دولت امید پناه برد به اسید

متاسفانه در هفته های اخیر ،با خشم و اندوه شاهد کثیف ترین ورذیلانه ترین جنایاتی هستیم که بصورت زنجیره ای در شهر اصفهان رخ داده وقلب من که سالها در این شهر زندگی کرده ام و هر شنونده ای چه در ایران ،چه در خارج از کشور را ازرده خاطر کرده .

از همان روز اول معلوم بود که اسید پاشی توطئه جنایتکارانه رژیم، برای ایجاد رعب و وحشت و عقب راندن جامعه است. رژیم اسلامی این جنایت را سازمان داد تا جلو تعرض زنان را به “مقدسات” اسلام بگیرد، چرا که میترسد زنان مدرن ایران، یک وجب روسری باقی مانده را که شیشه عمرش به آن گره خورده، نیز دور بیآندازند و یک رکن اساسی اسلام و جمهوری اسلامی فرو ریزد. مردم اصفهان بار دیگر نشان دادند که جمهوری اسلامی قادر نیست جامعه ایران را اسلامی کند.
تاریخ در این سی و پنج سال به مانشان داده که همواره زنان برای گرفتن حقوق انسانی خود در تلاش و مبارزه با حکومت بوده اند و با اعتراض و مقاومت خود نشان داده اند که به کمتر از رهایی کامل و بدون قید و شرط از قوانین متعفن اسلامی، رضایت نخواهند داد، قوانینی که زنان را به شهروندان بی اختیار و درجه دوم جامعه تبدیل کرده است.صلب حقوقی مانند ورود به ورزشگاهها ،حذف چندین رشتهٔ دانشگاهی وبه خصوص حجاب اجباری .
حکومت اسلامی خود به این باور رسیده که به انتهای خط خود نزدیک شده است.حکومتی که بر پایهٔ ایدیٔولوژی شیعه گری افراطی خمینی بنا نهاده شد و تمام تلاش خود را بکار گرفت تا با تبلیغات وترویجهای پوسیده و قرون وسطایی این ایدیٔولوژی را بر مردم تحمیل کند.و وقتی خود را در برابر مردم ظلم دیده ولی اگاه و هوشیار ناکام و شکست خورده می بیند ،از سر استیصال دست به سازماندهی عمل کثیف و جنایتکارانه اسید پاشی به صورت زنان میزند و بعد که با اعتراض مردم روبرو میشود، خود را به کوچه علی چپ میزند و تظاهر به بی خبری میکند و آنرا به توطئه دشمنان حکومت وصل می نماید. اعمالی از این دست سخیف و ضد انسانی را حکومت هائی انجام میدهند که به سراشیبی سقوط افتاده باشند. جمهوری اسلامی نیز خطر این جنبش را برای اسلام با پوست و گوشت احساس کرده و چون نمیتواند از پیشروی آن جلوگیری کند، به دستجات وحشی ثاراله و اوباشان جنایتکار اسید پاش و تصویب لایحه “امر به معروف و نهی از منکر” در مجلس متوسل میشود. باید راه جنایت و هر توطئه رژیم را با میدان آمدن و مبارزه متحدانه علیه جهل و خرافه و قوانین اسلامی، سد کرد.حالا زمان آن است که همه مردم، چه زن و چه مرد وارد میدان شوند و در برابر سیاست وحشت آفرینی بایستند. این ماجرا فقط مربوط به زنان جامعه نیست، مسئلۀ همۀ ماست . همه پسران، همه پدران، همه برادران و همه انسان هائی است که از فرهنگ منحط مردسالاری و سیاست های زن ستیزانۀ حاکمیت و جامعه نفرت دارند. برای درهم شکستن این فضا باید قدرت سیاسی که حافظ این شرایط غیرقابل تحمل و این فرهنگ منحط است را به زیر ضربات افشاگرانه و مقاومت مدنی مردمی گرفت. حاکمیت اکنون از مردم بشدت می ترسد و همین اقدامات وحشیانه اش، این ترس را بخوبی آشکار می سازد. همین ترس است که به آنها اجازه نخواهد داد بصورت مستقیم به مردم حمله کنند زیرا نیک می دانند که اقدامات و واکنش های تند در برابر مردم، آتش زیر خاکستری را شعله ور خواهد ساخت که توان کنترل آن را نخواهند داشت و طومارشان را درهم خواهد پیچید…