ترمیم کسرى بودجه با “نان” مردم، هدیه دولت “تدبیر و امید” به جامعه

نان پر مصرف ترین خوراک و به اصطلاح قوت لایموت بخش کم درآمد جامعه یعنى کارگران و مردم زحمتکش، حداقل ٣٠ درصد گران شده است. تاریخأ گران شدن نان و یا کمیاب شدن آن، نشانه وخامت وضع اقتصادى و به کف دیگ خوردن توانایی حاکمیت در اداره امور اقتصادى جامعه بوده است. از این مهمتر این تعرض سرمایه داران به یکى از پایه اى ترین مایحتاج مردم، اگر با افزایش دستمزد و حقوقها پابپاى تورم و گرانى مایحتاج عمومى همراه نشده باشد، عامل مستقیم تحرک و جنب و جوش اجتماعى و در واقع دعوت کردن بخش وسیع مردم کم درآمد جامعه به دفاع از خود و در موارد بسیارى به آغاز قیام و شورش گرسنگان تبدیل شده است.

اما در جامعه تحت حاکمیت جمهورى اسلامى، بیکارى، گرانى و تمامى مصائب و مشقات ناشى از حاکمیت سرمایه دارى، معناى دیگرى دارد. اینجا به دلایل متنوعى اقتصاد هم مثل هر پدیده اجتماعى دیگر سریعا به سیاست وصل مى شود. به این معنا که رویارویی و عکس العمل سیاسى و مبارزاتى جواب طبیعى مردم به هر تعرض و تحول اقتصادى است، چرا که صرف پیدایش و موجودیت جمهورى اسلامى با جامعه و توقعات آن از هر نظر مدام در تناقض همیشگى بوده است. رویارویی و تقابل تعطیل ناپذیر جامعه که به اندازه عمر جمهورى اسلامى قدمت دارد عکس العملى است به این تناقض. براى مثال اگر بحث گران شدن نان است، تنفر و بى اعتمادى مردم در مقابل رژیم، باعث شده است که کسى به وراجیها و چرتکه انداختن هاى آخوندهاى اقتصاددان شده براى توجیه گرانى و تورم اعتنایی نکنند، بلکه افشاگرى و مقابله با هر سیاست تازه رژیم عکس العملى است که به سنت در جامعه تبدیل شده است. در اینجاست که در مقابل گران شدن نان بخصوص در شرایط فلاکتبار کنونى باید پابپاى رسوا کردن ترفندهاى رژیم و پرده برداشتن از سیاستهاى ضد مردمى آن، در فکر سازمان دادن مقاومت توده اى در مقابل این سیاست رژیم بود.

رژیم جمهورى اسلامى اگرچه رژیم تعرض دائمى به معیشت و زندگى کارگران و مردم است، اما سیاست گران کردن نان را در شرایطى به میدان آورده است که به لحاظ اقتصادى از هر زمان دیگر داغان تر است. ادعاهاى روحانى در مورد مهار تورم و یا پائین آوردن قیمت ها حتى در میان خودیهاى رژیم اسباب جوک و مسخره است. بیخود نیست که رقباى حکومتى روحانى، از او بعنوان دروغگوترین رئیس جمهور تاریخ جمهورى اسلامى نام مى برند. از وعده وعیدهاى پوشالى دوران انتخابات تا پزهاى مردمى، در واقع امر و عملا فقط سیل اعدامهاى بیشتر، زن آزارى و اسید پاشى و زندانى کردن کارگران و آزادیخواهان، جزو خدمات دولت “تدبیر و امید” قابل مشاهده است.

بحران و درهم ریختگى اقتصاد جمهورى اسلامى ربطى به این یا آن رئیس جمهور ندارد، بلکه ناشى از موجودیت متناقض این رژیم است. در شرایط حاضر که در اثر تحریمهاى غرب و کاهش قیمت نفت و بزرگتر شدن حفره کسر بودجه، کشتى اقتصاد رژیم بیشتر در گل فرو رفته است، کاربدستان رژیم به هر حربه اى براى نجات موقت رژیم خود متوسل مى شوند. مدت زیادى به امید موفقیت در مذاکرات هسته اى و کاهش تحریمها و آزاد شدن بیشتر پول نفت فروخته شده از جانب غرب، به انتظار این فرجه نشستند. اما همانطور که همگان دیدند با دست خالى و ناامید برگشتند و به سیاق و روش تمام دولتهاى ضد کارگرى براى پر کردن سوراخ کسر بودجه دولتشان، به سفره نان کارگران و مردم زحمتکش حمله ور شدند. خانواده کارگر و کارمند و پرستار و اکثر جامعه، هزینه سنگک ٨٠٠ تومانى، بربرى ٧٠٠ تومانى، لواش ٢٢٠ تومانى وغیره را از کجا باید تامین کند؟ تازه این پایان کار نیست، به همین نسبت موج افزایش قیمتها زندگى را براى اکثریت جامعه به جهنم تر از حال تبدیل مى کند.

چکار باید کرد؟ اگر رژیم این تعرض به بدیهى ترین و پر مصرف ترین خوراک کارگران و مردم زحمتکش را بدون هیچ عکس العملى سپرى کند، در قدمهاى بعدى براى تکمیل کردن بودجه ارگانهاى سرکوب و تحمیقش به سراغ گران کردن آب و برق و گاز و مالیات مایحتاج مردم خواهد رفت و به این ترتیب، انتقام شکست در مذاکرات هسته اى را از مردم، بخصوص کارگران و مردم زحمتکش مى گیرد. نباید فراموش کرد، در شرایطى که کم کم به پایان سال ٩٣ و جنگ بر سر دستمزدها نزدیک مى شویم، گران کردن حداقل ٣٠ درصدى خوراک اصلى کارگران تعرض از پیشى دولت به کارگران و در واقع کاهش دستمزدهاى هنوز افزایش نیافته طبقه کارگر ایران است. با این تعرض کار مبارزه براى افزایش دستمزد و تعیین حداقل آن دشوارتر از گذشته خواهد بود. اینها زمینه هاى مادى واقعى گرانى از جمله گران کردن نان از طرف دولت است. ربط دادن این مسئله به چرندیاتى از قبیل “هدفمند کردن یارانه ها” که در سالهاى اخیر اسم رمز آمدن گرانى در سطح جامعه بوده است، البته سیاست و توضیح دولت و جیره خوارانش براى توجیه گران کردن نان است. تازه با کمال وقاحت سر مردم منت میگذارند که مى باید سه سال قبل نان را گران مى کردند. اما نباید در دام این توطئه ها افتاد، با توضیحات دانشمندانه قدیم پاسداران وزیر و مدیر کل شده در صدا و سیما نان ارزان به سفره کسى برنمیگردد.

مردم مبارز، بخصوص طبقه کارگر ایران ٣۵ سال آزگار راه و روش مستقل خود را در دفاع از معیشت خود و خانواده هایشان تجربه کرده اند. علیرغم شقاوت و سرکوبگرى ذاتى رژیم اسلامى نمونه هاى عقب راندن رژیم و سیاستهایش کم نبوده اند. درجه همبستگى و اتحاد و بسیج توده اى است که قدرت مى آفریند. همه شواهد نشان از آن دارد که مصائب جهنم کنونى تحت سلطه رژیم اسلامى رو به وخامت است. ناهنجارى ها و مصائب اجتماعى تحت حاکمیت یک رژیم مذهبى سرکوبگر، همواره در حال تشدید و گسترش است. رشد بیکارى، اعتیاد و قاچاق مواد مخدر و تن فروشى و گرسنگى، که با هر تعرضى به معیشت مردم از قبیل گران شدن قیمت نان دامنه آن شدت مى یابد، شرایطى پیش آورده است که در آن هیچ راهى بجز مقابله و رویارویی براى مردم باقى نگذاشته است. رژیم جمهورى اسلامى در هر تعرض خود به معیشت مردم، منتظر عکس العمل آنهاست و از آن مى ترسد. رژیم اسلامى به عمق تنفر جامعه از خود واقف است. در همین رابطه است که براى به میدان آوردن سیاستهاى ضد مردمى خود بى گدار به آب نمى زند. چندین ماه است بحث گران شدن نان را به طرق مختلف پخش کرده است تا عکس العمل مردم به آن را تست کند و در شرایط مناسب عملى کند.

اعتراض به گرانى نان مثل هر تعرض دیگرى به معیشت کارگران و مردم زحمتکش مى تواند سرآغاز به میدان آمدن وسیع توده اى علیه رژیم اسلامى باشد. بشرط اینکه شیپور آن توسط صف آزادیخواه و برابرى طلب جامعه و در پیشاپیش آن طبقه کارگر در مراکز و صنایع بزرگ دمیده شود. تا جائیکه به مردم و توده کارگر و زحمتکش مربوط است، هیچوقت در برابر جمهورى اسلامى تسلیم نشده اند. اگر پیشقراولى در میدان ظاهر شود، بخش هاى مهمى از جامعه براى در آوردن نان به گروگان گرفته شان از دست جمهورى اسلامى به آن خواهند پیوست. اعتراض بى وقفه وهمیشگى بخش هاى مختلف جامعه گواه این ادعاست. اعتراض به گران شدن نان مى تواند سر آغاز موج جدیدى از رویارویی با رژیم سرمایه دارى جمهورى اسلامى باشد. *

۴ دسامبر ٢٠١۴