(بنقل از بولتن شماره ۲)
چند هفته است که عمق بحران نظام جهانی سرمایه داری برای اهالی دنیا آشکار شده است. مرتبا خبر از ورشکستی بانک ها و موسسات بزر مالی در آمریکا و اروا می رسد. سیستم مالی در سطح بین المللی به لرزه افتاده است. بازارهای سهام (بورس) از غرب تا شرق با تکان های شدید روبرو هستند. و این رشته سر دراز دارد. اولین سوالی که به اذهان راه یدا می کند اینست که را یک نظام عظیم و جا افتاده بین المللی که مثل ساعت کار می کند و به تولید انبوه و تکامـــــــــــــل مداوم فن آوری می ردازد, ظاهرا بی هی منطقی به دام بحران می افتد؟
دولت های سرمایه داری و اقتصاد دانان و روشنفکرانی که مدافع و عاشق سینه اک این نظام هستند ، اول انکار می کردند که بحرانی در کار است. می فتند که یکسری عدم تعادل های عادی است که بر طرف خواهد شد .بعد از اینکه عمق بحران آشکارتر شد و دیر جای انکار نبود ، فتند که بحران وجود دارد اما داریم وارد مرحله ایانی آن می شویم! و بالاخره ، با ادامه ورشکستی بناه ها و سقوط شاخص ها در بازار سهام، انشت اتهام را متوجه " بعضی" زیاده طلبی ها، تقلب ها و بی مسئولیت ها از طرف" بعضی" بناه ها و ردانندان بورس کردند تا نظام جهانی سرمایه داری را بی تقصیر جلوه دهند.اما واقعیت اینست که منطق نظام سرمایه داری همین بی منطقی است.هرج و مرجی که بر جریان تولید ارزش اضافه و کسب سود حاکم است ، درذات سرمایه داری است. یمان ها و قراردادها, تنظیم و تقسیم کارهایی که میان روهبندی های بزر سرمایه داری و دولت های دنیا صورت می یرد فقط می تواند این هرج و مرج ذاتی را در دوره هایی تخفیف دهد یا قانونمند کند. قانونمند کردن هرج و مرج, به معنی حذف آن نیست.
هدف این نوشته، توضیح بحران و عملکرد سرمایه داری نیست. اما اشاره به این نکته را ضروری می دانیم که جریان بین المللی تولید ارزش اضافه و کسب سود ، یک جریان صرفا اقتصادی نیست. ما با دولت های ریز و درشت سرمایه داری با منافع و رقابت ها و کشمکش هایشان سر و کار داریم .ما با رویارویی قدرت ها و روهبندی های مختلف سرمایه داری با ایدئولوی ها و رایش های سیاسی متفاوت سر و کار داریم. ما با جنها و ناامنی های بین المللی روبرو هستیم که برای دستیابی به قدرت بیشتر، سود بیشتر، مناطق نفوذ بیشتر، و کسب سلطه جهانی اتفاق می افتند. جریان بین المللی تولید ارزش اضافه و کسب سود، تحت تاثیر همه این روندها و تحولات سیاسی و نظامی و ایدئولویک قرار دارد.توسط همین روندها و تحولات، تحریک و تشویق می شود. و در عین حال، توسط همین عوامل به مخاطره می افتد و با موانع یای روبرو می شود . کسب سود سرمایه داری یک قمار بزر و دائمی است که قدرتهای سرمایه داری نمی توانند از آن کنار بکشند. آنها در این رقابت دیوانه وار می جنند و توطئه می کنند تا قدرت و سود بیشتری را برای خود تحکیم کنند، اما همزمان فشار مالی بیسابقه ای بر ساختارها و موسسات نظام وارد می آورند و آینـــــده سرمایه ذاری ها را با ابهام و ناامنی بیشـتری روبــــرو می کنند. این نین است که ارزش ول های جهانی و سهام سرمایه ذاری ها دار افت می شود. این نین است که بازار سرمایه رفتار جنون می شود و سهامداران، سراسیمه ”بخت“ مبهم کسب سودهای آینـده را می فروشند تا رفتار" بدبختی" آشکار نشوند.
دوباره برردیم به حرف هایی که این روزها در مورد بحران مالی نظام سرمایه داری می شنویم. همه از ورشکستی بانک ها و راه های نجات موسسات بزر صحبت می کنند. دولت های غربی مرتبا جلسه می ذارند تا با تزریق ول های هنفت به بناه های در معرض خطر، اوضاع را با ثبات کنند و اعتماد را به بازار سرمایه برردانند. بعد از سه دهه تبلیغ ر سر و صدای خصوصی سازی، دولت ها دوباره دست به کار شده اند تا مستقیما مسئولیت اداره بناه های بزر را به عهده