در باره ی مصاحبه ی فریبرز رییس دانا منتشره در سایت اخبار روز

اینروزها درسایت اینترنتی اخبار روز مصاحبه ای از آقای فریبرز رییس دانا منتشر شده است که بخشی از آن به برخی وقایع تاریخی انقلاب ایران اشاره دارد. قصد دارم در این نوشته مروری به این بخش مصاحبه ی آقای رییس دانا کنم

٬ واقعیت این است که چپ‌ها هم خیلی تندروی کردند. انتخاب چپ‌ها نادرست بود. در میان جناح بازرگان، بنی‌صدر و اکثریت حاکمیت، دوری از بازرگان تصمیم نادرستی بود. اما در میان این انتخاب نادرست حرف حزب توده قابل فهم‌تر بود و شاید قابل توجیه هم بود٬

به نقل از مصاحبه

حالا حرف حزب توده چه بود که آقای رییس دانا امروز پس از سی و پنج سال صحت آنرا کشف کرده است؟

٬استدلال حزب توده این بود که تنها خطری که در سال ۵۸ می‌توانست تهدیدی بزرگ برای جریان چپ باشد امکان کودتای ایالات متحده آمریکاست و حزب توده برای این اعتقاد بود که نباید کودتای ایالات متحده را شوخی انگاشت. خون در جوی‌ها راه می‌اندازند و به نظر من هم درست می‌گفتند٬.

اگر کسی امروز و پس از سی و پنج سال بعد از اینهمه وقایعی که در این مملکت اتفاق افتاده بعد از اینهمه کشتار های جمهوری اسلامی بعد از آن دهه ی شصت بعد از آنهمه اعدامهای در علن بعد از سیطره ی نیولیبرالیسم بعد از انتشار اینهمه وقایع تاریخی در مورد انقلاب ایران در دورانیکه فاشیسم روح جامعه را روزبروز بیشتر میخورد بیاید و چنین ادعایی بکند چه باید گفت ؟ آخر آقا آمریکا چرا باید به کشوری حمله کند که رهبر آن یک فاشیست تمام عیار است و نخست وزیر انقلاب آن بقول خودتان یک محافظه کار واقعی؟ آخر آمریکا چرا باید به کشوری حمله میکرد که برای سرنگونی حکومتهای طرفدار شوروی آنوقتها -یعنی برای رقیب جهانی اش- در افغانستان و عراق حزب میساخت ؟ آخر آمریکا چرا باید به کشوری حمله کند که رهبرش میگفت حزب فقط حزب الله؟ آخر آمریکا چرا باید به کشوری حمله کند که رهبرش به آنها قول داده بود ریشه ی کمونیستها را در آورد؟ آیا محاسبات حزب توده بر کدام مبنا بوده که حالا بعد از سی و پنج سال برای شما قابل فهم شده است؟ حتی دو آتشه ترین توده ای ها هم دیگر این حرفها را نمیگویند. آن روزی که حزب توده برای کشتار های اوایل دهه ی شصت هورا میکشید درست در همان روزها مامور سازمان امنیت انگلیس به پاکستان رفت و عسکر اولادی را صدا کرد و اسم توده ای ها را گذاشت توی جیبش و فرستادش به تهران با فرمان جمع کردن آن حزب. اینها را ما سوسیالیستها و کمونیستها نمیگوییم اینها اظهارات آقای حجاریان است که آنروزها رییس سازمان اطلاعات ایران بوده است و اتفاقن حکومت ایران هم دقیقن همین کار را کرد یعنی به هوراکشش هم رحم نکرد حالا شما آمده اید بعد از اینهمه سال
میخواهید جنبش کارگری ایران را دوباره به همان جهنم ببرید؟ حیا هم خوب چیزی است

این محاسبات حزب توده از بیخ غلط بود و بر مبنای حمایت از فاشیسم ولی اگر بخواهید اساسن آنچه را که حزب توده و اکثریت در ایران بر مبنای همین ایجاد ترس کذایی از کودتای آمریکادر میان کارگران و مردم انقلابی مرتکب شدند اشتباه حساب کنید پس باید خدمتتان عرض کنم که٬ اشتباه٬ آنها آن بودکه نه تنها از جنبش انقلابی خلق کرد و بویژه جریان سوسیالیستی درون آن دفاع نکردند بلکه در مقابل آن نیز ایستادند و آنرا به توطیه ی امپریالیسم و اینجور مزخرفات وصل کردند. جنبش دهقانان ترکمن صحرا را دودستی به سلاخ خانه ی محسن رضایی و دیگر فاشیستهای حکومتی بردند. در مقابل جنبشهای کارگری برای کنترل کارگری و خودمدیریتی ایستادند.برای سرکوب دانشگاهها هورا کشیدند و کشتارهای سال شصت را بحساب سرکوب ضدانقلاب از جانب حکومت انقلابی گذاشتند . همه ی هم و غم آقایان این بود که چرا حکومت در سرکوب ٬ضد انقلاب٬ ناپیگیر است ! احزاب سوسیالیستی و کمونیستی را تربچه های پوک و سازمانهای سیا خواندند. توپچی توپخانه ی تبلیغاتی فاشیسم شدندو در یک کلام بجای دفاع از انقلاب دمکراتیک مردم ودستاوردهای آن از ضد انقلاب حاکم دفاع کردند. حتی نام جانی قاتلی مانند خلخالی را در صدر کاندیداهایشان نوشتند تا جبهه ی متحد خلق شان با شرکت و رهبری فاشیستها بهم نخورد. حالا اگر شما اسم اینرا اشتباه میگذارید مختارید و لی کسی که بعد از سی و پنج سال هنوز از این اشتباهات دفاع کند غرض دارد.
ایشان همچنین میفرمایند چپ ها – البته منظورشان همان حزب توده و فرخ نگهدار است- میبایستی به بازرگان نزدیکی کنند. چونکه ممکن بود آمریکا کودتا کند و جوی خون براه بیافتد و بعد هم اضافه میکنند

٬بازرگان یک لیبرال واقعی نبود بلکه یک محافظه‌کار واقعی بود.٬

یعنی مطابق تیوری آقای رییس دانا که سی و پنج سال هم در باره اش فکر کرده است حزب توده که تا فرق سر آلوده به همکاری با فاشیسم خمینی بود بایستی با بازرگان که یک محافظه کار واقعی بود نزدیکی میکرد و این لابد انقلاب ایران را نجات میداد.مزخرف از این مزخرفتر پیدا نمیشود. در شرایط انقلاب شما به یک حزب که در همکاری نزدیک با حزب فاشیستی حزب الله بسر میبرد توصیه میکنید به حزب محافظه کار واقعی نزدیک شود. دست مریزاد آقا ! اگر اسم این
شیادی نیست پس چیست؟ اینطور شما میخواهید راه همکاری با کدام جناح حکومتی را برای خودتان بگشایید؟ اینبار قصد دارید جنبش انقلابی دمکراتیک مردم ایران را درپای کدام جانی سلاخی کنید؟ این مزخرفاتی که شما بهم میبافید چه ربطی به سوسیالیسم و مارکسیسم دارد؟ چرا میخواهید نام مارکس را به افتضاح بکشید؟ چه ضدیتی با کمونیسم و مارکسیسم دارید که دوباره میخواهید تیغ فاشیسم را در کشتار کمونیستها و مارکسیستها تیز کنید؟
این درست است که ما در آندوران جوان بودیم و امکانات و اتصالات احزاب فاشیستی حاکم و مشاورین توده ای اکثریتی آنها را نداشتیم اما تاریخ این سی و پنج ساله بهر کسی که اندکی و به اندازه ی سرسوزنی شرافت انسانی داشته باشد نشان داده است که شم سیاسیمان از آن پیرمردهای قدیمی که شما در جایی آنها را به رخ طبقه ی کارگر میکشید و خشکمغزهای امروزی که هنوز هم بین احزاب محافظه کار و فاشیست در پی متحد میگردند بسیار قویتر بود. آقا برو این دام بر مرغ دگرنه که عنقا را بلند است آشیانه

کوروش سلحشور
۲۰۱۵دوم فوریه سال
http://iranpoliticalcomment.wordpress.com/