زنان نُخستین قربانیانِ نولیبرالیسم اقتصادی

در سالهای اخیر، تسلط الیگارشی مالی بر کلیه بخشهای تولید اجتماعی و زندگی عمومی، تکامل و ژرفش ناگزیر تضادهای اساسی سرمایه داری، رشد غول آسای بخشهای غیر تولیدی، توسعه سرمایه داری نو – لیبرال و گذار آن از رابطه “پول – کالا – پول” به رابطه “پول – پول” که تحلیلگران اقتصادی آن را “کاپیتالیسم کازینویی” می نامند، موجبات یکی از پیچیده ترین و طولانی ترین بحرانهای ساختار اقتصادی سرمایه داری را فراهم آورد. رکود دستمزد، رشد ناامنی شغلی و بیکاری طبقه کارگر کشورهای پیشرفته سرمایه داری، تشدید یافت. در این روند، موقعیت زنان کارگر که پیش از این، با تبعیض جنسیتی، عدم پرداخت دستمزد یا پرداخت دستمزدهای پایین و شرایط استخدام عادلانه دست به گریبان بودند، دشوار تر و از نظر معیشتی به مراتب حساس تر گشت. خشونت خانگی، بیکاری و فقر، با وجود پیشرفتهای تکنولوژیک، صنعتی و قول و قرارهای تُهی سیستم سرمایه داری مبنی بر رفع شکاف جنسیتی در عرصه های گوناگونِ اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، چهره ای زنانه تر بخود گرفته است. زنان کشاورز و کارگر بر اساس آمارهای رسمی، در شرایط بسیار سختی بسر می برند. حتی بحرانهای زیست محیطی برآمده از سیاستهای مخرّب سرمایه داری بیش از هر چیز بر دوش زنانِ کارگر و اقشار زحمتکش جوامع، سنگینی می کند.
اکونومیست، مورخ ۱۸ ژوئن،سال ۲۰۱۰، اعلام می سازد که، زنان کارگر در کشور آمریکا حتی در زمان توسعه و پیشرفت اقتصادی به مثابه کارگران بسیار ارزان قیمت و انعطاف پذیر منبع سرشار کسب سود برای صاحبان شرکتهای بزرگ هستند. با این حال، نرخ بیکاری زنان کارگر بیشتر از مردان همکار آنان است.
بر طبقِ گزارش سازمان ملل، میلیونها کارگر خانگی در سراسر جهان از حمایتهای قوانین عمومی کار بهره نمی ‌برند و به شدت نسبت به استثمار آسیب پذیر هستند. به نقل از مرکز اطلاعات سازمان ملل متحد، “ساندار پولاسکی”، معاون مدیر کل سازمان بین المللی کار ملل متحد، می ‌گوید:”کارگران خانگی در بسیاری از کشور‌ها ساعات بیشتری نسبت به سایر کارگران کار می ‌کنند و از استراحت هفتگی بی ‌بهره‌ اند، همچنین از حقوق و مزایای برابر با سایر کارگران سود نمی ‌برند.”
بر اساس گزارش سازمان بین المللی کار، ۵۲ میلیون کارگر در جهان به عنوان کارگران خانگی کار می کنند که ۸۰ درصد آنان را زنان تشکیل می دهند.
گزارش دیوان سرشماری نیروی کار امریکا فاش می سازد که، دو سوم کارگرانی که در سال ۲۰۱۱ از دستمزد بسیار ناچیز در رنج بوده اند و ۶۱ درصد از کارگران تمام وقت با دستمزد پایین در آمریکا را زنان تشکیل می دهند. زن کارگر که به طور تمام وقت کار می کند، دستمزدی برابر با حداقل دستمزد فدرال، ۷ دلار و ۲۵ سنت دریافت می کند که حقوق سالانه ای به میزان ۱۴ هزار و ۵۰۰ دلار است. این دستمزد سالانه برای یک خانواده با سه فرزند، به معنای زندگی زیر خط فقر با اختلاف ۳ هزار و ۶۰۰ دلار است.
بیست درصد از زنان کارگر بیش از ۱۵ درصد از حقوق ماهانه خود را برای پرداخت اجاره خانه و بازپرداخت وام تحصیلی صرف می کنند. این در حالیست که تنها ۱۵ درصد از مردان در این رابطه شرایطی برابر با زنان کارگر مزبور دارند. بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۸، بیش از ۶۸ درصد از زنان برای ادامه تحصیل وام گرفته اند، این میزان برای مردان ۶۳ درصد است.
از زمان آغاز بحران ساختاری در نظام جهانی سرمایه داری در سال ۲۰۰۸، تغییر فاحشی پیرامون معضل بی خانمانی و تعداد مبتلایان به آن در آمریکا مشاهده و مورد توجه قرار گرفته است. در حال حاضر زنان مجرد بزرگترین گروه بی خانمانهای آمریکا را تشکیل می دهند. برخی از آنها پدیده هایی مانند طلاق و خشونت خانگی را دلیل بی خانمانی شان می دانند. فقر، کاهش امدادهای دولتی و ناتوانی در تهیه مسکن مناسب به مثابه دیگر دلایل عنوان شده است.
“انستیتو کودکان، فقر و بی خانمانی” هویدا ساخت که، نیمی از بی خانمانهای آمریکایی را کودکان و زنانی تشکیل می دهند که خشونت فیزیکی را تجربه کرده اند. ۹۲ درصد از مادران بی خانمان، قربانی خشونت فیزیکی و جنسی بوده اند. گزارش “ائتلاف ملی جهت پایان بی خانمانی” به طور شگفت آوری با انتشار یک گزارش افشا می سازد که ۴۱ درصد از بی خانمانهای امریکا را “خانواده ها” تشکیل می دهند.
به گزارش اسوشیتدپرس، مورخ ژوییه ۲۰۱۲، صنعت پوشاک بنگلادش دومین صادر کننده پوشاک به جهان بعد از چین است. کارگران شاغل در صنعت پوشاک بنگلادش دستمزد بسیار پایینی دریافت می کنند و در شرایط کاری نامناسبی قرار دارند که همین دلیل توجه خرده فروشان بین المللی را به این کشور جلب کرده است. ۳٫۵ میلیون از کارگران در نزدیک به پنج هزار کارخانه پوشاک در بنگلادش، زن هستند که ساعتهای طولانی در کنار چرخهای خیاطی به تهیه پوشاک مشغولند. شرکتهایی مانند “وال مارت”، “گَپ” و “تسکو” از محصول کار طاقت فرسای آنها بهره مند می شوند. دستمزد این زنان کارگر از ۳۷ دلار در ماه آغاز می شود که کمترین دستمزد پرداخت شده به کارگران در میان کشورهای آسیایی است. پرداخت چنین دستمزدی ناچیز و نبود شرایط مناسب برای کارگران است که صنعت پوشاک را به یکی از پیشروترین صنایع جهان تبدیل کرده است.
گاردین در هفتم آوریل ۲۰۱۲ اعلام کرد که رکود و بحران اقتصادی آمریکا پیش از هر چیز بخش اشتغال زنان را قربانی کرده است و بیشتر فرصتهای شغلی زنان این کشور با بحران اقتصادی از بین رفته است.براساس آخرین گزارشها و آمارهای دولت آمریکا، بسیاری از زنان آمریکایی به دلیل رکود اقتصادی شغل خود را از دست داده‌ اند. علاوه بر این،میزان بیکاری در بین سیاه پوستان دو برابر سفیدپوستان است.
شکاف عظیم بین یک درصد بالایی با بقیه مردم جهان نه تنها افسانه جنبه های بی پایان رشد نظام سرمایه داری را با تناقض آشکاری روبرو ساخته؛ و مصداق عبارت مارکس، گند و خون و لجن از همه منافذ نظام سرمایه داری، سرازیر است.
مع الوصف، طبقۀ کارگر و زحمتکش جهان به ویژه زنان کارگر در برابر چپاولگری نظام سرمایه که قصد دارد بهای بحران را از جیب آنانی بپردازد که بیشترین ارزش را تولید می کنند، سکوت اختیار نکردند. زنان کارگر دوشادوش مردان کارگر با شرکت جدی در جنبشهای ضد سیستم سرمایه داری موسوم به “اشغال وال ستریت” و “برآشفتگان” شرکت کردند. این اعتراضها که در نوع خود بسیار ویژه و قابل ستایش بودند، مبیّنِ پیوند تنگاتنگِ جنبش رهایی زنان با مبارزه طبقاتی کارگران و اقشار زحمتکشِ، جهان بود. عینیت تاریخ مبارزات طبقاتی بر این اصل مُهر تأیید می زند که تضاد آشتی ناپذیر بین کار و سرمایه، تضاد بین خصلت اجتماعی تولید و خصلت خصوصی مالکیت هرگز اجازه نخواهد داد تا تمام فعل و انفعالات اقتصادی- اجتماعی در خدمت سرمایه و به ضرر طبقۀ کارگر جهان و زنان کارگر، قرار گیرد.