کوبانی: پیروزی، مخاطرات / گفتگوى نشریه کمونیست ماهانه با سلام زیجى

کوبانی: پیروزی، مخاطرات

پاسخ سلام زیجی به سوالی در میزگرد نشریه کمونیست ماهانه شماره ٧

 “کوبانی، تجاربها، درسها و چشم انداز آن”

کمونیست ماهانه: مقاومت قهرمانانه در کوبانی وارد چهل و پنجمین روز خود شده است.  تصویر عمومی شما از مقاومت کوبانی چیست؟ آیا این مقاومت میتواند به پیروزی برسد؟ آیا مخاطراتی  بر سر راه کوبانی به منظور به شکست کشاندن یا به بیراه بردن آن وجود دارد؟ این مخاطرات کدامند؟

سلام زیجی: تا همین لحظه، کوبانی “در منطقه محدود جغرافیایی” با مقاومت قهرمانانه، پیروزیها و دستاوردهای بسیارعظیم و بزرگی  برای خود و کل جنبش آزادی و برابری بدست آورده است. ۴۵ روز نبرد نابرابر را در مقابل  نیروی جنایتکار خلافت اسلامی(داعش)، که حمایت بی دریغ تسلیحاتی-اطلاعاتی- پزشکی  ترکیه را نیز داشته است، یک تنه و با اتکا به سازماندهی یک نبرد توده ای چنان ضربات نظامی، سیاسی و روانی مهلکی به داعش وارد کرده  که نمونه آن در هیچ جبهه ای دیگری نه در سوریه و نه در عراق سراغ نداشته و نداریم. اگر داعش تماما در عراق و سوریه هم شکست بخورد بنظر من  علل و منشا روند این شکست را باید از کوبانی شروع و جستجو کرد. سیمای منطقه وبه ویژه اوضاع دو کشور عراق و سوریه، که در پی سیاستهای جنایتکارانه آمریکا و دیگر قطبهای جهانی و دولتها و اپوزسیون ارتجاعی در ورطه سناریو سیاه خونین اسلامی، قومی، گانگستر بازی و استیصال کامل جامعه  فرو رفته است و هیچ روزنه ای از امید،  مبارزه، مقاومت و نفس مدنیت برای این جوامع باقی  نمانده است، کوبانی  یک چهره درخشان را از خود به نمایش گذاشته است، و به نوری در انتهای این تونل سیاه و به امیدی در این ویرانگری وحشیانه تبدیل شد.

اگر کوبانی و مقاومت درخشان آن نبود  فاکتور استیصال و یاس تحمیل شده به مردم  و افسار گسیختی  خونین اسلامی و قومی  شرایط به مراتب سیاه تری را به منطقه تحمیل می کرد. بازیگران اصلی و مسلح در منطقه، دولتی و غیر دولتی، اسلامی، قومی و ناسیونالیستی،  جز جنایت، آدمکشی، چپاول ثروت جامعه، ترور، خونریزی و سلب اراده از مردم هیچ نقشی دیگری نداشته و ندارند. چنانچه نبرد توده ای کوبانی علیه داعش شکل نمی گرفت، آن افق و آرمان و سیاست و بند و بست هایی که این امکان را داد تا داعش عروج کند و با سرعت برق آسا این همه شهر و منطقه را به کنترل خود در آورد، توانست “پیشمرگ” را در یک چشم به هم زدن در مناطق وسیعی فراری دهد و فاجعه شنگال را بیافرینند، و قبل از آن  موسل و بخش زیادی از مناطق و ارتش عراق را منهدم کند، امروز شاهد فجایع و پیشروی به مراتب بیشتر داعش در کل منطقه از جمله در عراق و کردستان عراق میشدیم.

بقیه بازیگران منطقه از جمله نیروهای قومی و اسلامی مسلح  که مجبور شده اند  با داعش بجنگند خود  محصول و بخشی از سناریو سیاهی هستند که داعش  کنونی مخلوق آن هست. بخشی از اهداف،  نیرو و سیاستهای پلید، و ضد انسانی غرب، دولت ترکیه – ایران -عربستان سعودی- بشار اسد و حکومت دست ساز و مرتجع شعیه و فدرالی در عراق هستند.  اما کوبانی و بقیه کانتونهایی که در کردستان سوریه ایجاد شد با هر اختلاف و تفاوتی که با آن داشته باشیم تاریخ و سرنوشتش بسیار متفاوت با بقیه از جمله با دیگرنیروهای  بورژوا ناسیونالیست کرد حاکم بر کردستان عراق و  همچنین  جریانات شیعه و سنی پوزسیون و اپوزسیون در سوریه و عراق بوده است. دقیقا به همین دلیل به  یک ظرف و پتانسل رادیکال و مبارز و مقاومت توده ای تبدیل شد و در منطقه و جهان محبوبیتش بالا رفت و به الگو و اسطوره ی مقاومت مسلحانه و توده ای و آزادیخواهی تبدیل شده است.

تا جائی که به نبرد با داعش بر میگردد همه میدانند از آنجا که این مقاومت یک مقاومت مسلحانه توده ای و متکی به خود و منفعت عمومی مردم بود ، خصلت و منشا آن به متفاوت بودن و به بی ربطی  به سناریوهای ارتجاعی حاکم در منطقه  بر میگردد. چنین روند پیشرو و آزادیخواهانه ی، مستقل از سیاست ناظر بر جریانات چون “پ.ک.ک” یا “پ.ی.د” نفس این مقاومت توده ای، نه تنها محصول سیاستهای شکست خورده “نظم نوینی” امریکا و همچنین اهداف ناظر بربازگشت و دخالت مجدد  غرب به منطقه به بهانه داعش نیست بلکه درست در نقطه تقابل آن قرار گرفته است. به نظر من  اساسا به همین دلیل نیز توانست مقاومت قهرمانانه خود را نشان دهد، و  خصلت توده ای و رادیکال خود را حفظ کند و هم  در بعد محلی و هم سراسری توانست اعتبار، محبوبیت و حمایتهای کم سابقه ای جلب نماید. در میدان نبرد مستقیم با داعش نیز به مراتب با اهداف روشن تر و اقدام شجاعانه تر، صادقانه تر و فداکارانه تر از بقیه از جمله در مقایسه با نیروی “پیشمرگ حکومت اقلیم کردستان عراق”،”ارتش آزاد” سوریه، “ارتش عراق” و”ارتش سوریه” که همه آنها محصول  و منطبق با سیاستهای ارتجاعی امریکا، ایران، عربستان، ترکیه و تحمیل سناریو سیاه جنگ ویرانگر قومی و اسلامی هستند، توانسته پوزه ارتجاع اسلامی را به زمین بمالد و مورد حمایت و احترام همگانی قرار بگیرد.

این تفاوتهای فاحش گویای وجود ماهیت و سنت و اهداف متفاوت ناظر بر نبرد کوبانی با داعش را نسبت به دیگر مدعیان مبارزه با داعش نشان داد. این تفاوت، تفاوت بین سناریوی سفید و سناریوی سیاه است که با ارتجاع و کانگستریسم اسلامی و قومی همراه با اهداف پلید سیاسی، اقتصادی دولتها و احزاب موجود از جمله در عراق و سوریه، تماما خود را متمایز کرد.  کوبانی، بر عکس آنها، با اهداف انسانی، آزادیخواهانه و بدور از نفرت قومی و اسلامی و متکی به حرمت انسانی و با منش برابری طلبانه با زن و جایگاه آن در دل این دوره  سیاه و نیروهای آن پیام و الگوی دیگری را نمایندگی کرد و به همگان نشان داد. الگو و تفاوت امروز کوبانی در تقابل با سنت ها و ارتجاع اسلامی، در یک دوره و شرایط تاریخی دیگر و بعد از سه دهه، کم و بیش در چهار چوب مقاومت و مبارزه توده ای و مسلحانه ما کمونیستهای متشکل در کومه له و حزب کمونیست قدیم دوره اواخر دهه پنجاه و دهه شصت شمسی در کردستان ایران علیه جمهوری اسلامی و دیگر جریانات اسلامی و ناسیونالیسم کرد بود. نبردهای وسیع  و  بی ابهام و چندین ساله ما علیه جمهوری اسلامی، مقاومت ٢۴ روزه سنندج، کوچ مریوان ، وارد شدن دسته های مسلح زنان به نبرد علیه حکومت اسلامی و مکتب قرانی ها و هژمونی طلبی و اعمال جنایتکارانه حزب دمکرات از جمله نمونه و سمبلهای پیشرو مبارزه توده ای و ملیتانت و قهرمانانه  جنبش ما  در آن مقطع بود، جنبشی که بجز خود به هیچ دولت و ارتجاعی متکی نبود بلکه در تقابل با آنان قرار داشت .اما هنوز هم احزاب موجود کردستان ایران با وجود بی ربطی شان به آن تاریخ و تحولات  آن دوره برای مقاصد کنونی خود  از دستاورده های آن زمان استفاده میکنند.  ریشه و جایگاه و اهمیت مبارزه امروز کوبانی و جریانات درگیر در آن نبرد با هر تفاوتی که با تاریخ کمونیستی آنزمان ما داشته باشد، از نظر سیاسی، جنبشی و آرمانی تفاوت زیادی با آن تاریخ و ما  دارند، اما از نظر ضدیتش با  ارتجاع اسلامی، اتکا  به مقاومت توده ای، نقش و موقعیت زن در مبارزه، و متصل نبودن یکجانبه و عقب افتاده به خرافه ملت پرستی، دفاع از آزادی و شرکت همگانی در اداره کردن جامعه، پرهیز از ورود به جنگ قومی-مذهبی و اعلام  این که برای انسانیت و غیره می جنگند، به آن تجربه و سنت چپ،  قهرمانانه و توده ای ما در ایران و کردستان ایران متصل است.

مقاومت، پیروزی و تاریخ کوبانی را نمی توان بدون حضور و نقش برجسته زنان و دختران مسلح و داوطلب در نبرد کوبانی مورد بررسی قرار داد. کوبانی پیروزی بدست آورده است چون در این پیروزی زنان و دختران جوان فرمانده و سازمانده این نبرد ستایش آفرین علیه داعش بوده اند. بخش مهمی از پیروزی کوبانی، هم در نبرد سنگر به سنگر و سخت علیه داعش و هم انعکاس و تاثیرات آن در جهان را مدیون حضور و نقش برجسته نیروی مقاومت و مسلحانه زنان در کوبانی است. نه تنها عامل مهمی درکسب پیروزی تا کنونی کوبانی بوده اند بلکه تاثیر مستقیم و بلاواسطه ای روی  جنبش آزادی زن از جمله در کشورهای تحت حاکمیت اسلامیون شبیه داعش در عراق، ایران، سوریه،  ترکیه، عربستان، کردستان عراق و بقیه گذاشته اند. این یک  وجهه  مهم پیروزی  کوبانی است که هیچ ربطی به ناسیونالیسم و سنت ناسیونالیستی در “مبارزه مسلحانه” و خرافه ملی گرائی و سیاست امریکائی غالب بر احزاب بورژوا اسلامی و ناسیونالیستی ندارد.

در بعد جهانی نیز جلب حمایت میلیونها زن و مردم آزادیخوا، تظاهراتهای دها هزار نفره در اقصی نقاط دنیا، جلب حمایت  صدها شخصیت و نهاد کارگری و چپ،  روی آوری و شرکت مستقیم تعداد زیادی در نبرد کوبانی و تعدادی از کمونیستها و آزادیخواهان غیر کرد زبان در آن مقاومت جان باخته اند، همه گویای اهمیت جهانی مقاومت مردم کوبانی و تفاوت آن با دیگر نقاط در جریان مقابله با خلافت اسلامی بود و گویای خصلت فرا محلی، چپگرایانه و پیشرو تر از دیگر سنتها و جریانات ناسیونالیست کرد است.  این مبارزه اهمیت بسزای  در مبارزه قهرمانانه و توده ای علیه تروریستهای آدمکش، ضد زن،  ضد آزادی و انسانیت یک حکومت اسلامی داشت. برای حقیقت جویان واضح است که جریان تروریستی “داعش” نیز پرورش یافته دست امریکا و دیگر حکومتها و احزاب هم پیمانانشان است که با تفاوت بسیاراندک همانند داعش ضد زن، ضد چپ، ضد رفاه همگانی، ضد آزادی و حامی تداوم خانه خرابی مردم و آدمکشی و دزدیدن و چپاول اموال مردم و ثروت جامعه هستند. جنگ اینها با هم جنگ خانواده بورژواها با حربه اسلام و ملت پرستی در شکل بسیار ارتجاعی و حشیانه آن است و ماهیتا یکی هستند. یکی گردن میزند و دیگری در خیابان اعتراضات را به رگبار میبندد.

میخواهم تاکید کنم، مستقل از این که آینده و سر نوشت کوبانی و مردم منطقه و نیروهای درگیر در نبرد کوبانی علیه داعش به کجا خواهد انجامید، بعدا به مخاطرات پیش روی آن اشاره خواهم کرد، تا این مقطع کوبانی به عنوان سمبل و الگوئی مثبت یک مبارزه توده ای سازمان یافته و مسلحی که به  نیرو و قدرت خود و به دستاوردهای تاکنونی اش در منطقه متکی بوده، و متفاوت با اپوزسیون ها و سنتهای دیگر در منطقه توانسته به روزنه امید و مایه افتخار بزرگی در شرایط ویرانگر و آشوب و کشتار وحشیانه تحمیل شده به مردم سوریه و عراق تبدیل گردد. همه این عوامل و دستاوردها و نبردها به معنی پیروزی بدون تردید مقاومت کوبانی بر داعش، امریکا، ترکیه، ایران، عربستان و حکومت اقلیم کردستان عراق است. این پیروزی تنها شامل  مردم کوبانی و مبارزین و مقاومت کنندگان آن نمی شود. این پیروزی برای کل جنبش آزادیخواهی در منطقه و جهان محسوب خواهد شد. این مبارزه قهرمانانه در تاریخ و  ذهن ده ها میلیون انسان  ماندگار و علیه ارتجاع جهانی و محلی  باز از این سنت استفاده خواهد شد و همین امروز می تواند به الگویی در عراق و سوریه برای مردم و علیه همه اسلامی ها و قومپرستان و دشمنان آزادی و آزادی زن و کانگسترهای آدمکش تبدیل گردد. در نتیجه با اتکا به فاکتها و توضیحات ارئه شده ،کوبانی و مقاومت آنرا پیروزمند ارزیابی میکنم.

  اماهمزبان بنا به دلایل مختلفی که نزدیک به دو هفته ی است شاهدش هستیم، روند تازه ای شروع شده است که از نظر من روند منفی و مخاطره آمیزی برای کوبانی و گسترش دادن دستاوردها و پیروزیهای آن محسوب می شوند و این نگران کننده است. لازمه دقت و هوشیاری بیشتر و استقامت و مبارزه در قامت  همان استقامت و مبارزه قهرمانه تا کنونی مردم در کوبانی از جانب همه نیروهای آزادیخواه، حمایت کنندگان توده ای تا کنونی در دنیا و به طریق اولی هوشیاری و استقامت خود “پ ی د”، ” ی پ ژ” و همه مبارزین شهر کوبانی را طلب می کند.

 تلاش هدفمندی برای مصادره پیروزیها و قهرمانی های تا کنونی کوبانی از جانب نظاره گران و آرزوکنندگان شکست مقاومت توده ای کوبانی و  پایان دادن به مقاومت توده ای یک شهر در مقابله با ارتجاع در جریان است. نباید این حقیقت که اراده انسان مبارز، مقاومت توده ای سازمان یافته و متکی شدن به مردم تشنه آزادی و رفا و امنیت میتواند بر هر ارتجاعی چیره گردد،و کوبانی سمبل و نماینده بارز تا کنونی آن در این دوره بوده است، در مقطعی که زیر فشار و ضرب ارتجاع قرار میگیرد اجازه داد قربانی آنهایی گردد که تمام ماهیت و هدفشان ممانعت از عروج چنین روند آزادیخوانه ای در جامعه است.  با بوق و کرنا و  هیاهو از هر سو  به کمک کوبانی می شتابند! ظاهر این نمایش در شرایط  بسیار سختی که کوبانی در آن بسر میبرد خوشایند و به نفع کوبانی و تقویت تسلیحاتی آنها در میدان نبرد نظامی با داعش به نظر می رسد. طبق این روایت نباید با این کمک ها و ورود  ٢٠٠ یا ٣٠٠ ارتش آزاد و پیشمرگ به کوبانی مخالفت کرد! مگر نه این است که می خواهند با داعش بجنگنند چرا باید مخالف بود؟! از این نظر  اگر چه ممکن است  از لحاظ نظامی- تسحیلاتی برای مبازرین کوبانی به وجود آید، اما واقعیت امر این است  همانطوری که عدم همکاری موزیانه قبلی آنها به کوبانی یک امر سیاسی و استراتژکی بود، تصمیم به کمک جدید آنها نیز اساسا یک هدف سیاسی و ارتجاعی در پس پرده ارسال نیرو موجود  نهفته است که قلب جایگاه تاریخی مقاومت ۴۵ روزه تا کنونی کوبانی را هدف گرفته است.  در نهایت به زیان کوبانی و چهره آزادیخواهانه و مقاومت  توده ای تاکنونی کوبانی تمام خواهد شد. آنها دنبال کج کردن مسیر مبارزه و فرمان ماشین ضد داعشی کوبانی به سوی  هماهنگی با سیاستهای ارتجاعی غرب و همپیمانشان در منطقه هستند. اگر موفق شوند کوبانی وارد دوره جدیدی از سر نوشت مبازراتی خود خواهد شد که متفاوت با نقش برجسته تا کنونی آن خواهد بود.  آنهایی که بانی عروج داعش و تحمیل جنگهای کثیف ملی و اسلامی و سناریو سیاه به مردم عراق و سوریه بوده اند، آنهایی که همه تاریخ حزبی شان و سیاسی شان ضدیت با آزادی و رفاه و امنیت و برابری انسانها بوده است ، آنهای که  با جت های جنگی و نیروی مسلحشان بیش از یک ماه موزیانه نظارگر آگاهانه محاصره، سرکوب و بستن راههای ارتباطی، انسانی و پزشکی کوبانی بودند و آنهای که دنبال شکست مقاومت همگانی در کوبانی بودند، شرم آورتر از آن هستند که امروز مدعی کمک به کوبانی و مانع “سقوط “کوبانی شوند و چنین شیادی را به مردم کوبانی و جهان بفروشند. اکنون به کوبانی کمک می کنند که آنرا به رنگ خودشان در بیاورند و خصلت رادیکال و انقلابی آن را از درون تهی کنند.

 مهمترین و نزدیکترین مخاطره همین مسئله است،  دشمنان واقعی دیروز کوبانی امروز به دوست و نجات دهنده کوبانی  تغییر چهره داده اند! این “دوستان” دروغین وقتی مقاومت قهرمانانه مردم کوبانی را دیدند، در ابتدا مداخله نکردند  تا این مقاومت متحمل ضربات و تلفات سنگین انسانی  گردد و با کمبود جدی تسلیحاتی،  پزشکی و فرسودگی مواجه شوند،  مجبور به پناه بردن به آنها شوند بعد تصمیم گرفتند که حال زمان مصادره آن مقاومت و بهره گیری در جهت منافع و سیاستهای شان و زمان بازی دیپلماسی و تحمیل خواسته های خود به آنها در ازا کمک تسلیحاتی و غیره فرا رسیده است. در نتیجه تصمیم به این گرفتند  با پیوستن خود به آن نگذارند کوبانی “سقوط ” کند.

هذیان گوئی امریکا مبنی بر اینکه “کوبانی هدف نیست” و ممکن است “سقوط ” کند، به اینکه “اخلاقا” نمیتوان نظاره گر کوبانی بود تغییر جهت پیدا میکند.  بعد از تامین منافع ترکیه و اعمال فشار بر نیروهای درگیر در کوبانی به هدف سمت سو دادن به پروژه های خود، شروع به بمباران مواضع داعش در حوالی کوبانی کردند. دولت فاشیست ترکیه نیز که متحد و تقویت کننده داعش بوده و هست، بعداز گرفتن امتیازاتی از ناتو و امریکا، از جمله سکوت در مقابل همکاری ترکیه با داعش از یکسو و از سوی دیگر تضمین وصل کردن مقاومت توده ای کوبانی و “کردهای سوریه” با جبهه ضد بشار اسد، همکاری با”ارتش آزاد” و به این منظور ارسال بخشی از نیروی”ارتش آزاد” به کوبانی، ممانعت از کمک تسلیحاتی به “پ.ک.ک”، هم جهتی بیشتر حکومت بارزانی با سیاستهای خود و بلاخره، خبری از بازگشت کوبانی و مردم کردستان به موقعیت “خودگردانی” نباشد، و مرزهای خود با کوبانی را که به هدف کمک به داعش تماما بسته بود و مانع هر نوع کمی به مردم کوبانی و خارج کردن  زخمی ها و ملحق شدن مردم به مبازرین کوبانی بود، اکنون چهره ریاکارانه کمک به کوبانی را به خود گرفته و مرزهایش را باز کرده است تا همان اهداف اولیه و جنایتکارانه خود را در شکلی دیگری علیه کوبانی دنبال کند. حکومت اقلیم و آقای بارزانی نیز به همین ترتیب و در راستای همان سیاستهای امریکا و ترکیه بعد از مرز بستن و خندق کنی ها به منظور ممانعت از ورود آورگان “کرد” سوریه و مقاومت کوبانی چهره کردایتی  حکومت اقلیم را بیش از پیش رسوا کرد، و با ارسال هیئت “تحقیق” پارلمانی به کوبانی، برگزاری نشست دهوک با صالح مسلم و توافق بر سر دخالت دادن بقیه نیروها در اداره کردستان سوریه، مشخصا حزب برادر دمکرات کردستان سوریه و کسب امتیازاتی در این جهت ودادن تضمینهای بیشتر به ترکیه ،از جمله با ارسال تعدادی به کوبانی میتوانند نفرت همگانی از جنایت ترکیه در کشتار معترضین اخیر را به فراموشی و بی خطری برای ترکیه هدایت کنند، بلاخره با دهول و زورنا ٧٠ نفری را با پرواز! و ٨٠ نفر دیگر که مجهز به سلاح سنگین هستند و با اعلام این که سلاحهای کمک گرفته غرب از جمله آلمان را هم با خود نبرده اند تا ترکیه را راضی کنند.، مسیر مرزی چند صد متری “ابراهیم خلیل” را در چند روز طی کرده اند تا به ترکیه برسند! و وارد کوبانی شوند.

بحث کمک جمهوری اسلامی به داعش هم به منظور تداوم جنگ و موجه کردن حضور خود در عراق و سوریه موجود است و از طرف دیگر تلاش میکند تا از کانال پ.ک.ک  در تقابل با ترکیه  سهم خود را از این دسیسه شرم آور و جنایتکارانه بیرون بکشد.

بدین ترتیب کل این کمک ها و اقداماتی که به منظور “کمک به کوبانی” از طرف امریکا، ترکیه، حکومت اقلیم، ایران و غیره به تحرک در آمده است چنانچه پ.ی.د، صالح مسلم، مردم قهرمان کوبانی و نیروهای آزادیخواه هوشیار نباشند ممکن است مسیر پیروزی و قهرمانانه کوبانی را به جائی ببرد که این حکومتها از روز ها و هفته های اول  با یورش داعش به کوبانی منتظر  سقوط و شکست کوبانی و مقاومت توده ای بوده اند.  کوبانی را نباید قربانی سیاستهای امریکا و نیروها مرتجع منطقه کرد. نباید گذاشت به روند و مسیر استیصال و جنگ اوباش قومی و اسلامی درگیر در جنگ با هم و یا با حکومت بشار اسد و حکومت ورشکسته ارتجاعی- فدرالی امریکا و جمهوری اسلامی تحمیل شده در عراق سوق دهند. کوبانی باید و همچنان الگو، اسطوره و روزنه امید برای مردم به دام افتاده در عراق و سوریه باشد. باید تلاش کرد استقلال، استقامت و متفاوت بودن کوبانی را با دیگر نیروهای درگیر در سناریو سوریه و عراق حفظ کرد.

کوبانی به هیچ بمباران هوای امریکا و ائتلاف،رفتن نیروی کمکی “ارتش آزاد” سوریه و پیشمرگ از کردستان عراق احتیاج نداشت و ندارد! کوبانی بارها اعلام کرد  اگر دروغ نمی گویید مرزهایتان را بر روی ما و هزارها انسان داوطلب در اقصی نقاط دنیا که خواهان نبرد با داعش و پیوستن به مقاومت مردم کوبانی هستند باز کنید! گفت ما به نیروی شما احتیاج نداریم، اگر دروغ نمی گویید فقط سلاح سنگین و کمک تسلیحاتی  برای ما بفرستید! اما این صداها از جانب همه  دولتها و نیروهای مدعی “کمک ” به کوبانی عامدانه شنیده نشد و بی پاسخ ماند. در مقابل این درخواستها اعلام شد که راههای کمک رسانی کردستان عراق به سوریه بسته شده است، باید هفتاد کیلومتر از مسیر داعش عبور کرد، ممکن نیست، هیچ امکان کمکی از راه زمینی نیست. هواپیما هم نداریم!

اما واقعیت این است که از روز اول نبرد و محاصره کوبانی توسط داعش هم از طریق زمینی و هم هوایی از هر سه مسیر کردستان عراق،  ترکیه  و سوریه امکان ارسال هر نوع کمک تسلیحاتی و حتی ارسال نیروی زمینی کمکی به کوبانی بود. ولی تمام درخواست های کمک بی جواب ماند! اما زمانی که از طریق افکارعمومی تحت فشار قرار گرفتند و با اعتراضهای خیابانی میلیونی روبرو گردیدند و  همزمان  تا مطمئن نشدن که در راستای سیاستهای خود  برای “کمک” به کوبانی امکان و زمان باج  گرفتنها و تامین منفعتهای ترکیه و امریکا و حکومت بارزانی  فرا نرسیده است،کمک  به کوبانی واقدام به ارسال کمک های نقشه مند و کنترل شده مورد نظر خود، نه مورد نیاز کوبانی را شروع نکردند.

این سوالات همواره برای افکار عمومی مطرح بود که این مدعیون مبارزه با داعش چرا  به منظور کمک به کوبانی  حتی مناطق از دست داده  شده  خود در سوریه و عراق و کردستان عراق را هنوز از دست داعش آزاد نکرده اند؟ چرا شاهد شروع تعرض و ده ها نبرد جدی با داعش در سوریه و خود عراق علیه داعش در  شرایطی که کوبانی تماما تحت فشار داعش بود نبودیم؟ چرا مانع لشکر کشی داعش به کوبانی با ایجاد جبهه های جدید نبرد و تعرض جدی از طرف حکومت اقلیم، ارتش آزاد و ارتش عراق و بقیه نبودیم؟.  چرا همه نظارگر کوبانی بودند؟ و جنگنده های بمب افکن  امریکا و ائتلاف، که اثبات شده است توان شکست داعش را ندارد و به تنها فرشته نجات و توجیه بی خاصیتی ‌همپیمانان مسلح امریکا در سوریه،عراق و کردستان عراق تبدیل شد. چرا باید کوبانی به تنهایی و با چند صد یا چند هزار انسان کلاشینکف به دست باید قابلیت و توان سازماندهی سخت ترین و طولانی ترین نبرد قهرمانانه با داعش داشته باشد  و پوزه اش را به زمین بمالد اما   صدها هزار ارتشی و پیشمرگ و مجهز به انواع سلاح این چنین، وامانده و پوچ هستند.  جز این است که جنگ واقعی و سر نوشت ساز میان آنها و داعش در جریان نیست، غیراز این است که آنها  به وجود داعش، ولو در شکل ضعیفتر برای تداوم سیاست خود و بی اراده کردن توده مردم و بند و بستهای خود و چپاول ثروت جامعه و ساکت کردن مردم معترض تحت کنترل خود نیازمبرم دارند. اما مقاومت کوبانی درست در نقطه مقابل همه این نیروها و اهدافها قرار گرفته است، به همین دلیل واقعی نیز مورد بی مهری، تحمیل فشارسنگین تروریستها، بستن مرز و عدم ارسال هیچ کمک جدی از جانب همه دولتها و نیروهای منطقه قرار گرفت.

واقعیت این است که امریکا و نیروهای “سرکش” از جمله وجود  نیرو و مبارزه و مقاومت توده ای مسلحانه و آنهم در شکل و شمایل  چپی آن را  تماما در نقطه مقابل اهداف خود در خاورمیانه و منطقه می داند. نیرویی که نمی خواهد به ابزار امریکا و بقیه تبدیل شود و  تعلقی به  روند ارتجاعی   بورژوا اسلامی – قومی و ناسیونالیستی  از نوع  طرفداران حاکمیت “دمکراسی- فدرالی” نباشد راتحویل نمیگیرد چون اهدافهای آن تامین نخواهد شد. هیئت حاکمه امریکا و انگلیس، فرانسه ، ترکیه ، عربستان و ایران برای پیشبرد سیاستهای خود به نیروهایی نیاز دارند که کمک میکنند  سیاست و اهداف و منافع اقتصادی آنها را تامین و حراست کنند، آنها کانگستر و مزدور می خواهند نه احزاب و جنبشهای سیاسی ونه جامعه آزاد و سکولار مستقل و متکی به خود .آنها جریاناتی را میخواهند که تمام هزینه جنگ و بمب افکن هایشان را بدون مقاومت از راه چاهای نفت و ثروت باد آورده آن منطقه تامین و باز پس بگیرند. آنچه که امروز در خاورمیانه می بینیم ، جنگها و جنایتهای دینی و قومی ، وجود حاکمیتهای مستبد و سرکوبگر تاریخا  محصول  دخالت وسیاستهای  قدرتهای امپریالیستی و نوچه های آنها در منطقه بوده است. این جوامع همواره با جنگ و ویرانی و عدم پیشرفت، باز تولید آگاهانه خرافات مذهبی ،ناسیونالیستی دست و پنچه نرم میکند و قربانی شده است. مقاومت و نبرد این دوره کوبانی خلاف این روند است به همین دلیل در صدد شکست  و تغییر مسیرآن هستند.  از اینرو اکنون خطر به بیراه بردن آن در پی ورود و دخالت مستقیم ترکیه و ارتش آزاد و اقلیم کردستان به کوبانی  با  سرکردگی امریکا بیش از پیش شده است.

 همچنانکه  اشاره کردم کوبانی تا این مقطع پیروزیهای بزرگی بدست آورده است. امیدوارم این پیروزیها در چهارچوب همان اهداف و سنت توده ای و مبارزاتی  مستقل، متکی به خود با آزادی کامل کوبانی و شکست داعش در منطقه به سرانجام خود برسد. در این حالت بی تردید کوبانی بیش از پیش رابطه اش با جهان طرفدار آزادی و برابری و جهان مبارزه با  تروریسم،  جهان متمدن متنفر از قلدری امریکا، جهان منزجر از ارتجاع اسلامی و جهانی که  کوچکترین نسیم آزادیخواهانه و انسانیت را در چپ و کمونیسم تداعی میکنند، به مراتب مستحکمتر و دستاوردی بسیار عظیم تر به ارمغان خواهد آورد.

اما اگر احزاب ناسیونال-چپ مناطق کردنشین سوریه و مقاومت کوبانی سرنوشت خود را به تصمیمات زندان ایمرالی گره بزنند، اگر به خواسته ها و فشارهای امریکا و ترکیه برای پیوستن به ارتش آزاد و جبه ضد بشار اسد تن بدهند و اجازه دهند الگو و سیاست های ناظر بر اقلیم کردستان برسیستم اداره جامعه و حاکمیت توده ای کانتونها  غلبه پیدا کند و بلاخره اگر اجازه داده شود جمهوری جنایتکار اسلامی همانگونه که تماما در عراق و کردستان عراق دخالت دارند  و “صاحب خانه” هستند  و اگر در سرنوشت کوبانی و مناطق کرد نشین سوریه نیز دخالت داشته باشند ، سر انجام کوبانی و همه مناطق کرد زبان سوریه به مسیری در نقطه مقابل تاریخ قهرمانانه تاکنونی خود هدایت خواهد شد، من امیدوارم چنین نباشد! اما صد درصد مطمئن نیستم که چنین نخواهد شد، این مخاطرات واقعی وجدی است.  رفع آن به عهده همه ما وجهان متمدنی است که در این  ۴٠-۵٠ روز صدای کوبانی و جزئی از نبرد قهرمانانه کوبانی علیه خلافت جنایتکار اسلامی، امریکا، ترکیه و دیگر دشمنان مقاومت توده ای بودیم.

  زنده باد کوبانی!

گرامی باد یاد همه جانباختگان نبرد  کوبانی علیه وحوش اسلامی،”داعش”!

منبع:  شماره هفتم نشریه کمونیست ماهیانه ٣١ اکتبر ٢٠١۴

http://www.hekmatist.org/