با گران شدن نان، خط فقر به خط بقاء نزدیک می شود

 در حالیکه کارگران و اقشار کم درآمد جامعه ایران محتاج نان شب اند، آنها ئیکه نفس شان از جای گرم در می آید، اینبار هم بساط شان را روی سفره خالی خانواده های کارگری پهن کردند و به ته مانده سفره کارگران شبیخون زدند. محمد باقر نوبخت سخنگوی دولت نماینده نئولیبرالیسم ایرانی، روز یکشنبه نهم آذر ماه و در پایان نشست هیات دولت، به نانوائی ها و استانداریها اجازه داد که قیمت نان ( اصلی ترین کالای سبد غذائی خانواده های کارگری ) را به میزان رسما” ۳۰ درصد افزایش دهند. سخنگوی دولت در حالی افزایش قیمت نان را ۳۰ درصد اعلام کرد که، قیمت های اعلام شده نان از طرف سازمان صعنت، معادن و تجارت حکایت از افزایش ۴۰ درصدی آن به نسبت قیمت های کنونی را دارد. این افزایش قیمت، سرآغاز و مقدمه آزاد سازی قیمت گذاری نان خواهد بود، بدین معنی که افزایش و تعیین قیمت نان توسط نانوائی ها دلبخواهی و آزاد می شود. در این صورت نان هم همانند بهداشت و درمان و دیگر نیازهای اولیه زندگی کارگران بیشتر از این طبقاتی می شود و برای خانواده های کارگری نان هم به کالائی لوکس تبدیل می شود. اینجاست که در جستجوی نان ارزان و بدون کیفیت در نانوائیهای ویژه فقرا باید تمام شهر را زیرپا گذاشت. با جهش قیمت نان، نرخ خط فقر بالاتر می رود و شمار هر چه بیشتری از خانواده های کارگری و اقشار کم درآمد به زیر خط بقاء سقوط خواهند کرد.

افزایش قیمت نان در حالی صورت می گیرد که بهای کالاهای اساسی مورد نیاز خانواده های کارگری در سال ۹۳ همچنان سیر صعودی را طی کرده است، بطوریکه بسیاری از مواد اساسی از سفره خانواده های کارگری رخت بربست و تنها امید سیر شدن فرزندان تکیده چهره اکثریت قریب به اتفاق شهروندان در ایران نان بود که، این امید هم با کلید تدبیر در شیبی “ملایم” بر روی معده خانواده های کارگران بسته شد.

قیمت نان همچنین در شرایطی صورت می گیرد که تورم ( افزایش عمومی قیمت ها ) در ایران  نه تنها معنای دیگری بخود گرفته بلکه، بانک مرکزی و دولت در یک تبانی پشت پرده و در حالیکه هیچ نهاد و مرکز مستقل داخلی وجود ندارد که نرخ تورم اعلام شده بانک مرکزی را مورد تردید قرار دهد، آن را به ابزاری برای کاهش قدرت خرید و حمله سالانه به دستمزد کارگران تبدیل کرده اند. طی یکسال گذشته قیمت مایحتاج عمومی مورد نیاز مردم  کارگر و زحمتکش مرتبا” در حال افزایش بوده اما دولت از کاهش نرخ تورم سخن می گوید. البته که هدف دولت و بانک مرکزی از اعلام نرخ پائین تورم  اولا” پاسخی به مخالفینی است که سیاست های خروج اقتصاد از رکود با تکیه بر استراتژی رکود غیرتورمی دولت را زیر سئوال برده اند و دوما”  اعلام کاهش نرخ توم ابزاری است برای کاهش دستمزد کارگران در آستانه تعیین دستمزد سال ۹۴ کارگران. تردیدی نیست که افزایش قیمت نان، افزایش دستمزد کارگران نانوائیها را که چندین سال است در انجماد بسر می برد، در پی نخواهد داشت، نه تنها این بلکه، اگر حرکتی  سراسری برای افزایش دستمزدها سازمان داده نشود، از افزایش دستمزد کارگران متناسب با نرخ افزایش قیمت مایحتاج عمومی کارگران و نه نرخ تقلبی تورم توسط بانک مرکزی، افزایش نخواهد یافت.

نه ارائه آمارهای جعلی از میزان بیکاری، اشتغال و نرخ تورم و نه توسل به زبان پیچیده و ترم های اقتصادی تخصصی نمی تواند این واقعیت تلخ را زیر بگیرد که استاندارد زندگی اقشار کم درآمد بویژه طبقه کارگر ایران بطرز بیسابقه ائی سقوط کرده و کارد به استخوان رسیده است. تصویر زیر تنها گوشه ای از پیامد سیاستهای دولت و نظام اسلامی حاکم بر ایران است. نان را در حالی گران می کنند که، حداقل حقوق ها مطابق تازه ترین آمارهای خط فقر ۵ مرتبه زیر خط فقر و به خط بقاء رسیده است. حقوق هائی که معمولا” پرداخت نمی شود و معوقه ائی است. بیش از ۸۰درصد کارگران دارای قراردادهای موقت، سفید امضاء و شاغل در کارگاههای کوچک مشمول قانون کار نیستند و به این اعتبار دستمزدی زیر حداقل دریافت می کنند. موسسات و مراکز تولیدی یا زیر ظرفیت کار می کنند و یا بسیاری از آنها تعطیل و منحل شده اند و بیکاری و اخراج به روندی روزانه و عادی تبدیل شده است. فارغ التحصیلان امیدی به یافتن کار ندارند و سیاست صدور نیروی کار از ایران به کشورهای دیگر با توجه به گسترده گی بحران اقتصادی با شکست روبرو شده و بعلت ناامنی شماری از کشورهای خاورمیانه شاهد موج بازگشت نیروی کار مهاجر ایران از کشورهای عراق و کردستان عراق به داخل کشور هستیم. به این فاکتورها کاهش قیمت نفت و بستن بودجه سال ۹۴ با تعیین قیمت هربشکه نفت به بهای ۷۰ دلار در حالیکه پیش بینی می شود قیمت هر بشکه نفت تا ۴۰ دلار هم سقوط کند را اضافه کنید، تحولی که به بهانه ائی در دست رژیم برای زدن بیشتر از بودجه های عمرانی و سیاستهای بنام حمایتی تبدیل خواهد شد. با این تصویر و در چنین موقعیتی افزایش بهای نان شرایط زندگی برای کارگران و مردم زحمتکش در ایران را بیش از هر زمان دیگری دشوار تر خواهد کرد و نفسی برای کشیدن باقی نمی گذارد. این واقعیت دارد که دولت و نظام افزایش قیمت نان را بر متن مانورهای نیروهای بسیج و قدرت نمائی سپاه و ارتش و رونمائی از موشک ها و پهباد ها که هدف آن ایجاد رعب و وحشت و ترساندن مردم از انقلاب و خیزش را مد نظر دارد، افزایش دادند. و این واقعیت دارد که نظام اسلامی حاکم شکست انقلابات و خیزش های کارگران و مردم زحمتکش کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا را به ابزاری علیه انقلاب و خیزش مردم در ایران تبدیل کرده است و آنها را به مرگ می گیرد تا به تب رضایت دهند، اما منطق حکم می کند که این روزهای سخت و دشوار نباید ابدی باشد. کارگران و مردم زحمتکش ایران نمی توانند بیش از این شاهد مرگ تدریجی خود و عزیزانشان باشند. دیر یا زود آتش خشم و نفرت مردم کارگر و زحمتکش و گرسنه ایران دامن سران جمهوری اسلامی را خواهد گرفت. زمینه های فوران خشم گرسنگان در ایران علیه این نظام سرپا فاسد را فراهم آوریم.