آموزش و پرورش، عرصه دخالتگری بیشتر جمهوری اسلامی در افغانستان

وقتی خبر توافق جمهوری اسلامی با تمدید اقامت ۴۵۰ هزار مهاجر افغانی برای شش ماه اعلام شد، کمتر کسی به بخش دیگر و مهمتر این خبر که حاکی از دادن حق دخالت به جمهوری اسلامی در آموزش و پرورش افغانستان بود، توجهی بخرج داد. متن کامل این خبر از اینقرار بود که در پی تمدید حق اقامت ۴۵۰ مهاجر افغانی برای شش ماه دیگر، جمهوری اسلامی ایران متعهد شد اقدامات خود در خصوص ساخت مدارس ایران – افغان در افغانستان، تهیه و تدوین کتب درسی، تدوین معیارهای آموزشی برای وزارت معارف افغانستان، انتقال تجارب آموزشی و تأمین سایر نیازهای وزارت معارف افغانستان را افزایش دهد.

بعبارت دیگر جمهوری اسلامی در ازاء تمدید شش ماه اقامت مهاجرین افغان امتیاز دخالت در آموزش و پرورش افغانستان را بدست آورده است. درست همانطور که در ایران زمان قاجار کشورهای استعماری انگلیس و روس در ازاء پرداخت مبلغی پول به دربار قاجار حق گمرکات یا امتیاز استخراج معادن را بدست می آوردند.

البته ما می دانیم معنای واقعی تهیه و تدوین کتب درسی، ساخت مدارس ایران – افغانستان و … چیست. گنجاندن مطالب و خزعبلات مذهبی بیشتر و جدیدتری در کتب درسی، از نوعی که بتواند اذهان سفید و دست نخورده کودکان افغان را برای گسترش نفوذ و تعرضات بیشتر حکومی شیعی ایران شستشو دهد.

متن خبر چه از جانب جمهوری اسلامی و چه از جانب دولت افغانستان به نحوی تدوین شده است که نقش خائنانه دولت فاسد و بی اراده افغانستان و اهداف تجاوزگرانه دولت ایران، هر دو را، در این مصالحه، از چشم مردم ایران و بخصوص افغانستان مخفی نگه دارد. بطوری که اینطور بنظر آید که گویا ساخت مدارس و تدوین کتب درسی از جانب جمهوری اسلامی لطفی است که این دولت برای کمک به آموزش و پرورش افغانستان انجام می دهد. در حالیکه می دانیم این لطف ! جزئی از سیاست برنامه ریزی شده جمهوری اسلامی برای افزایش نفوذ خود در افغانستان و مقدمه سازی برای دخالت های تجاوزطلبانه و خونین در آینده در این کشور است. اینها همه، در کنار راه اندازی دار و دسته ها ی سینه زنی و مراسم مذهبی شیعی، ساختمان مساجد و حسینیه ها و فعالیت های دیگر مذهبی، بخشی از تلاش های جمهوری اسلامی برای گسترش قدرت و نفوذ جمعیت شیعی در افغانستان، بعنوان سکوی پرش وی، برای دخالت ها و اعمال نفوذ های جدی تر آتی می باشد، و اگر اقدامات مشابهی را نیز که از جانب عربستان سعودی، بکمک دلارهای بی حساب نفتی آن، در افغانستان انجام می گیرد، در نظر آوریم، آنگاه براحتی در می یابیم که همه این اعمال نفوذها و اقدامات چه جنگهای خانمان سوز مذهبی و آینده سیاهی را برای افغنستان تدارک می بینند.

این همان سیاستی است که جمهوری اسلامی در عراق نیز سالهاست دنبال می کند: گسترش نفوذ و قدرت جمعیت شیعی بعنوان سکوی عملیات تجاوزکارانه وی در هر یک از این کشورها و در منطقه، بمنظور استحکام قدرت خود بعنوان یک نیروی منطقه ای.

و اما دولت افغانستان نیز در این میان نقش خائنانه خود را ایفا می کند. باین معنا که این دولت، بدون اینکه منافع مردم افغانستان برایش از کمترین اهمیتی برخوردار باشد، تنها برای منافع آنی خویش، بطور اعجاب انگیزی، استقلال افغانستان را که در واقع وجود خارجی هم ندارد، بیش از پیش، در معرض بیع نیروهای تجاورگر جدید قرار می دهد و برای مردم دردمند افغانستان که مدتهاست قربانی تعرضات خارجی و کشمکش های سیاه داخلی بوده است، آینده پرشررتری را که دست های فاجعه ساز بیشتری در آن بازیگری خواهند کرد، رقم می زند.