در دفاع از حرمت پناهندگی سیاسی

مقدمه:

اخیرا  پارلمان کانادا سندی را تحت بررسی دارد که تابعیت پناهندگی افرادی را که به کشور خود رفت و امد دارند ، پس گرفته شود.گروهی از فعالین آزادیخواه ایرانی ، از جمله مهرداد عارفی ، پتیشنی در حمایت از این طرح ارائه داده است.(۱) از آنجا که این مسئله حساسی هم هست.فکر می کنم منهم نظرم را در این موضوع ارائه دهم.

قبل از وارد شدن به این بحث می خواهم موضوعاتی که ربطی به این بحث ندارد از دید خودم روشن کنم:

اول: اینکه این بحث از دید من ربطی به پناهنده ستیزی ندارد.منهم یک پناهنده سیاسی هستم و سالهاست از حق پناهندگی دفاع کرده ام.پناهندگی را هم از نوع سیاسیش و هم نوع اجتماعیش حق مسلم انسانها می دانم.

دوم: اینکه سیاستهای راست و چپ هردو پشت مسائل واقعی جامعه غرب  منجمله مسئله پناهندگی ، خصوصا در دورانی که چنگ اسلام سیاسی و حکومتهای غرب به درون مرزهای کشورهای غربی کشیده شده و نژاد پرستی هم فضا یافته و پناهنده ستیزی بعنوان یک سیاست شناخته شده راست دنبال می شود.این احکام را کاملا می پذیرم اما نامربوط می بینم به بحثی که در حال انجام است.

بعد از این مقدمات وارد بحث مشخص پناهنده می شوم. هدفم اینست که شاید جنبش برای حمایت از پناهنده اتفاقا کم بها داده به حمایت از هویت پناهنده و یک وچه این حمایت می بایست این می بود که مانع گرفتن استاتوس پناهنده سیاسی برای انهائی شود که از این تیتر ابزار ساخته اند برای زندگی در غرب و سرمایه گذاری در ایران! این خود فعالین پناهندگی و فعالین سیاسی هستند که باید از هویت خود دفاع کنند.

 

(۱)طرح مسئله:

نزدیک به ۲۰ سالیست بعنوان پناهنده در امریکا زندگی می کنم.در این مدت تلاشهایم برای کمک به پناهندگان چه در امریکا و چه اروپا در حد توانم ادامه داشته.از ترکیه تا سوئد تا کانادا و امریکا سالهاست در حد توانم به پناهندگان سیاسی ایران کمک کرده ام.در طی این مدت موارد زیادی دیده ام که ادمها به هر علت درخواست پناهندگی کرده اند و به خلاف اخلاق و قانون پناهندگی خود را فعال سیاسی معرفی کرده اند یا مظلوم حکومت اسلامی و بعد از گرفتن استاتوس پناهندگی به سفرهای دوره ای به ایران مشغول گردیده اند.رغم دقیق این افراد مشخص نیست اما من فکر می کنم بیشتر از کل تعداد پناهندگان واقعی سیاسی باشد! سایر فعالین پناهندگی و سیاسی هم از این واقعیت مطلع هستند و واقعیتی سرپوشیده نیست!

عوارض بسیار بدی داشته این رویه پناهندگی کاذب. از جمله ایجاد اشکال برای پناهندگان سیاسی واقعی . همینطور ایجاد امکانات برای ارسال عوامل نفوذی در اپوزسیون رژیم اسلامی و از جمله گسترش گرایشات رفرمیستی رژیم اسلامی درون جامعه ایرانی خارج کشور و عموما تخریب مرزها بین مخالفین رژیم و موافقین رژیم!

 

(۲)تعریف پناهنده بر طبق کنوانسیون جقوق پناهندگی چیست؟

 

تعریف پناهنده بر طبق کنوانسیون حقوق پناهندگی سازمان ملل عبارتست از(۲)

“کنوانسیون پناهندگی سال ۱۹۵۱ و پروتوکل الحاقی سال ۱۹۶۷ تعریف پناهنده را چنین می کند: پناهنده فردیست که بخاطر داشتن نژاد،کاست،ملیت، مذهب و اعتقاد سیاسی و وابستگی به گروهی اجتماعی و فعالیت اجتماعی  در کشور خود امنیت جانی و مالی نداشته است. از  دهه  ۱۹۹۰ ، افرادی که در خانواده مورد ازار جنسی قرار گرفته اند یا افرادی که بخاطر گرایش جنسی در جامعه مورد ازار قرار گرفته اند ، به لیست مشمولین پناهندگی اضافه شده اند.”

تعریف بالا صراحت  بسیاری دارد.یک پناهنده برای گرفتن تایتل پناهندگی باید اثبات کند که جان و مالش در کشوری که در ان زندگی می کرده در خطر بوده و لذا به کشور دیگر پناه آورده.همه آنها که پناهنده سیاسی بوده اند یا به پناهندگان سیاسی کمک کرده اند می دانند که این مسیر را از جهت قانونی هر داوطلب تایتل پناهندگی باید طی کند و سوگند بخورد که دروغ نمی گوید!

سوال اینست که فردی که تایتل پناهندگی را گرفته و به کشور قبلیش رفت و آمد می کند آیا واقعا جان و مالش در خطر قرار گرفته؟ طبعا اینجا ایرادی هست که هم وجه اخلاقی دارد و هم وجه قانونی.هم اخلاقیات را نقض کرده و هم قانون پناهندگی را.لذا لعو تاتیتل پناهندگی او کاملا اخلاقی و قانونیست و اتفاقا بسیار دیر هم شده و باید فعالین پناهندگی این مرزبندی را چند دهه قبل درخواست می کردند!

 

(۳) بهانه ها برای آنها که به دروغ تقاضای پناهندگی سیاسی می کنند چیست؟

 

آنها که از حقوق انسانی دفاع می کنند همینطور آنها که از زندگی در زیر حکومت اسلامی ناراحت هستند حق دارند که بگویند که همه انسانها محق هستند جائی که زندگی می کنند انتخاب کنند و رفت و آمد هم حق انهاست. سوال اینست که مکانیزم منطقی اخلاقی و قانونی این خواست  انسانی چیست؟ ایا دروغ گفتن و خود را فعال سیاسی جا زدن و بعد به ایران رفت و آمد کردن راه گرفتن این حق است؟

البته ایرانی ها در فرهنگشان اینجور برخوردها کم نیست. وقتی گفته ام که ما درد عقب ماندگی فرهنگی داریم و بلد نشده ایم زندگی را تغییر دهیم و خوب یاد گرفته ایم بجایش خودمان را  “تغییر دهیم” و ماسک بزنیم اینهم نمونه دیگرش! این انتظار دائم که دیگران زندگی ما را بهتر کنند و ما مصرف کننده اون زندگی بهتر باشیم اون ضعف فلج کننده تاریخی که بجای تلاش برای تغییر دنیا بصورت استفاده از اواع کلکها خودش را نشان داده.اینهم نمونه دیگرش!

راه درست اینست که مبارزه بشود برای تثبیت حق پناهندگی اجتماعی مبارزه بشود برای تغییر شرایط در ایران تا همه بتوانند زندگی کنند.حداقل پذیرش این امر که وقتی ادمی تایتل پناهندگی سیاسی گرفت به هویت پناهندگی سیاسی احترام بگذارد!

 

(۴)دفاع از حق پناهندگی و دفاع از حرمت پناهندگی:

 

از دید من همانقدر که ما از حق پناهندگی استفاده می کنیم باید از حرمت پناهندگی هم دفاع کنیم.اینها به هم بافته شده اند.حق پناهندگی یعنی انستانهائی که زندگیشان جانشان بخاطر ماندن در ایران بخ خطر افتاده و به خطر خواهد افتاد بتوانند در محیطی ارام و شاد زندگی و مبارزات خود را ادامه دهند.حقی که از انها بخاطر اعتقاداتشان بخاطر مبارزاتشان گرفته شده.فعالین ازادیخواه وظیفه دارند در گرفتن این حق بکوشند و مانع دیپورت این عزیزان به ایران شوند. بر دیگر سکه اما اینست که حرمت و مقام پناهنده سیاسی هم حفظ شود.این مقام و حرمت است.موقعیتی است انتخابی در برابر حکومتی جانی که انسانها را بخاطر حفظ جانشان وادار به ترک عزیزانشان کرده است.حرمت پناهنده سیاسی اینست که از جایگاهش سوء استفاده نشود . ماسک او را  فرصت طلبان به چهره نزنند و مغازه دو نبشه بین اروپا و امریگا و کانادا و ایران نزنند و به ریش مبارزان راه ازادی نخندند.

ایستادن در کنار حرمت پناهندگی به راست سیاسی کمک نمی کند.به انسانیت به مبارزات ازادیخوهانه کمک می کند.ما دیر کردیم بیشتر دیر نکنیم!

 

منابع بیشتر:

 

(۱)متن پتیشن در حمایت از ابطال موقعیت پناهندگی ، سوء استفاده می کنند:

«خانم‌ها و آقایان محترم،
پارلمان کانادا با تصویب قانونی قصد دارد که ضمن ابطال پناهندگی پناهندگانی که از پناهندگی خود سوء استفاده کرده و به همان کشوری که ادعا داشتند از آن فرار کردند رفت و آمد دارند، اقامت و تابعیت کانادایی آنان را نیز پس گیرند و آنان را به کشور مبدا اخراج کنند. ما بعنوان جمعی از ایرانیان در تبعید ساکن در اتحادیه اروپا ضمن حمایت از این اقدام پارلمان کانادا، خود را موظف می دانیم که به شما اعلام نمائیم که دراتحادیه اروپا نیز موارد متعدد سوء استفاده از کنوانسیون پناهندگی ژنو از سوی گروهی از فرصت طلبان و سودجویان ایرانی که تحت نام پناهنده در اروپا انجام می گیرد وجود دارد. ما خواهان بررسی دقیق پرونده پناهندگانی هستیم که با مراکز و نمایندگی های رژیم جمهوری اسلامی ایران در ارتباط قرار گرفته و پس از دریافت پاسپورت ایرانی از کنسولگری‌های رژیم ایران به ایران تردد میکنند.»
… ما امضاء کنندگان این طومار از مقامات اتحادیه اروپا و نمایندگان پارلمان اروپا می خواهیم که سریعاً در مورد جلوگیری از سوء استفاده بیش از این، اقدامات لازم را صورت دهند. ما خواهان بررسی دوباره پرونده پناهندگی این گونه افراد و ابطال پناهندگی آنان هستیم و از دولت های اروپائی خواستاریم که اخراج آنان به ایران را در دستور کار خود قرار دهند.»

 (۲)کنوانسیون پناهندگی سال ۱۹۵۱

http://www.unhcr.org/pages/49c3646c125.html

http://www.ohchr.org/EN/ProfessionalInterest/Pages/StatusOfRefugees.aspx

http://en.wikipedia.org/wiki/Right_of_asylum