ضرورت مبارزه با ارزشهای اسلامی، ترویزم اسلامی واسلام سیاسی

ضرورت مبارزه با ارزشهای اسلامی، ترویزم اسلامی واسلام سیاسی
چگونه باید سایه شوم اسلام را از جامعه زدود؟

مقدمه:
بعضی ها هنوز بر این گمانند که مثلا در خاورمیانه میشود به سکولاریزم ،آزادی وسوسیالیسم رسید بدون اینکه با ارزشهای اسلامی وقوانین اسلامی مبارزه قاطع کرد.
در اروپا در قرون پیشین وقتی بورزوازی میخواست بقدرت برسد بایستی با مذهب وکلیسا مبارزه قاطعانه بکند وآنر از صحنه سیاست وقدرت بکنار بکشد. ارزشهای کلیسا همگی به سخره کشیده شد وحتی در انقلاب فرانسه مجبور شدند تمام کلیسا ها را به آتش بکشند وکشیش هارا با گیوتین سر ببرند. بدون مبارزه قاطع با مذهب وکلیسا بورزوازی هرگز نمیتوانست بقدرت برسد.
امروز در قرن ۲۱، برای رسیدن به سکولاریزم، آزادی وبرابری، برای پیروزی طبقه کارگر وانسانیت خیلی بیشتر از گذشته باید با این هیولای خونخوار اسلام سیاسی وبطور کلی با ارزشهای اسلامی مبارزه قاطع کرد.

اسلام سیاسی کنونی محصول نظام سرمایه داری است

در خاورمیانه وکشورهای اسلام زده، عمدتا بورژوازی بومی با حمایت کامل دول سرمایه داری وامپریالیستی بودند که ارزشهای اسلامی واسلام سیاسی را برای عقب زدن خواستهای انسانی مردم وبرای منافع اقتصادی- سیاسی خویش به جان این مردم انداختند.
مورد ناسیونالیست “سکولار” بورزوازی
ترکیه، ایران ومصر از این قبیل” سکولارها” بودند که از طرف بورژوازی بومی وجهانی مورد حمایت قرار گرفتند.
در ترکیه حکومت دیکتاتوری آتاتورک وجانشینان حکومت نظامیش نه تنها اسلام را در جامعه عقب نراندند بلکه یک جامعه اسلام زده بوجود آوردند. .مردم عادی بخاطر دیکتاتوری وجنایات حکومت ژنرالها به اسلام پناه آوردند. به این دلیل که میدیدند بنام سکولاریزم چه جنایت وبی حقوقی که نصیبشان نمیشود. وبالاخره در دهه های اخیر مجبور شدند خود دولت اسلامی را بقدرت برسانند تا بورژوازی داخل وخارج بتوانند بمنافع خود برسند.
دهها سال حکومت “سکولار”ناسیونالیستی ژنرالها در ترکیه فقط توانست به اسلام، ارزشهای اسلامی وحکومت اسلامی پروبال دهد. ناسیونالیسم ومذهب دو روی یک سکه جنایت وبی حقوقی در جامعه هستند وبهم نان قرض میدهند. در جوامع دیکتاتور زده است که این این ویروسها وجانوران رشد میکنند.
در ایران، بیش از ۵۵ سال حکومت دیکتاتور پهلوی ، از رضا خان “سکولار”تا محمد رضای نیمه سکولار ، فقط باعث رشد اسلام وحکومت اسلامی در جامعه شد. حکومت پهلوی برای سرکوب مردم وخواسته های بحق آنان مجبور بود که از اسلام، مسجد وآخوند حمایت کند، آخوند درباری بسازد، حوضه علمیه وفیضه بوجود آورد، مساجد وعلی شریعتی هارا آپسوزیون خود بسازد. وقتی مردم برای سرنگونی این حکومت اقدام کردند، آنوقت فقط اسلامیون بودند که جلوی صحنه ظاهر شدند وبا کمک دول غربی وبورزوازی داخلی بقدرت رسیدند.
در مصر هم حکومت نظامی ناصریسم بیش از ۶۰ سال باعث رشد جریانات اسلامی واخوان المسلمین شد. واین جا هم وقتی مردم قیام کردند ارتش، بورژوازی و دول غربی با حمایت خود، اسلام سیاسی را بقدرت رساندند. با شکست حکومت اسلامی، فوری حکومت نظامی تمام جامعه را به کشتار وجنایت کشاند. ناسونالیست-بورژوازی-دیکتاتوری وحکومتهای نظامی به اسلام ، ارزشهای اسلامی وحکومت اسلامی پروبال میدهند.

مورد عربستان
این نوع حکومتهای اسلامی که اسلام، قوانین اسلامی، ارزشهای اسلامی و حکومت اسلامی در تاروپود حکومت وجامعه جای دارد وهمواره بدون چون چرا مورد حمایت حکومتهای غربی وآمریکا است. از همین حکومتها است که مجاهدین- طالبان- القاعده وداعش ساخته میشود.
بطور خلاصه بورژوازی در کلیتش بخاطر منافع اقتصادی-سیاسی واجتماعی خود باید از اسلام حمایت کند. حتی وقتی که مثلا در ظاهر از آن حمایت نمیکند عملا اسلام و ارزشهای اسلامی را در جامعه رشد میدهد.

مورد فرانسه وکشورهای غربی

بخاطر تاریخ استعمار واستثمار این کشورهای امپریالیستی، میلیونها نفر مهاجر به کشورهای اروپایی روانه شدد. از همان اول این مردم را بعنوان شهروندان درجه دوم وسوم شناسایی کردند، برایشان گتوهای اسلامی بوجود آوردند. این خاصیت جوامع سرمایه داری است . نژاد پرستی وفاصله طبقاتی جزو لاینفک این جوامع است. در اینجا هم مردم بی حقوق را دنبال آخوند، مفتی و مساجد فرستادند. برایشان مدارس ومراجع اسلامی ساختند. این مردم ستمدیده را از همان آغاز از کل جامعه جدا کردند. دولتها برای ساختن مساجد ومراجع اسلامی میلیاردها دلار هزینه کردند. در نتیجه یک جامعه اسلامی ، بی حقوق در حاشیه شهرها وکشورها ساخته شد، بنام جامعه مسلمان اروپا.

کسی که باد میکارد طوفان درو میکند

امروز ترویزم اسلامی در خود اروپا دارد هر روز جنایت میکند، بوی گند میوه اسلام به مشام جامعه غربی هم رسیده. این محصول همان چیزی است که قبلا کاشته بودند.
بعد از ترور اخیر در فرانسه ، هنوز این دولتها نمیتوانند یک موضع قاطع بر علیه اسلام، دول اسلامی بگیرند. میگویند این تروریستها اسلامی نبودند، اسلام دین عطوفت وبخشندگی است.میخواهند با همان شیوخ،مفتی، آخوند ودولتهای اسلامی، با ترور اسلامی در غرب بجنگند. این امکان ندارد.چاقو دسته خودش را نمیبرد.
نمیشود با اسلام،ارزشهای اسلامی ودول جنایتکار وتروریست اسلامی با ترور اسلامیون جنگید.
دهها سال دول غربی از جنایت وکشتار اسلامیون در خاورمیانه و کشورهای اسلام زده حمایت کردند. از سنگسار،اعدام و قوانین اسلامی حمایت کردند. دول اسلامی وجریانات اسلامی را حمایت کردند. حالا که نوبت خودشان رسیده..تازه بجای مبارزه قاطع با اسلامیون میخواهند با دول اسلامی ومراجع اسلامی زدو بند کنند.
دارند میگویند این تروریزم اسلامی نیست. اسلام ضد ترور است.
بقدری سیستم سرمایه داری با اسلام واسلام سیاسی گره خورده که امکان ندارد این نظام بتواند با اسلام، ارزشهای اسلامی واسلام سیاسی وتروریزمش قاطعانه بجنگد. حداکثر باید با آن کنار بیاید
اما از آنجا که سرمایه داری در این برهه از زمان به بن بست رسیده امکان اینکه به اسلام بتواند باج اقتصادی بدهد هم وجود ندارد.
بعد از کشتار در پاریس ، اکثر کشورهای غربی وآمریکا به میدیا اجازه ندادند که عکس فکاهی محمد بنمایش گذاشته شود. اینها حتی توان مبارزه با اسلام را در همین حد هم ندارند. میخواهند با اسلام،دول اسلامی وارزشهای اسلامی کنار بیایند.

مبارزه واقعی وشکست اسلام سیاسی فقط بدست مردم آزاده به رهبری کمونیستهای کارگری در کل جهان است.
فقط با شعار وعمل انقلابی میتوان از شر حکومتهای اسلامی وارزشهای اسلامی خلاص شد. حکومتهایی که دهها سال اسلام را بوجود آوردند خودشان باید با انقلاب مردم از صحنه بیرون بروند.
تروریزم اسلامی وترویزم دولتی غربی دو روی یک سکه هستند.
جبهه سوم، این جبهه انسانیت، این مردم آزاده که از استثمار، بی حقوقی ونابرابری جان به لبشان رسیده باید برای کل این جهان نابرابر به پا خیزند. مبارزه با اسلام سیاسی،جنایاتش و ارزشهای اسلامی در جامعه کار این جبهه سوم است. اکثریت بیش از ۹۹ درصدی که هیچ منافعی از اسلام، تروریزم اسلامی و ارزشهای اسلامی ندارد.
در ایران یک مبارزه بسیار وسیع بر علیه حکومت اسلامی و ارزشهای اسلامی در جریان است. اسلام وحکومتش در عرض ۳۶ سال چهره اصلی خودرا بمردم شناسانده. اسلام در ایران امروز یعنی جنایت، گرسنگی، کشتار وبی حقوقی تمام جامعه. یک انقلاب اجتماعی با خواستهای انسانی کمونیست کارگری و برقراری حکومت شورایی، میتواند با شکست اسلام سیاسی در ایران سر آغاز نابودی کل سیطره شوم اسلام ،ارزشهای اسلامی وقوانین ضد بشریش در کل جهان باشد.
۱/۱۹/۲۰۱۵