حکومت فاسد اسلامی را باید سرنگون کرد!

هنوز پرونده های فساد مالی و اختلاس ۳۰۰۰ میلیارد تومانی در بیمه دولتی و ۸۰۰۰ میلیاردی بابک زنجانی در راهروهای قوه قضائیه رژیم در حال گشت و گذار است و یا احتمالا در بایگانی خاک میخورد که علی طیب نیا وزیر اقتصاد جمهوری اسلامی از کشف اختلاس ۱۲۰۰۰ میلیاردی خبر میدهد.

دزدی و اختلاس از ثروت اجتماعی توسط بانکها، مسئولین جمهوری اسلامی و کارمندان عالیرتبه ادارات دولتی، سابقه طولانی دارد. فساد مالی یک امر روزمره و بدیهی در نظام اسلامی ایران است. اگر روند لفت و لیس و دزدی ها متوقف شود انگیزه کار برای بخش زیادی از مقامات اداری و دولتی از بین میرود. نه تنها لفت و لیس، بلکه رقم های نیم میلیارد تومانی و یک میلیارد تومانی هم نقل روی میز مسئولین جمهوری اسلامی و آخوند های ریز و درشت است. اینها رقمهایی نیستند که بحث برانگیز باشد. هرچند در رقابتهای جناحی گاهی پته همدیگر را رو آب میاندازند و پرونده دزدی ها رو میشود، آنهم بیشتر برای تصفیه حساب های سیاسی تا رسیدگی حقوقی و قضائی. زمانی هم که کار بجای باریک میکشد با توصیه و دخالت خامنه ای از رسانه ای شدن آن جلوگیری میشود و سر و صداها میخوابد. اما اختلاس کلان ۸۰۰۰ میلیاردی و ۱۲۰۰۰ میلیارد تومانی رقم های نجومی اند که لاپوشانی و زیر میز بردن آن کار مشکلی است.

محمود علوی وزیر اطلاعات از بازداشت ۲۰ نفر از مدیران میانی دولت محمود احمدی نژاد خبر داد و گفت این تخلف مربوط به سال ۹۱ است و در حال حاضر تنها ۳ نفر از ۲۰ فرد دستگیر شده در بازداشت هستند و ۳۰ نفر دیگر هم برای مصاحبه دعوت شده اند. محسن اژه ای میگوید نمره خوبی در مبارزه با فساد مالی و اداری نمیگیریم. صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه در همایشی که روحانی برگزار کرده گفته که نباید فساد طوری بزرگنمایی شود که آثار مخرب داشته باشد. نمایش مبارزه با فساد مالی و اداری و بازداشت تعدادی از کارمندان درجه دوم، تماما در جهت این است که مسئولین و مقامات فاسد جمهوری اسلامی که دزدان اصلی هستند از گزند دور بمانند و پای نظام فاسد اسلامی به میان کشیده نشود. در همان حال مردم را سرگرم و توجه آنها را بسمت “مبارز روحانی و دولتش با فساد” جلب نمایند!

روحانی نیز در “همایش مبارزه با فساد” گفته اگر پول و اسلحه و رسانه در یک نهاد متمرکز شود فساد می آورد. روحانی با علنی شدن اختلاس ۱۲۰۰۰ میلیارد تومانی در دوره حکومت احمدی نژاد، شرایط را برای ظاهر شدن به عنوان “قهرمان مبارزه با فاسد” غنیمت دانسته و از این مسئله چند هدف را برای محکم کردن جای پای خود دنبال میکند: اول، میخواهد موقتا ذهن مردم را از مسایل اساسی منحرف و به سمت جنجال مبارزه با فساد بکشاند. دوم، در این ماجرا بر جناح مقابل دست بالا پیدا کند و سوم با هشدار غیر مستقیم به سپاه پاسداران در قالب اینکه تمرکز اقتصاد و اسلحه در یک نهاد فساد می آورد، به مخالفان روند مذاکره با آمریکا و غرب هم در سپاه و هم در مجلس بگوید، موقعیت بشدت بحرانی جمهوری اسلامی را دریابید. جمهوری اسلامی روی بمب نفرت کارگران، زنان و جوانان خوابیده و اگر راه را برای سازش با آمریکا و غرب هموار نکنیم و امکان ورود سرمایه های خارجی برای سرمایه گذاری و بازگشت سرمایه داران ایرانی به داخل را فراهم نکنیم، این بمب می ترکد و نظام را با همه جناحهایش به زباله دان تاریخ می سپارد. میخواهد به سپاه بگوید این پول و اسلحه نباید مزاحمتی برای سایر سرمایه داران ایجاد کند، نباید مانع رقابت آزادانه آنها در بازار شود، بلکه باید امنیت آنها را در مقابل اعتراضات کارگران تضمین نماید. سخنان روحانی در این همایش بازتاب ترس از نفرت مردم از جمهوری اسلامی است و میگوید ادامه این وضعیت از دو حال خارج نیست یا مردم همه ما را سهیم در فساد و اختلاس میدانند و یا ناتوان در مبارزه با فساد و هر دو مورد از نگاه مردم، کل نظام و انقلاب را زیر سوال میبرد. و این آن واقعیتی است که قهرمان پوشالی مبارز با فساد میخواهد به سپاه و جناح های حکومتی بفهماند.

جمهوری اسلامی در داخل و خارج دارای هیچ اعتبار سیاسی و اقتصادی نیست. آشفتگی های حاصل از بحران فلج کننده اقتصادی و سیاسی، حکومت ایران را در کنترل و مدیریت بانکها و موسسات مالی و ارگانهای دولتی ناتوان کرده و فساد مالی و اداری که ناشی از موقعیت متزلزل و بحرانی جمهوری اسلامی است، بشدت افزایش داده، طوری که تمام اندام و جوارح نظام اسلامی ایران را در بر گرفته است. بحران اقتصادی نظام را فلج کرده و گردش اقتصاد را مختل نموده است، تولید درجا میزند و مراکز تولیدی یکی بعد از دیگری بسته میشوند، کارگران و مردم محروم در بدترین شرایط اقتصادی زندگی میکنند، فقر و بیکاری به فلاکت اقتصادی دامن زده و منجر به یک بحران اجتماعی شده است. این شرایط حتی اعتبار نظام اسلامی را در میان سرمایه داران غیر حکومتی هم زیر سوال برده است. موقعیت امروز جمهوری اسلامی، مشابه موقعیت رژیم هایی است که روند فروپاشی و سرنگونی آنها آغاز شده باشد و تنها به آمادگی مردم برای چند تکان محکم از پائین نیاز است که این روند عملی شود. رژیم تلاش میکند تعادل خود را در مقابل این شرایط حفظ کند، خود را از تک و تا نیاندازد و به مردم نشان دهد که هنوز قدرتمند است. ترس از به حرکت در آمدن ستون های اصلی جنبش سرنگونی، یعنی کارگران، زنان و جوانان باعث شده لحظه ای از سرکوب و اعدام باز نماند و همین موجب شده که نمایندگان مجلس اسلامی ایران، بسیج و سپاه را به عنوان “ضابطان اجرای امر به معروف و نهی از منکر” تعیین نمایند و همزمان فرمانده پلیس تهدید نماید که “لباس های بد نما” و “کلاه” و “مانتوهای تنگ و منقوش” پوشش اسلامی نیستند. در چنین شرایطی است که روحانی برای برون رفت از آن، همایشی با شرکت هر سه قوه برگزار میکند.

اراجیف روحانی در مورد مبارزه با فساد، ترس از بحرکت در آمدن کارگران، زنان و جوانان است. مبارزه با فساد، درحیات این رژیم اتفاق نخواهد افتاد و نمیتواند بیافتد. چرا که جمهوری اسلامی خود رژیم فساد است. مبارز با فساد یعنی مبارزه با جمهوری اسلامی ایران. جمهوری اسلامی در ابعاد وسیعی حق زندگی، حق بودن و اظهار وجود را از هفتاد میلیون انسان سلب کرده، زندگی خصوصی، نوع و انتخاب پوشش، تفریح و مراودات شهروندان ایران نیز تحت کنترل و دخالت هر روزه اوباشان اسلامی است. تولید کنندگان ثروت جامعه زیر خط فقر زندگی میکنند. زنان، کودکان و سالمندان جزو بیحقوق ترین ها هستند. کشتار و اعدام جزو تفکیک ناپذیر ایدئولوژی و قوانین رژیم اسلامی است و ماشین کشتارش طی چند دهه هیچوقت متوقف نشده است.

این حکومت ننگ انسان امروزی است. کارگران، زنان و جوانان از این حکومت متنفرند و مترصد فرصتی هستند تا این سلطه سیاه را بر جامعه ایران وراندازند. پیش شرط برقراری یک جامعه بدون تبعیض و نابرابری، یک جامعه آزاد و مرفه و ریشه کن کردن فساد، سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی است. *

۱۱ دسامبر ۲۰۱۴