خودکُشی واژه
واژه هم مُرده است آیا ؟
نه ،
او خود کُشته است گویا .
…
واژه هم کم آورده است آری .
او که کم یا بیش
آئینه بود یا که زبان
اینک شرمگین
و خشمگین
و ناتوان
خود بر دار کرده بار دگر
براین یکی
خوف ترین پیچ زمان.
…
ناباور است واژه هم
از قعر و گندابِ خون و
خوف و چرکِ بربرٌیت
که این چنین بی انتهاست.
او نیز به شرمندگی
از درماندگی در بیداری جان و وجدان
یا تصویر دهلیز و سردابِ جهان ،
قی کرده خون
بر سردر این یکی مَکٌاره دُکان
که پتیاره ای
این چنین بی نهایت بی حیاست .
سعید آوا..شهریور ۹۳