کوبانی راه را نشان داد و خواستن را به شدن تبدیل کرد.

کوبانی راه را نشان داد و خواستن را به شدن تبدیل کرد.

کوبانی با جریان و گرایش غیر آشنایی روبرو نبود. به دل تاریخ نگاه کرد، رفتار شقاوتمندانه اسلامیون را در مسیر آتش و خونِ ۱۴۰۰ ساله را دید. دید که چگونه این فرقه سیاه از آن مسیر گذر کرده اند ، و چگونه این ویروسهای ضد انسانی پس از قرنها دو باره زنده شده اند. بوی تعفن جوّ وفضای که از این گره پخش می شد فضای منطقه را مسموم کرده بود.

دیدیم در برابر چشمان جهانیان خونبار ترین حملات این گروه علیه کوبانی شروع شد. کوبانی در زمانی مجبور به دفاع از خود شد که حرمت بی اعتبار شده بود. دره های عمیق بی رحمی پر ار لاشه انسانهایی شده بود که از خود دفاع می کردند. کوبانی مدتی در انزوا قرار گرفت بجز اراده و ایمان بخود، کسی را همراه نداشت. زندگی، کوبانی را به مبارزه خواند. می بایست راهی را بشکافند و پیش برود.

گر چه ترکیه از همان آغاز حضور تهدید آمیز خود را نشان داد اما قدرت تأثیر گزاری خود را بر ارده انسانهایی که منافع عمیق مردم شهر را نمایندگی می کردند نداشت. کوبانی پیروز شد چرا؟ قسمت اول.

قسمت دومّ: فاتحان هر گز به نومیدی فکر نمی کنند. خواستن را به شدن تبدیل می نمایند!

کوبانی بخود اجازه نداد بدون مقاومت و جانفشانی به ورطه سقوت و فاجعه ای کشانده شود، که نه تنها آینده بلکه بقای نسلهای بعدی را هم تهدید می کرد. مردم کوبانی بخوبی می دانستند لشکر سیاهی به طرفشان روی آورده که فلسفه وجودیشان، فساد، شهوت، جنایت و بی رحمی است. تاریخ هم، مملو از وحشیگری و خون خواری این سپاه است. پس با شکاکیت جنگ را شروع نکرد.

کوبانی ایستاد وبرای حقِ داشتنِ یک زندگی شایسته انسان در برابر تهاجم وحشیهای اسلامی جنگید. امّا، آنچه که این مبارزه اجتماعی را در این دشواری زمان به ثمر رساند، ایمان و اعتماد بنفس توده عظیم و وسیع زنان و مردانی بود که نمی خواستند بردگی را در این قرن تجربه نمایند. نمی خواستند تحقیر و توهین انسانهایی را بپذیرند که خود با افکاری عصر حجری و با روش وسنتهای صدها قرن پیش زندگی می نمایند.

زنان و دخترانی جبهه را باز کردند که نمی خواستند کام شمشیر و طناب دار و تازیانه تحقیر شریعه را بجان بخرند.ادامه دارد. محمدامین کمانگر ۲۸٫ یانوار. ۲۰۱۵