دو یادداشت کوتاه … تفکیک در متدلوژی مارکسیستی … واقعۀ سیاهکل ، ترادژی نه حماسه !

   (یادداشت ها .(۹

تفکیک در متدلوژی مارکسیستی ..

در کنار تحلیل علمی و تصویر آرمانی جامعۀ انسانی در مارکسیسم ،عنصر تفکیک در متدلوژی و برخورد به مسائل جایگاه خاصی دارد .
جهان وارونه و دنبای طبقاتی و انسان بیگانه با خود و این دنیا موضوع کار مارکسیسم و تلاشش برای دگرگونی آنست .
پیشروی های تاریخ ،پیشرفت جوامع ، رشد انسان و فرهنگ انسانی و تبدیل جوامع بشری به دنیای آزاد و برابر خواستگاه مارکسیسم و مبارز مارکسیست است و تمامی دستاوردهای بشری در عرصه های اجتماعی ،سیاسی ،فرهنگی ،هنری و ادبی از آن انسان و در راستای سوسیالیسم میباشد .
در جوامع طبقاتی تمام ارزش ها و ضد ارزش ها در هم تنیده شده است . وظیفۀ یک مارکسیست سره را از ناسره تشخیص دادن و پاسدار فرهنگ و دستاوردهای راستین بودن است . نگرش مارکسیستی در تحلیل مسائل ،در نگرش به جامعه و فرهنگ آن ،در ارزیابی احزاب و افراد ،دوران ها و مراحل و مقاطع را مد نظر دارد .
تفکیک مسائل و چگونگی برخورد به آنها اساس مارکسیسم و متدلوژی آن است .
بهروز شادیمقدم
۹٫ ۲٫۲۰۱۵

***

واقعۀ سیاهکل ،
ترادژی نه حماسه !
انقلاب ،قیام ،جنبش ها و رویدادهای بزرگ و کوچک اجتماعی ،حادثه های فردی و گروهی که به سیاست و جامعه مربوطند ،همه در زمینه ای احتماعی و تاریخی خاصی بوقوع میپیودند .
نسل انقلابی و سرکش و به جان آمده از اختناق و دیکتاتوری سالهای بعد از کودتای ۲۸ مرداد و سازش ها و کرنش های حزب توده و جبهۀ ملی و بی خبر از مارکسیسم و تحت تاثیر انقلاب کوبا و نظرات ژری دبره ،تصمیم میگیرند که در شهر و روستا قیامی بپا کنند .
ابتدا تحت تاثیر تبلیغات ساواک یکی از چریکها در روستایی نزدیک سیاهکل ،روستائیان به او مشکوک شده و زخمی و دستگیرش میکنند .بدنبال آن واحدی از چریک ها به پاسگاه سیاهکل حمله برده و بعد از گرفتن پایگاه به شکل نامنظمی پراکنده میشوند .
برف سنگینی شروع به بارش میکند و نفرات دشمن با همیاری روستائیان رد چریک ها گرفته و در جنگل و روستا آنها را دستگیر میکنند .
از همان ابتدای کار موتور کوچک (چریک ها) در مقابل خشونت ها و ممانعت های بخشی از موتور بزرگ (روستائیان) ،روستایی بی خبر از همه چیز ،ترسو ،منفعت طلب و محافظه کار ،از موضعی پوپولیستی و انفعالی و بنا به تفکر انسانی و انقلابیشان نسبت به توده ها و جان توده ها ،کوتاه میآیند و مورد تعرض آنها قرار میگیرند .حرکت شکست میخورد .اگر چه دنباله اش سالها در جامعه هست تا در سالهای بعد شکست نهایی را بخورد .
اگر حماسه به توصیف اعمال پهلوانی و افتخارات و بزرگی‌های قومی یا فردی میپردازد ،در عوض ترادژی ناتوانی انسان در مقابل ارادهٔ خدایان است و پایان تراژدی به مرگ قهرمان ختم میشود .
زمینۀ اجتماعی حماسه های تاریخی و انقلابی ،پذیرش جامعه برای حرکت های بزرگ است و زمینۀ اجتماعی ترادژی ،عدم این پذیرش است .
جان بر کف های جرقه زن در تاریکی شب ،حماسه آفرینان ایستادگی و مقاومت در زندان ها ،کاشفان فروتن شوکران ،مبارزینی در مقابل تندر ها ایستاده ،در سالهای سیاه استبداد پهلوی نمونۀ انقلابیونی خوشنام و نامدار و قهرمانان قابل ستایش اند .
یادشان گرامی باد .

بهروز شادیمقدم
۱۰٫ ۲٫۲۰۱۵