در آستانۀ هشتم ماه مارس، روز جهانی زنان

“در آستانۀ هشتم ماه مارس، روز جهانی زنان”

 
“رهائی کامل دنیای زنان پرولتر، تنها در جامعه سوسیالیستی امکانپذیر است! تنها در چنین جامعه ای، با محو سلطه اقتصادی و روابط مالکیت موجود، تضادهای اجتماعی بین دارا و ندار، بین مرد و زن و بین کار فکری و کار یدی محو خواهند شد. انقراض کاپیتالیزم نه تنها تضاد کار و سرمایه، بلکه همچنین تضاد بین کار زنان و کار مردان را محو خواهد کرد. نبرد نهائی جنس زن برای نیل به انسانیت کامل، نه در عرصه فمنیسم؛ بلکه در مقابله با سلطه سرمایه صورت می پذیرد.”
(کلارا زتکین)
مقدمه:

مقاله ای که در پیش رو دارید، دو سال پیش به همین مناسبت به صورت خلاصه تر منتشر شد. امسال پس از مرور آن، با انجام تغییراتی و اضافه کردن برخی جزئیات سعی کردم آن را دقیق تر، و برای خوانندگان جذاب تر نمایم.

 

اعتراضات و اعتصابات برای کسب حقوق برابر، بخش مهمی از تاریخ طولانی و غنی مبارزات زنان کارگر در سراسر جهان بوده اند. در صحنه این مبارزات، زنان هربار به اشکال مختلف آگاهی و انزجار از ستم مضاعفی که بر آنها روا می شود، توان عظیم خویش برای تغییر دادن شرایط نامطلوب؛ و ساختن جامعه ای بهتر و نوین را نشان داده اند.

یکی از نمونه های مبارزات پیوسته و منسجم زنان در جهت از بین بردن ستم مذهبی و مردسالاری در منطقه خاورمیانه؛ مبارزات زنان ایران است.

در سالهای اخیر مردم سراسر جهان با چهره ها و نامهای بسیاری از مبارزان زن ایرانی که تحت هیچ شرایطی حاضر به پذیرفتن سیاستهای ظالمانه و مردسالار رژیم حاکم نمی باشند و در برابر آن شجاعانه ایستاده اند آشنا شده اند، و از آنها بعنوان سنبلهای استقامت و پایداری در برابر تبعیضات و نابرابری ها یاد می کنند.

 

در سالی که گذشت، شاید تنها تعداد کمی از مردم جهان باشند که نام نگار حسینی، این اسطوره مبارزه با جهل و ستمگری گروه تروریستی داعش را نشنیده باشند. نگار که در هنگام جان باختن تنها بیست ساله بود، عضو حزب آزادی کردستان؛ اولین زن، و اولین کرد ایرانی بود که در نبرد با داعش کشته شد.

 

زینب جلالیان، دختر کرد دیگری است که ماجرای شهامت و فداکاری هایش، دستگیری، مورد آزار قرار گرفتن و بیماری اش در فراتر از مرزهای ایران شنیده شد. او را در سال ۱۳۸۸ مثل بسیاری از روشنفکران و مبارزین، به جرم عضویت در حزب کارگران کردستان (پ ک ک) بدون وکیل مدافع، و تنها به مدت چند دقیقه محاکمه و به اعدام محکوم کردند. اما خوشبختانه، پس از مخالفت های متعدد در سطوح داخلی و خارجی، از جمله مخالفت سازمان دیده بان حقوق بشر در بیانیه ای، مسئولین به ناگزیر در سال ۱۳۹۰ محکومیت وی را به حبس ابد تقلیل دادند.

امروز این دختر شجاع، در نتیجه مستقیم ناملایمات موجود در زندان و نارسایی های پزشکی؛ از مشکل بینایی رنج می برد. سازمان عفو بین‌الملل در خرداد ماه سال جاری، در این زمینه اعلامیه ای منتشر کرد و از نیاز فوری او به درمان هشدار دارد.

 

ریحانه جباری، از دیگر نمونه های ایستادگی و صداقت زنان ایرانی است، که در سالی که گذشت علی رغم تمام مخالفت ها در سطح جهانی؛ توسط رژیم جنایت پیشه اعدام شد. او را که جرمی به غیر از دفاع در برابر حملات ددمنشانه مزدور اطلاعاتی سابق رژیم نداشت، در نوزده سالگی دستگیر و به مدت شش سال مورد اذیت و آزار مداوم قرار دادند تا به دروغ به همگان اعلام کند که مرتضی سربندی متجاوز را نه در هنگام دفاع از خود؛ بلکه به عمد به قتل رسانده.

اما ریحانه شجاع تر و صادق تر از این بود که به چنین خفتی تن دهد، و تا دم مرگ از “حقیقت” اش دفاع کرد. او از پدیده ای دفاع کرد که با ماهیت رژیم حاکم بر ایران در تناقض است، و از این رو بهایش را با جان خود پرداخت.
.. و بدین سان است که یاد چنین عزیزانی برای همیشه در قلب ها و در اذهان مردم آزادیخواه دنیا باقی خواهد ماند. گذر زمان آنها را از صفحه تاریخ نخواهد زدود، بلکه به مرور و با رشد آگاهی ها و گسترش تبادل نظرها، برای مردم دنیا بهتر شناخته خواهند شد. بدون شک ما در فردای آزادی، فرصت های بیشتری خواهیم داشت تا با اینگونه حقایق، اینگونه چهره ها؛ چه در داخل و چه در خارج از مرزهای ایران، بهتر و از نزدیک تر آشنا شویم.

 

یکی از چهره های برجسته جهانی زنان، که در تاریخ مبارزاتی طبقه کارگر نقش بزرگی ایفا کرد “کلارا زِتکین” است. کلارا تئوریسین و از بنیانگذاران حزب کمونیست آلمان، یکی از رهبران جنبش بین المللی زنان؛ و همچنین بنیانگذار روز زن بود.

 

نگاهی کوتاه به زندگی و مبارزات “کلارا زتکین”:

 

کلارا جوزفین آیسنِر، که بعدها با نام کلارا زتکین شناخته شد، در تاریخ پنجم ژولای سال ۱۸۵۷ میلادی در دهکده ویدرو “Wiederau” واقع در ایالت ساکسونی آلمان دیده به جهان گشود. پدرش “گاتفرید” مدیر مدرسه و فردی مذهبی – مسیحی پروتستانیست – بود که در کلیسا به کار نواختن ارگان می پرداخت؛ و مادرش بنام “ژوزفین” با تحصیلات بالا و از خانواده ای مرفه بود.

 

کلارا در هفده سالگی پس از اتمام دوره آموزشی برای کار معلمی، با جنبش زنان و کارگران آلمان ارتباط برقرار کرد، و در سال ۱۸۷۸ هنگامیکه تنها بیست و یک سال داشت به حزب کارگران سوسیالیست آلمان (SAP) پیوست. این حزب در سال ۱۸۷۵ از پیوستن دو حزب جداگانه که بترتیب توسط “فردیناند لاسال” “Ferdinand Lassalle” و دیگری بوسیله “آگوست بِبِل” “August Bebel” و “ویلهلم لیبکنشت” “Wilhelm Libknecht” بنیانگذاری شده بودند؛ تشکیل می شد.

حزب کارگران سوسیالیست آلمان (SAP) بعدا در سال ۱۸۹۰ میلادی، به “حزب سوسیال دمکرات آلمان” (SPD) تغییر یافت تا تحولات جدید را در خود بازتاب دهد.

 

در همان سالِ پیوستن کلارا به حزب، فعالیتهای سوسیالیستی و ضد دولتی در آلمان توسط بیسمارک منع گشت؛ و او به ناچار در سال ۱۸۸۲ میلادی کشور زادگاهش را به قصد زوریخ – واقع در سوئیس – و از آنجا به کشور فرانسه، ترک کرد. کلارا در مدت زمان اقامت خود در پاریس، نقش مهمی را در بنیانگذاری گروه “سوسیالیسم بین الملل” (Socialist International) ایفا نمود.

 

کِلارا همچنین در طی اقامتش در پاریس، نام روسی شریک خود “اوسیپ زِتکین” “Ossip Zetkin” را که یک فعال چپ بود، برای خویش انتخاب کرد. این زوج بعدا صاحب دو فرزند پسر بنام های “کاستجا” “Kostja” و “ماکسیم” “Maxim” شدند.

متاسفانه اوسیپ زِتکین در سال ۱۸۸۹ درگذشت.

 

مدتی پس از مرگ اوسیپ، کلارا با هنرمند سوسیالیست آلمانی بنام “جرج فردریش سوندل” “Georg Friedrich Zundel” که از وی هجده سال جوان تر بود آشنا شد. این آشنایی به ازدواج آنها در سال ۱۸۹۹ میلادی انجامید. کلارا و فردریش از سال ۱۹۰۳ تا زمان جدایی آنها در سال ۱۹۲۸ میلادی، در خانه ای بیرون از اشتوتگارت “Stuttgart” واقع در جنوب غربی آلمان زندگی می کردند. طی اقامت آنها در این مکان، چندین رهبر سوسیالیست – از جمله ولادیمیر لنین، رهبر انقلاب روسیه؛ در سال ۱۹۰۷ میلادی – از آنها دیدار کردند.

 

علت جدایی زتکین از همسرش، پدید آمدن گرایشات مذهبی در سوندل در سال های پس از ۱۹۱۰ میلادی بود. وی این تغییرات را در نقاشی های خود نیز بازتاب می داد.

 

تحولات در حزب سوسیال دمکرات آلمان:

 

در حزب سوسیال دمکرات آلمان (SPD) کلارا بهمراه دوست نزدیک و همراهش “روزا لوگزامبورگ” “Rosa Luxemburg” از چهره های اصلی شاخه چپ حزب بشمار می آمدند، و هر دو در مباحثات بر سر رویزیونیسم در جریان تغییرات قرن بیستم؛ بشدت منتقد تزهای رفرمیستی “اِدوارد بِرنشتاین” “Eduard Bernstein” – بنیانگذار سوسیالیزم تکاملی – بودند.*

 

زِتکین به سیاستهای مربوط به زنان، نظیر مبارزه برای امکانات برابر و کسب حق رأی “Women’s Suffrage” بسیار علاقمند بود. وی جنبش سوسیال دمکرات زنان در آلمان را توسعه داد، و از سال ۱۸۹۱ تا ۱۹۱۷ میلادی سردبیر روزنامه زنان حزب بنام “برابری” بود، و در سال ۱۹۰۷ مسئولیت رهبری “دفتر زنان” “Women’s Office” را که در حزب بتازگی تأسیس شده بود در اختیار گرفت.

 

کلارا زِتکین همچنین در ماه آگوست سال ۱۹۱۰ میلادی، ریاست دومین کنفرانس بین المللی زنان “International Women’s Conference” را در کوپنهیگن – پایتخت کشور دانمارک – بعهده داشت. او عقیده روز جهانی زنان را در این کنفرانس مطرح و به رأی گیری گذاشت، و پس از مورد حمایت واقع شدن بوسیله اکثریت حاضرین پذیرفته شد.

 

در طی جنگ جهانی اول، کلارا بهمرا رفقای خویش “روزا لوگزامبورگ” و “کارل لیبکِنشت” و سایر شخصیتهای برجسته حزب، سیاست “سازش با دولت و خودداری کردن از اعتصابات در طی جنگ” را رد کرد. او در کنار سایر فعالیتهایش بر علیه سیاست های جنگ طلبانه، کنفرانس بین المللی ضد – جنگ زنان سوسیالیست را در سال ۱۹۱۵ میلادی در شهر برلین سازماندهی کرد.

کلارا به دلیل چنین فعالیتهایی در دوران جنگ چندین بار دستگیر شد.

 

در سال ۱۹۱۶ میلادی کلارا زتکین بهمراه رزا لوگزامبورگ و کارل لیبکنشت، یکی از بنیانگذاران اصلی “اتحادیه اسپارتاکیست” “Spartacist League”، و نیز “حزب مستقل سوسیال دمکرات آلمان” “Independent Social Democratic Party of Germany” یا “USPD” بود؛ که بدلیل سیاست دفاع از جنگِ حزب مادر از آن جدا می شد.

 

در ژانویه سال ۱۹۱۹، بعد از انقلاب نوامبر در آلمان “حزب کمونیست آلمان” بنیانگذاری شد، کلارا به این حزب پیوست و آن را در مجلس قانونگذاری “رایستگ” “Reichstag” از سال ۱۹۲۰ تا زمان اشغال نازیها در سال ۱۹۳۳ نمایندگی کرد.

 

کلارا زِتکین در سال ۱۹۲۰ میلادی، به موسکو مسافرت کرد و در آنجا مصاحبه ای را با ولادیمیر لنین –  رهبر روسیه شوروی –  دربارۀ “مسئله زنان” برگذار کرد.

 

تا سال ۱۹۲۴ میلادی کلارا یکی از اعضای دفتر مرکزی حزب کمونیست آلمان، و از سال ۱۹۲۷ تا ۱۹۲۹ عضو کمیته مرکزی این حزب بود. وی همچنین از سال ۱۹۲۱ تا زمان مرگ خویش در سال ۱۹۳۳ عضو کمیته اجرائی کمینترن “کمونیسم بین الملل” بود.

 

کلارا در سال ۱۹۲۵ میلادی بعنوان رئیس سازمان “امداد سرخ” “روت هیلف” انتخاب شد. این سازمان شعبه آلمان “امداد سرخ جهانی” و وابسته به حزب کمونیست آلمان بود.

 

در آگوست سال ۱۹۳۲ میلادی، به زتکین بعنوان رئیس مجلس “رایستگ” پیشنهاد سخنرانی شد، و او در این فرصت کارگران را به اتحاد برای نبرد با فاشیسم دعوت کرد.

 

در سال ۱۹۳۳ میلادی، هنگامیکه هیتلر و حزب نازی “حزب سوسیالیست ملی کارگران آلمان” ” National Socialist German Workers’ Party” قدرت متمرکز را بدست گرفت، و پس از فاجعه آتش سوزی در رایستگ؛ حزب کمونیست آلمان از مجلس منع گشت.

 

زِتکین برای آخرین بار به تبعید رفت، اینبار او کشور روسیه را بعنوان مقصد خویش انتخاب کرد، اما اقامتش در این کشور دیری نپائید و او در بیستم ژوئن ۱۹۳۳ میلادی، در سن ۷۶ سالگی، در نزدیکیهای شهر موسکو درگذشت.

جسد او در آرامگاه دیوار کرملین، واقع در شهر موسکو در نزدیکی های “میدان سرخ” و کاخ کرملین بخاک سپرده شد.

 

خلاصه ای از تاریخ هشتم مارس:

 

این روز از مبارزات کارگران زن در اوائل سده بیستم میلادی؛ به ویژه تظاهرات بزرگ کارگران پوشاک آمریکایی در ماه مارس ۱۹۰۸ الهام گرفته شده است.

 

اولین روز زن در ۲۸ ماه فوریه سال ۱۹۰۹ میلادی، در شهر نیویورک آمریکا برگزار شد. این روز توسط “حزب سوسیالیست آمریکا” “Socialist Party of America” در گرامیداشت اعتصاب بزرگ “اتحادیه جهانی کارگران پوشاک زن” “International Ladies’ Garment Workers’ Union” که در سال ۱۹۰۸ میلادی به وقوع پیوست برگزار شد.

 

در اولین سالهای قرن بیستم، نقش زنان در شرکتهای رو به گسترش آمریکایی بسرعت افزایش می یافت. به همان نسبت آنها با شرایط مشقت بار کار، ساعات طولانی، دستمزدهای پائین و ستم مضاعف کار در خانه روبرو می شدند. با افزایش نیاز زنان کارگر به بهبود شرایط کار و زندگی، و نیز به گوش رساندن خواسته هایشان در سیاست؛ عده ای از آنان جذب فعالیتها در زمینه مطرح کردن خواسته های زنان برای دستیابی به حقوق اقتصادی بالاتر، حق رأی دادن و غیره؛ و برخی نیز در زمینه سازمان دادن این فعالیتها شدند.

 

در ماه مارس سال ۱۹۰۸ میلادی حدود ۱۵۰۰۰ کارگر زن در شهر نیویورک برای دستیابی به ساعات کار کوتاهتر، افزایش دستمزدها، پایان یافتن کار کودکان و نیز کسب حق رأی دادن تظاهرات کردند. ایشان با پلاکادرهایی که بر آنها نوشته شده بود: “نان و گل سُرخ” “Bread And Roses” هدف خویش را که ارتقاء کیفیت اقتصادی زندگی بود روشن می ساختند.

 

در پی این تظاهرات، در فوریه سال ۱۹۰۹ میلادی هزاران نفر با حضور در تظاهرات گسترده ای، به فراخوان حزب سوسیالیست آمریکا جهت برگزاری روز زن پاسخ گفتند. پس از مدتی در همان سال زنان کارخانه های نساجی اعتصاب عمومی ۱۳ هفته ای را برای شرایط کاری بهتر و دستمزدهای بالاتر برقرار کردند.

 

به جز این وقایع، به اعتصاب “برخاستن ۲۰۰۰۰ نفر” “Rising of the 20,000” می توان اشاره کرد، که در همان سال بوسیله مهاجرین زن در صنایع پوشاک شهر نیویورک آمریکا برگذار شد. این اعتصاب کنندگان که بسیاری از آنها نوجوان بودند، در شرایط اسفناک کاری با دستمزدهای بسیار پائین قرار داشتند. رئسای آنها اغلب از آنها می خواستند که بهای مواد اولیه کار، از جمله نخ و سوزن را نیز خودشان تهیه کنند؛ و بدین نحو کارگران را تا حد ممکن استثمار می کردند.

پس از پایان این اعتصاب، کارگران به حقوق محدودی دست یافتند، از جمله ساعات کار کوتاهتر، حق داشتن چهار روز تعطیلات با مزد در سال، و مسئولیت تهیه ابزار نیز بعهده کارفرماها قرار گرفت. اما حق برسمیت شناختن اتحادیه های کارگری به آنها هنوز داده نشده بود.

 

اعتصابات ۱۹۰۹ میلادی مجموعا نشانگر پیشرویهای مهمی در برنامه ریزی مبارزات زنان کارگر بود.

 

تحت تاثیر چنین حرکتهای شجاعانۀ زنان کارگر در آمریکا، و نیز ابتکار “حزب سوسیالیست آمریکا” در فوریه سال ۱۹۰۹ بوسیله گرامیداشت اعتصابات کارگران زن صنایع پوشاک نیویورک؛ کلارا زتکین در دومین کنفرانس بین المللی زنان کارگر که در کوپِنهیگان به رهبری او برگزار شد، پیشنهاد برگزاری “روز جهانی زنان” را بعنوان پلاتفرم مشترکی برای مطرح کردن خواسته های سیاسی و اقتصادی زنان سوسیالیست در سراسر جهان به کنفرانس داد.

 

پیشنهاد وی بلافاصله بوسیله نماینده روسی الکساندرا کولانتای “Alexandra Kollantai” حمایت شد، و پس از رأی گیری و استقبال اکثریت نمایندگان حاضر از هفده کشور، پذیرفته شد.

 

یک سال بعد، در ۱۹ مارس ۱۹۱۱ میلادی؛ روز جهانی زنان “International Women’s Day” “IWD” برای اولین بار بوسیله بیش از یک میلیون شرکت کننده در کشورهای مختلف اروپایی، از جمله اتریش، دانمارک، آلمان و سوئیس برگزار شد. این برگزاری موفقیت آمیز بدون شک اولین نمایش وحدت ستیزه جویانه زنان بود. این بار مردان در خانه ها ماندند تا از کودکان نگهداری کنند، و زنان آگاهانه و با عزمی راسخ به فراخوان نمایندگان خویش پاسخ گفتند.

 

در یکی از تظاهرات که متشکل از حدود سی هزار نفر بود، پلیس تصمیم به پایین آوردن پلاکادرها کرد؛ اما زنان مقاومت کردند و تنها پس از دخالت نمایندگان سوسیالیست در پارلمان این زد و خورد به خون ریزی کشانده نشد.

 

از جمله نمونه های درخشان روز زن، برگذاری آن در روسیه در فوریه سال ۱۹۱۷ است. زنان در چنین روزی با برگزاری تظاهرات گسترده ای خواسته های خویش را بر علیه جنگ، قیمت های بالا و شرایط سخت کاری زنان مطرح کردند. این حرکت آنها الهام دهنده اعتصاب سراسری در کشور، و نقطه آغازین انقلاب روسیه شد. انقلابی که در آن زنان، و خواسته هایشان نقش هدایت کننده را داشت.

در نتیجه پس از انقلاب اکتبر، انقلابیون اصلاحات متعددی را جهت بهبود واقعی شرایط زنان – از جمله دستمزدهای برابر در ازای کار برابر با مردان، حق آزادی طلاق، احداث مراکز نگهداری کودکان، حق مرخصی بامزد پس از زایمان؛ و برچیدن قوانین ضد هم جنسگرایی – انجام دادند.

 

رهایی نهایی زنان از استثمار

 

امروز صد و  پنجمین سالگرد بنیانگذاری روز زن است. هر سال در هشتم ماه مارس، زنان کارگر در اکثر کشورهای اروپائی، آمریکا و سایر نقاط جهان جشن می گیرند، و به اشکال مختلف خواسته های خویش را بیان می کنند.

چنین تلاش هایی تحسین برانگیز، و برای ایجاد انسجام، آگاهی و دستیابی به حقوق مسلم زنان لازم اند.

اما تجارب مبارزاتی طبقه کارگر در کل، و مبارزات زنان بطور ویژه تاکنون، نشانگر این واقعیت اند که رهایی واقعی از استثمار، بدون بوجود آمدن شرایط مادی لازم برای برابری امکان پذیر نیست. این مبارزه تنها زمانی می تواند به پیروزی نهایی بیانجامد که اندیشه ها و عقایدی که زنان را از مردان جدا می سازند؛ مورد هدف قرار بگیرند، و کارگران در صفی یگانه و با نیرویی وسیع بر علیه دشمنان واقعی خویش تلاش کنند. تا بدینسان ثروت و فراوانی که در دنیای کنونی در خدمت رفاه معدودی در رأس جوامع است؛ در خدمت همه کسانی قرار بگیرد که به آن نیازمندند.

 

تا زمان بوجود آمدن چنین شرایطی، پیروزی های ما نمی توانند کامل و پایدار باشند.

 

 

تعریف:

 

* ادوارد برنشتاین، عضو حزب سوسیال دمکرات آلمان، با انتشار کتابی به نام “سوسیالیزم تکاملی” در سال ۱۸۹۹ میلادی نظریه اصلاح و تکامل تدریجی در امور جامعه، و عدم ضرورت انقلاب سیاسی را مطرح کرد. این دیدگاه که در نقطه تقابل با نظریه انقلابی مارکس قرار می گرفت، برنشتاین و طرفداران او را در صف تجدیدنظر طلبان قرار می داد. در نتیجه انقلابیونی چون رزا لوگزامبورگ، پلخانف و کائوتسکی به شدت با نظریات برنشتاین مخالفت کردند، و افکار او را انحراف از مارکسیسم و سوسیال دمکراسی به شمار آوردند.

 

سایر منابع:

 

“گرامی باد هشتم ماه مارس روز جهانی زنان” – از زهره مهرجو:

http://pejvakmag.blogspot.co.uk/2014/03/8-2014.html

 

کلارا زتکین – زندگینامه:

http://en.wikipedia.org/wiki/Clara_Zetkin

 

“جای زنان در انقلاب است” – وبسایت کارگر سوسیالیست:

http://socialistworker.org/2011/03/08/womens-place-in-the-revolution