نگاهی به مهمل گوئیهای عبدالله اوجالان در “مانیفست تمدن دموکراتیک”(بخش دوم)

مقدمه:

در بخش اول نقد “مانیفست تمدن دموکراتیک” عبدالله اوجالان (۱) ، توضیح دادم که متد فکری اوجالان بسیار شبیه فرقه مجاهد در ایران است. توضیح دادم که عبدالله اوجالان چند خصلت سیاسی و فکری مشترک با فرقه رجوی دارد. اول: فرصت طلبی و اپورتونیزم فکری و سیاسی و بکارگیری باندبازیها و قیقاجها برای رسیدن به قدرت در عین ادعای مخالفت با قدرت.دوم: مدعی ساختن یک ایدئولوژی بر پایه انکار و اعلام شکست تمامی افکار تاکنونی انسان!

طبعا در ادامه چنین متدی او یا هر کس دیگر که جا پای او می گذارد مجبور است زمین و اسمان را به هم ببافد  کلی حرف بزند تا حرفی نزده باشد و خواننده را مستاصل کند که اصلا اصل حرف چه بود! نوشته بلند بالای عبدلله اوجالان بنام “مانیفست تمدن دموکراتیک” توسط فرقه پژاک که شاخه حزب اوجالان در ایران است منتشر شده. از اینجهت که این فرقه دنباله روی سناریوی اوجالانی در بخشی از ایران است باید توسط کمونیستها و ازادیخوهان جدی گرفته شود و نقدها به هسته اندیشه این فرقه که نوشته های اوجالان باشد، بطور مستمر انجام کردد.من بعنوان یک ازادیخواه و کمونیست تلاشم را در طی هفته های اخیر تلاشم را اشنائی خوانندگان با افکار منور این اعجوبه انقلاب کردی گذاشتم و امیدوارم این نوشته ها زمینه بحثهای گسترده تر و مناظره ها با حامیان اوجالانیزم گردد:

(۱)منتخبی از سخنان گهربار عبدلله اوجالان در بخشهای ابتدائی” مانیفست تمدن دموکراتیک”

بخشهای ابتدائی “مانیفست تمدن دموکراتیک” یک مجموعه در هم فکری است که قرار است زیر ساختهای فکری او را نسبت به جهان و تاریخ و مسائل عمده بشریت نشان دهد.(۲) از حوصله این مقاله بدور است که به همه این در افشانیها مورد بمورد پرداخته شود.من در این مقاله سعی کردم تنها چند نمونه از این انبان را جدا کنم و مدعی هستم که اینها کافی هستند تا خواننده کم حوصله به متدها و اندیشه های این متفکر “بزرگ” بیشتر نزدیک شود.طبعا این مقاله انگیزه خواهد بود برای انها که بخواهند عمیقتر و جدی تر به همه فرازهای افکار اوجالان وارد شوند و نقدش کنند. پاسخهای کوتاهی از سوی من ضمیمه شده اند:

اما چند نمونه از ادعاهای اوجالان:

اوجالان می گوید:

“تمامی جانداران ، از ابتدائی ترینشان تا به انسان از طریق از طریق اصول عقلانی خطاناپذیر فعالیت می کنند که آنرا خرد طبیعی می نامیم..من طرفدار آنم که این موضوع را به موجودات بی جان هم تعمیم دهیم…”

پاسخ:این ادعا کاملا نادرست است و توسط علم امروز تایید نمی شود.ادعای “عقلانیت خطاناپذیر در جهان زنده و بی جان، ادعای مذهبیون است.بالای منبرها  توسط اخوندها و کشیشان قرونیست مطرح شده! دانش و علم معاصر چنین عقلانیتی را منگر است.بازتاب “عقلانیت” به جهان غیر انسانی  کاری عبث می باشد.به نوشته های ریچارد داوکین (زیست شناس تکاملی) و اخترفیزیک دانان معاصر مراجعه کنید!

اوجالان می گوید:

“تحقیقات زیست شناختی نقش ریشه ای زن را در نوع انسان روشن ساخته است. در واقع انکه از بدنه جدا شده زن نیست، مرد است..عاطفی بودن زن ، ناشی از کژتابی افراطی وی از دیالکتیک تشکل کیهانی است..”

پاسخ: این ادعا مضحک و فاقد حمایت زیست شناسی و انسان شناسی  معاصر است. نه زن و نه مرد ریشه دیگری نیستند.مطالعه حیوانات هم اینرا نمی گوید! ظرف ژنتیک و کروموزومی حیوانات دو جنسی منجمله انسان به تشاهبات و اختلافات معینی بین دو جنس تقسیم شده و دلایل زیست شناسانه تکاملی هم دارد که اینطور است. ادعای اینکه مرد از ریشه زنست و زن ریشه در مفهوم خود ساخته بنام “دیالکتیک تشکل کیهانی” مربوط است به جناب اوجالان!

اوجالان می گوید:

“سعی می کنم بدون پیروی از علوم اجتماعی اروپا محور بیندیشم متوجه هستم این شیوه بسیار ضروری است..براستی این علوم اجتماعی اروپا محور بوی سلطه گری می دهد تو را یا حاکم می گرداند یا به زیر سلطه می کشد در حالیکه مورد ضروری برای ما عبارتست از سوژه گردیدن دموکراتیک”

پاسخ: اوجالان از علوم اجتماعی بنام اروپا محور گریزانست چون ” بوی سلطه گری می دهند” در حالیکه تمامی نوشته اش پر است از کد کشیدن از همان علوم اجتماعی! ایا علم اجتماعی مقصر است در ایجاد سلطه گری یا دانشمندان و نحله های معین که ممکنست در اروپا باشند یا در شرق تشریف داشته باشند؟ و سوما: ایا مهمترین نقدها به نظام سلطه گر هم در همان اروپا انجام نشده؟!

اوجالان می گوید:

معضل اصلی جامعه افتادن به ورطه خودباختگی است و بعد از رویدادهائی بحث می کنیم که این خودباختگی را ایجاد کرده..انحصارات سرمایه و قدرت را در راس اینها می بینم که بطور توامان “انحصار ” خواهم نامید…بعد از انحصار ، “فرماسیون شهری” سومین رتبه را به خود اختصاص می دهد..”

پاسخ: خواننده دقت بفرماید! معضل اثلی جامعه را اوجالان اصل نظام سرمایه نمی داند بلکه “انحصار سرمایه” می داند! این از پرچمهای شناخته شده بورژئوازی کوچک و “عیر انحصاریست”! بسیار هم سابقه دارد در گرایشات مشابه منجمله انارشیست چپ!

(۲)دفاع “شیعه وار از “حضرت محمد” توسط اوجالان چرا؟

اوجالان می گوید:

“من همیشه به هنگام ژرف اندیشی در خصوص حضرت محمد  کوشش می کنم وی را تحت عنوان آخرین نسل و بزرگترین نماینده کاهنان سومری که بزرگترین مفاهیم اولوهی را ساخته اند مورد تعبییر و تفسیر قرار دهم..باید بخوبی دانست که حضرت محمد معاریف دینی و متودولوژیک و حتی فلسفی و علمی آن زمان و مکان را هر چند بصورت محدود درک کرده بود..خود او بسان عیسی به طبقات فرودست تمایل داشت..براحتی می توان گفت که اسلام به نسبت مسیحیت به گونه پیشرفته تری تمدن گراست

اسلام در مقام یک انقلاب ..چه بسا از این حیث  در راس انقلابهائی باشد که بزرگترین خیانتها در حقشان روا داشته شده..برنامه و شیوه حضرت محمد نه تنها از سوی اخلافش و از جمله خلفا اجرا نشده بلکه درک نگردیده و در عمل با خیانتهای بزرگی مواجه گردیده است..به سبب اینکه تلاشهای حضرت علی موفقیت امیز نبوده اند نمی توانیم پیش بینی کنیم که اقدامات وی تا چه حد درک پذیر خواهند گشت..صفحات(۴۸  و ۴۹)

پاسخ:

 اولا: افسانه حمایت محمد از “فرودستان” ساخته پرداخته خود مسلمانها و انهاست که از اسلام خواستند پرچم ضد امپریالیستی بسازند! نگاهی به اسطوره محمد نشان می دهد که این بابا از قشر بالای جامعه عربستان بود و در اخر عمرش هم ثرومتمندترین فرد عربستان!

دوما: ایا دفاع شیعه وار اوجالان ربطی دارد به اینکه سه حکومتی که کردها درشان سکن هستند (ایران، عراق و سوریه) حاکمین رسمی شیعی دارند؟ من فکر می کنم با سابقه ای که از اوجالان سراغ داریم حتما ارتباطی هست! اوجالان مثل همیشه تلاش دارد با این حکومتها همکاری کند و لازم دارد چهره شیعی بخود بزند!

سوما: ایا گرایش علی طرفدار فرودستان بود؟ باز هم افسانه ها حاکی از این هستند که هنگام مرگش علی هم بزرگترین مالک دورانش بود! او هم امپراطوری ساخت !

اینکه اسلام را انقلابی و محمد و علی را حامی فرودستان بدانیم همانقدر صحیح است که خمینی و بن لادن را حامی فرودستان بنامیم!

خلاصه:

هدف من در این نوشته فقط گذری به برخی از تداعی ازاد های جناب اوجالان بود.اینها حتی بطور سیستماتیک هم جمع اوری و انتخاب نشده اند. اما به اندازه کافی دریچه ای هستند به روان جناب اوجالان و پایگاه فکری ایشان که در بخشهای بعدی “مانیفست” قرار است به ما توضیح دهد که چه افقی از چامعه قرار است توسط ایشات پایه گذاری شود. از خوانندگان هم می خواهم در این بحثها شریک شوند، نظر دهند و انها را دقیقتر کنند.

منابع دیگر:

(۱)آرشیو تاکنونی نقدها به کانتونهای کردستان سوریه از این نویسنده:

نگاهی به اوجالانیزم، رجویزم حاکم بر کانتونهای کردستان سوریه(بخش اول)

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۴/۷۳۱-نگاهی-به-اوجالانیزم،-رجویزم-حاکم-بر-کانتونهای-کردستان-سوریه-بخش-اول

“کانتونهای “کردستان سوریه آزمایشگاه آنارشیزم -کوردی!(سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۴/۷۳۰-کانتونهای-کردستان-سوریه-آزمایشگاه-آنارشیزم-کوردی

نگاهی به” قوانین ویژه زنان”، ارائه شده توسط رهبری کانتون جزیره غرب کردستان سوریه(سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۴/۷۲۷-نگاهی-به-قوانین-ویژه-زنان-،-ارائه-شده-توسط-رهبری-کانتون-جزیره-غرب-کردستان-سوریه

کوبانی ،ناسیونالیزم کورد، تحرکات حکومت ترکیه، واگذاری کوبانی به داعش!(سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۴/۷۰۸-کوبانی-،ناسیونالیزم-کورد،-تحرکات-حکومت-ترکیه،-واگذاری-کوبانی-به-داعش

(۲)مانیفست تمدن دموکراتیک(عبدلله اوجالان) منتشر شده توسط پژاک

http://pjak.eu/pertuk/fa/Parezname-fa-3.pdf