نقدی بر نوشته : حلبچه ، کوبانی، ادامه تاریخ

نوشته زیر نقدی است از مقاله :
هفته نام روژان ۱۶٫۱۲٫۹۳
پارسا بغدادی
حلبچه ، کوبانی، ادامه تاریخ
رحیم کریمیان ۰۷٫۰۳٫۰۱۵
با درود دست عزیز تلاش شما برای افشاء گری در مورد فردی که در طول حکومت خود نه تنها از هیچ جنایتی در حق محرمان و زحمتکشان ، و اقوام و عشایر مخالف اباء ننموده است بلکه در حق دوستان و همراهان سیاسی خود از جمله حسن البکر رئیس جمهور وقت در زمانی که خودش معاونش بوده است ، پرهیز ننموده بود. این جنایتکاران هر وقت که منافع شان ایجاب کند ، از هیج شناعتی ابائی ندارند کما اینکه دیدیم که چگونه چشمه های آب آشامیدنی مردم کردستان را بروی آنها بسته بود و زن و مرد ساکنین سرزمینی که در فصل بهار آب لوله کشی شهر در حال جوش است ار خوردن آب محروم ساخته بود. این جنایت در کنار آن جنایت هولناکی که با بمب های شیمائی در حق مردم کردستان را تاریخ نمی تواند فراموش کند. انتقاد من که یک فارس زبان هستم و تا اندازه ای احساسات شما هموطن و یا همرزمان کرد آشنا هستم. این است ۱ – شما در این تحلیل فقط شخص صدام را که بخاطر شهرت و غرور و تکبر ، و مشی سیاسی اش درزمانی که در مسند ریاست جمهوری بود ، را مقصر می دانید. و سعی نمی کنید رشته های باریک ، آشکار و پنهان رژیم صدام را با نظام سرمایه داری که بمب شیمائی را به او میدهد افشاء نمائید. شما از مسئله عربی حرف می زنید اما آشکار نمی کنید که عربیت او و حافظ اسعد ، یاسر عرفات ، معمر قذافی ، نوعی از ملی کرائی است که پرچمدار اصلی آن جمال عبدالناصر بوده است. ملی گرائی جمال عبدالناصر در کنار ملی گرائی آتاتورک از زمره ملی گرائی هائی است ، که با نظام کودتائی بر سرکار می آیند ، و توده ها و ملت های دیگر برایشان گوشت دم توپ هستند. در حکومت ملی آنها همان طور که تحربه حلبجه نشان داده است ، نه حقوق ملی دیگران به رسمیت شناخته می شود و نه حقوق ملی هموطنانانشان. من ضمن احترام بمبارزات خاق کرد ایران که از آن اندکی اطلاع دارم و ضمن تحسین بی دریغ به قهرمانی های غرور آفرین پیشمرگان خلق کرد بدون توجه به وابستگی سازمانی شان ، این سئوال برای من مطرح است که در شرایط کنونی ، رهبران سازمانهای کرد در منطقه چه سیاستی را پیشه گرفته اند . آیا جنبش خلق کرد و اعتباری آن وسیله ای برای پیشبرد سیاست های امپریالیستی نشده است . شزکت پیشمرگان در جنگ ضد داعیش که دست پروده آمریکا است ، در خدمت چه سیاست هائی است. امروز که ایران با همکاری عراق جنگ را علیه داعیش آغاز کرده است چه معنی دارد. چرا امروز ایران این باصطلاح دشمن سرسخت آمریکا ،در منطقه ، آنهم در کنار یک دولت عربی که در طول تاریخ در مقابل همدیگر حساسیت دارند ، حصور نظامی پیدا می کند . ؟ اگر امروز ایران و عراق در یک جبهه علیه دشمن واحد می جنگند بدین معنی نخواهد بود که فردا همین ایران ، دشمن خلق کرد در یک جبهه با سازمانهای کرد در کردستان ایران ، متحد شوند؟ تا به بهانه تأمین امنیت منطقه و با همکاری ترکیه ارتشی بسازند که جای حضور ارتش آمریکا و اروپائی بگیرد . اینها و مسائل دیگر موضوعاتی هستند که شما نویسندۀ این مقاله باید بدان پاسخ دهیند . این یک درخواست من نیست بلکه یک وظیفه انقلابی است که هر عنصر مسئول و مبارزه لااقل باید در باره آن اندیشه کند. شاد باشید کریمیان