یکی از رسوم ثبت شده در تشکیلات مجاهدین ، تکرار بحثهای مشخصی بود که با هر بار تکرارش ، از ما گزارش یا فهم جدید میخواستند ! مثلا فیلم سفر مسعود رجوی به مکه را سالیانه و تکراری نمایش میدادند ، که اعضای مادرمرده باید حتما گزارشی و فهم جدیدی از فیلم را ارائه میکردند . من خودم سه بار سرهمان فیلم گزارش نوشتم . فقط یادم نیست که هر بار در گزارشم به کدام نکات جدیدی رسیده بودم ؟ کم و زیادی فاصله بین صفا و مروه….حقانییت الهی خاندان سعودی ….تعداد ماشینهای اهدائی خاندان سعودی( ع )که در آن زمان مسعود رجوی از پادشاه عربستان گرفت….و به این شکل هیچ زمانی در تشکیلات مجاهدین بحثها کهنه نمیشد ! همین امروز هم صحنه عوض نشده است . بین منتقد و بریده و مزدور وعاشق کُسخل فاصله ای نیست . تکرارشعار مسعود و مریم در انواع جدلهای سیاسی و حقوقی و تشکیلاتی و عقیدتی ….یک تکرار نیست . مخاطب باید با عینک و فهم جدیدی مسعود و مریم را “چیز” کند !

کمتر از ۲ ماه پیش ایرج مصداقی در نامه ای ، فرار مکرر مسعود رجوی از جانبازی را طی سه دهه تدوین کرد . مجاهدین در واکنشی به نام عارف شیرازی حرفهای خودشان را زدند ( دفاعیه ) . همین دفاعیه موجب شد تا از همان زمان تا الان آقای مصداقی ۳ بار در یک ماه نوشته مربوطه را مجددا منتشر کند ! بار اول خواندیم و گفتیم حرف جدیدی در کار نیست . همین حرفها و حتی دقیقترش را بلندگوهای حکومت اسلامی زده و میزنند . فقط خطش را در زمین سیاست اگر درست ببینی آنوقت معنای هر حرکتی بهتر درک میشود ! البته میشود در خطی سیاسی برای هر کله قندی کلاه برداشت ، یعنی ممنوع نیست ، فقط خنده دار است .

یعنی صد رحمت به اعضای سابق مجاهدین که به هردلیل ( جبری یا اختیاری ) بعد از جدائی از مجاهدین ساکن خیمه ولی فقیه حاکم شدند . آنها حداقل تکلیفشان با خودشان روشن است . ۹۵ درصد حرفهایشان هم درست است، فقط آن ۵ درصد باقی مانده غلط است که مخاطب را به نتیجه سیاسی حکومتی رهنمون میکند . با رویکرد صرفا افشا گری ، نتیجه از نظر معنی سیاسی این است که چون مجاهدین خطاهای فاحشی داشته اند ، پس ما حاکمان خوبیم ! هرچند در طرف رهبری مجاهدین هم همین قانون حاکم است، که چون حکومت اسلامی خیلی بد است پس خطاهای ما را نباید دید ! من هم کاملا قبول دارم که در نگاه ایدئولوژیک و محتوایی هیچ تفاوتی بین رهبرعقیدتی و ولی فقیه ( خلیفه مسلمین ) نیست ، اما از نظر سیاسی نقطه آغاز این ۲ پدیده یکی نیست که اگر یکی بود،غرب حتما با ۲ تیم مذاکره ۵+۱ پیش میرفت . ولی رویکرد غرب هم با حاکمان سیاسی و مذاکره است و با دیگری بازیچه ای و خونین ! این رویکرد غیرسیاسی همه طرفین دلیل یا توجیه خوبی نیست تا بقیه هم مثل آنها غیر سیاسی برخورد کنند و واقعییت های ملموسی را نبینند .

از حدود یک ماه پیش ، در جهان و خاورمیانه و داخل حکومت اسلامی ایران وقایع و اتفاقات زیادی افتاده است . اقتصاد جهانی در حال سینه خیز است ، مذاکرات اتمی هنوز ادامه دارد ، اقتصاد اروپا و نفت و تروریسم و چپ و یونان و داعش و اسد و کوبانی و انواع مرگهای مختلف عربی و عجمی…. و بالاخره حادثه تروریستی شارلی هبدو !

طی این مدت خیلی ها شارلی شدند و خیلی ها گوسفند ماندند و خلاصه انواع برداشتهای مختلف از آزادی بیان و تبصره در اندازه متفاوت با شاخص های دوران غار نشینی ! اینکه مخاطب حرفها و مواضع تکراری مصداقی را روزانه بخواند ومثل تشکیلات مجاهدین ، هربار برداشت جدیدی داشته باشد….! باراول خواندم ، چیزی جدید ندیدم . بار دوم نخواندم ولی یک حماقت مُزمنی درش حس شد و بار سوم لایه های زیرین همین حماقت مُزمن را در زمین سیاست باید درست ببینی . اگر همان جواب را هم به نام عارف شیراز نمیدادند ، مصداقی باید به کجا آویزان میشد ؟

مقوله آزادی بیان که مترادف شعور انسان است ، آنقدر باز و بی تبصره هست که همه را پوشش دهد و با هیچ مارکی هم قابل استتار نیست . ایرج مصداقی همانقدر در آزادی بیان سهم و حق دارد که عارف شیرازی و لاجوردی و هشترودی و رجوی…حیطه رسانه اش هم همین است . تفاوتی و حرفی و آنالیزی اگرهست فقط در نقطه آغاز سیاسی شان است . اینکه در این خط سیاسی چه کله قندها و جوجه ها و یا پسران شجاعی به صف میشوند ، اساسا مهم نیست . حتی مهم نیست که هر بار چه موضوعی پیراهن عثمان میشود وهر کسی روضه سوزناک خودش را میخواند ! اما عنایت دارید که این خط سیاسی مثل موتور سالم ، تنظیم کار نمیکند . روزی که حکومت اسلامی ایران یا همان ولی فقیه حاکم جام زهر را تماما بلع فرمود و رهبرعقیدتی هم ظهور شدند و زندانیان لیبرتی از عراق خارج و آزاد شدند…. آنوقت یحتمل موتور درست و تنظیم کار کند .

اسماعیل هوشیار
۰۳٫۰۲٫۲۰۱۵