگاهی از سریأس و درد حماقت این جماعتی که در جهل و کهنه پرستی مذهب غرق شده اند. جماعتی که به امر قرآن و خدا، سرمی برند، سنگسار میکنند، دستشان به خون هزاران انسان بیگناه آلوده است. دینی که تنها با خون ریختن و جنایت سیراب میشود و رشد می کند.
فیلم این جنایت را باید در کاخ سفید آقای اوباما و خانم میشل در جشن و پایکوبی عیدنوروزشان نمایش داد!. برای آنجلامرکلها و شیرین عبادیها و روشنفکران دینی که سنگ اسلام رابه سینه میزنند فرستاد و گفت تف برشما چشمهای کورتان را باز کنید. چرا این جنایتها را میبینید و خفقان گرفتهایند. این همان دموکراسیست که آمریکا بعد از چندین سال تحمیل جنگ و دربه دری و کشتار مردم افغانستان برای آنان ارمغان آورده. این همان دموکراسی آلمانیست که آنجلامرکل نگران بهخطر افتادن آن است ومیگوید:” اسلام متعلق به آلمان است! و من خود به شخصه در هر راهپیمایی به طرفداری از مسلمانان و اسلام شرکت خواهم کرد”. این همان اسلام لطیف و ملایم خانم عبادیست که به زن مسلمان بودنش افتخارو ابرازخوشحالی میکند و اسلام را مغایر با دموکراسی نمی داند!. شرم بر اینهمه بیشرمی و گستاخی، شرم بر کسی که این جنایت را میبیند که این مردم بدبخت را که از درد نداری و فقر در خود میلولند ولی برای شعلهورترشدن کورهی آدمسوزی که به راه انداختهاند، حتی لباس تنشان را هم به آتش میافکنند. آیا این همان ایدئولوژی اسلامی و مذهب نیست که انسانها را مسخ وخرفت کرده که کورکورانه بپذیرند. از کدام دین صلح و آرامش میتوان حرف میزنند وقتی در اسلام دستور داده شده که فرد “مرتد” را بقتل برسانید. اگرکسی مسلمان است دیدن خشم و وحشیگری این آدمها چیز عجیبی نیست. روشنفکران دینی بهتر از هرکسی میدانند که اسلام، مسلمانان را به “امر به معروف و نهی از منکر” و “قتلوفی سبیل الله” دعوت میکند و ماحصل آن همین است که یک جانی با افتخار تمام در فیسبوکش بدون هیچ ترس و نگرانی اعلام میکند که در قتل فرخنده دست داشته. این روشنفکران دینی بیشتر از هرکسی حتی از این مردمانی که گوسفندوار و ابلهانه با خشمی کور به جان این دختر افتادند، در این جنایتها شریک هستند چون خوب میدانند که هیچ مذهبی صلح و آرامش نیاورده و اگر چنین بود قرنها باید شاهد ریختن خون هیچ انسان و جنایتی نبودیم.
خشونت علیه زن هر روز تکرار میشود و هر روز چشممان به اخبار دوخته که داستانی جدید از مرگ زنی و جنایتی دیگر را در گوشه و کنار دنیا شاهد باشیم و بر آن اشک بریزیم. این نالهها و آه کشیدنها اگرچه انسانیست ولی نه دردی را درمان میکند و نه وضعیت زنان را تغییر میدهد. نمیتوان نسبت به این توحش بی تفاوت بود باید تمام زنان و مردان آزادیخواه در کابل و دیگر کشورها به این عمل شنیع اعتراض کنند و به جان خفاشان کور و پیامآوران مرگ و جنایت آتش افکنند. اثبات اینکه فرخنده مشکل روانی داشته یا نداشته وضعیت قربانیان خشونت و زنان را عوض نمیکند. انسانها حق دارند آزادنه بیاندیشند، ابراز عقیده، اعتراض و تمام مذاهب و ادیان را به چالش بکشند و انتقاد کنند. این خشونت و درنده خویی ونفرت و کینه محصول تفکر متحجرانهی دینباوران اسلام و مذهب است. باید به این توحش پایان داد و تنها راه نجات انسان از اینهه خشونت و حماقتها رهایی از زنجیرهای اسارت مذهب و کوتاه کردن دست دین و مذهب از زندگی مردم است.
بهقول منصورحکمت:” دنیا بدون فراخوان سوسیالیسم، بدون امید سوسیالیسم، بدون “خطر” سوسیالیسم، به چه منجلابی بدل میشود”.
۲۲ مارس۲۰۱۵ (۲ فروردین۹۴)