بررسی آسیب ها و مسائل اجتماعی(قسمت پنجم)

تعاریف مفهوم اعتیاد

تاکنون تعاریف متعددی درباره مفهوم اعتیاد از سوی صاحب نظران مسائل اجتماعی ارائه شده، بطوری که این پدیده از چند منظر قابل تعریف و بررسی است. جامعه شناسان، روانشناسان، جرم شناسان، پزشکان و مددکاران اجتماعی هر یک به اقتضای دیدگاهها و نظرگاههای متفاوت خود پدیده اعتیاد را تعریف و تبیین نموده اند. قبل از پرداختن به تعاریفی که از منظر دیدگاههای مورد اشاره در خصوص اعتیاد ارائه شده، لازم به ذکر است که سازمان ملل در دهه ۶۰ میلادی توصیه نمود به جای واژه و اصطلاح اعتیاد، “وابستگی دارویی” بکار گرفته شود زیرا پدیده را دقیق تر توضیح می دهد. لیکن به رغم این پیشنهاد هنوز کماکان واژه اعتیاد کاربردی رایج و متداول دارد.

اعتیاد در لغت به معنای عادت و خو کردن به چیزی است. سازمان ملل در سال ۱۹۵۰ تعریفی از اعتیاد به دست داد که طبق آن اعتیاد وابستگی حاد و مزمن است که برای اجتماع و افراد و اشخاص زیانبخش می باشد و از طریق مصرف داروی طبیعی مثل تریاک یا داروی صنعتی نظیر کراک و شیشه یا کریستال هروئین در فرد مصرف کننده ایجاد می گردد. از نگاهی دیگر اعتیاد دلالت بر وابستگی به موادی دارد که مصرف مکرر آن با کمیت مشخص و در زمان های معین از نظر فرد مصرف کننده ضروری و الزامی است. به عبارتی دیگر اعتیاد پاسخ فیزیولوژیک یا واکنش جسمانی بدن در برابر مصرف مکرر مواد اعتیاد آور است. در تعریفی جدا، اعتیاد عبارت است از وابستگی جسمانی و روانی به یک یا چند ماده مخدر است. طبق دیدگاهی اعتیاد یک بیماری فردی تلقی می شود. براساس دیدگاه مزبور اعتیاد ذاتا یک بیماری فردی است که می تواند دارای تبعات و آثار اجتماعی و فرهنگی باشد. نظریه دیگری در باب اعتیاد وجود دارد که متعلق به جرم شناسان است. مطابق با این نظریه اعتیاد جرم تلقی می شود و فرد معتاد همچون سایر منحرفان اجتماعی یعنی اشخاصی که دچار انحراف اجتماعی می شوند، مجرم بشمار می رود و به دلیل ارتکاب به همین جرم یعنی مصرف مواد مخدر مستوجب کیفر است. در مقابل اکثریت جامعه شناسان از جمله آن دسته از پژوهشگران که در حوزه انحرافات اجتماعی به تحقیق می پردازند، معتقدند که اعتیاد اصولا یک آسیب یا نوعی بیماری اجتماعی است که وابستگی جسمانی و روانی را برای فرد مصرف کننده مواد مخدر به دنبال دارد. از این دیدگاه اعتیاد به مواد مخدر در همان حال که می تواند در صورت تشدید و گسترش، عوارض و آثار ویرانگری در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و روانی برای جامعه ببار آورد در عین حال به مثابه یک پدیده آسیب شناسانه در شرایط و وضعیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه ریشه دارد.

علائم و نشانه های اعتیاد به مواد مخدر

اعتیاد به مواد مخدر علی العموم دارای نشانه ها و علائم سه گانه است. نشانه نخست احساس نیاز شدید به مصرف دارو و تهیه آن به هر طریق ممکن می باشد. فرد معتاد همواره دچار احساس نیاز شدید به دستیابی به مواد مخدر و مصرف آن است، به همین دلیل از هر طریق ممکن برای تامین مواد مخدر اقدام می کند. بایستی توجه داشت که احساس نیاز شدید به دارو، می تواند سبب شود تا فرد معتاد به هر وسیله ای برای تامین مواد مخدر مورد نیازش توسل جوید. این موضوع باید به عنوان یکی از عوامل زمینه ساز بروز سایر آسیب های اجتماعی همچون سرقت، تن فروشی، خرید و فروش مواد مخدر و غیره بشمار آید. دومین نشانه، میل شدید به افزایش مداوم میزان مصرف ماده مخدر است. بدین معنی که در امتداد پروسه اعتیاد، آستانه تحمل فرد معتاد در برابر آثار نشئه آور مواد مخدر افزایش می یابد. به دیگر سخن واکنش و مقاومت فیزیولوژیک بدن در قبال آثار مواد مخدر و در نتیجه آستانه تحمل فرد نسبت به مصرف مواد مخدر در طول زمان افزایش پیدا می کند. بدین ترتیب هرچه مدت زمان اعتیاد فرد به مواد مخدر بیشتر می شود، میزان مصرف روزانه او نیز افزایش می یابد. سومین نشانه، وابستگی روانی و جسمانی فرد به آثار داروی مصرفی است، بطوری که در صورت عدم دسترسی به ماده مخدر و تاخیر در مصرف آن، علائم و آثار وابستگی شدید جسمانی و روانی در فرد ظاهر می گردد.

فرآیند وابستگی به ماده مخدر

اعتیاد به مواد مخدر یک فرآیند سه مرحله ای است. به عبارت دیگر یک فرد سالم بعد از پشت سر گذاشتن این سه مرحله به یک فرد معتاد تام تبدیل می شود.

نخست مرحله آشنایی است، در این مرحله فرد به شیوه های مختلف و از راههای گوناگون نظیر دوستان، گروه همگنان، مدرسه، تلویزیون، تبلیغات، بدآموزی ها و غیره با انواع مواد مخدر و روش های مصرف آن آشنا می شود، لذا خانواده ها بایستی به این موضوع دقت داشته باشند. همچنین به دست اندرکاران مطبوعات، دستگاهها و رسانه های تبلیغی و تفریحی بایستی آموخت که نوجوانان را در معرض برنامه هایی با محتوای بدآموزی قرار ندهند. همانقدر که آشنایی و آگاهی دیرهنگام نسبت به خطرات مواد مخدر و پیامدهای ویرانگرش برای نوجوانان و جوانان تهدید بشمار می رود به همان میزان آشنایی زودهنگام با پدیده مواد مخدر و روش های استعمال آن خطرناک است. خانواده ها بطور خاص باید به این نکته توجه داشته باشند که نبایستی اجازه دهند فرزندانشان در معرض زمینه ها و شرایطی قرار بگیرند که موجبات آشنایی زودهنگام با مواد مخدر و روش های استعمال آن را فراهم می سازند.

مرحله دوم شک و تردید است. فرد در این مرحله به صورت نامنظم مواد مخدر مصرف می کند و البته در این مرحله میزان مصرف وی افزایش می یابد، اما در عین حال فردی که در این مرحله قرار دارد و هنوز معتاد تام نیست، با میل و کشش نسبت به مصرف مواد مخدر و افزایش روزافزون آن مقابله و در برابر وسوسه درونی خود مقاومت می کند. بایستی توجه داشت چنانچه فرد در این مرحله موفق گردد که در برابر کشش و میل به مواد مخدر به صورت قاطع مقاومت کند به مرحله بعدی یا مرحله سوم یعنی اعتیاد تام یا واقعی گذار نخواهد کرد و از افتادن به ورطه اعتیاد نجات خواهد یافت. حال برحسب کدام مکانیزم ها و به چه شیوه ای، اینکه آیا فرد خودش به تنهایی قادر است که در مرحله دوم در برابر وسوسه و کشش مورد اشاره مقاومت کند یا خیر، موضوع دیگری است که بعدا و در ادامه همین بحث به آن خواهیم پرداخت.

مرحله سوم یا نهایی، اعتیاد تام و واقعی است. در این مرحله دیگر فرد، معتاد تام بشمار می رود و دچار وابستگی شدید جسمانی و روانی به ماده مخدر مصرفی است و برای دستیابی به حالت نشئگی میزان مصرف مواد مخدر را افزایش می دهد و در صورت عدم دسترسی به آن دچار اختلالات و واکنش های شدید فیزیکی و روانی می شود.

وجوه پیچیده اعتیاد به مواد مخدر در ایران

قبل از پرداختن به این موضوع، لازم به اشاره است که سازمان ملل مسئله مواد مخدر اعم از تولید، توزیع و مصرف آن را در کنار سه معضل عمده جهانی یعنی فقر و شکاف های طبقاتی، جنگ و تولید و انباشت سلاح های کشتار جمعی و همچنین آلودگی محیط زیست از جمله مسائل حاد و جدی برشمرده است که حیات فردی و اجتماعی اعضای جامعه جهانی را در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و روانی در مقیاس بین المللی به شدت تهدید می کند.
در ایران کنونی نیز مسئله اعتیاد به مواد مخدر به مثابه یک مسئله پیچیده اجتماعی دارای وجوه متعدد و متنوع جامعه شناختی، روانشناختی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و حقوقی است. مسئله اعتیاد به مواد مخدر در ایران به عنوان یکی از مسائل پیچیده اجتماعی زمینه ساز بروز و ظهور بسیاری از آسیب ها و انحرافات اجتماعی دیگر بشمار می رود. در جامعه ایران اعتیاد به مواد مخدر با سایر آسیب های اجتماعی مثل خرید و فروش مواد مخدر، تن فروشی، خودکشی، سرقت، فرار دختران از خانه، خشونت علیه زنان و غیره درهم تنیده شده و به بسیاری از آسیب ها و انحرافات اجتماعی دیگر دامن می زند، زیرا چنانچه جامعه شناسان می گویند پدیده های اجتماعی در جوامع انسانی مثل حلقه های به هم پیوسته یک زنجیر عمل می کنند، یعنی در کنش و واکنش متقابل قرار دارند، از هم اثر می پذیرند و بر هم اثر می گذارند و در یک تعامل افزاینده یا کاهنده با همدیگر قرار دارند.

با تاکید بر این نظریه جامعه شناختی، ریشه ها و ابعاد اعتیاد به مواد مخدر در ایران با مشاهده تعامل اش با سایر مسائل و پدیده های اجتماعی قابل درک و تبیین است. بدین معنا که اعتیاد به مواد مخدر همچنان که از سایر پدیده ها اثر می پذیرد بر روی آنها اثرگذار نیز هست. در حال حاضر این رابطه دوسویه اثرپذیری و اثرگذاری، افزاینده و در همان حال مخرب و ویرانگر است. اعتیاد به مواد مخدر در ایران از یک سو جامعه را به سمت رکود و انحطاط سوق می دهد و از سوی دیگر خود آن در پیچیده ترین مسائل و پدیده های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و حقوقی ریشه دارد. علاوه بر آنچه گفته شد، وجود زمینه های رشد و گسترش مواد مخدر و قاچاق سازمانیافته آن نیز که در جامعه کنونی ایران به یک تجارت پرسود برای دست اندرکاران ذی نفوذ آن در حکومت تبدیل شده، موجب گردیده است تا اعتیاد به مواد مخدر به سطح یک مسئله بسیار پیچیده اجتماعی رشد یابد. از همین رو در حال حاضر اعتیاد به مواد مخدر در ایران به یک مسئله حاد اجتماعی و به عبارت دقیق تر به یک بحران اجتماعی تبدیل شده است. گذشته از این در فقدان یک طرح و استراتژی جامع برای مقابله با گسترش روزافزون و فاجعه بار مواد مخدر و اعتیاد، این مسئله آنچنان حاد شده است که در حال حاضر بعد از بیکاری و فقر، سومین معضل حاد و شدید اجتماعی در ایران به حساب می آید. طبق گزارش های آماری گسترش فزاینده این مسئله به حدی شدید است که ایران را به یکی از آسیب پذیرترین کشورهای جهان در مقابل اعتیاد به مواد مخدر تبدیل کرده است. بایستی دقت نمود که در ایران روزانه ششصد الی هفتصد نفر معتاد می شوند، هر ده سال یکبار آمار معتادان دو برابر افزایش می یابد و روزانه دستکم پنج تن انواع مواد مخدر در ایران به مصرف می رسد.

مسئله پیچیده، راه حل پیچیده

پیچیدگی فزاینده و بحرانی شدن مسئله اعتیاد به مواد مخدر در ایران، حل آن و راه برون رفت از این معضل اجتماعی را دشوار و پیچیده ساخته است. با توجه به درهم تنیدگی اعتیاد به مواد مخدر با بسیاری از پدیده های اجتماعی دیگر، این مسئله به یک پدیده بغرنج، پیچیده و چند لایه تبدیل شده است. هرگاه یک آسیب و یا مسئله اجتماعی، پیچیده و بغرنج شود طبعا پاسخگویی به آن هم مستلزم راه حل های پیچیده و غیر بسیط خواهد بود. بی تردید اگر برای حل مسئله مواد مخدر و اعتیاد در ایران اراده ای جمعی و سازمانیافته وجود می داشت هرگز شاهد توسل به راه حل های ساده، موقت و خشن نبودیم. برای برون رفت از وضعیت حاضر، وضعیتی که تحت آن مسئله اعتیاد به مواد مخدر به یک بحران اجتماعی تبدیل شده، نیازمند راه حل های ترکیبی در دو سطح خرد و کلان هستیم. در حال حاضر به دلیل گسترش این پدیده، راه حل های خرد به تنهایی و بدون دگرگونی های کلان چندان اثربخش نیستند. به عبارت دیگر آثار آنها محدود است زیرا مسئله اعتیاد به مواد مخدر در ایران مثل بسیاری دیگر از آسیب های اجتماعی ساختاری شده است، یعنی ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کنونی مسئله اعتیاد به مواد مخدر را باز تولید می کند، لذا برای دستیابی به راه حل این مسئله بایستی خارج از فرد معتاد و مواد مخدر به دنبال راه حل گشت. درست است که توزیع مواد مخدر و دسترسی به آن یک عامل تعیین کننده در گرایش افراد و گروههای اجتماعی به مصرف مواد مخدر می باشد اما این عامل به تنهایی مسئله را توضیح نمی دهد. در حال حاضر در جامعه ایران عوامل ساختاری در این پدیده دخیل هستند بطوری که آن را گسترش داده و ابعاد و زوایای این مسئله را بطور فاجعه باری عمق بخشیده اند. بدون تغییر ساختارها و دگرگونی های اساسی در برنامه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، نتایج کارآمد برنامه ها و تلاش ها در سطح خرد در راستای پیشگیری، درمان و بازپروری معتادان، بسیار محدود خواهد بود.

با این وصف ضمن ستایش از تلاش های انساندوستانه در انجمن جامعه شناسی ایران، انجمن علمی مددکاران اجتماعی و سازمان های مستقل مردمی که علیرغم محدودیت ها و تنگناهای فراوان از جمله فشارهای سیاسی ـ امنیتی و مضیقه شدید مالی و امکانات تلاش می کنند تا از دامنه و ابعاد فاجعه بار این مسئله بکاهند، لیکن در واقع بدون تغییر ساختارها، بدون دگرگونی های اساسی در برنامه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، برد و آثار همه این تلاش ها بسیار اندک خواهد بود. واقعیت این است که جهت دستیابی به راه حل قطعی برای مقابله با مسئله مواد مخدر و اعتیاد، علاوه بر همه الزاماتی که بدان اشاره شد، قبل از همه وجود یک اراده و عملکرد سیاسی قوی، انساندوستانه، دموکراتیک و علمی ضرروی است که صد البته در نزد رژیم سیاسی حاکم بر ایران چنین پتانسیلی موجود نیست.

آذرماه ۱۳۹۳