کدام تشکل سراسری کارگری :وابسته یا مستقل؟

تشکل سراسری مستقل  کارگری تنها با طرح پیشنهادی حیدر عمو اوغلی و اسدالله غفار زاده ممکن خواهد شد!!! ****

سالهاست که فعالین راستین  کارگری تلاش می کنند موانع سر راه جنبش کارگری را بر دارند و با اتحاد عملها و تجمع ها و مباحثات … خود حداقل در بخش فعالین کارگری تشکل سراسری ایجاد کنند، تا بتوانند از ان طریق به ایجاد شدن تشکل های پایه ی  و واقعی کارگری در محل کار و زندگی انان کمک کنند ، اما هنوز بنا به وجود موانع عدیده ای موفق نشدند.

در حال حاضر همانگونه که بسیاری از فعالین پیش بینی می کردند، شرایط و اوضاع جامعه  بخصوص وضعیت کارگران بسیار بغرنج و انفجاری شده است، در نتیجه اکنون سه بخش از فعالین کارگری در تلاش هستند که کارگران را هر چه بیشتر در جهت اهداف خود متشکل نمایند، تا در خیزش ها و اعتراضات آینده که بسیار محتمل و نزدیک است در جهت اهداف و منافع خود، کارگران را هدایت و رهبری کنند.

سه گروه فعالین مورد بحث عبارتند از :

  1. فعالین و تشکل های وابسته به سرمایه داری(داخلی) جمهوری اسلامی مانند خانه کارگر، شوراهای اسلامی کار و… که امروز ها تحت فشار اعتراضات کارگری که آتشفشانی است و هر لحظه ممکن است فوران کند، چنان با حرارت دست به اعتراض می زنند که گاهی اوقات انسان گیج می شود و با خود فکر می کند مگر همین ها نبودند؟ چند سال قبل کارگران معترض را کتک می زدند ، انقلابیون را لو می دادند ، با پلیس سیاسی همکاری کرده بسیاری را می کشتند، و بسیاری از انها جاسوس و شکنجه گر بودند و هستند ، به هر صورت تمام تلاش این گروه برای این است که جمهوری اسلامی را نجات دهند و اگر شورش یا قیامی رخ داد آن را کنترل کرده  و به ان  اجازه عبور از جمهوری اسلامی را ندهند، نیازی به توضیح زیاد در مورد انها نیست چون کارگران با پوست و استخوان خود خیانت انها را لمس کردند. راهی که این گروه پیشنهاد می کند در واقع حفظ جمهوری اسلامی و فقر و گرسنگی ، قتل و کشتار ، بیکاری و بی حقوقی مطلق  و انواع جنایت های جمهوری اسلامی است
  2. گروه دوم از فعالین وابستگان به سرمایه داری جهانی که با بهانه های آزادی، دمکراسی، حقوق بشر ، جامعه مدنی جهت فریب کارگران هستند تا از استقلال طبقاتی کارگران جلو گیری نمایند، این گروه تمام تلاشش را به کار می برد تا با استفاده از کارگران و اعتراضات انها در جهت امتیاز گیری سرمایه جهانی از جمهوری اسلامی و یا نهایتا” سرنگونی جمهوری اسلامی و بر قراری دست نشانده جدید پیش برود، در این گروه وابسته به سرمایه جهانی می خواهند با استفاده از تشکل های کارگری اعتراضات ، شورش یا قیام های احتمالی را تا حد سر نگونی جمهوری اسلامی رهبری کنند و اجازه ندهند قیام یا شورش کارگری و مردمی از سرمایه داری عبور کند، بنا براین هدف انها استفاده از کارگران تا سرنگونی جمهوری اسلامی است، و سپس سرکوب خود کارگران، همانگونه که در تونس ، مصر و اکراین دیده می شود ، سرمایه جهانی طبق تجربیاتی که کسب کرده است می داند، تشکل های کارگری و یا لایه های دیگر اگر به شکل تشکل های کف خیابان باشند پس از رژیم چنج به راحتی می توانند انها را منحل و سرکوب نمایند، اما اگر تشکل کارگری در محل کار با اهداف و مطالبات کارگری تشکیل شوند سرکوب انها بسیار سخت خواهد بود، به همین دلیل است که سرمایه جهانی تلاش می کند فعالین کارگری را به سمت تشکل های بدون کف کارخانه (یعنی تشکل های در کف حیابان) سوق بدهد، اکنون یکی از نمایندگان این گروه منصور اسانلو است، که به سخنگوی سرمایه جهانی در مورد ایران برای فریب کارگران به استخدام نهاد های ضد کارگری سرمایه همچون سولیداریته سنتر ، سیا ، رادیو آمریکا و … در آمده است، تلاش اسانلو در اولین مرحله این است که کارگران و فعالین کارگری را غیر سیاسی کند و سیاست را به اربابان خودش واگذار نماید ،منصور اسانلو در مصاحبه با برنامه جامعه مدنی صدای آمریکا مورخ ۳/۹/۱۳۹۳ در معرفی کانون مدافعان حقوق کارگر کاملا” دروغ می گوید ، البته دروغ گفتن او عمدی و برنامه ریزی شده است،و از کارگران می خواهد سیاسی نباشند، اینکه سرمایه جهانی در کانون مدافعان حقوق کارگر و کارهای او و همچنین در حرکت های آقایان علیرضا ثقفی  و محمود صالحی چه چیزی دیده اند که آنها را قبول کرده و اقدام به تبلیغ و معرفی و جذب آنها به نمایندگی اسانلو می کنند موضوعی است که خود کانون ، علیرضا ثقفی و محمود صالحی باید در موضع گیری خود روشن کنند. اما آنچه بسیار مهم است، اینکه مجری صدای امریکا می گوید، فقط کانون مدافعان حقوق کارگر می تواند تشکل سراسری تشکیل بدهد، بدون شک انها از اهداف و وضعیت تشکیل شدن این تشکل بی اطلاع نیستند، قبل از اینکه سرمایه جهانی بتواند اهداف خود را پیش ببرد، بهتر است اعضای کانون موضع گیری نمایند، و یا افرادی که در بدو تشکیل این کانون بودند ولی هر کدام به دلایلی از همراهی با آن سر باز زدند دلایل خود را برای فعالین و کارگران روشن کنند، آقای ثقفی و محمود صالحی با اعلام موضع خود در رابطه با دروغ های اسانلو و گفته های صدای امریکا می توانند، مشخص کنند، که در کدام صف و گروه قرار دارند.

راهی که اسانلو به کارگران پیشنهاد می کند تبدیل کارگران به برده های غیر سیاسی و بره واری است که سرمایه جهانی می خواهد انها را گوشت دم توپ کند، همان گونه که در حال حاضر مردم عراق ، افغانستان، سوریه ، اکراین و … را تبدیل به آوارگان بی اینده کرده است.

  1. فعالین گروه سوم خواهان استقلال طبقاتی کارگران هستند، این فعالین اعتقاد دارند، تشکل های کارگری و تشکل های فعالین کارگری باید مستقل از سرمایه داخلی و سرمایه جهانی باشند و در جهت ایجاد استقلال طبقاتی گام بر دارند، در نتیجه تلاش می کنند، در صف سومی تشکل سراسری ایجاد کنند که نه وابسته به جمهوری اسلامی و نه وابسته به سرمایه داری جهانی باشد، اگر تشکل کارگری با تکیه بر استقلال طبقاتی صف خود را مشخص کند در قیام و شورش های اتی می تواند هم از جمهوری اسلامی عبور کند و هم از سرمایه داری عبور کرده به اهداف ریز و درشت کارگری خود دست بیابد. بخشی از این گروه می خواهند کارگران را از طریق ایجاد هیات های موسس سندیکا ها، اتحادیه ها در تشکل های توده ای و پایه ای کارگری متشکل کرده و با هماهنگی هیات های موسس اقدام به ایجاد فدارسیون های سراسری کنند، که پایه های انها در محل کار و زندگی کارگران استوار شده باشد، این بخش از فعالین همچنین با تشکیل هسته ها و کمیته های مخفی در درون کارخانجات و محل زندگی کارگران می خواهند حزب انقلابی طبقه کارگر را بسازند،( من نیز اعتقاد دارم این دو سبک کاری پیشنهاد شده تنها راه ایجاد تشکل سراسری کارگری و حزب انقلابی طبقه کارگر است.)

ضمن اینکه طی پروسه فوق آگاهی های لازم به کارگران داده میشود، و کارگران را به صورت سازمانیافته برای کسب مطالباتشان آماده می نمایند، و همچنین زمانی که شورش یا قیامی اتفاق افتاد کارگران برنامه و سازماندهی لازمه را داشته باشند، تا مستقل و اگاهانه پس از، یا در حین عبور از جمهوری اسلامی بتوانند، از سرمایه داری نیز عبور کرده و با تشکیل شوراها اقدام به بر قراری حاکمیت خود کنند. این تنها راهی است که کارگران می توانند مستقل بوده و برای کسب مطالبات خود اقدام مطمئن کنند.

موضع و راهی که در رابطه با تشکل های فعالین کارگری و  روش و مسیری که می توان به تشکل سراسری و حزب انقلابی طبقه کارگر رسید عبارت است از :

تشکل های فعالین کارگری ولو اینکه دهها و هزاران کارگر عضو داشته باشند که در مجامع صنعتی یا کارخانجات مشغول کار باشند و یا نام کارگری  را با خود داشته باشند بازهم به دلیل نبود پایه های انها در کف کارخانه و عدم متمرکز بودشان در محل کار یا محل زندگی کارگران تشکل کارگری محسوب نمی شوند، متاسفانه تا به اینروز هم نتوانستند خود را به عنوان مدافع واقعی کارگران به توده های کارگر معرفی نمایند و هستند بسیاری از کارگران که آنها را می شناسند اما حاضر به قبول انها به عنوان بخشی از خود نیستند این عمده ترین ضعف تشکل های فعالین کارگری است.

این تجربه تلخ طی بیش از ده سال کسب شده است اما در تاریخ مواقعی نیز بوده که تشکل های فعالین در حرکت های کارگری تاثیر داشتند، متاسفانه بدلیل اندیشه های فرقه ای تعدادی از فعالین شناخته شده  آن مسیر ها را ادامه نداند (می توان به کمک های که از طرف تشکل های فعالین کارگری به سندیکای شرکت واحد یا سندیکای هفت تپه و… و بخصوص اتحاد عملی در روز کارگر ۱۳۸۶ شد اشاره نمود) در تجربیات جهانی از این دست می توان به تشکل های کارگری کف خیابان در اعتراضات ارژانتین که توانستند در مدت ۲ ماه سه رئیس جمهور را عوض کنند اشاره کرد، ولی می دانیم انها نیز با ان همه قدرت نتوانستند مطالبات کارگری خود را کسب کنند چون تشکل های بودند که معروف به تشکل های اعتراضات کف خیابان هستند.

در نگاه دقیق می توان گفت بدلیل وجود سرکوب شدید فعالین پیشرو جنبش کارگری در مجموع مجبور شده اند، به جای ایجاد تشکل های واقعی کارگری گرفتار میانبر شده و دست به ایجاد تشکل های دو منظوره و فعالین کارگری خارج از محیط کار بزنند ، ضمن اینکه انها تا به این روز با توجه به شرایط ایران و طبقه کارگر ایران کار های بسیاری انجام دادند، و همچنین باید تا ایجاد شدن تشکل های پایه ای کارگران آگاهانه بدون نگاه فرقه ای مورد حمایت واقع شوند، اما باید با دید اگاهانه بدانیم حتی اگر انها بسیار رشد کنند به تشکل های قدرت مند کف خیابان تبدیل خواهد شد که نمی توانند به جنبش کارگری در جهت کسب مطالباتش کمک زیادی بکنند، طی دو دهه اخیر عملا” ثابت شده است، که تشکل های کف خیابان با هر ترکیبی تنها می توانند، مورد استفاده جناح های مختلف سرمایه داری در حرکت های رژیم چنج و انقلابات مخملی واقع شوند، در نتیجه هر گز نمی توان آنها را با هر رشد کمیتی که کسب کنند به تشکل سراسری کارگری یا حتی تشکل سراسری فعالین کارگری تبدیل کرد، متاسفانه تعدادی از فعالین کارگری و روشنفکری موجود قصدشان از ایجاد تشکل سراسری از طریق خارج از محل کار(تشکل کف خیابان) و ایجاد تشکیلات مختلط (حزبی – توده ای ( تشکل دو منظوره)) به جای تشکل های توده ای و سیاسی که مکمل هم و دارای پیوند ارگانیک میان هم، هستند ، و در این میان احزاب و سازمانهای مدعی کارگری هر کدام تلاش می کنند، تشکل دو منظوره نزدیک به خود را بعنوان پایه ای از تشکل سراسری به جنبش کارگری تحمیل کنند ، چرا که توان بر قراری ارتباط ارگانیک با جامعه کارگری و توده های کارگر را ندارند، و برای حفظ تشکیلات خود تن به خواست های تشکل های دو منظوره فعالین مرتبط با خود می دهند،و از فعالین نزدیک به خود دفاع غیر اصولی ، فرقه ای می کنند، این همان تابع خود به خودی شدن است، که هر دو طرف مانع رشد و سازمانیابی طبقه کارگر هستند،

اصولی، این است که فعالین کارگری فعال در تشکل های دو منظوره به جای اقدام برای سراسری کردن خود، در حد و مسیر ایجاد هیات های موسس برای ایجاد تشکل های کارگری در کف کارخانه  و موازی با چنین عملی با پیوند دادن مستقیم  هیات های موسس فوق با یکدیگر (نه از طریق درونی خود که بخواهند کارگران و یا هیات های موسس را اول در درون خود حل کنند) ارتباط کارگری در محلهای کاری کارگران را ممکن نمایند، و همچنین از طریق به هم پیوند دادن تشکل های موجود طبقه کارگر اقدام به بستر سازی جهت ممکن شدن تشکل سراسری توده ای کارگران نمایند، و همچنین باید کارگران انقلابی، سوسیالیست و کمونیست در حد و مسیر ایجاد هسته ها و کمیته های مخفی و انقلابی در محل کار و زندگی کارگران برای ممکن شدن ایجاد حزب انقلابی طبقه کارگر اقدام کنند، اگر این دو مسیر طی نشوند نه تنها تشکل سراسری توده ای کارگران تشکیل نخواهد شد، بلکه حزب سیاسی طبقه کارگر که مکمل مورد قبول برای تشکل های توده ای کارگران است ، نیز ایجاد نخواهد گشت .

از فعالین و تشکل های فعالین کارگری می خواهم، ضمن اینکه جایگاه واقعی خود در جنبش کارگری را شناخته و دست رد به سینه خیانت کاران همچون شوراهای اسلامی کار ، خانه کارگر و … که وابسته به جمهوری اسلامی و سرمایه داخلی هستند، و همچنین دست رد به سینه فریب خوردگان و فریب دهندگان سرمایه جهانی با نمایندگی فعلی اسانلو بزنند.

از کارگران و فعالین کارگری می خواهم، بنا به در خواست رفقا حیدر عمواوغلی و اسدالله غفار زاده که حدود پنج ماه پیش طرح پیشنهادی خود را منتشر کردند، طبق پیشنهاد این رفقا با ایجاد هیات های موسس سندیکا ها ضمن تشکیل سندیکا ها و اتحادیه های کارگری و با به هم پیوند دادن انها اقدام به ایجاد فدراسیون های سراسر نمایند، همچنین از فعالین انقلابی ،  کارگران سوسیالیست و کمونیست باز هم ، پیرو در خواست رفقا حیدر عمواوغلی و اسدالله غفار زاده با تشکیل هسته ها و کمیته های مخفی و انقلابی  در درون کارخانجات و محلات کارگری اقدام به ایجاد خشت های اولیه حزب انقلابی طبقه کارگر نمایند، در این جهت رهنمود های منتشر شده است که رفقا با استفاده از اینترنت به  انها دسترسی خواهند داشت.

پیش بسوی ایجاد هیات های موسس تشکل های کارگری

پیش بسوی ایجاد تشکل های کارگری

پیش بسوی ایجاد فدراسیون های سراسری

پیش بسوی ایجاد هسته ها و کمیته های مخفی انقلابی

پیش بسوی ایجاد حزب انقلابی طبقه کارگری

محمد اشرفی

۲۷/۸/۱۳۹۳

*http://nashriye.com/?p=29

**http://nashriye.com/?p=22

***http://nashriye.com/?p=276

****http://nashriye.com/?p=109