نگاهی به مبانی تئوری همگرائی پایدار در تاریخ فلسفه اجتماعی(بخش پنجم از بررسی نظریه همگرائی)

مقدمه:

در چهار مقاله اخیر، (۱) که پایه آغاز سری مناظره ها در مورد همگرائی گردید (۲) کوشش من این بود که نظریه مشخص مسعود اسماعیل لو را بنام “همگرائی پایدار ایرانیان” نقد و بررسی کنم. نتیجه گیری من این بود که همگرائی مثل سایر مقولات اجتماعی –سیاسی ، یک نظریه نمی تواند باشد و مثل همه نظریات اجتماعی ، رنگ جنبشها و تضادهای طبقاتی را بخود می گیرد و لذا بجای یک روایت از همگرائی ، عملا روایتهای همگرائی خواهیم داشت. نتیجه مقالات اخیر من و مناظره های انجام شده حول آن، از دید من این بود که روایت چپ و راست در همگرائی کاملا متضاد هستند.پروژه “همگرائی پایدار ایرانیان” از خواستگاه هویت ایرانی و سکوت در مقابل نظام سرمایه داری به همگرائی وارد می شود و الترناتیو چپ ، طبعا از موضع انسان محوری و نفی مناسبات سرمایه و گرایش چپ در مدرنیته.

طبعا مبحث همگرائی پایدار را باید عمیقتر بررسی کرد و ریشه های تاریخی این تفکر را بیرون کشید و به نقد “پروژه همگرائی پایدار ایرانیان” بسنده نکرد. پروژه همگرائی پایدار در تاریخ فلسفه اجتماعی آدرسهائی دارد و بتدریج در سالهای ۶۰ میلادی در بستر نیازهائی مشخص در غرب ارائه شد.واضعینی دارد و بد نیست نگاهی بیندازیم به اون تاریخ و نیازهائی که باعث شد این نظریه ارائه شود:

)  بستر تئوری همگرائی پایدار: Functionalismمکتب “عملگرائی”(  

دهه ۶۰ میلادی ، مکتب فانکشنالیزم در فلسفه علوم اجتماعی ارائه شد. بستر مادی این نظریه این بود که سیستم اقتصادی سیاسی سرمایه داری را باید فرض گرفت و عناصر تشکیل دهنده این سیستم را طوری سازمان داد که بتواند کل سیستم “کار کند” و “هماهنگ” شود. لذا تلاش مردم برای تغییر ماهوی وضع موجود امری خطرناک است . امیل دورکهایم از بانیهای این نظریه بود.(۵)

 ارائه شد(۳). (Clark Kerrهمگرائی پایدار بعنوان یک زیر نظریه درون مکتب فانکشنالیزم توسط کلارک کر (

این تئوری بر اساس یک فرض استوار بود: اینکه نظامهای حهانی موجود (چه سرمایه داری غرب و چه نظامهای “سوسیالیزم موجود ” آنزمان، همه “صنعتی هستند و لذا در ماهیت صنعتی بودن خود یکسانند و مشترک . لذا تلاش فعالین و حکومتها باید این باشد که این “اشتراک” در صنعتی بودن تاکیید شود . “بطور پایدار” اساس سیاستگذاریها قرار بگیرد.

همانطور که خواننده می بیند، اساس نظریه همگرائی پایدار روی پذیرش نظام سرمایه داری و مناسباتش و تلاش مداوم برای “همگرا کردن” فعالیت اجتماعی و فکری برای حفظ این نظام استوار است و مبارزه با حرکات و تلاشهای “گریز از مرکز” و نظام ستیز! به عبارت دیگر هم عملگرائی و هم تئوری “همگرائی پایدار” به مکتب راست سیاسی فلسفی تعلق داشتند .

(۲) نظریه تضاد طبقاتی در تقابل با وضع موجود و مکتب عملگرائی:

منتقدین چپ  به نظریه فانکشنالیزم و همگرائی پایدار از همان ابتدا نقدشان به این نظریات این بود که جامعه طبقاتی تضادی آشتی ناپذیر با ادامه روند مدنیت در جامعه مدرن دارد. از یکسو جامعه به هم نزدیک می شود و نیازهای مشترک می یابد اما از سوئی اکثریت جامعه از منابع آن محروم می گردند چون بهره کشی سرمایه داری راه ایجاد اشتراک بین انسانها را دائم سد می کند.

نقد مارکس به جامعه سرمایه داری و تاکیید بر اصل تضاد طبقاتی و تاثیرش به حاشیه راندگی اکثریت جامعه از محکمترین نقدهاست به تلاش حامیان وضع موجود به “همگرا کردن” جامعه زیر چتر سرمایه داری.

بواقع مارکس ، راه حل پایان این تضاد و همگرائی واقعی جامعه بشری را در گروی پایان نظام سرمایه داری می دانست و برداشت رادیکال خود از همگرائی را ارائه داد.آنتونیو گرامشی از نقادان مشهور نظریه فانکشنالیزم محسوب می شود.

(۳) همگرائی پایدار بر چه فرضهائی می تواند استوار باشد؟

با توجه به نکات ارائه شده در بالا ، می توان نتیجه گرفت که نظریه همگرائی پایدار از همان ابتدای ارائه اش یکی از موضوعات کشمکش بین نظریه پردازان حامی وضع موجود و مخالف وضع موجود بوده است. از دید من بخشی از فعالین فرهنگی و سیاسی راست جامعه ایران با زندگی در خارج کشور بتدریج دارند با ادبیات راست در فسفه اجتماعی بیشتر اشنا می شوند و بحثهای خود را فرموله می کنند.مثلا داریوش همایون به ادبیات لیبرالیزم غرب بعد از “مهاجرت” به خارج کشور دست یافت و حزب مشروطه ایران را “لیبرال دموکرات” نامید و تلاش داشت تا “مشروطه پادشاهی” را با تکیه بر لیبرالیزم ، فرموله کند!

نظریه “همگرائی پایدار ایرانیان” هم از دید من ورژن ایرانی شده نظریه “همگرائی پایدار” است. مثل سایر روایتهای “ایرانی شده” راست، بنوعی شتر گاو پلنگ است. از سوئی مبانی مدرنیته را می پذیرد(مثل حکومت سکولار و حکومت دموکراسی یا تکثر گرائی ) و از سوئی به “هویت ایرانی” و “کشورداری ایرانی” ، آویزان است! لذا روایت راست نظریه همگرائی پایدار در جامعه ایران دچار همان پدیده “ماندگاری در وضعیت گذار بین شرق گرائی و مدرنیته” در جا می زند.

در مقابل روایت راست از همگرائی پایدار، من در مقالات گذشته ام، روایت چپ را ارائه دادم که بر مبنای انسانگرائی و مدرنیته چپ و نفی نظام سرمایه داری استوار است. از دید من نظریه همگرائی در عین حال باید بر اصول زیر استوار باشد:

الف: اختلاف در جنبشها و تفکر انسانی امری بدیهی است و جامعه بدون اختلاف نمی تواند وجود داشته باشد.

ب: تلاش برای همگرائی یعنی پذیرش اختلافها و تلاش برای روشن کردن اختلافها و اشتراکات از طریق مناظره ها و دیالوگهای اجتماعی

د:استفاده از اختلاف برای رشد تفکر و پراتیک اجتماعی و باور به این امر که بهترین گزینه ها از درون رقابت فکری و اجتماعی بیرون می آیند و لذا آزادی بدون قید و شرط بیان شرط مقدم ایجاد فضاست برای دست یافت جامعه به بهترین گزینه ها.

(۴) تلاش برای همگرائی بخشی از تلاش برای سازماندهی اتحادهای عملی:

پروژه های همگرائی راست و چپ را بعنوان بخشی از تلاش گرایشات متضاد جامعه برای اتحاد عملی باید شناخت.اتحادهای عملی روی تلاش برای دیالوگها و مناظره ها شکل می گیرند. تردیدی نیست که همگرائی فراسیاسی امری بسیار مشکل است.تلاش برای همگرائی با تلاش برای پایان حکومت دیکتاتوری و سازماندهی رنسانس توام است. بدون مناظره های اجتماعی وسیع نمی شود مرزها و اشتراکات را در مقابل جامعه قرار داد و دینامیزم همگرائی آغاز نخواهد شد.

نظریه همگرائی پایدار از کمپ راست سیاسی در غرب آغاز شد.هدف آن “همگرا کردن” جامعه حول نظام موجود بود و هست. چپ چامعه باید تئوری همگرائی خودش را جلو بگذارد.جامعه و خودش را حول انسانگرائی و برابری طلبی و پایان دوران استثمار انسانها شروط همگرائی اعلام کند.

همگرائی چپ جامعه، برای تحول بنیادیست و نه همساز کردن جامعه بدور نظام موجود!

منابع دیگر:

(۱)آرشیو نقدها به پروژه” همگرائی پایدار ایرانیان”:

پروژه های همگرائی و نبرد سیاسی فرهنگی بین راست و چپ

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۵/۷۵۰-پروژه-های-همگرائی-و-نبرد-سیاسی-فرهنگی-بین-راست-و-چپ

نگاهی به پروژه “همگرائی پایدار” ، تلاشی برای ارائه فرمول همگرائی

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۵/۷۴۶-نگاهی-به-پروژه-همگرائی-پایدار-،-تلاشی-برای-ارائه-

فرمول-همگرائی 

تضاد گفتمانهای انسانگرا و ملی گرا در تلاش برای همگرائی

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۵/۷۴۷-تضاد-گفتمانهای-انسانگرا-و-ملی-گرا-در-تلاش-برای-همگرائی

نگاهی نزدیکتر به “هویت ایرانی” در پروژه “همگرائی پایدار ایرانیان”

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۵/۷۴۹-نگاهی-نزدیکتر-به-هویت-ایرانی-در-پروژه-همگرائی-پایدار-ایرانیان

(۲)ویدئوی مناظره ها در موضوع همگرائی:

شماره ۵۳: نگاهی نزدیکتر به پروژه “همگرائی پایدار ایرانیان” با شرکت مسعود اسماعیل لو، سپهرداد گرگین و سعید صالحی نیا

با مدیریت: سیمین مجد

https://www.youtube.com/watch?v=ne6JbnR3-rY&feature=youtu.be

شماره ۵۲: نگاهی انتقادی به همگرائی و پروژه “همگرائی پایدار ایرانیان”با شرکت مسغود اسماعیل لو، سپراداد گرگین و سعید صالحی نیابا مدیریت سیمین مجد

https://www.youtube.com/watch?v=Gmc89MOZfds&feature=youtu.be

(۳)برخی منابع نظری در تئوری همگرائی:

تئوری  همگرائی

http://www.encyclopedia69.com/eng/d/convergence-theory/convergence-theory.htm

http://sociology.about.com/od/C_Index/g/Convergence-Theory.htm

کلارک کر-از بنیانگذاران تئوری همگرائی

http://en.wikipedia.org/wiki/Clark_Kerr

تئوری همگرائی از زاویه علم ارتباطات

http://en.wikipedia.org/wiki/Symbolic_convergence_theory

(۴)تئوری ناسازگاری و کشاکش   و کارل مارکس

http://sociology.about.com/od/Sociological-Theory/a/Conflict-Theory.htm

(۵)تئوری فانکشنالیزم

http://sociology.about.com/od/Sociological-Theory/a/Functionalist-Theory.htm