“از بند آزاد”

“از بند آزاد”
از: زهره مهرجو
۱۲ دسامبر ۲۰۱۴
آرام باش ای ستارۀ تنها،
فردا که طوفان زاده شود
از پس هر ابر
گل ستاره ای خواهد شکفت ..
و بارانی نقره ای رنگ،
زمین عطش زده را
سیراب خواهد کرد!

آنگاه که افق آرزوها
در برابر دیدگان ما نمایان گردد؛
نه شب ..
و نه هجوم سربازانش،
نخواهند توانست ما را
از ره سپردن به سوی آن هدف بزرگ
بازدارند ..! –
صدا بر صدا
گام بر گام
دست بر دست
افزون خواهد شد ..
و زنجیره ای شکست ناپذیر،
ما را تا طلوع صبح
رهنمون خواهد کرد.

ای ستاره ..!
تو خویش آگاهی
که در آن دم
روزهای سرد زندان
خاطره ای خواهند شد ..
و حصارها و زنجیرها،
دودی گریزان
بر آسمان روشن آزادی.