جدال همه جانبه بین اپوزیسیون و دولت حاکم بر ایران و عدم پیدا شدن راه حل یا برون رفت برای آن، خیلی از مسایل مهم و کلیدی را تحت الشعاع خود قرار داده و در واقع باعث شده که بسیاری از پدیده ها و حتی ناهنجارهایی که دارند بی سر و صدا در بین ما رشد می کنند را نادیده گرفته یا برایشان اهمیت قائل نشویم. یکی از این معضلات که تا حدی زیادی در خارج کشور و بدرجاتی نیز در داخل ایران، گریبانگیر مردم و جامعه مان شده است، خطر اپیدمی سندروم کریستیانیسم بوده که اگر بخواهم بطور ملخص آن را در قالب چند جمله بیان نمایم، باید بگویم که همه چیز از بصدا در آمدن زنگ درب منزل شروع می شود، یعنی ایرانی خسته و رنجور خارج کشور که اکثرا خانواده هایشان هم متلاشی شده و در دریای تنهایی و بیکاری غرق شده اند، به یکباره در را بر روی چند میهمان ناخوانده و ناشناس باز نموده تا وارد منزلش گشته و به خیال خودش، لحظاتی را با آنها دمخور و هم پیاله گردد ! غافل از اینکه تازه واردین کسی نیستند بغیر از کثیف ترین نوع مسیونرهای فرقه های رنگارنگ مسیحی – صهیونیست که کاملا آگاهانه و در راستای سیاست های حقیر کشورهای استعمارگر و رژیمهای پلیسی – کنترلگر غربی، به خانه های افراد خارجی بخصوص ایرانیان وارد شده و سعی می کنند لاطائلات خویش را با ملغمه ای از وعده وعیدهای سر خرمی به مخ قربانی تزریق نموده و او را با خودشان بسوی ناکجا آبادهای ظاهرا رنگارنگ بکشانند. در واقع کمتر ایرانی خارج کشور نشینی بوده که حداقل چندین بار، سر و کله این پیام آوران نفرت و تباهی را ندیده و بعضا از دست مزاحمت های پی در پی آنها، مجبور به اتخاذ راه حل های شخصی از جمله باز نکردن درب منزل، پنهان شدن و یا پرت کردن آگهی و تبلیغات آنها به درون سطل آشغال و غیره نشده باشد. خب، الان سؤال اینست : چرا یکسری افراد مجهول الهویه و معدوم الحال سعی دارند ما را به خیال خودشان، با حقیقت و آنهم بطور کاملا مجانی آشنا نموده در حالیکه حتی نمی توان در کل جهان غرب و درون واقعیت آن ( چه رسد به حقیقت) یک عدد نان را رایگان گیر آورد ؟ آیا اینها واقعا سوراخ دعا را پیدا نموده و همین مانده که ما هم بهمراه شان وارد شهر فرنگ شده تا از مناظر بدیع و تصاویر زیبایش بهرمند گردیم ؟ آیا واقعا نیم کاسه ای زیر این کاسه فریبنده نخوابیده است ؟ آیا مطمئن هستیم که مسیحی – صهیونیست کردن ما کبوترهای دو بوم شده، بخشی از جنگ نرم رژیم های غربی علیه کشورمان نبوده و در آینده نیز، افراد مبتلا شده را به گوشت دم توپ ناتو و در حمله نظامی – احتمالی به ایران تبدیل نمی کنند ؟ آیا این درست است که ایرانیانی که خود را قربانیان فراری از دست دولت مذهبی حاکم بر ایران و نجات یافتگان از دست آن می نامند، در اینجا و غیاب آن دولت، سرشان را در آخور کلیسا و کنیسه فرو برده و همچنان نیز بر طبل قربانی بودن خود بکوبند در حالیکه خوب می دانند، در اینجا اجباری برای تغییر دین در کار نبوده و اگر بنابر هر دلیلی، تغییر کیش بدهند، موقعیت شان از قربانی سابق به بازنده فعلی تغییر شیفت یافته و تفاوت بین قربانی و بازنده، از زمین تا آسمان می باشد ؟ جواب این سؤالات و ده ها مسئله دیگر را می توان با نگاه کردن و اندیشیدن در فیلم مستند کمپ مسیح پیدا نمود. مستندی که بطور کاملا واضح نشان می دهد که فرقه اوانجلیست ها یا همان مسیحیان تبشیری – صهیونیست، چگونه دارند ارتش مذهبی خود را برای شروع جنگ و نفرت علیه کل جهان غیرِ غرب شروع نموده تا به آرمگدون یا جنگ آخر الزمان که معنای مادی و عینی آن چیزی غیر از حکومت برده داری گروهک بیلدربرگ – رویچیلدها بر کل جهان نمی باشد، برسند. در پایین دو نوشته مجزا را که از دنیای مجازی کپی نموده ام، با یکسری تغییرات برایتان می گذارم تا بیشتر به کنه مسایل وارد شده و دروازه ای دیگر از آگاهی را بر ذهن و روح مان باز نماییم.
اردوگاه یا کمپ مسیح (Jesus Camp) ساخته هایدی اوینگ و راشل گریدی مستندی صریح، بیواسطه و تکاندهنده در باره تبلیغ تفکر اوانجلیستی در میان کودکان آمریکایی است. تفکری که بنیادش بر آموزه های صهیونیستی قرار داشته و پیروانش به آخرالزمانی مبتنی بر نبرد آرماگدون و در راستای برپایی مملکت اسرائیل و ارض موعود ( از نیل تا فرات) معتقدند تا مسیح موعودشان که به غیر از مسیح معروف می باشد، پس از آن جنگ مهیب و ویران کننده که به قول خودشان طی آن کره زمین تقریبا نابود شده و دو سوم اهالی آن به جز یهودیان و اوانجلیستها از بین خواهند رفت نزول اجلال فرموده و یهودیان باقی مانده که به وی میگروند را نجات بخشد!
کمپ تابستانی بچهها روی آتش در کنار دریاچه شیطان در داکوتای شمالی آمریکا، کمپی است که زن واعظ اوانجلیستی به نام بکی فیشر آن را تاسیس کرده و کودکان را از ۶ سالگی به آنجا می آورد و با آموزشهای شبانهروزی میخواهد آنها را به سربازانی برای نبرد آرماگدون تبدیل کند. گفتنی است که در فرهنگ سیاسی امروز، اوانجلیستها به صهیونیست های مسیحی نیز معروف هستند.
هایدی اوینگ و راشل گریدی، سه کودک به نام های لوی، ریچل و توری را انتخاب کرده و با دنبال کردن آنها بهطور موازی، تماشاگر را با فضای کمپ، ایدههای سیاسی و مذهبی خانم فیشر و سیستم آموزش مذهبی او و مکانیسم تلقین و شستشوی مغزی کودکان در این کمپ آشنا میسازد. این کودکان ظاهرا بطور داوطلبانه و با رضایت والدینشان در این اردوگاه شرکت کرده و تحت تعالیم اوانجلیستی قرار میگیرند.
در فیلم مشاهده می کنیم، خانم فیشر به بچهها میگوید که وظیفه شان است، جهان را به مسیح موعود بازگردانند و کلید این کار در دست آنهاست. او مأموریت خود را مبارزه معنوی میخواند و تلاش میکند کودکان را از نظر فیزیکی و ذهنی بیاختیار کرده و تحت کنترل تام خود در آورد و به این ترتیب آنها را آماده پذیرش ایدههای صهیونیستی خود کند.
هدف وی از ایجاد این کمپ، تنها هدایت کودکان در مسیر مذهب نیست؛ بلکه او میخواهد از آنها سربازانی برای آینده بسازد، سربازانی برای امثال جورج بوش که بکی فیشر درباره اش میگوید: خداوند او را برای نجات دنیا و بازگرداندن آن به دست مسیح فرستاده است.
کاملاً روشن است که خانم فیشر اهداف نئو کنسرواتیو های حاکم بر آمریکا را دنبال میکند که هرگز طرح و نقشه های جنگ افروزانه خود را برای حمایت از بقای رژیم صهیونیستی و پیشرفت صهیونیسم در دنیا پنهان نکرده اند. از یاد نمی بریم که همین جناب جورج بوش در اوایل حاکمیتش بر کاخ سفید، آریل شارون (نخست وزیر پیشین اسرائیل و قصاب کشتارهای دسته جمعی فلسطینیان) را پدر روحانی خویش خواند !!
خانم بکی فیشر در صحبت هایش، گرایش خود به ایدههای جورج بوش را انکار نمیکند و آشکارا آن را در سخنانش تبلیغ میکند. او با لحنی پرشور و هیجان انگیز حرف میزند تا بتواند کودکان خردسال را تحت تأثیر قرار داده و جذب ایده های سیاسی خود سازد. او از جنگ فرهنگی حرف میزند و کودکان را از نفوذ شیطان بر حذر میدارد.
بکی فیشر از روشهای سمبلیک و ابزارهای ساده مثل بادکنک و عروسک برای مادیت بخشیدن به مفاهیم خیر و شر استفاده میکند. بچهها با چکش، فنجانهایی را که نام شیطان روی آنها نوشته شده، میشکنند و نام مسیح را فریاد میزنند. آنها با شنیدن حرفهای تهییجکننده بکی فیشر، از خود بیخود شده، در خلسه های کاذب فرو رفته، دستها را به سمت آسمان دراز کرده و به نحو هیستریکی ضجه میزنند و دوربین همه جا با آنها و در کنار آنها است، بدون اینکه لحظهای توجه آنها را به خود جلب کند یا مزاحم آنها باشد.
اردوگاه مسیح، مستندی بدون شرح است. هیچ تفسیر و توضیحی در کار نیست. فیلمسازان مطلقاً خود را نشان نمیدهند و حضور خود را به رخ نمیکشند یا نسبت به حرفهایی که در فیلم زده میشود، موضعگیری نمیکنند. به جای آن سعی دارند هر چه قدر که میتوانند خود را به بکی فیشر، کودکان و والدین آنها نزدیک ساخته و تأثیر هولناک حرفهای فیشر و یاران او در کمپ را، روی کودکان معصوم و بیگناه به نمایش گذارند.
اما از سوی دیگر برای به چالش کشیدن سخنان بکی فیشر و کمپ او، از مجری یک ایستگاه رادیویی محلی به نام حلقه آتش که ایدههای مسیحی صلحطلبانهای را تبلیغ کرده و از سیاستهای جنگطلبانه بوش انتقاد میکند، استفاده میکنند. مایک پاپانتونیو، مجری رادیو با ترس از قدرت گرفتن دستههای بنیادگرای اوانجلیست حرف میزند و بر این باور است که آنها قصد دارند از طریق کاخ سفید، کنگره آمریکا و ارتش و متحدان اروپایی خود، دنیا را به جنگ و آشوب بکشانند.
در آغاز فیلم اردوگاه مسیح، دوربین از بزرگراهی میگذرد که تابلوی «خدا آمریکا را حفظ کند» در آن کاملاً توجه تماشاگر را جلب میکند و صدای مایک پاپانتونیو بر روی این تصویر شنیده میشود که میگوید در واقع این مذهب صهیونیست های مسیحی است که این کشور را هدایت میکند و حاکمان ادعا دارند که همه آنچه که انجام میدهند، بنام خدا و برای خداست !.
او میگوید که به مردم آمریکا میگویند که جورج بوش، مرد مقدس و برگزیده خداوند است و آمده است تا جامعه مسیحی را نه تنها در آمریکا، بلکه در تمام جهان ایجاد کند.
حرفهای پاپانتونیو که بعنوان آنتیتزی در برابر حرفهای بکی فیشر و یاران او در کمپ مسیح مطرح میشود، نشان میدهد که جامعه آمریکا علیرغم تنوع فکری و سیاسی در حوزه عمومی، به شدت دچار ترس است. ترس در هر دو طرف این طیف دیده میشود و مهمترین انگیزه آنها برای عمل سیاسی و احتمالاً نظامی است.
هایدی اوینگ و راشل گریدی پرسشهای زیادی را در فیلم مطرح میکنند؛ از جمله اینکه در چه مرحلهای و چگونه آموزش های اوانجلیستی میتواند به نوعی شستشوی مغزی تبدیل شود.
فیشر رو به دوربین میگوید: ما نباید درمقابل جنبشی که در جهان اسلام بوجود آمده، ساکت بمانیم. او در تمام موعظههای خود از دشمن حرف میزند، اما صراحتاً نمیگوید منظور او از دشمن کیست. اگر چه با ارجاعاتی که به اعمال و رفتار مسلمانان میدهد، چندان سخت نیست که بفهمیم منظور او از دشمن چه کسانیاند.
لوی، نوجوانی ۱۲ ساله است که مانند کشیشها حرف میزند و قصد دارد در آینده کشیش شود. او در یکی از وعظ های خود در کمپ میگوید که نسل او، نسلی است که میتواند مسیح را بازگرداند.
توری نیز دختر ۹ ساله یک افسر آمریکایی است که موسیقی مورد علاقه او هویمتال و راک اند رول مسیحی است. در صحنهای از فیلم یکی از خدمتگزاران اردوگاه، شمایل مقوایی گُنده ای از جورج بوش را در مقابل بچهها قرار میدهد و از آنها میخواهد او را دعا کنند. بچهها نیز دستهایشان را به سمت بوش دراز کرده و برای او دعا میخوانند؛ حرکتی که بیشتر به پرستش شبیه است تا دعا.
در فیلم گفته می شود، این کودکان، ارتش مسیحی جمهوریخواهان هستند و باید برای نجات آمریکا از شر دشمن و نیروهای ضدمسیح آماده شوند. واعظان کمپ مسیح در سخنان خود آشکارا از تجهیز نظامی این ارتش ایدئولوژیک صهیونیستی در قدم بعدی سخن می رانند.
نمایش فیلم کمپ مسیح اگر چه باعث شد این مدرسه بهطور موقت تعطیل شود؛ اما چند ماه بعد، بکی فیشر در سایت رسمی کمپ اعلام کرد که کار آن ادامه دارد.
فیلم خانم اوینگ و خانم گریدی هشداری به موقع در باره خطر سوءاستفاده از مذهب از کودکان و برای اهداف سیاسی و ایدئولوژیک در جامعه مدرن آمریکاست. در صحنهای از فیلم، مادر یکی از کودکان میگوید که از نظر او مردم دو دستهاند. آنها که مسیح را دوست دارند و آنها که مخالف مسیحاند.(عین سخنان جورج بوش که گفت هرکه با ما نیست، علیه ماست!!!) همین تلقی سادهانگارانه و دوالیستی است که به رفتارهای فاشیستی، مستبدانه و غیر دمکراتیک در جهان منجر شده و خاورمیانه را به جنگی پایان ناپذیر کشانده است.
در صحنه دیگری از فیلم، لوی به همراه والدینش برای شرکت در مجلس وعظ تد هاگارت از رهبران اوانجلیست و نماینده ۳۰ میلیون آمریکایی اوانجلیست (فیلم میگوید که او کسی است که روزهای پنجشنبه هر هفته با جورج بوش حرف میزند) به کلیسایی در منطقه کلرادو میرود. تد هاگارت در موعظهاش میگوید که ما حق نداریم درباره گفتههای انجیل بحث کنیم، وقتی که انجیل با همجنسگرایی مخالفت نموده، ما نیز با آن مخالف بوده و لازم نیست در مورد آن و با بحث کردن، بخودمان تردید راه دهیم.
تد هاگارت تنها کسی بود که به کارگردانهای این فیلم به خاطر ارائه تصویری تحریفشده و نادرست از او و اوانجلیستهای مؤمن اعتراض کرد و گفت این فیلم تصویری شیطانی از آنها نشان داده است و روش مستندسازی آنها همانند روش مایکل مور، تحریفآمیز است. وی گفت که کار دوربین در این فیلم بسیار شبیه کار دوربین در پروژه جادوگر بلر است !
دو ماه بعد از نمایش این فیلم، تد هاگارت به جرم اعمال رسواییآمیزی چون نگهداری موادمخدر و ارتکاب به فحشای همجنسگرایانه از سمت خود برکنار شد.
در پایان فیلم، فیلمسازان موفق میشوند بین مایک پاپانتونیو گوینده رادیوی محلی و بکی فیشر ارتباط تلفنی برقرار کنند. مایک از او میپرسد: چرا بچهها ؟ چرا آنها ارتش جدید خداوندهستند ؟ و بکی در پاسخ میگوید: تو میتوانی این کار را شستشوی مغزی بنامی ولی من میخواهم بچهها را مسیحیهای مسئول بار بیاورم.
کمپ مسیح نشان میدهد که علیرغم ادعای جدایی مذهب و سیاست در قانون اساسی آمریکا و سکولاریسم کذایی یانکی ها، چگونه صهیونیست های مسیحی سعی دارند تحت لوای مذهب، برای موجودیت اسرائیل در نظام سیاسی این کشور، مشروعیت ارائه کنند حمایت بی چون و چرای آمریکا از رژیم صهیونیستی و اهداف نژادپرستانه آن را تکلیفی دینی قلمداد نموده و برای به راه انداختن جنگ های ویرانگر آینده، توجیه ایدئولوژیک بتراشند. ایده ئولوژی ای که در دوران کنونی و باتوجه به بن بست فلسفی حاکم شده بر جامعه بشری و بنجل از آب در آمدن فرضیه هایی مثل داروینیسم و تکامل و همچنین ازدیاد و گسترش وحشتناک فقر، بیکاری، شکاف های طبقاتی، اعتیاد، فحشا، رباتیسم انسانی و از خودبیگانگی اش، حرفهای زیادی برای گفتن پیدا نموده و تزریق میلیاردها پول به دامان آن، نقش یک کاتالیزور تسریع کننده را برای اپیدمیک شدن آن فراهم نموده است.
اوانجلیست (صهیونیزم مسیحی)
اوانجلیست ها معتقد به بازگشت مسیح بوده و به قدری زمان ظهور او را نزدیک می دانند که خود را برای نبرد آرماگدون آماده می کنند. آنها فرزندانشان را به مؤسسات مذهبی از جمله (کمپ مسیح) می فرستند تا در این مراکز از نظر روحی، فرهنگی و نظامی آموزش دیده و برای کمک به ظهور مسیح آماده شوند، زیرا معتقدند که مسیح در زمان فرزندان آن ها باز می گردد. یکی از اهداف اوانجلیست ها، مسلمانان بعنوان دشمن اصلی آن ها بوده و در واقع برای کشتن آنها آموزش می بینند. آنها معتقدند بوش از اولیای خدا بوده و با حمله به عراق، زمینه را برای ظهور مسیح آماده کرده است. نکته ی مهم این که ۲۵ درصد آمریکایی ها یعنی چیزی حدود ۸۰ میلیون نفر، اوانجلیست هستند و معتقدند که مسیح در اوایل هزاره سوم باز خواهد گشت !.
صهیونیسم همیشه مترادف یهودیت نیست، بلکه صهیونیسم به تفکری اطلاق می شود که اعتقاد دارد، ظهور مسیح بسیار نزدیک است و باید در جهت آن تلاش کرد.البته مسیحیان صهیونیست معتقدند که مسیح به زمین باز خواهد گشت، اما یهودیان صهیونیست معتقدند که مسیح موعود در تورات، همان مسیحی است که در آخرالزمان باز می گردد و مسیحی که دو هزار سال قبل بدنیا آمد،پیامبر دروغین بود. صرف نظر از مطلب فوق در اکثر موارد هر دو گروه صهیونیست، اعتقادات واحدی دارند، از جمله این باورها، اعتقاد به تشکیل دولت یهودی در بیت المقدس، تخریب مسجدالاقصی و احداث معبد سوم سلیمان بجای آن و تشکیل دولت یهودی از نیل تا فرات می باشد. بنابر اعتقاد آنان، بعد از انجام اعمال فوق، مسیح به زمین باز می گردد و در جنگ نهایی آرماگدون به کمک مسیحیان و یهودیان صهیونیسم بقیه ملل جهان را از بین برده و پادشاهی هزار ساله مسیح آغاز می گردد و یهودیان صهیونیسم نیز مسیحی می گردند. این مساله بعنوان راهبرد سیاسی کشورهای با حاکمیت صهیونیسم (اسراییل، آمریکا و تاحدی انگلستان) قرار گرفته و البته مطلبی است که برای عموم مردم این کشورها جنبه اعتقادی داشته، اما برای سردمداران کشورهای مذکور به عنوان دستاویزی برای پیشبرد مقاصد شوم و شیطانی به کار رفته است. هر چند صحت این اعتقادات هم قویا مطرود است.
تبلیغات دینی و سیاسی ایوانجلیستهای جنگ طلب در ایالات متحده آمریکا
تحول و پیشرفت سریع تکنولوژی ارتباطات در دگرگونی زندگی اجتماعی جوامعِ قرن بیستم نقش بسزایی داشته است و در این راستا، رادیو و تلویزیون بیشترین نقش را ایفا نمودهاند. در آمریکا، از آغاز پخش برنامههای رادیویی، اجرای برنامههای دینی جزء لاینفک فرهنگ این کشور گردید. بعد از توسعه تلویزیون در این کشور در دهه ۱۹۶۰، مبلّغان مسیحی به رادیو و تلویزیون روی آورده و هم اکنون بیش از صد برنامه دینی مسیحی را به شکل سندیکا در این کشور پخش میکنند و جامعه آمریکا را از این جهت بینیاز کردهاند. در دهه ۱۹۸۰با توسعه ایستگاههای یو.اچ.اف و ماهواره آنها توانستند برنامههای تبلیغی مسیحی را از رادیو و تلویزیون در مناطق مختلف جهان پخش نمایند، بن آرمسترانگ، سرکرده انجمن ملی سخن پراکنی دینی اظهار میدارد: تلویزیون وسیلهای اعجاز آمیز از جانب خداست که با آن باید انجیل را در سراسر جهان تبلیغ نمود.
تلیوانجیلیست (مبلّغ انجیل از تلویزیون)
به مبلّغان انجیل اوانجلیست میگویند. قبل از جنگ جهانی دوم، اوانجلیستها بعنوان بنیادگرا معروف بودند، لکن بعد از جنگ، آنها خود را بعنوان اوانجلیست معرفی کردند. شعار آنها بازگشت به انجیل و تغییر جامعه با تحول فرهنگی است، تا از این راه در آمریکا حکومتی بر مبنای بنیادهای انجیل به وجود آورند. آن دسته از اوانجلیستها را که از راه تلویزیون برنامههای تبلیغی پخش میکنند، تلی وانجلیست مینامند.
آنها در اوایل قرن بیستم اصول مسیحیت را با عنوان، بنیادها تبیین نموده و تا سال ۱۹۱۵، دوره دوازده جلدی را در آمریکا منتشر کردند و به سبب همین مواضع برای اولین بار اصطلاحِ بنیادگرا بر آنها اطلاق گردید.
از جانب بنیادگرایان مسیحی در آمریکا در سال ۱۹۱۹، مؤسسهای با عنوان، انجمن جهانی بنیادهای مسیحی تأسیس گردید که ویلیام بل ریلی بنیانگذار آن بود. بعداز جنگ جهانی دوم آنها خود را بعنوان مبلّغان انجیل (اوانجلیست) معرفی کرده و مؤسسهای بنامِ اعضای جهانی اوانجیلی را در سال ۱۹۵۱ بوجود آوردند و خود را بجای بنیادگرایان، بعنوان محافظهکاران مسیحی معرفی کردند.
آنها با جدیت درباره عملی نمودن خواستههای مسیح و تحقق پیش گوییهای انجیل تبلیغ نموده و اعلام میدارند: ظهور دوباره مسیح بسیار نزدیک است و مسیحیان برای این منظور وظیفه دارند انجیل را در سراسر جهان تبلیغ نمایند. از اینرو، اوانجلیستها علاوه بر راه اندازی تعدادی ایستگاه رادیویی برای تبلیغات دینی در آمریکا، اولین ایستگاه رادیویی برای پخش برنامههای دینی در سطح جهان را در شهر کیوتو، اکوادور در روز ۲۵ دسامبر ۱۹۳۱ با عنوانِ منادی دعای خیر عیسی مسیح افتتاح نمودند و این ایستگاه رادیویی تا سال ۱۹۸۵ برنامههای خود را برای ۲۲ کشور آمریکایی لاتین و کارائیب پخش میکرد.
تا سال ۱۹۳۲، بیش از ۴۰۰ برنامه دینی از ۸۰ ایستگاه رادیویی پخش میگردید، که در سال ۱۹۳۹ شمار آنها به ۱۵۲ ایستگاه و در سال ۱۹۴۲ به ۴۵۶ ایستگاه رسید. کلیه ایستگاههای رادیویی که برنامههای دینی را در آمریکا تا این سال پخش میکردند، بزرگترین شبکه رادیویی در این کشور شدند. در سال ۱۹۵۵، کارل ماک اینتایر، از مبلغان معروف انجیل، برنامههای تبلیغی خود را از بیش از ۶۰۰ ایستگاه رادیویی در آمریکا پخش مینمود و بیلی جیمز هارگیس تا سال ۱۹۶۱، برنامه تبلیغی دینی را در بیش از ۲۰۰ ایستگاه رادیویی و دوازده ایستگاه تلویزیونی منتشر مینمود.
یکی دیگر از مبلّغان انجیل در رادیو های آمریکا و قبل از جنگ جهانی دوم ، هربرت دبلیو آرمسترانگ بود که فرقه جدیدی را با عنوانِ کلیسای جهانی خدا بوجود آورده و برنامههای دینی اش در آمریکا شهرت یافت. امروز در آمریکا بیش از ۳۰۰ ایستگاه رادیویی وجود داشته که برنامههای دینی را در سراسر شبانهروز پخش میکنند. در آمریکا ۷۵۰ تن از مبلّغان رادیویی انجیلفعالیت دارند و ۱۵۵۰ ایستگاه رادیویی در این کشور عضو انجمن ملی سخن پراکنی و پروپاگاندای دینی میباشند که برنامههای رادیویی پخش میکنند.
اوانجلیستها، رادیو را برای تبلیغ انجیل، وسیلهای شگفتانگیز و تلویزیون را ابزاری معجزهآسا میدانند که در تحقق اهداف دینی، دستاوردهای شگفتانگیزی داشته است. از این رو همگام با توسعه تلویزیون در آمریکا، آنها برنامههای دینی را در شبکههای مختلف تلویزیونی پخش کردند که اولین مورد این برنامه ها، در سال ۱۹۴۰ پخش شد و سخنران آن نیز، کشیشِ کاتولیک فولتن ج. شین بود.
شبکه تبلیغات دینی ایوانجلیستها
دهه های ۱۹۶۰ که در آمریکا و جهان غرب بعنوان سال های ضد ارزشهای اخلاقی و عروج هیپیسم بعنوان تجلیگاه این بی ارزشی معرفی میشود، باعث افزایش سریع فرهنگ اعتیاد به مواد مخدر و جنایت و ابتذال فرهنگی در جامعه آمریکا شد. از این دهه به بعد، همه ساله، شمار جوانان معتاد افزایش مییابد و فقط در سال ۲۰۰۲ در آمریکا ۲۵ میلیارد دلار برای مصرف مواد مخدر هزینه شده است. ترویج فرهنگ خشونت و ابتذال در فیلمهای آمریکایی و توسط والت دیزنی و هالیوود، باعث افزایش جنایت در این کشور گردیده است که این مسئله به افزایش تعداد بارداری در میان دختران کمتر از ۱۹ سال، افزایش بیماریهای مقاربتی و ایدز، خشونت علیه کودکان و زنان، رشد آمار طلاق و سرپرستی خانواده توسط زنان، افزایش همجنس بازان و بیش از حد شدن جمعیت زندانیان انجامیده است. در آمریکا از هر دو ازدواج یکی از آنها در کمتر از یک سال منجر به طلاق میشود و ۴۵ درصد کودکان توسط پدر یا مادر تحت کفالت و تک سرپرستی میباشند.
اوانجلیستها با انتقاد شدید به مظاهر فساد فرهنگ سکولار در جامعه آمریکا، نفوذی فوقالعاده پیدا کردهاند. آنها در برنامههای تلویزیونیِ آمریکا، فساد اخلاقی در جامعه را معلول دوری از تعلیمات دینی میدانند و به شدت با ابتذال در رسانههای عمومی مانند رادیو، تلویزیون، اینترنت، مجلات و روزنامهها مخالفاند. مبلّغان انجیل از پیوندهای محکم روابط خانوادگی طرفداری نموده و روابط غیر مشروعِ قبل از ازدواج را باعث افزایش سقط جنین در کشور و سست شدن بنیاد خانواده میدانند. آنها در تبلیغات دینی در تلویزیون کوشش میکنند مراسم عبادی مسیحی در مدارس دولتی و خصوصی الزامی گردد و آموزش مسائل جنسی در مدارس را ابتذال شمرده، با آن بشدت مخالفت میکنند و مدارس دولتی را مراکز ترویج ارزشهای ضد دینی در آمریکا میدانند.
شعار مبلغان انجیل در تلویزیون، شکل دادن افکار نوجوانان میباشد. آنها در تبلیغات خود اظهار میکنند که میخواهند اخلاق و معنویت را به کشور آمریکا و عزت را به خانوادههای از هم پاشیده این کشور باز گردانده و همزمان مردم را نیز، از دوران موسوم به عذاب شدید بدست دجال میترسانند و اظهار میدارند دجال به زودی ظهور خواهد نمود و دنیا به عذابی سخت دچار خواهد شد و فقط مسیحیان دوباره تولد یافته نجات خواهند یافت.
اوانجلیستها اعلام میدارند که میخواهند آمریکا را از اومانیسم سکولار نجات دهند و میکوشند با کنار گذاشتن افراد سکولار از مسئولیتهای حساس دولتی، اداری، نظامی و قضایی، مسیحیان طرفدار اعتقادات افراطی گرایی دینی را جایگزین آنها کنند و در این امر، تا حد بسیار زیادی موفق هم بوده اند که سرکرده جورج بوش و ساموئل آلیتو بعنوان دستیار قاضی در دادگاه عالی آمریکا، تنها یک مشت از خروار جنایتکارانی بوده که پست های حساس را در اتازونی بچنگ گرفته اند.
اوانجلیست ها برای تحقق این هدف، تلی اوانجلیستهای معروف آمریکا و مؤسسات آموزش عالی زیر را برای تربیت متخصصان با اعتقادات دینی برای احراز پستهای کلیدی در کشور به وجود آوردهاند:
۱٫ دانشگاه ریجنت: این دانشگاه در ویرجینیابیچ واقع شده که توسط کشیش پت رابرتسون تأسیس گردیده است و در آن بیش از سه هزار طلبهِ تبشیری تحصیل میکنند. شعار این دانشگاه، رهبری مسیحیان برای تغییر جهان میباشد. این دانشگاه برای شبکه تلویزیونی – دینیِ سی.بی.ان، کارشناس تربیت میکند.
۲٫ دانشگاه لیبرتی: این دانشگاه را تلی اوانجلیست معروف، کشیش جری فالول در لینچ برگ – ویرجینیا تأسیس کرده است. در این دانشگاه ۶۵۰۰ طلبه تبشیری تحصیل میکنند.
۳٫ دانشگاه اورل رابرتز: این دانشگاه در شهر تُلسا – اُکلاهاما در سال ۱۹۶۳ تأسیس گردید و بنیانگذار آن کشیش اورل رابرتز از تلی اوانجلیستهای معروف آمریکا میباشد.
۴٫ دانشکده انجیل جیمی سواگارت: این دانشکده توسط جیمی سواگارت در شهر لویسیانا تأسیس گردیده است.
در این مؤسسات آموزش عالی، علاوه بر تربیت کادر اداری دولتی، متخصصان را برای اداره و تولید برنامههای تبلیغی مسیحی در ایستگاههای رادیویی و تلویزیونی آموزش میدهند. براساس آمار ارائه شده در کتاب راهنمای سخن پراکنی دینی در آمریکا، تا پایان سال ۱۹۸۵، در آمریکا ۱۰۴۳ ایستگاه رادیویی و ۹۶ ایستگاه تلویزیونی دینی وجود داشته و در سال ۱۹۸۹، تعداد ایستگاههای رادیویی به ۱۴۸۵ و ایستگاههای تلویزیونی دینی به ۳۳۶ عدد افزایش یافته است. همچنین تا سال ۱۹۸۹، ۶۴۸ سازمان دینی برنامههای رادیویی دینی مسیحی تولید میکردند و ۴۷۶ سازمان دینی در این کشور مسئولیت تولید برنامههای دینی را در تلویزیون بر عهده داشتند. تا سال ۱۹۸۹، از آمریکا، ۳۰۱ برنامه رادیویی و تلویزیونی و تبلیغی برونمرزی پخش میگردید. به گفته انجمن ملی سخن پراکنی دینی : اکنون در آمریکا ۱۵۵۰ ایستگاه رادیویی و ۳۵۰ ایستگاه تلویزیونی دینی فعالیت دارند و در این ایستگاهها بیش از ۵۰۰ تلی اوانجلیست و ۷۵۰ رادیو اوانجلیست برنامههای دینی – تبلیغی مسیحی اجرا میکنند و هر هفته بیش از ۱۴ میلیون نفر، این برنامههای تلویزیونی را تماشا میکنند. بودجه سالیانه مؤسسات دینی – مسیحی که این برنامهها را از شبکههای رادیو و تلویزیونی دینی پخش میکنند، همه ساله ۲۰ تا ۲۵ درصد افزایش پیدا میکند. این مؤسسات، شبکههای تلویزیون دینی محلی را در شهرهای آمریکا گسترش دادهاند. برنامههای تبلیغی مسیحی از جانب تلی اوانجلیستهای معروف، مانند جری فالول، پت رابرتسون، جیمز رابیسون، جیمی سواگارت و رابرت شولر دائماً در حال توسعه است.
اهداف کنسرواتیوهای سیاسی
اوانجلیستها در آمریکا عضو فرقههای مختلفی از پروتستانها میباشند. در آمریکا تاکنون بیش از ۱۵۰۰ فرقه در میان پروتستانها به وجود آمده و این تعداد مرتب رو به افزایش است. اوانجلیستها با آنکه از فرقههای مختلف میباشند، اما با یک هدف، تبلیغات دینی را انجام میدهند. از این رو پروتستانها آنها را مافوق کلیسا مینامند و افرادی مانند چارلز گراندیسون فینی (۱۸۷۵ـ ۱۷۶۲)، دیوایت ال مودی (۱۸۹۹ ـ ۱۸۳۷) و بیلی سندی (۱۹۳۵ـ ۱۸۶۲) را رهبرانِ جنبش تبلیغ انجیل و مافوق کلیسا میدانند.
اوانجلیستها خود را بعنوان اثرگذاران مشروع در تغییر فرهنگ آمریکایی و رسانههای عمومی و نیز پیشگامان مبارزه علیه لیبرالیسم سکولار در جامعه آمریکا در طول قرن بیستم معرفی میکنند. آنها از مناظرات کلامی با دانشمندان ادیان دیگر بشدت پرهیز نموده و از احساسات و وابستگیهای محلی برای تبلیغات دینی در رادیو، تلویزیون، مجلات و اینترنت بخوبی بهره میبرند. در آمریکا ارتباط نزدیک میان دیدگاههای محافظهکاران اوانجلیست با ایدئولوژی محافظهکار سیاسی حاکم کاملاً مشهود است.
انگیزه مهم و برجسته اوانجلیستهای یانکی، بسیج مسیحیان جامعه این کشور در راستای اهداف محافظهکاران سیاسی میباشد. در آمریکا مطابق آمارهای مختلف، ۸۰ تا ۱۰۰ میلیون مسیحی طرفدار اوانجلیستها بوده و اکثریت مطلق آنها از حزب محافظهکار جمهوریخواه، حمایت سیاسی همه جانبه انجام میدهند.
اوانجلیستها قبل از جنگ جهانی دوم، با حضور گسترده در برنامههای رادیویی در میان رؤسای جمهوری آمریکا اعمال نفوذ میکردند. هری اس. ترومن سرکرده وقت اتازونی در سالهای ۱۹۵۳ ـ ۱۹۴۵ و از حزب دموکرات، تلاوت کرده بود : اگر بیداری اخلاقی و روحانی در آمریکا بوجود نیاید، این کشور نابود خواهد شد. ژنرال دوایت دیوید آیزنهاور، از حزب جمهوریخواه و سرکرده آمریکا در سالهای ۱۹۵۳ ـ ۱۹۶۱ اظهار میدارد : برای جلوگیری از فاجعه ملی در آمریکا، باید حیات نوِ روحانی بوجود آید. بعد از تسلیم ژاپن در جنگ جهانی دوم، ژنرال داگلاس مک آرتور، حاکم نظامی آمریکا، رسماً از مبلّغان مسیحی دعوت به عمل میآورد که در ژاپن تبلیغات دینی گسترده انجام دهند. با حمایت دولت یانکی، اوانجلیستها بعد از جنگ کره (۱۹۵۰ـ ۱۹۵۳) تبلیغات وسیع دینی را در کره جنوبی و کشورهای خاور دور و جنوب شرقی آسیا انجام دادهاند.
در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۱۹۷۶، ایوانجلیستها از کاندیدای حزب دموکرات، جیمی کارتر که عضو کلیسای بنیادگرایان مسیحی بنامِ کنوانسیون بابتیستهای جنوبی بود و ادعّا میکرد: یک مسیحی دوباره تولّد یافته است، حمایت نمودند و کارتر با حمایت همه جانبه اوانجلیستها بقدرت رسید. مجله نیوزویک، سال ۱۹۷۶ را، سال اوانجلیستها نامید. در این انتخابات، اوانجلیستها رسما وارد حوزه سیاسی شده و جامعه آمریکا و جهان در سطحی گسترده متوجه این جریان ارتجاعی – نوظهور شدند.
از آغاز سال ۱۹۷۹، شعار اوانجلیست ها این بوده است: هنگام آن فرا رسیده که برای تغییر مسیر آمریکا و نجات این کشور، مسیحیان متدیّن از کلیسا وارد کنگره (پارلمان آمریکا) شوند. مطابق یک نظرسنجی که در سال ۱۹۸۰ انجام شد، ۹۰ درصد کشیشان آمریکا اظهار نمودند: کلیسا مناسبترین محل برای بیان مسائل اجتماعی و سیاسی بوده و اجرای خطبه های سیاسی و موعظه های قدرت طلبانه، برای تمامی کشیشان ضروری است. در آمریکا بیش از ۴۰۰ هزار کلیسا وجود دارد که ۱۱۰ هزار کلیسا در اختیار اوانجلیستها قرار دارد. با نفوذ اوانجلیستها در دولت جیمی کارتر، مسئله حفظ ارزشهای سنتی خانواده مورد توجّه دولت قرار گرفت.
در انتخابات ریاست جمهوری سالِ ۱۹۸۰، اوانجلیستها از نامزدی کهنه گانگستر، رونالد ریگان حمایت کردند، چرا که وی نیز خود را مسیحی دوباره تولّد یافته نامیده و وعده داده بود، خواستههای آنها را عملی سازد.
در روزهای ۲۸ و ۲۹ آوریل ۱۹۸۰ اوانجلیستها در واشنگتن، اجتماعی بزرگ را با عنوان، واشنگتن برای عیسی مسیح، بوجود آوردند که در آن نیم میلیون اوانجلیست از سراسر آمریکا شرکت نمودند. در این اجتماع دو روزه، رهبران ارشد دینی اوانجلیستها در سخنرانیهای خود از سرکردگان حاکم خواستند که در مسائل سیاسی و اجتماعی، مطابق تعلیمات انجیل عمل نمایند تا مورد تایید آنها قرار گیرند و در پایان، خواستههای سیاسی و اجتماعی خود را در یک اعلامیه بیان نمودند. شعار آنها در این اجتماع این بود: نه من گناهکارم، نه تو گناهکاری، بلکه آمریکا گناهکار است و برای نجات آمریکا باید فداکاری نمود.
رونالد ریگان اولین برنامه تبلیغات انتخاباتی برای ریاست جمهوری را در روزهای ۲۱ و ۲۲ اوت ۱۹۸۰ در ری یونیون آرنا – دالاس در میان ایوانجلیستها برگزار نمود. در این اجتماع، پانزده هزار تن از نمایندگان اوانجلیستها از سراسر آمریکا شرکت داشته و تعهد نمودند که ریگان را در این انتخابات به پیروزی برسانند. بعداز پیروزی قاطع ریگان در این انتخابات، اوانجلیستها بعنوان یک قدرت فرهنگی و اجتماعی در جامعه آمریکا ظهوری بیشتر پیدا نمودند.
رونالد ریگان اولین برنامه تبلیغات انتخاباتی دومین دوره ریاست جمهوری خود را در سال ۱۹۸۴ از محل یاد شده در حضور هفده هزار اوانجلیست از سراسر آمریکا برگزار نمود. در این جلسه تبلیغاتی، اوانجلیست معروف آمریکا جری فالول که در دوره اول ریاست جمهوری ریگان، کشیش رسمی کاخ سفید شده بود اعلان میکند که دیانت و اخلاق از سیاست جدا نیست.
در سال ۱۹۸۳ ریگان طرحِ ابتکار دفاع استراتژیک ( جنگ ستارگان ) را در یک جلسه دینی در میان اوانجلیستها اعلام نموده و از اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی سابق بعنوان امپراتوری شیطانی و محور شرارت نام میبرد، چرا که اوانجلیستها، شوروی سابق را امپراتوری شیطانی می دانستند.
در انتخابات سال ۲۰۰۰، اوانجلیستها رسماً از آدمکش، جورج دبلیو بوش حمایت کرده و از طرفداران خود خواستند که الگور، کاندیدای حزب دموکرات را شکست دهند. الگور نیز در سخنرانی انتخاباتی اش از شعار اوانجلیستها: عیسی مسیح چه خواهد کرد، بهره گرفته، اعلام مینمود که وی در تصمیمگیریهای سیاسی این شعار را مدنظر خواهد داشت.
سازمانهای سیاسی اوانجلیستها
اوانجلیستها برای پیشبرد اهداف سیاسی و اجتماعی خود تعدادی مؤسسه را در آمریکا تأسیس کردهاند که در سطح کشور فعالیت میکنند:
۱) ائتلاف مسیحیان برای آمریکا: این مؤسسه که در سال ۱۹۸۹ تأسیس گردید، یکی از سازمانهای فعال سیاسی اوانجلیستها میباشد که در کل ایالات پنجاه گانه آمریکا، بیش از ۱۷۰۰ دفتر داشته و دو میلیون نفر عضو فعال این سازمان میباشند. در این سازمان بیش از ۵۰ هزار فعال سیاسی و ۲۵ هزار کشیش عضویت دارند. بودجه سالیانه آن بیش از ۲۵۰ میلیون دلار میباشد و از سال ۱۹۹۱، همه ساله اجتماع سالیانه سراسری را با عنوان، جادهای بسوی پیروزی برگزار میکنند که در آن به اعضای فعال آن برای کاندیدا شدن در انتخابات، تبلیغات انتخاباتی و مدیریت رسانههای عمومی، آموزش ویژه داده میشود. این مؤسسه از مسیحیان متعصّب میخواهد که در تمامی انتخابات ها، از شورای محلی گرفته تا ریاست جمهوری، شرکت فعال داشته و به کاندیدای مورد تأییدِ مؤسسه رأی دهند.
۲) میزگرد دینی: این مؤسسه در سال ۱۹۷۹ تأسیس گشته و در آن، فرماندهان ارشد ارتش، سیاستمداران و رهبران برجسته اوانجلیست عضویت دارند و مسئولیت آنها تأیید سیاستمدارانی است که از ارزش های دینی و سنتی مسیحی پیروی میکنند، تا در انتخابات مختلف به پیروزی برسند.
۳) ائتلاف آمریکایی برای ارزشهای سنتی: این مؤسسه در سال ۱۹۸۳ تأسیس گردید و ۴۳ هزار کلیسا، در آن عضویت داشته و اعضای آن تلاش می کنند تا کنگره آمریکا، قوانین مورد نیاز را برای حفاظت از ارزشهای سنتی و دینی – مسیحی به تصویب برساند، آنها همچنین در انتخابات ها، کاندیدی را که طرفدار ارزشهای سنتی و دینی باشد معرفی و تأیید میکنند. اوانجلیستهای کله گنده، عضو این ائتلاف میباشند.
۴) جنگ صلیبی – علمی و بینالمللی برای مسیح: این مؤسسه برای تبلیغات دینی و سنتی در دانشگاههای آمریکا، در سال ۱۹۵۱ و در دانشگاه لُس آنجلس تأسیس گردید. این مؤسسه علاوه بر تبلیغات دینی در دانشگاههای آمریکا، مبلّغان و مسیونرهای مسیحی را برای تبلیغ مسیحیت به کشورهای مختلف اعزام میکند و ۱۶ هزار مبلغ مسیحی در سراسر جهان دارد. بودجه سال دو هزار این مؤسسه، ۳۰۰ میلیون دلار بود.
۵) زنان علاقهمند به آمریکا: این مؤسسه در سال ۱۹۷۹ تأسیس گردید و فعالترین مؤسسه فعالیتهای دینی و سیاسی زنان طرفدار اعتقادات اوانجلیستها در آمریکا میباشد. در این مؤسسه بیش از ۶۰۰ هزار زن، عضو یت داشته و ۸۰۰ دفتر در سراسر آمریکا دارند. بودجه سالیانه آن بیش از ۱۰۰ میلیون دلار میباشد. این مؤسسه ظاهرا برای دفاع از ارزشهای دینی و سنتی و حفظ خانواده، فعالیت گسترده دارد.
۶) انجمن خانواده آمریکایی: این انجمن که در سال ۱۹۷۷ تأسیس گردیده، برای ترویج اخلاق و آداب دینی و سنتی در رسانههای عمومی آمریکا فعالیت نموده و علیه ایستگاههای رادیویی و تلویزیونی که برنامههای ضداخلاقی، خشونتآمیز و مبتذل پخش میکنند، تبلیغات کرده، از مردم میخواهند این برنامهها را تحریم نمایند.
۷) انجمن ملی اوانجلیستها: این مؤسسه در سال ۱۹۴۲ تأسیس گردید و از منافع اوانجلیستها در مسائل دینی، اجتماعی و سیاسی دفاع میکند.
۸) بنیاد آزادی مسیحیت: این مؤسسه، به اوانجلیستها برای بدست آوردن مقام و پُستهای دولتی، آموزش میدهد.
۹) بنیاد میراث: این بنیاد، یکی از فعالترین مؤسسههای هسته مشاوران متعلق به اوانجلیستها بوده که در شکلدهی سیاستهای دولتهای حزب جمهوریخواه نقش حیاتی ایفا میکند. پروژهای برای قرن جدید آمریکایی و انستیتو واشنگتن برای سیاستگذاری در خاور نزدیک و چالسیدون، از دیگر مؤسسات هسته مشاوران میباشند که تحت نفوذ اوانجلیستها فعالیت مینمایند.
۱۰) مرکز آمریکایی برای حقوق و عدالت: این مؤسسه برای حفظ منافع بنگاههای سخنپراکنی دینی که توسط اوانجلیستها اداره میشوند، تأسیس شده است.
۱۱) انجمن اخبارنویسان دینی: در این انجمن، اخبارنویسانِ وابسته به اوانجلیستها که اخبار روزانه دینی برای رادیو، تلویزیون و روزنامهها تهیه میکنند، عضویت داشته و این انجمن از منافع آنها دفاع میکند.
۱۲) بنیاد کنگره آزاد: این مؤسسه برای اعمال نفوذ در کنگره فعالیت دارد و اوانجلیستهای برجسته عضو آن میباشند.
۱۳) انجمن حزبی محافظهکاران: این مؤسسه سیاسی نیز تحت نفوذ اوانجلیستها میباشد.
۱۴) روزنامه صدای مسیحیت: مقر این روزنامه در کالیفرنیاست و مواضع اوانجلیستها را بیان میکند. این روزنامه به طور منظم، کارت گزارش درباره نمایندگان کنگره پخش میکند. در این کارت، به نمایندگان کنگره برای دادن رأی به لوایح در کنگره، نمره داده میشود و به نمایندگانی که از لوایح مربوط به مسائل دینی، سیاسی و اجتماعی مورد تأیید اوانجلیستها حمایت نمایند، بیشترین درجه داده میشود و آنها را به هواداران اوانجلیستها در سراسر آمریکا معرفی میکنند، تا مورد تأیید آنها نیز قرار گیرند. این کارت، در حقیقت یک اسلحه سیاسی است که علیه نمایندگان کنگره که مخالف افکار اوانجلیستها میباشند، بکار گرفته میشود.
اوانجلیستهای معروف آمریکا
۱) جری فالول: یکی از معروفترین اوانجلیستهای آمریکا میباشد. وی فرزند کری فالول است که از شدت میگساری در ۵۵ سالگی مرحوم گردید. جری فالول در سال ۱۹۵۶ از دانشکده انجیلِ بابتیست واقع در اسپرینگ فیلدِ میسوری فارغ التحصیل شد و سپس کشیش گردید و به لینچ برگ ویرجینیا بازگشت. وی یک کارخانه متروکه مشروبات غیرالکلی را خرید و در آن محل، کلیسایی بزرگ با ظرفیّت هفده هزار نفر احداث کرد که یکی از بزرگترین اجتماعات عبادی روز یکشنبه آمریکا در این کلیسا برگزار میشود.
جری فالول با زنی که در کلیسای بابتیستِ شهر لینچف برگ پیانو مینواخت ازدواج نمود. وی اولین برنامه دینی در رادیو را در سال ۱۹۵۶ از ویرجینیا پخش کرد و آن را، وقت قدیمی ساعت انجیل نامید که تا امروز هم بهطور منظم پخش میگردد. فالول اکنون سخنرانیهای تبلیغی خود را از ۲۶۰ ایستگاه رادیویی در آمریکا پخش میکند. وی در سال ۱۹۷۳ در شهر لینچ برگِ ویرجینیا، دانشکدهای برای تربیت مبلّغان مسیحی با عنوان، دانشکده لیبرتی تأسیس نمود که در حال حاضر به دانشگاه تبدیل شده است.
فالول، عضو رسمی کلیسای، کنوانسیون بابتیستهای جنوبی است که با نفوذترین و بزرگترین کلیسای اوانجلیستها در آمریکا میباشد. وی در سال ۱۹۷۹ یک مؤسسه سیاسی و اجتماعی با عنوانِ اکثریت برای اخلاق بوجود آورد که یکی از مؤسسات فعال سیاسی – اجتماعیِ اوانجلیستها میباشد. این مؤسسه طرفدار حفظ ارزشهای سنتی خانواده بوده و با طلاق، همجنس بازی و لواط، ازدواج مدنی در دادگاه و ابتذال در رسانههای عمومی، بشدت مخالفت نموده و برای الزامی کردن مراسم عبادی – مذهبی در مدارس دولتی فعالیت مینماید. فالول در انتخابات ریاست جمهوری سالهای ۱۹۸۴ و ۱۹۸۹ از مزدور رونالد ریگان آشکارا حمایت کرده، در تبلیغات انتخاباتی، شرکتِ فعال داشته و عاقبت، حمایت اوانجلیستها در این انتخابات، باعث پیروزی سرکرده ریگان گردید.
فالول در ژوئن ۱۹۸۰ تظاهراتی را در پایتختهای ایالات پنجاهگانه آمریکا با عنوان: من عاشق آمریکا هستم، برگزار نمود و شعار این راهپیمایی چنین بود: آمریکا تو خیلی جوان هستی که بمیری. این مراسم از ۲۱۵ ایستگاه تلویزیونی آمریکا پخش گردید. در این برنامه، سخنرانیها و پیامهای نمایندگان کنگره و استانداران ایالتهایی که طرفدار اعتقادات اوانجلیستها بودند پخش میگردید. فالول در دوران ریاست جمهوری ریگان به مدت هشت سال کشیش رسمی کاخ سفید گردید.
فالول مانند سایر اوانجلیستهای عموسام، طرفدار و حامی رژیمک صهیون است. وی در سخنان خود اظهار میدارد : عیسی مسیح دعای یهودیان را اجابت نمیکند، ولی از وجود اسرائیل حمایت میکند؛ چرا که مطابق اعتقادات اوانجلیستها، در آخرالزمان یهودیان از سراسر جهان باید به سرزمین فلسطین مهاجرت نمایند و هم زمان با ظاهر شدن دجّال، ۱۴۴ هزار نفر از جهودها به مسیح اعتقاد پیدا خواهند نمود و همراه مسیحیان دوباره تولّد یافته و مسیحی به بهشت خواهند رفت و آنگاه تمامی یهودیان جهان به دست دجال کشته خواهند شد. هفت سال بعد از ظاهر شدن دجال، مسیح همراه مسیحیان دوباره تولد یافته به زمین فرود خواهند آمد و دجال را در محل فلسطین در جنگ نهایی مقدس (آرمگدون) شکست خواهند داد و مسیح پس از آن برای مدت هزار سال، حکومت جهانی را به پایتختی بیتالمقدس رهبری خواهد کرد.
۲) پت رابرتسون: وی یکی از رهبران با نفوذ اوانجلیستها در آمریکا و صاحب شرکت تلویزیونی – دینی شبکه سخنپراکنی مسیحیان میباشد که در سال ۱۹۶۱ در شهر ویرجینیا تأسیس نمود. ارزش فعلی این شرکت تلویزیونی ۲۳۰ میلیون دلار میباشد و بعداز شبکه تلویزیونی سی.ان.ان و اسپن سپورت، بزرگترین شبکه تلویزیونی در آمریکاست.
رابرتسون در سال ۱۹۸۹ یک سازمان فعال سیاسی را با عنوان ائتلاف مسیحیان برای آمریکا تأسیس نمود که وظیفه آن جلب آرای مردم در انتخابات برای حزب جمهوریخواه میباشد. وی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۹۸۸ یکی از کاندیداهای حزب جمهوریخواه بود و سه میلیون نفر از اعضای حزب یاد شده از کاندیدا شدن وی حمایت کرده بودند.
در آمریکا، ۵۵ میلیون نفر از سیاستهای ائتلاف مسیحیان برای آمریکا حمایت میکنند و رأی آنها برای پیروزی کاندیدهای حزب جمهوریخواه نقش حیاتی دارد. اعضای شورای مرکزی این ائتلاف، ۴۰ درصدِ اعضای شورای ملی حزب جمهوریخواه را تشکیل میدهند.
رابرتسون برای تربیت مبلغان مسیحی، دانشگاهی در ویرجینیا بیچ به نامِ دانشگاه ریجنت تأسیس کرده که در آن بیش از سه هزار دانشجو تحصیل میکنند. شبکه سخنپراکنی مسیحیانِ متعلق به وی از چهار ایستگاه تلویزیونی و پنج ایستگاه رادیویی، برنامههای دینی خود را در شبانهروز پخش میکنند. برنامههای این شبکه از ماهواره و کابل منتشر میگردد. رابرتسون در برنامههای دینی در این شبکه، از مسیحیان تقاضای اعانه و کمک مالی مینماید. بودجه سالیانه این شبکه ۵۵ میلیون دلار میباشد. این شبکه از تمامی امکانات و تکنولوژی جدید بهطور گسترده بهره میگیرد و ۱۵۰۰ کارشناس، کارمند این شبکه میباشند. رابرتسون در معادن طلا در لیبریا و معادن الماس در کنگو کینشاسا، سرمایهگذاری وسیع کرده است. تنها در سال ۲۰۰۰، ۶۰ میلیون دلار درآمد شخصی داشته و اکنون ثروتمندترین کشیش در جهان شناخته میشود.
رابرتسون بعداز توطئه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ اظهار داشت که مسیح، آمریکا را به سبب افزایش گناه در جامعه مجازات نموده است. وی به شدت مخالف جریانات فمنیسم بوده و آن را باعث افزایش سقط جنین و روی آوردن زنان به جادوگری، خرافات، اباحیت و شذوذِ همجنسبازی میداند. بعداز اینکه سه تن از قضات دیوان عالی آمریکا به طرفداری و حمایت از همجنس بازی در ماه می سال ۲۰۰۰ رأی صادر کرده بودند، او برای عزل این سه قاضی، تبلیغاتی گسترده را با عنوان عملیات برای آزادسازی دیوان عالی کشور آغاز نموده است. وی در کتاب معروف، سلطنت سری اعلام میکند که رأی دیوان عالی کشور که مخالف قوانین و ارزشهای مسیحیت باشد، واجب الإطاعه نیست.
رابرتسون نیز مانند سایر اوانجلیستها، طرفدار سرسخت اسرائیل و صهیونیسم بوده و مطابق اعتقادات جدید پروتستانها درباره عملی نمودن خواستههای مسیح و تحقق پیشگوییهای انجیل، تأیید همه جانبه رژیم اشغالگر فلسطین را یک وظیفه دینی برای خود میدانند. رابرتسون مانند دیگر اوانجلیستها بهطور گسترده چنین تبلیغ میکند که مسیح تا سال ۲۰۰۷ حتماً ظهور خواهد نمود و کتابی را با عنوان پایان عصر تألیف نموده که در آن تأکید مینماید : جنگ نهایی مقدس (آرمگدون) بعداز سال ۲۰۰۰ و قبل از سال ۲۰۰۷ آغاز شده، در این جنگ سراسر جهان نابود خواهد شد و فقط اوانجلیستها که خود را مسیحیان دوباره تولّد یافته معرفی میکنند، نجات خواهند یافت. وی در کتاب دیگرش، نظام نوین جهانی، جهانی شدنِ اقتصاد و تقویت سازمانهای بینالمللی را موانع اصلی در تحقق یافتن اهداف دینی اوانجلیستها قلمداد نموده و تهدید مینماید که در آغاز هزاره سوم، اوانجلیستها، وضعیت جهان را تحمل نخواهند کرد و دنیا در آغاز هزاره جدید، باید منتظر اقدامات عملی جنگجویان مسیحی باشد.!
۳) هال لیندسی: یکی از رهبران معروف دینی پروتستانها و مبلّغ برجسته انجیل در ایالات متحده آمریکا محسوب میشود. وی در آمریکا به عنوان پدر مکتب اعتقاد به تحقق پیشگوییهای انجیل معروف است. لیندسی صاحب شبکه سخنپراکنی تثلیث و ماهنامه شرح وقایع آخرالزمان و فصلنامه شماره معکوس است. لیندسی بیش از بیست کتاب در تفسیر پیشگوییهای انجیل تألیف کرده است و محور این کتابها، آغاز جنگ نهایی آرمگدون در فلسطین و ظهور دوباره مسیح در آغاز هزاره سوم میباشد. کتابهای معروف وی در این موضوعات به قرار زیر میباشد:
۱) شماره معکوسِ جنگ نهایی آرمگدون، چاپ سال ۱۹۸۳
۲) زمین، سیاره بزرگ گذشته،، چاپ ۱۹۷۰
۳) جنگ برای بیتالمقدس، چاپ ۲۰۰۱
هال لیندسی یک ماه بعداز توطئه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ کتابی را با عنوان آمریکا بر سر دو راهی تألیف نموده و در آن تبلیغ میکند که حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ زمینهساز آغاز جنگ نهایی آرمگدون میباشد. قبل از این حادثه همین نویسنده در آغاز سال ۲۰۰۱ کتابی را با عنوان در پیشگوییهای انجیل، جای آمریکا کجاست، تألیف کرده بود. در این کتاب، نقش دولت ایالات متحده آمریکا در جنگ نهایی آرمگدون بیان شده است. نویسنده در کتابش تلقین مینماید که دولت یانکی، جنگ آرمگدون را رهبری خواهد نمود و استعمار پیر انگلیس نیز، متحد و همکار آمریکا خواهد بود.
۴) بیلی گراهام: معروفترین اوانجلیستِ آمریکاست که در میان پروتستانهای سراسر جهان شهرت فراوانی دارد. وی ارتباط بسیار نزدیکی با تمامی رؤسای جمهوری آمریکا داشته است و تا اواخر دوره ریاست جمهوری جیمی کارتر، کشیش رسمی کاخ سفید بود. اکنون فرزند وی فرانگلین گراهام، کشیش رسمی کاخ سفید میباشد.
بیلی گراهام و فرزندش، طرفدار جدی اسرائیل و صهیونیسم میباشند و در سخنرانیهای خود علیه اسلام و مسلمانان مطالب زیادی ایراد میکنند. بیلی گراهام در سال ۱۹۸۳ کتابی را با عنوان نزدیکشدن صدای سُم اسبها ! تألیف نمود و در آن تبلیغ کرده که در آغاز هزاره سوم و در پایان جنگ آرمگدون، مسیح، سوار بر اسبی سفید رنگ و با شمشیری دو لبه در دست ظهور خواهد نمود و در این جنگ، ضد مسیح یعنی دجال را هلاک نموده، حکومت یک هزار سالهاش را به پایتختی بیتالمقدس تأسیس خواهد نمود. کتاب معروف دیگر وی، تا جنگ آرمگدون، چاپ ۱۹۸۱ است که در آن از پروتستانهای سراسر جهان میخواهد برای حضور در جنگ نهایی مقدس آرمگدون در آغاز هزاره سوم آماده باشند.
شایان ذکر است که بیشتر کشیشهای ارتش اشغالگر آمریکا در عراق را اوانجلیستهای متعصب از کنواسیون بابتیستهای جنوبی تشکیل میدهند و مبلّغان مسیحی وابسته به این کلیسا، تحت سرپرستی کشیش فرانکلین گراهام که اکنون کشیش رسمی کاخ سفید میباشد، تحت لوای کارهای امدادی مشغول تبلیغات مسیحی در عراق میباشد و بودجه ویژهای را در این رابطه با عنوان کیسه سامری اختصاص دادهاند.
از دیگر اوانجلیستهای معروف که صاحب شبکههای رادیو و تلویزیونِ تبلیغات مسیحی در آمریکا میباشند، از افراد زیر میتوان نام برد:
۱) جیمی سواگارت: وی صاحب هشت ایستگاه رادیویی بوده و برنامههای دینی اش از ۲۲۲ ایستگاه دیگر پخش میشود.
۲) جیمز رابیسون: سخنرانیهای تبلیغی وی از ۶۴ ایستگاه تلویزیونی پخش میشود. وی در کشورهای مختلف جهان سوم تبلیغات مسیحی را با عنوان مؤسسه بینالمللی توسعه زندگی انجام میدهد.
۳) رِکس هامبارد: مقر وی در کلیسای جامع آینده در اکرون اوهایو میباشد و برنامههای دینی اش توسط ۶۵۰ ایستگاه رادیویی و تلویزیونی به هفت زبان برای ۱۸ کشور آمریکای لاتین و آفریقا پخش میگردد.
۴) پُل گراویچ: وی مدیر کنونی شبکه سخنپراکنی تثلیث میباشد که مقر آن در لُس آنجلس است. برنامههای دینی این شبکه بعد از شبکههای دینی سی.بی.ان و پی.تی.ال، پر بینندهترین شبکه دینی در آمریکا میباشد.
۵) اول رابرتز: وی از سال ۱۹۵۴ در تلویزیون، سخنرانیهایی در قالب تبلیغات دینی ایراد میکند و در شهر تولسا دانشگاهی به نام خود تأسیس کرده است.
۶) رابرت شولر: مقر وی در کلیسای جامع بلور در گاردن گروِ کالیفرنیا میباشد و از سال ۱۹۷۰برنامههای تبلیغی دینی را با عنوان ساعت قدرت تهیه میکند که از ۱۴۹ ایستگاه رادیویی و تلویزیونی در آمریکا پخش میشود. این برنامه دینی به ویژه برای تربیت دینی سربازان و افسران ارتش آمریکا در پادگانها و مراکز نظامی این کشور پخش میگردد.
۷) کنیت کوپ لند: سخنرانیهای تبلیغی دینی وی با عنوان صدای پیروزی از ۶۰۰ ایستگاه رادیویی و تلویزیونی در آمریکا و ۱۳۵ ایستگاه رادیویی در کشورهای مختلف آفریقا و آسیا و آمریکای لاتین پخش میگردد.
۸) جاک وان ایمپ: وی یکی دیگر از اوانجلیستهای معروف آمریکاست که ظهور مسیح در آغاز هزاره سوم را بشدت تبلیغ و اعلام میکند که مسیحیان دوباره تولّد یافته برای جنگ نهایی مقدس آرمگدون آماده باشند. نامبرده چند فیلم سینمایی درباره حوادث آخرالزمان و جنگ آرمگدون تولید کرده است.
راس باگلی، رایچارد دی هان، پول وان گوردر، فرانک پولارد، چارلز ستانلی، رابرت تیلستون، جیمز کندی و لیستر سام رال، از دیگر ایوانجلیستهای معروف در آمریکا میباشند که در شبکههای مختلف رادیویی و تلویزیونی آمریکا سخنرانیهای تبلیغی ایراد میکنند.
شایان ذکر است که بیشتر این رهبران اوانجلیست در آمریکا، به فساد و رسوایی مالی، اخلاقی و جنسی دچار شدهاند که شرح آنها تألیف مقالهای مستقل را میطلبد، ولی آنها با در دست داشتن شبکههای متعدد رادیویی و تلویزیونی بر کارهای خود سرپوش میگذارند.
منابع مالی اوانجلیستها
یکی از ویژگیهای برجسته اوانجلیستها که در رادیو و تلویزیون برنامههای دینی پخش میکنند، گرد آوری کمک و اعانه مالی برای امور تبلیغات دینی و اداره ایستگاههای رادیو و تلویزیون خود میباشد. ایستگاههای تجاری رادیو و تلویزیون با پخش آگهیهای تجاری، درآمد مالی به دست میآورند، ولی اوانجلیستها بنام مسیح از مردم تقاضای کمک مالی مینمایند و بیشترین انتقادات به همین روش آنها وارد شده است.
آنها چنین تبلیغ میکنند که مسیح خواسته است پیروان وی از لحاظ مالی قدرتمند باشند و هرچه بیشتر به مسیح کمک مالی نمایند، مسیح هم ثروت آنها را چند برابر افزایش خواهد داد. آنها با ارسال نامههای مستقیم و ایمیل به هواداران خود تقاضای کمک مالی مینمایند. فقط در سال ۱۹۸۰، ۹ برنامه دینی که از شبکههای تلویزیوین آمریکا پخش میگردید موفق شد ۳۵۰ میلیون دلار کمک مالی از هواداران خود دریافت نماید. فروش کتابهای دینی، نوارهای ویدیویی – صوتی و کالاهای هنری – دینی، انجام دعا و مشاوره از مهمترین منابع در آمدزا میباشد. همچنین لباس مخصوص برای مراسم عبادی، برچسبها، فروش خاک و آب از فلسطین به عنوان خاک و آب مقدس، دکمه، گردنبد و زیورآلات زنان، البسه و مدالها با پیامهای مخصوص، تمبرهای یادبود، کارت پستال، آلبوم عکس، تقویم سالیانه، کتب حاوی سرودهای دینی و جعبه خودنویس برای فروش به بازار ارائه میگردد و تهیه این کالاها را به هواداران خود تبلیغ مینمایند.
به میزان کمکهای مالی مردم به اوانجلیستها، از مالیاتی که باید به دولت بپردازند کم میگردد و این باعث افزایش کمکهای مالی مردم به مؤسسات اوانجلیستها شده است. بیشتر مؤسسات دینی اوانجلیستها، از پرداخت مالیات به دولت معاف میباشند، ولی اکثر آنها حساب خود را به دیوان محاسبات دولتی ارائه نمیکنند و ارائه حساب از جانب آنها به دولت اختیاری میباشد، چرا که رهبران ارشد اوانجلیستها؛ مانند جری فالول و پت رابرتسون اعلام میکنند هرگونه مداخله در مؤسسههای وابسته به آنها مداخله در امور خدا میباشد.!
بنیاد تثلیث چهار که در سال ۱۹۷۳ در آمریکا تأسیس گردید، اعلام داشته که اوانجلیستها توسط شبکههای رادیویی و تلویزیونی دینی متعلق به آنها در سال ۲۰۰۲، ۲/۱ میلیارد دلار درآمد کسب نمودهاند. در آمریکا بیش از ۱۳۰۰ ایستگاه دینی رادیویی و تلویزیونی و ۶۰۰ ایستگاه تجاری روزانه برنامه تبلیغی مسیحی پخش میکنند و در این کشور بیش از یک هزار ایستگاه رادیویی و تلویزیونی وجود دارند که در هفته به طور متوسط ۱۴ ساعت برنامه دینی پخش میکنند.
تأثیر برنامههای دینی اوانجلیستها
اوانجلیستها در برنامه دینی خود از موسیقی، بیشترین استفاده را میکنند و غیر از برنامههای موسیقی، اخبار، تئاتر، میز گردها، نمایشها، برنامههای دینی برای کودکان، خیمهشب بازی و مسابقات علمی همراه با جوایز، دیگر برنامههای آنها را تشکیل میدهد.
با افزایش نفوذ اوانجلیستها در برنامههای دینی در رادیو و تلویزیون، حضور مردم در کلیسا رو به کاهش است و این کاهش در نوار انجیل که ایالتهای جنوبی و غربی میانه آمریکا را تشکیل میدهند محسوستر است. در آمریکا کلیساهایی را که در طول هفته بیش از دو هزار نفر در مراسم عبادی در کلیسا حضور یابند، کلیسای عظیم مینامند. در این کلیساها علاوه بر مراسم عبادی، خدمات مشاورهای و تفریحی نیز ارائه میگردد. این نوع کلیساها علاوه بر ایالتهای نوار انجیل در ایالتهای شرقی و شمالی این کشور دایر شده است. این کلیساها مهد کودکها و مدارس جدیدی را که در آنها به دانشآموزان، آموزش ویژه دینی ارائه میگردد اداره میکنند. کلیساهای یاد شده برای جذب مردم به ویژه جوانان، برنامههای تفریحی را به اجرا میگذارند.
انستیتو هارت فورد برای تحقیقات دینی اعلام نموده است که در آمریک، نزدیک به نیم میلیون کلیسا وجود دارد و فقط در ۲ درصد کلیساها، هر هفته بیش از دو هزار نفر در مراسم عبادی شرکت مینمایند و در ۷۵ درصد کلیساهای آمریکا هر هفته تنها ۵۰ تا ۷۵ نفر در مراسم عبادی حضور مییابند. مطابق گزارشِ مرکز تحقیقات دینی پرینستون در آمریک، از نیم میلیون کلیسا فقط در ۶۰۰ کلیسا هر هفته بیش از دو هزار نفر در مراسم عبادی شرکت میکنند و اکثر این کلیساها در ایالتهای جنوبی مانند کالیفرنیا، تگزاس، جورجیا و فلوریدا وجود دارد و وابسته به کلیساهای کنوانسیون بابتیستهای جنوبی و اجتماعات خدا میباشند. در آمریکا ۲۰ تا ۲۵ درصد جمعیت را مسیحیان ایوانجلیست تشکیل میدهند و تعداد آنها حدود ۸۰ میلیون نفر میباشد.
بیشترین بینندگان برنامههای دینی تلویزیون در آمریکا از ایالتهایی در منطقه نوار انجیل میباشند. در ایالتهای شرقی آمریکا که جمعیت آن ۲۳ درصد کل جمعیت کشور را تشکیل می دهند، فقط ۱۱ درصد جمعیت آن، برنامههای دینی تلویزیون را تماشا میکنند. ایالتهای جنوبی که ۳/۱ کل جمعیت آمریکا را تشکیل میدهند، بیش از ۵۰ درصد آنها برنامههای تلویزیونی دینی ایوانجلیستها را مشاهده میکنند. در ایالتهای غربی آمریکا بینندگان این برنامه از ۱۰ درصد هم کمتر میباشد، لیکن با افزایش مهاجرتها از جنوب به ایالتهای غربی و غرب میانه، تعداد بینندگان این برنامهها رو به افزایش است. متوسط سنی ۳/۲ تا ۴/۳ بینندگان این برنامهها بیش از پنجاه سال میباشد و ۶۰ تا ۷۰ درصد آنها را زنان تشکیل میدهند.
اکنون تعداد مردم آمریکا که سن آنها بیش از ۶۵ سال باشد، ۲۹ میلیون نفر میباشد و جمعیت بزرگسالان این کشور تا سال ۲۰۳۰ دو برابر خواهد شد و تعداد آنها از ۶۵ میلیون نفر خواهد گذشت.
۴۵ درصد اوانجلیستها در ایالتهای جنوبی این کشور سکونت دارند و سنِ ۵۴ درصد از آنها، بین ۱۸ تا ۵۰ سال میباشد. جمعیت اوانجلیستها مرتب رو به افزایش است، چرا که آنها طرفدار تشکیل خانواده با فرزندان بیشتر هستند و با طلاق و سقط جنین به شدت مخالفت میکنند.
اوانجلیستهای شبه نظامی
در میان ایوانجلیستها، گروههای شبه نظامی مسیحی به وجود آمده است و هفت گروه مسلح از آنها در آمریکا، یک اتحادیه نظامی تشکیل دادهاند. این اتحادیه نظامی مسیحیان با عنوانِ جنبش هویت مسیحی معروف میباشد که تنها شاخهِ قدیسان میهنپرست مسیحی در تمامی پنجاه ایالات آمریکا، ۶۰ هزار عضو مسلح دارد و قدرتمندترین گروه شبه نظامی این کشور محسوب میشود. شبه نظامیانِ جنبش هویت مسیحی، خود را اوانجلیستهای جنگجو مینامند و اعتقاد دارند که تا تمامی دنیا را مسیحی نکنند، مسیح ظهور نخواهد کرد.
در آمریکا خرید و فروش اسلحه کاملاً آزاد است و در این کشور با ۲۸۰ میلیون نفر جمعیت، بیش از ۲۵۰ میلیون قبضه اسلحه در دست مردم میباشد و بیشتر صاحبان و فروشندگان اسلحه در آمریکا از اوانجلیستها میباشند و آنها یک اتحادیه ملی را به نام انجمن ملی تفنگداران بهوجود آوردهاند.
اوانجلیستهای جنگجو که در آمریکا ۵ میلیون هوادار و عضو دارند، در تبلیغات خود اعلام میدارند که ایالات متحده آمریکا باید به یک جمهوری مسیحی تبدیل گردد و اگر این خواسته آنها پذیرفته نشود آنها انقلاب خشونتآمیز را آغاز خواهند نمود. آنها خود را بازماندگان مینامند و مطابق اعتقادات، در جنگ آرمگدون ،تنها بازماندگان این جنگ نهایی خواهند بود. تمامی اعضای اوانجلیستهای جنگجو را فقط سفیدپوستان مهاجر از اروپای شمالی با بافت نژادی انگلساکسون – وایکینگ ها تشکیل میدهند و آنها خود را از نژاد اصلح و برتر تصور میکنند و مطابق اعتقاد، در پایان جنگ نهایی، حاکمان جهان برای مدت یک هزار سال به رهبری مسیح خواهند بود. آنها برای روزهای جنگ آرمگدون در حال ذخیرهسازی غذا، دارو، طلا، نقره و اسلحه میباشند که با عنوان «توشه بقا صورت میگیرد و این مطالب را در تبلیغات خود در سطح گسترده تبلیغ میکنند.۱
تروریسم مقدس اوانجلیستها
اصول و مبانی جریان اوانجلیستها در آمریکا، حمایت همه جانبه عقیدتی و سیاسی از صهیونیسم میباشد و آنها اعتقاد دارند که به وسیله خودشان، حوادثی باید به وقوع بپیوندد تا مسیح دوباره ظهور نماید و پیروان این مکتب وظیفه دینی دارند برای تسریع در عملی شدن این حوادث کوشش نموده و این جریان نو ظهور در پروتستانتیسم با عنوان صهیونیسم مسیحی شهرت دارد. ایوانجلیستها تبلیغ میکنند که مسیح همیشه در امور خاورمیانه به سود دولت اسرائیل مداخله کرده است و اعلام میدارند که خواست دولت اسرائیل در حقیقت خواست مسیح میباشد و مذاکرات صلح در خاورمیانه بیهوده است و تأسیس کشور اسرائیل بزرگ از رودخانه نیل تا رودخانه فرات، خواستِ مسیح میباشد که به زودی عملی خواهد شد. !
آنها همچنین تبلیغ میکنند که آمریکا را مسیح به وجود آورده تا در آخرالزمان علیه ضد مسیح یا دجال در جنگ نهایی مقدس آرمگدون جنگ نماید. از این رو آنها همواره خواستار یک آمریکای قدرتمند و مقتدر میباشند و از افزایش بودجه نظامی حمایت میکنند. آنها حضور نظامی آمریکا در مناطق مختلف جهان را ضروری میدانند. آنها در سخنرانیهای دینی خود ترویج میکنند که قدرتهای شیطانی میکوشند آمریکا را نابود نمایند.
اوانجلیستها با تبلیغات گسترده در دهه اخیر، احساسات عمیق را برای جنگ آرمگدون به وجود آوردهاند. آنها هرکسی را که با آنها موافق نباشد، ضد دین، ضد مسیح و ضد اخلاق معرفی میکنند و به هواداران خود آموزش میدهند که از مخالفان خود تنفر شدید داشته باشند.
آنها اعتقاد دارند که صهیونیستهای یهودیِ فلسطین اشغالی، در آغاز هزاره سوم میلادی، مسجد اقصی و صخره در بیتالمقدس را منهدم خواهند نمود و به جای آن، معبد بزرگ را بنا خواهند کرد. روزی که یهودیان، مسجد الاقصی و مسجد صخره در بیتالمقدس را منهدم کنند جنگ نهایی آرمگدون به رهبری آمریکا و انگلستان آغاز خواهد شد. در این زمینه رهبران دینی اوانجلیستها، کتابهای متعددی را در ده سال گذشته به چاپ رسانده و نام آنها را کتابهای آرمگدون گذاشتهاند. آنها همچنین با فروش کتاب، نوار ویدیو و وسایل نجات در جنگ آرمگدون، بازاری یک میلیارد دلاری در آمریکا به وجود آوردهاند. در این کشور هشت حوزه علوم دینیِ بزرگ، متعلق به اوانجلیستها فعالیت دارند که مسائل مربوط به آغاز جنگ آرمگدون و حوادث آخرالزمان را به دانشجویان علوم دینی آموزش میدهند.
اوانجلیستهای متعصّب در آمریکا ۱۰۰ میلیون پیرو داشته، در هر دو حزب بزرگ آمریکا، جمهوریخواه و دموکرات صاحب نفوذ میباشند و همراه صهیونیستهای یهودی، دولت یانکی را کاملا در اختیار دارند. در آمریکا و دیگر کشورهای پروتستان، ۱۵۰۰ فرقه مسیحی با اعتقادات آخر الزمانی، برای جنگ آرمگدون تبلیغات گسترده انجام داده و برای تسریع در ظهور مسیح، کوشش مینمایند وضعیتی را پیش آورند که سراسر جهان نابود شود، چرا که مطابق اعتقادات آنها، مسیح فقط بعداز نابودی کامل جهان ظهور خواهد نمود. نویسندگان غربی و منتقد، این اعتقادات را بعنوان تروریسم مقدس معرفی میکنند.
در انتخابات سال ۲۰۰۱ ریاست جمهوری آمریکا، لابی صهیونیسم بینالملل، جورج دبلیو بوش، کاندیدای حزب جمهوریخواه را که یک ایوانجلیست جنگجو و طرفدار معتصب صهیونیسم میباشد با رأی دیوان عالی آمریکا رأی الکتورال، بقدرت رساندند. اصول سیاست خارجی آمریکا اکنون بر حمله پیشگیرانه علیه کشورهایی که مخالف سیاستهای آمریکا میباشند، استوار است. بعد از توطئه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، دولت آمریکا جنگ علیه جهان را به بهانه جنگ علیه تروریسم آغاز کرده است.
دولتمردان آمریکایی قرن بیست و یک را قرن آمریکا قلمداد میکنند. در این رابطه مرکز هسته مشاوران در آمریکا مطالعات و پژوهشهای هماهنگی درباره سلطه کامل بر جهان انجام میدهند و شعار آنها، از جمهوری تا امپراتوری میباشد.
امروز آمریکا به خاطر سیاستهای سلطهجویانه خود به منفورترین کشور در جهان تبدیل شده است. علاوه بر این، آمریکا با رکورد بیسابقه اقتصادی روبروست و با وجود فساد و ناهنجاریهای گسترده اخلاقی و اجتماعی در جامعه امروز آمریکا، این کشور به سوی مرگ طبیعی و تدریجی و حتمی خود گام برمیدارد و در آیندهای نزدیک، جهان فروپاشی کامل ایالات متحده آمریکا و جنایتکار ترین ماشین جنگی تاریخ بشریت را نظاره خواهد نمود.
مترجم مستند : فریدون حسین زاده
http://vimeo.com/110516957