مافیای قدرت و ثروت نظام جمهوری اسلامی

مافیای قدرت و ثروت نظام جمهوری اسلامی
از بدو تاسیس نظام جمهوری اسلامی که بیش از سه دهه و نیم که از آن می گذرد هر روز ناظر و شاهد بحرانی هستیم که بر جامعه ایران و شهروندان ایرانی متحمل کرده و با آن همه ثروت و سرمایه ای که در ایران روزانه تولید و استخراج و به بازارهای جهانی صادر می شود روز به روز طبقه فقیر, فقیر تر و فاصله طبقاتی به شیوه دهشتناکی گسترش می یابد و هر روز و ماه بطور سیستماتیک بحرانی سیاسی اقتصادی و اجتماعی دامن شهروندان را در بر می گیرد .
این نظام والائی ! از روز اول بر پایه فساد و دزدی و دوروئی بنیاد نهاده شده است که در زیر لحاف دین و دیانت به نام ایرانی و بنام جامعه ایران رسوائی تمام عیاری را در سطح جهانی برای ایرانیان به ارمغان آورده است . در این سالها هیچ گاه نبوده وندیدیم چه از نظر ساختار شکنی فردی و اجتماعی , حقوق شهروندی , دخالت در زندگی آحاد جامعه , قتل و کشتار , ارعاب و ترور , اتهام بی رویه به شخاص حقیقی و حقوقی , گسترش فساد و بی بندوباری های اجتماعی ,پایمال کردن حقوق شهروندی ( اقلیتهای ملی و مذهبی و قومی), از هم پاشیدن نظام خانوادگی , بسط و گسترش مواد افیونی (نسل کشی نرم) و چه از نظر دخالت در امور کشورهای همسایه و تشکیل هلال شیعی(ایران عراق سوریه لبنان ) به منظور اهداف شوم خود ( شرارتهای قومی و مذهبی ) برای تصفیه حسابهای ایدولوژی و گسترش فضای رعب و وحشت و دست یابی به جرم و جنایت ( صدور انقلاب ) در کشورهای منطقه صدها و بلکه هزاران معضلات کم وزیاد اجتماعی و منطقه ای و فرا منطقه ای …سر خط روزنامه های جهان نباشد.
این نظام نه هر جانی و قاتل و کان مرکزیت جور و جنایت است بلکه ثروت و سرمایه جامعه چند ملیتی(ایران) را صرف قشرهای آسیب پذیر جامعه کند صرف اعمال ضد بشری ؛ ارسال تسلیحات برای بر پائی آشوب وجنگ در کشورهای همسایه و ساختن نیروگاه هسته ای برای بقای خویش و فراهم نمودن وسایل عیش و رفاه نمایندگان اعوان و انصار خود می کند و آحاد جامعه را به خاک سیاه نشانده و می نشاند که می توان خلاصه وار اشاره ای کوتاه به این یغماگری برای ثبت در تاریخ ننگین آن نمود :
در دوره هاشمی رفسنجانی محسن رفیق دوست سر تیپ پاسدار پشتوانه هیئت وموئتلفه (بازار) با آن همه اختلاسی که در نظام والائی در زمان جنگ به بار آورده بود نه هر هیچ گاه حکمی در مورد آن صادر نشد بلکه به رئیس بنیاد مستعضفان مفتخر گردید که خانه هدایت کرج با آن همه جنایت و جوری که بر سر دختران و تجاوز به آنان به بار آورد ( بعدها توسط اصلاح طلبان لو رفت) ونهایت اختلاس این پرونده با حکم قاضی محسن اژه ای با اعدام فاضل خداد کارمند بانک اولین اعدامی اقتصادی جمهوری اسلامی و چند حکم به محکومیت وی اضافه و هیچ گاه به اجرا در نیآمد به پایان می رسد و ایشان بعد از سالها زندگی در سایه در انتخابات ۸۸ , بار دیگر در رسانه ها و تلویزیون ایران برای تصویه حسابهای جناحی و گروهی به عنوان پیاده نظام از طرف بیت رهبری آفتابی می شود .
در دولت خاتمی , اصلاح طلبان برای زهر چشمی از جناح راست و تصفیه درونی برای تحقیق و تفحص از ارکان زیر نظر بیت رهبری من جمله صدا وسیما به مدیر مسئولی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی امروز , هیئتی را بر می گزیینند .این هیئت از ۲۰۰ حساب بانکی صداو سیما در سراسر کشور؛ از ۲ حساب بانکی که تحقیق می شود ۵۷۵ میلیارد تومان لو می رود و در یک نطق روزنامه نگاری که از لاریجانی سئوال می شود که قضیه این ۵۷۵ میلیاردی چی شد ؟ در جواب می گوید همه کشک است و سر انجام این پرونده هم به فراموشی سپرده می شود. ودر همین دوره و برای مقابله به مس با جناح اصلاح طلب اختلاس شهرام جزایری با میلیاردها رشوه و اختلاس از طرف جناح راست در دستور کار قرار می گیرد و بعدها این پروند همانند پرونده های پیشین سرانجامی نخواهد داشت .با سر کار آمدن محمود احمدی نژاد اختلاسهای سرسام آور ریز و کلان از سه ۳ میلیارد گرفته تا تا تصدی بر شهرداری تهران ۱۳۰ میلیاردی و اختلاس میلیاردی بابک زنجانی و رحیمی و….که نه هر هیچ اتفاقی نیافتاد بلکه قوه قضائیه از ترس اینکه پشت پرده این اختلاسها فاش نشود وبا شتاب زدگی برای خفه کردن و به گند کشیده نشدن و لو رفتن دارو دسته مافیای قدرت و ثروت هم چنان دوره های پیشین عامل دیگر نه عامر ! را اعدام و ختم این پرونده ها هم به هاله ای از ابهام اعلام می شود. این تنها نمونه های کوچکی از صدها اختلاس در پس پرده و در عین حال بر باد دادن ثروت و سامان ملتی است که هزاران معتاد بی پناه روزانه در گوشه و کنار این کشور در قبرستانها به دلیل نبودن سرنگ و امکانات بهداشتی در خرابها , مبتلا به انواع بیماریهای واگیر و کشنده و یا به عدم نبود بازپروری جامع و کامل جان می دهند و هزاران کارتون خواب و بی خانه و کاشانه شب شوم خود را به صبح می رسانند ویا دختران بی خانمان در کشورهای حاشیه خلیج فارس به خانه های امن فروخته می شوند . در سایه بی کفایتی این حاکمان دیوانه هر روز شاهد به انزوا کسیدن طبقه فقیر و محروم این جامعه هستیم که روز به روز سفرهای آنان تهی از نان می شود و از سوی دیگر روزانه هزاران تن از مواد منفجره وسلاح برای جنایت و قتل و کشتار انسانهای بی گناه و مدنی , روانه کشورهای سوریه و عراق و لبنان و فلسطین و کوزو و کشورهای آسیای میانه می کند و به جنگ های قبیله ای و قومی و مذهبی و با چراغ سبز نشاندن دول سرمایه داری دامن می زند. در واقع اگرهزینه این همه مهمات و اسلحه و ارسال آن , این اختلاسها و فساد مالیها در میان توده امروز ایران به صورت عادلانه توزیع شود به یقین شاهد هیچ نوع خانواده زیر فقر نخواهیم بود.
اصولا دزدی و ارتشاء از اجزای جدایی ناپذیر نظام سرمایه داری ست. صحت این مدعا را انتشار اخبار روزمره در ارتباط با افشای گوشه هائی از فساد و دزدی و ارتشاء دولتمردان و متنفذین طبقات حاکم در کشورهای بزرگ و کوچک سرمایه داری ثابت می کند. در ارتباط با ایران نیز تجارب تاریخی در دهه های معاصر نشان می دهند که نظام حاکم بر جامعه تحت سلطه ما یعنی نظام ضد خلقی سرمایه داری وابسته جدا از این قاعده نبوده و نیست به خصوص که این نظام به گونه ای سازمان یافته است که همواره یک دیکتاتوری عنان گسیخته که به هیچ قانون و کنترلی پای بند نیست مسئول رتق و فتق امورات آن می باشد.این واقعیت دست دولتمندان حاکم را در چپاول و دزدی کاملا باز گذاشته و آنها نیز با علم به این واقعیت از هیچ فسادی کوتاهی نمی کنند. در چنین چارچوبی برخورداری از امکانات قدرت بلامنازع دولتی (نظیر دستیابی به جاه و مقام در مناصب دولتی و وزارتخانه ها و مجلس و شهرداریها و خلاصه هر یک از ارگانهای دولتی) به دولتمردان و اعوان و انصار آنها این امکان را می دهد که با هزار حیله و نیرنگ ، جیب های گشادشان را با مکیدن شیره جان کارگران و توده های محروم و چپاول آنها و با بالا کشیدن بودجه های دولتی هر چه سریعتر پر سازند وهرگونه اعتراض به این یغما گری را نیز با قهر و زندان و سرکوب پاسخ دهند. در چارچوب حاکمیت چنین نظام ضد خلقی و وابسته ای دزدی و غارت اموال عمومی توسط دولتمردان یک امر طبیعی و غیر قابل انکار است. این واقعیت را مردم ما در زمان رژیم مزدور شاه و داستان دزدیها و چپاولگیرهای “هزار فامیل” به عینه به چشم دیده اند و تداوم آن را در ابعادی بس وسیعتر در رژیم ضد خلقی جمهوری اسلامی شاهد بوده اند. در نتیجه، تجربه زندگی آنها در جریان حکومت هر دو این رژیمها نشان داده است که دزدی و فساد جز لاینفک نظام سرمایه داری وابسته است و جز از طریق نابودی چنین نظام ضد خلقی ای امکان سازمان دادن جامعه ای نو و عاری از دزدی و فساد میسر نمی باشد.امری که تنها در بستر یک انقلاب بزرگ مردمی میسر است.
رشید علیزاده
۱۵ . ۱۱٫ ۲۰۱۴