“کانتون” یا برسمیت شناسی حقوق برابر شهروندی؟

شاید برای کسانی هنوز این سئوال مطرح باشد که کانتون چیست و چه تعریفی از آن می توان بدست داد؟. آیا ساختاری بنام کانتون پاسخگوی اداره امور زندگی مردم هست؟ و بالاخره چرا کانتون که قبلا بندرت کسی این اسم را شنیده بود اکنون از سوی احزاب ناسیونالیست کرد بعنوان سیستمی خودگردان برای مناطق کردستان سوریه تبدیل شده است؟. این موارد و موارد دیگری که به ساختار کانتون مربوط است را مروری بکنیم.

کانتون بعنوان شکلی از اداره امور جامعه اولین بار در کشور سوئیس کنونی موضوعیت پیدا کرد. کشور سوئیس با جمعیتی نزدیک به ۸ میلیون نفر و مساحتی بالغ بر ۴۱،۲۹۰ کیلومتر مربع و بصورت جمهوری فدرال از ۲۶ ایالت تشکیل شده است که به این ایالات کانتون گفته میشود اما بندرت به آن اشاره و یا این اسم بکار برده شده است. در حال حاضر سوئیس با رایج بودن چهار زبان برسمیت شناخته شده شامل: آلمانی، فرانسوی، ایتالیایی و رومانش بعنوان یکی از ثروتمند ترین کشورهای جهان بشمار می رود.
البته هیچکدام از ویژگیهای کشور سوئیس که ذکر آن رفت، مبنایی برای رایج ساختن کانتون در مناطق کردنشین سوریه نیست. چه بسا مدافعان سیستم کانتونی در منطقه، اطلاعی از چگونگی ساختار حکومتی در سوئیس را هم نداشته باشند. خارج از جنبه تاریخی کانتون در جایی همچون سوئیس، به نقش و جایگاه کانتون های مورد بحث در کردستان سوریه بازگردیم.
سیستم کانتونی و استفاده از آن در عفرین، جزیره و کوبانی توسط پ ک ک موضوعیت پیدا کرده است و اکنون به سیستمی رایج در این مناطق تبدیل شده است. اخیرا پ ک ک این شکل از اداره امور محلی را برای شنگال هم مطرح کرده است که بر سر آن تنشهایی را بین پ ک ک و حکومت اقلیم کردستان، مشخصا حزب دمکرات بارزانی بوجود آورده است. پیشتر در نوشته ای تحت عنوان: “کانتون شنگال” و شکافهای بیشتر در صفوف ناسیونالیسم کرد، به این موضوع اشاره کرده ام.
پ ک ک در ابتدای تاسیس “حزب کارگران کردستان” هدف خود را تحقق کردستان بزرگ قرار داده بود. بیش از سه دهه قبل که شرایط اوضاع جهانی و منطقه بگونه ای دیگر بود، افق و اشتهای کردستان بزرگ توانسته بود نیروی قابل ملاحظه ای را دور پ ک ک جمع کند. با روند تغییر و تحولات در منطقه، زندانی شدن اوجلان و فاکتورهای دیگری در اوضاع کردستان عراق و متعاقب تحولاتی دیگر که در منطقه بوجود آمد، افق کردستان بزرگ در مذاکرات و مصالحه ها از سوی پ ک ک بکناری نهاده شد. اوجلان و پ ک ک از خواست اولیه خود عقب نشستند و دو سال قبل اوجلان پیام صلح و آشتی برای دولت ترکیه فرستاد.
دورانی که نیروهای پ ک ک در سوریه مستقر بودند این امکان فراهم شده بود که پ ک ک تاثیراتی از اهداف و سیاستهای خود را در مناطق کرد نشین سوریه برجای بگذارد که بعد از زندانی شدن اوجلان و خروج نیروهای پ ک ک از سوریه، این تاثیرات در مقطع انقلاب مردم سوریه علیه بشار اسد و تحولات در مناطق کردنشین سوریه نمایان شد. بنا به روند تاریخی از حضور پ ک ک در دوران تبعید در سوریه، اکنون میتوان گفت که تمامی احزاب و جریانات مسلح در کردستان سوریه و متاثر از این سیاستها همگی وابسته به پ ک ک و اوجلان هستند.
با توجه به عدم تحقق استراتژی پ ک ک در دست یابی به یک کردستان بزرگ و یا حداقل یک کردستان مستقل و یا خودمختار در محدوده ترکیه، اکنون و بدنبال انقلاب مردم سوریه، کردستان سوریه مکان و موقعیت مناسبی از نظر دایره نفوذ جغرافیایی برای اجرا و پیشبرد طرح و سیاستهای پ ک ک است تا بلکه اینبار بتواند با استفاده از موقعیتی که برای احزاب وابسته بخود در آنجا فراهم شده است، در کردستان سوریه موقعیتش را تحکیم بخشد. اکنون پ ک ک با توجه به موقعیت و اتکا به جایگاه جنبشی خود، مستقیما در دایر کردن و تقویت کانتونهای سه گانه در کردستان سوریه و از طریق احزابی که در آنجا فعالیت دارند اعمال نفوذ میکند.
آیا پدیده کانتونی کردن این مناطق می تواند پاسخگوی تغییراتی بنیادی در شرایط و موقعیت زندگی مردم این منطقه باشد؟
بدون شک پ ک ک افقی همچون آنچه که در سوئیس ذکرش رفت را مد نظر ندارد و اگر روزی پ ک ک برای موجه جلوه دادن خود از نظر افکار بین المللی یا دولتها بخواهد الگوی سوئیس را نشان دهد تنها به یک جوک شبیه خواهد بود. پ ک ک بر روی سرمایه ای در درون جنبش ناسیونالیستی که از قبل بدست آورده حساب باز کرده است. با اتکا به این سرمایه، هم اکنون از طریق چندین حزب و سازمان در کردستان سوریه و در مذاکرات با دولتهای منطقه و بخشا دول اروپایی دارد نقش ایفا می کنند. چنین موقعیتی اساسا برای تبدیل کردن خود بعنوان نیرویی که باید مد نظر دولتها قرار گیرد قابل توضیح است. گویا احزاب وابسته به پ ک ک و روند اوضاع دارند همان پروسه ای را طی میکنند که به یمن جنگ خلیج برای طالبانی و بارزانی فراهم شد اما در اشکال متفاوت تری و با سیستم کانتونی.
همانطور که اشاره شد اعمال نفوذ سیاسی، نظامی و جنبشی جریان پ ک ک در کردستان سوریه و تاکید و پافشاری بر روی اداره امور در شکل کانتون، بعنوان امتیازی در روند تحولات بعدی در منطقه موضوعیت دارد وگرنه سیستم اداره امور مناطقی که مردم در آن ساکن هستند پاسخگوی شرایط و موقعیت امروز برای آنان نیست. در دورانی زندگی میکنیم که تبدیل هر منطقه و اداره امور نواحی به قوم، قبیله و فرقه های متعدد خوانایی ندارد. پ ک ک در مورد شنگال هم بر روی این طرح حساب باز کرده است. حتی اگر مردم شنگال یکصدا خواهان اداره منطقه شنگال بشکل کانتونی باشند و حتی زیر نظر حکومت اقلیم اداره شود و پ ک ک هم در آن دخالتی نداشته باشد، بمعنای ساختن گتویی برای مردم ایزدی و دیگر ادیان و چندین طایفه و عشیره دیگر در یک محدوده خواهد بود.
راه حل شکل اداره امور بشکل کانتون راه حل پاسخ دادن به وضعیت زندگی مردم این مناطق و با توجیهاتی از سر “دلسوزی” مبنی بر حمایت از آنان نیست. تبدیل کردن کردستان سوریه و شنگال یا هر جای دیگری به کانتونهای مجمع الجزایر مانند و تقسیم انسانها بر اساس “ملیت”، “مذهب”، “عشیره” و “طایفه”، معنایی بجز تداوم زخمهای دیرینه و ایجاد چند دستگی در میان مردم کردستان ندارد. سیستم و ساختار کانتونی یعنی بعد از تقسیمات ملی و مذهبی، باید شاهد تقسیم فکری و تقسیم علایق هر چند تا روستا و نواحی بدور همدیگر بود. طرح کانتونی کردن مناطق در نهایت یعنی تجزیه اجتماعی انسانهای ساکن در هر منطقه و این برای مردم و نسلهای بعدی عواقب مخرب و زیانباری خواهد داشت.
اگر پ ک ک قادر به تاسیس دهها کانتون و با آرای مردم هم باشد، مادام که سخنی از حقوق برابر شهروندی در میان نباشد چنین کانتونهایی ابزار و بستری برای بده و بستانها و به معامله گذاشتن آینده و سرنوشت مردم خواهد بود. برسمیت شناسی حقوق برابر شهروندی تنها پاسخ و تنها راه حل برای پایاین دادن به تقسیم انسانها بر اساس نام گذاریهای کاذب است.
۴ فوریه ۲۰۱۵