بازهم تلفات درعسلویه

بر اثر سانحه رانندگی در بندر سیراف (طاهری) واقع در منطقه ویژه عسلویه، پنج نفر از کارگران شاغل در فاز ۱۲ عسلویه کشته شدند. کارگران حادثه دیده از نیروهای متخصص و ماهری بوده‌اند که به واسطه شرکت پیمانکاری «درریز» در پروژه‌هایی که کارفرمای اصلی آن شرکت «پتروپارس» است مشغول فعالیت بودند.
یکی ازعمده ترین مسائلی که درعسلویه همیشه نادیده گرفته میشود، سرویس های حمل ونقل کارگران است. پیمانکاران به دلیل اینکه بتوانند به سودبیشتری دراین تجارت دست یابندجداازهزینه نکردن درایمنی، غذا، خوابگاه، ازسرویس های حمل ونقل کارگران هم گذشت نمی کنندواغلب ازوسایل غیراستانداربا اجاره کم درشرکت استفاده می کنند.
اغلب این سرویس ها ازرده خارج وبدون کولرهستندودرگرمای سوزان عسلویه با شرایط آلودگی بسیاربالاکارگران راازمحل کارتاخوابگاه وبلعکس جابه جامی کند.ساعات کارطولانی، غذای بی کیفیت و خوابگاه های غیراستانداردکه دربیشتری موارد دارای حشرات گزنده می باشندوبهداشت درستی ندارندوهمچنین سرویس های بهداشتی کم، همه وهمه برای رسیدن به اندکی سرمایه بیشتراست که دولت سرمایه داری اسلامی درکشوربکارمی گیرد.
دزدیها، اختلاس هاوچپاول کشورهمیشه دودش به چشم مردم وقشرکم درآمد جامعه که همان کارگران هستندرفته ومی رود. جان انسان هیچگاه دررژیم جمهوری اسلامی ارزشی نداشته و نخواهد داشت، ودرعسلویه این بی ارزشی دوچندان بوده وهست.ازسرویس های هواپیمایی گرفته، تا حتی اتوبوسهای بین شهری، همیشه ازوسایلی دراین منطقه استفاده شده که استاندارددرستی نداشته است به جزبرای عوامل بالای حکومتی.
عسلویه سرزمینی است که کارگرانش برای تحمل این شرایط بردگی به مواد مخدرپناه می برند.بزرگترین حوزه گازی خاورمیانه ازابتدایی ترین امکانات رفاهی بی بهره است واین چیزی جزچپاول و بی کفایتی سرمایه داری اسلامی وعوامل حکومتی رانمایان نمی سازد.
ازبین رفتن یک شخص تنها نابودی آن نیست، تاثیرش هم برخانواده و هم برکل جامعه خواهدبود. سالهاست که کارگران این منطقه به روش های گوناگون درحال نابودی هستندوفعالین کارگری به سرعت صدایشان خاموش می شود. تنها راه گرفتن حق وحقوق این کارگران ایجاد تشکل های کارگری واتحاد کارگران است.

بابک عیدی پور