دشواری عشق

«دشواری عشق»

شاهد بودند
با قلب هایی در بغض شاهد بودند
و دیدند
مادری برای جنازه ای می رقصید
کدامین
کدامین کوه چنان استقامتی را بلد بود
کدامین فصل
به جنگ چنین دردی برخاست
و در سالِ غم اندودش
طلوع را به خاک نسپرد.

شاهد بودند
با قلب هایی در بغض شاهد بودند
و دیدند
عاشقی برای یار مرده اش می رقصید
کدامین
کدامین از شما
در لطافت غروبی زیبا
عشق را چنین پنداشت
و ضربان قلبش به صدای شلیک عادت کرد
کدامین از شما
بوسه و باروت را به هنگام دیدار بر زبان آورد
در شبی سخت
حلقه ی نارنجکی بر انگشت
با زیباییِ ستاره ای در فراسوی سنگر نامزد شد.

عشق سخترینِ سخترین هاست
زیباترینِ دردهاست
مادام که سرودی بر ناآرامی لبانت بنشیند
نسیمی از دورترین کرانه ی غربت تو را مشغول خویش سازد
شوقی در نگاهت بلغزد
و واژه از غلاف سکوت بگریزد.

عشق
عشق سخترینِ سخترین هاست
مادام که زیستن نیازمندِ تو باشد.

«علی رسولی_اورست»
https://www.facebook.com/ali1917
http://alirasoli.blogspot.com. /