فراخوان به پناهجویان در سوئد

حق برخورداری پناهجویان از هزینه زندگی ربطی به داشتن یا نداشتن اقامت ندارد
باید از هم اکنون تا ۱۱ دسامبر در تمام نقاط کشور دست به اعتراض زد

عبدالله اسدی

دوستان عزیز پناهجو

بسیاری از شما سالهاست درسوئد زندگی میکنید و این دوران را به  عنوان سختترین دوران زندگی خود به خوبی شناخته اید و به طور روزمره  با آن درگیر هستید؛ با وجود تلاش ما و بسیاری از نهادها و سازمانهای دیگر برای ایجاد بهبود در زندگی پناهجویان، تغییرمحسوسی در سیاست دولت سوئد به نفع  شما به وجود نیامده است. لازم به توضیح است که شرایط فوق بر روحیه مبارزاتی بسیاری از پناهجویان به شدت تاثیر گذاشته و آنها را با شدیدترین نگرانیها  روبرو ساخته است.

سوالی که در مقابل ما قرار میگیرد این است که آیا ما میتوانیم بر این روند تاثیر مثبت بگذاریم؟ پاسخ این سوال به جنبش دفاع از حقوق پناهندگی و به چگونگی تلاش و مبارزه پناهجویان بستگی دارد. یقینا هردرجه ازتلاش ما به عنوان فعالین جنبش دفاع از حقوق پناهندگی و به عنوان سازمانهایی که در دل این جنبش به وجود آمده اند و خودشان را در این جنبش دخیل کرده اند و در زندگی روزمره پناهجویان تاثیر گذاشته اند میتواند اوضاع عمومی را به نفع آنها تغییر دهد.

باید بتوانیم چهره ریاکارانه  و سیاست بغایت غیر انسانی دولت سوئد در برخورد به پناهجویان را به تصویر بکشیم و در معرض قضاوت عموم قراردهیم. باید قضاوت را به افکار عمومی و به مردم مترقی و انسان دوست سوئد بسپاریم و دردرجه اول باید خود پناهجویان برای پیشبرد این امر متحد شوند و دست به اقدامات عملی  بزنند. درست است که دولت سوئد امروز بنا به هر دلیلی عملا نمی تواند پناهجویان ایرانی را اخراج کند. اما قرار نیست چون نمی توانند اخراج نمایند بعد از ۶-۷ سال نه تنها حق زندگی ما را به رسمیت نشناسند که ابتدا روزی  ۱۹ کرون از حقوقمان را کم کنند و بعداز مدتی اعلام نمایند که کلیه پرداختی ها را نیز قطع مینمایند و همه باید در کمپهای اجباری اسکان یابند و به آنها فقط کوپن غذایی داده شود.
 
معیارسنجش دفاع از حقوق انسان برای اداره مهاجرت و دولت سوئد کجا تعیین میشود؟ مگر پناهجویان انسان محسوب نمی شوند، مگر قطع هزینه زندگی پناهجویان نقض آشکار حقوق انسان نیست، مگر اجازه کار نیافتن نقض حقوق انسان نیست، انسان بودن و احترام به ابتدایی ترین حقوق انسان چه ربطی به بومی و غیربومی و چه ربطی به داشتن و یا نداشتن اقامت دارد! به علاوه اقدام اداره مهاجرت سوئد در برخورد به این پناهجویان با کلیه معیارها و مفاد قانون پناهندگی کنوانسیون ژنو که دولت سوئد هم یکی از امضاء کنندگان آن است مغایرت کامل دارد. 

 سوالی که مطرح است این است  که پناهجویان در کمپها و شهرهای سوئد پخش و پراکنده هستند چگونه میتوانند متحد شوند؟ پراکندگی ما در کمپهای پناهندگی زیاد مهم نیست. مهم این است که درک مشترکمان از جایگاه مبارزه  متحد و متشکل چیست و تاثیرات آن را چگونه می بینیم. پاسخ به این سوال بسیار ساده است همه میدانیم که  پناهجویان ایرانی، مستقل از اینکه هر کدام به طور فردی چه کیسی به مقامات اداری و دولتی ارائه داده اند یا می دهند جوابشان منفی است و اعتراض فردیشان نیز تأثیرات چشمگیری  بر روند اقامت آنها نگذاشته است. اقدام به گرفتن وکیل به طور شخصی هم با هزینه بالا در اکثر موارد بی نتیجه بوده و تمام راه حلها و اقدامات فردی را بی پاسخ گذاشته اند.

منظور من از بی نتیجه بودن، مشخصا گرفتن اقامت و برسمیت شناختن حق پناهندگی پناهجویان در سطح وسیعتری است. با اینکه درصد اقامت در میان پناهجویان ایرانی بسیار پایین بوده است فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی با چنگ و دندان کوشیده است تا ازپناه بردن دوباره پناهجویان به زندگی مخفی و غیر قانونی ممانعت نماید. برای جلوگیری از قطع هزینه ها و برخورداری پناهجویان از خدمات درمانی با تمام نیرو جنگیده است. بدون چنین مبارزه ای، اکنون وضع به مراتب بسیار بدتر از این بود که هست. اینها همه نتیجه مبارزه متشکل پناهجویان است که با پیگیری و دخالت مستقیم فدراسیون صورت گرفته است.  بحث من ابدا این نیست که نباید دست به اقدامات فردی از قبیل گرفتن وکیل، ارائه مدارک جدید، درخواست مجدد و شکایت و غیره زد. اینها همه درجای خود مهم هستند و باید همیشه صورت بگیرد و هیچ کس نباید در دفاع از پرونده شخصی خود کوتاه بیاید اما مبارزه متشکل اهمیت ویژه و تعیین کننده تری دارد.

اجازه بدهید از اهمیت مبارزه متشکل و سازمان یافته کمی بیشتر صحبت کنیم. تصور کنید که این همه پناهجو در سوئد زندگی میکنند و هیچ مبارزه متشکلی و هیچ تحصن و تظاهراتی، هیچ ملاقاتی با دولت و ادارات مهاجرتی و هیچ دعوتی از نمایندگان احزاب در دولت سوئد به منظور دفاع از حقوق پناهندگی وجود نمی داشت، چه اتفاقات ناگواری می افتاد؟! جز یک سری ادارات مربوط به امور پناهندگی  که مستقیما با پناهجویان  سر و کار دارند کسی اطلاعی از وضعیت پناهندگی پیدا نمی کرد و از هیچ رسانه ای خبری پخش نمی شد. وقتی میدیدند پناهجویان نه سازمانی دارند و نه مبارزه ای را سازمان می دهند، از همان موقع کلیه پرونده ها را می بستند و هر نوع هزینه و خدماتی را از آنها قطع میکردند و چه بسی همان موقع یکی پس از دیگری اخراجشان میکردند. اما خاصیت مبارزه متشکل این است که پرده ازچهره همه این ریاکاریها برمیدارد، داعیه دفاع از حقوق بشرشان را زیر سوال میبرد، افکار عمومی را در جریان میگذارد، سکوت جامعه را میشکند، توجه ها را جلب میکند، مردم را آگاه  و کنجکاو میکند، میان احزاب و سیاستمداران شکاف میاندازد، مبار