زنان، مبارزات برابری طلبانه و جایگاه ویژه ی هشت مارس

زنان، مبارزات برابری طلبانه و جایگاه ویژه ی هشت مارس
تاریخ مبارزات برابری طلبانه ی زنان همزمان با تاریخ ظهور مذاهب مختلف به عنوان پشتوانه ی محکم جوامع طبقاتی و در نتیجه ی آن، مبارزات در راه حقوق و شرایط بهتر کاری و زندگی زنان است.
طی چند دهه ی گذشته، سرمایه داری جهانی سعی کرده دستاوردهای مبارزات زنان در جهت احقاق حقوق شان را حاصل لطف و مرحمت سرمایه داری نوین در جوامع اروپایی معرفی کند و تاریخ پیکار و مبارزات خونین زنان سوسیالیست و جایگاه ویژه ی هشت مارس را به باد فراموشی بسپارد. آنها در پی آنند که این روز را از معنا و مفهوم تهی کنند، بطوری که این روز رنگ و بوی سیاسی خود را از دست بدهد. از این رو لازم است که هر ساله در تجلیل این روز، زمینه ی تاریخی و نحوه ی تثبیت این روز به عنوان روز جهانی زن را یاد آور شد.
اولین اعتراضات زنان به حقوق پایمال شده شان از مبارزه بر علیه کلیسا، خرافات و قوانین زن ستیز قرون وسط ایی آغاز شد، اما اوج شکل گیری اعتراضات زنان، همزمان با روی آوری زنان به بازار کار و در ارتباط با شرایط سخت کار، ساعات طولانی کار و پائین بودن دستمزد ها بود. در هشتم مارس ۱۸۵۷، زنان کارگر کارگاه‌های پارچه‌ بافی و لباس ‌دوزی در نیویورک آمریکا به خیابان‌ها ریختند و خواهان افزایش دست‌مزد، کاهش ساعات کار و بهبود شرایط بسیار نامناسب کار شدند. این تظاهرات با یورش پلیس به زنان و کشته و زخمی کردن تعدادی از آنها به هم خورد. سال ۱۹۰۷ در دوره‌ای که به همت زنان سوسیالیست، مبارزات زنان برای تأمین حقوق سیاسی و اجتماعی اوج گرفته بود، به مناسبت بزرگداشت پنجاه‌مین سال‌ تظاهرات نیویورک در هشتم مارس، زنان بار دیگر دست به تظاهرات زدند و اینبار نیز پلیس به میان تظاهرات کننده ها یورش برد. فریاد های بر حق این زنان مبارز به گوش جهانیان رسید و در کمترین زمان از مرزهای امریکا خارج و وارد اروپا و از آنجا دامنه های آن به آسیا و افریقا نیز سرایت کرد و دیری نگذشت که زنان نیویورک به چهره درخشان حق طلبی و آزادی خواهی زنان در سراسر جهان مبدل گشتند.
ایده انتخاب روزی از سال به‌ عنوان «روز زن» نخستین بار در جریان مبارزه زنان سوسیالیست نیویورک با شعار «حق رای برای زنان» مطرح شد. دو هزار زن تظاهر کننده در ۲۳ فوریه ۱۹۰۹ پیشنهاد کردند که هر سال در روز یک‌شنبه آخر فوریه، یک تظاهرات سراسری در آمریکا به مناسبت «روز زن» برگزار شود.
در سال ۱۹۱۰، «دومین کنفرانس زنان سوسیالیست» که کلارا زتکین از رهبران آن بود، به مسئله تعیین «روز بین‌المللی زن» پرداخت. کلارا زتکین در این کنفرانس ،پشنهاد تعیین ٨ مارس روز جهانی زن را مطرح و قطعنامه ای را برای تصویب به کنفرانس ارائه داد. در قطعنامه کلارا زتکین چهار خواسته مهم پیشنهاد شده بود :
۱ – مبارزه برای تامین حقوق مادری وحقوق کودکان
۲- مبارزه بر علیه خطر جنگ
۳- مبارزه برای حق رای
۴- مبارزه علیه تورم وگرانی•
اولین روز جهانى زن در ماه مارس ۱۹۱۱ در دانمارک، آلمان، اتریش، سویس و امریکا خیابان ها را به لرزه در آورد. میلیون ها زن در برگزارى این روز شرکت کردند. خواست هاى اساسى زنان عبارت بودند از قوانین حمایت کننده کار براى زنان، حق راى و شرکت در انتخابات، علیه جنگ هاى امپریالیستى، برابرى دستمزد با مردان در ازای کار برابر، هشت ساعت کار در روز، حمایت از مادر و کودک، تعیین حداقل مزد. و پایین آوردن قیمت اجناس.
در فاصله ی دو جنگ جهانی مطالبات و خواسته های زنان به عقب رانده شد. از اواسط دهه ی ۱۹۳۰ در کشورهایی که تحت سلطه ی فاشیسم بودند، بزرگداشت از روز جهانی زن غیر قانونی اعلام شد. علیرغم این ممنوعیت، در هشتم مارس ۱۹۳۶، زنان در برلین تظاهرات کردند. در همان روز در اسپانیای فاشیست تظاهرات هشت مارس در مادرید صورت گرفت. ۳۰ هزار زن سوسیالیست با قدرت به خیابان ها آمدند و با شعار «آزادی، صلح» خیابان های مادرید را زیر پای حاکمان و حامیان حکومت فاشیستی به لرزه در آوردند.
بعد از جنگ جهانی دوم مبارزات زنان و بزرگداشت هشت مارس اوج گرفت و ارج گذاشتن از این روز، سال به سال کشورهای بیشتری را در بر می گرفت، بطوری که این امر برای حکومت های سرمایه داری به امری مهار نشدنی تبدیل گشته بود و باعث شد که سازمان ملل هم از سال ۱۹۷۷ این روز را به عنوان «روز حقوق زنان و صلح بین‌المللی» اعلام کند.
علیرغم تلاش های فراوان برای پائین آوردن ارزش و جایگاه هشت مارس و اعلام ممنوعیت برگزاری این روز در بسیاری از کشورها، امروزه بزرگداشت هشت مارس در تمامى کشورها به عنوان روز اعتراض عمومى بر علیه ستم، نابرابری و خشونت بر زنان و هم چنین تجلیل از کسانى که این مبارزه را شروع کردند و براى دگرگونى و بهبود وضع زنان تلاش ورزیدند، برگزار مى گردد. درکشور های مختلف، زنان با برگزاری تظاهرات ، کنفرانس ها، تجمعات و جشنها این روز را گرامی میدارند. در کشور های که از سوی حکومت های زن ستیز برگزاری این روز ممنوع است، زنان این روز را به شکل دعوت و مهمانی در محافل کوچک و بزرگ گرامی می دارند.
طی دو قرن گذشته، همواره مبارزه ای خستگی ناپذیر و مداوم از طرف زنان، برای برسمیت شناختن حقوق اولیه و انسانی شان در جریان بوده است. در بسیاری از کشورها آنها توانسته اند حق رای و شرکت در فعالیت های سیاسی و اجتماعی را به حاکمان تحمیل کنند. علیرغم اینها راهی بس طولانی در راه احقاق حقوق بر حق شان در سراسر جهان وجود دارد. زنان همچنان در ازای کار برابربا مردان، از دستمزد کمتری برخوردارند و همچنان در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مورد تبعیض و ستم مضاعف قرار می گیرند. در این میان زنان در آسیا و آفریقا نسبت به زنان در بقیه ی نقاط جهان، از موقعیت فرودست تری برخوردارند. دلیل این امر در کشورهای آفریقایی موقعیت اقتصادی و جغرافیائی، و در خاورمیانه، نقش مذهب به عنوان مدافع و حامی نظام های مرد سالار می باشد. در اینگونه جوامع، مذهب به عنوان سوپاپ اطمینان عمل می کند. یا به عبارت دیگر، مذهب نقش «بسته ی حمایتی» حکومت های خودکامه ی سرمایه داری، را ایفا می کند. زیرا این بسته ی حمایتی، با مرد سالاری، خشونت بر علیه زنان، ناموس پرستی، نقش برتر مرد، نقش فرو دست زن، بی اختیاری زن بر جسم و جان و زندگی خود و نظریه ی عقب مانده ی «زن در تملک کامل مرد»، فرودستی، برده گی جنسی و بی حقوقی زنان را به امری بدیهی و نهادینه تبدیل می کند و هر گونه مخالفت زنان با این احکام که به قوانین جامعه نیز تبدیل گشته است، خلاف شرع و ضدیت با دین محسوب می شود. در اینجاست که زنان خاورمیانه برای احقاق حقوق خود راهی بس دشوار در پیش رو دارند.
با نظری گذرا به مبارزات بر حق زنان در آمریکا و اروپا به خوبی ملاحظه می کنیم که علیرغم اینکه زنان هنوز هم جایگاه و موقعیت واقعی خود را در جامعه کسب نکرده اند، اما در نتیجه ی تلاش های شان، در عرصه های گوناگون، به دستاوردهای فراوانی رسیده اند. در آمریکا و اروپا، زنان ابتدا علیه سنن و قیود و قوانین مردسالارانه و احکام اسارت بار کلیسایی بپا خواستند. سپس با روی آوری به بازار کار، جنبش خود را با جنبش سراسری طبقه ی کارگز پیوند دادند، خود را متشکل کردند و با قدرت به میدان آمدند و خواستار حقوق بر حق خود شدند. در جنبش زنان موضوعاتی نظیر حق طلاق، حق سقط جنین، تامین شغل، منع آزار جنسی، ضدیت با خشونت بر علیه زنان، کاهش ساعات کار روزانه ، دستمزد برابر با مردان در ازای کار برابر، مرخصی بعد از زایمان و غیره مورد بحث قرار گرفت. این جنبش موفق شد در بسیاری از این عرصه ها پیشروی کند. بنابر در کشورهای خاورمیانه نیز لازم است که مبارزات و جنبش های برابری طلبانه در پیوند با جنبش طبقه ی کارگر، بر حول مبارزه بر علیه نظام سرمایه داری و مذهب و قو انین زن ستیز متمرکز شود زیرا پیروزی کامل زنان، فقط و فقط در گرو مبارزه ای ریشه ای با نظام زن ستیز سرمایه داری و حامیان آن یعنی دین و خرافات و قوانین ضد زن می باشد و از این طریق راه برای رسیدن به خواسته ها و مطالبات دیگر نیز هموار می گردد. همچنانکه مشاهده می کنیم، در اینگونه کشورها، مذهب دست دولت را در تعرض آشکار به حقوق زنان باز گذاشته است. ما در اینگونه جوامع می بینیم که زنان در موارد زیادى در خانواده، در اجتماع و یا در محیط کار، از طرف مردان مورد خشونت و آزار جسمی و جنسی قرار مى گیرند. زنان نیمه ی مردان محسوب می شوند و به عنوان جنس فرودست، از امکانات آموزشى و بهداشتى به مراتب کمترى برخوردارند. سه چهارم بیسوادان این کشورها را زنان تشکیل مى دهند. تعیین پوشش معین براى زنان، اجبار به حجاب، ازدواج اجباری، ازدواج در سنین پائین، قاچاق و خرید و فروش زنان، استفاده از زنان به عنوان نیروی کار ارزان، سوءاستفاده جنسى از آنان و غیره و غیره نمونه های آشکار علیه حقوق زنان هستند که امروزه بطور عادى در اینگونه کشورها صورت می گیرد.
از تاریخ برگزارى اولین روز زن بیشتر از یک قرن می گذرد. همچنانکه در مقدمه درج شده، سرمایه داری جهانی طی سال های سال سعی کرده هشت مارس و جنبش زنان را از محتوا تهی کند. مثلا در ایران، رژیم تلاش نموده روزهای دیگری همچون روز تولد به قول خودشان زنان صدر اسلام را به عنوان این روز به مردم قالب کند، اما بر خلاف میل آنان، زنان فقط و فقط هشت مارس را به عنوان روز جهانی زن می پذیرند و مبارزات آنان هر روز گوشه ای از جهان سرمایه داری را به لرزه در می آورد. یک روز در مصر و روز دیگر در هند، یک روز در سوریه و روز دیگر در ترکیه و…. بدین ترتیب، جنبش زنان به یکی از معظله های اصلی حاکمیت های زن ستیز تبدیل گشته که دیگر حتی با سنن و قوانین و آیه های آسمانی هم قابل مهار شدن نیست.
به امید روزی که تمامی این صداهای پراکنده با هم هم صدا گردد. بی شک این کار آسان نیست، اما عملی است و عملی شدنش در گرو تلاش های خستگی ناپذیر مدافعین مبارزات برابری طلبانه می باشد.
در اینجا و به امید هم صدایی زنان جهان در راه تحقق خواسته های شان، جا دارد با نوشتن قسمت کوتاهی از متن سخنرانی کلارا زتکین در کنگره ی دوم زنان سوسیالیست، از او و تلاش های اش در راه برابری زن و مرد تجلیل کنیم:
«زنان آگاه ومبارز! شما درابتدای کار تان با مشکلات وموانع بی شماری در راه آرمانهای تان برای آزادی، صلح وهمبستگی واتحاد با زنان مواجه می شوید. ولی رسیدن به این پیروزی مبارزه خستگی نا پذیر می خواهد. پشت کار داشته باشید وموقعیت حساس خود را درتشکیل جامعه ونقش فعال خود را در عرصه های مختلف زندگی فراموش نکنید. برخیزید و در راه زندگی بهتر وجامعه نوین مبارزه کنید». با تکیه به این سخنان شور انگیز، پیش به سوی هشت مارسی دیگر.
هشت مارس بر تمام آزاده گان و برابری طلبان جهان مبارک باد!
ناهید وفائی
۲۴٫۰۲٫۱۵