ریحانه را اعدام کردند!جنبش رهایی زن و مبارزه علیه اعدام با قدرت ادامه دارد!

دژخیمان جمهوری اسلامی، ریحانه جباری را اعدام کردند. خیال می کنند با به دار آویختن آرزوهای یک دختر جوان و گرفتن جان او می توانند گریبان خود را از موج فزاینده خشم و اعتراض عمومی مردم خلاص کنند. این جانیان هر جرم و جنایتی مرتکب می شوند به عکس خود تبدیل می شود. در همان روز اعدام، فضای التهابی در شهرهای مختلف ایران علیه اسید پاشی به زنان بالا رفته بود. مردمان بسیاری از این اعدام ابراز خشم کردند و با خانواده ی وی ابراز همدردی کردند. ریحانه فقط به یک خانواده تعلق نداشت. او در دل همه جا داشت. در قلب میلیونها انسان که برای نجات او، از تهران و اصفهان و شیراز گرفته تا نیویورک و استکهلم و فرانکفورت و لندن و سیدنی و توکیو و تورنتو و خلاصه در همه جای دنیا به حرکت در آمدند.

در هرحال جمهوری اسلامی بازنده این نبرد است. درست است که ریحانه عزیز دیگر در میان ما نیست. ولی مقاومت و ایستادگی این زن شجاع در مقابل دژخیمان زبانزد همگان است. پایداری او در برابر بی حقوقی و دفاع او از حقیقت الهام بخش همه ماست. در همانحال صف قاتلان او رسواتر و بی آبروتر شده است.

جمهوری اسلامی همیشه یک رژیم ضد زن و متجاوزگر بوده است. اما با فریاد مظلوم خواهی و حق طلبانه ریحانه هر چه بیشتر در انظار بین المللی روشن شد که این رژیم در مقابل قربانیان تجاوز جنسی از متجاوزین حمایت می کند. این زن به سمیل بی حقوقی زنان در ایران و در عین حال ایستادگی در مقابل این بی حقوقی تبدیل شد.

دستگاه قضایی جمهوری اسلامی دستگاه قصابی کردن مردم بی گناه و قتل و جنایت های بیشمار در ایران بوده است. در جریان کمپین نجات ریحانه بر جهانیان روشن شد که این دستگاه قضایی چقدر با استانداردهای محاکمه عادلانه ضدیت دارد. نهادهای بین المللی نظام قضائی اسلامی را بزیر سئوال بردند. به مرکز توجه راندن عقب ماندگی سیستم قضائی اسلامی یک دستاورد جنبش برای آزادی ریحانه بود.

مبارزه برای لغو حکم اعدام یک جنبش قوی در ایران بوده است. ولی با کمپین نجات ریحانه جنبش علیه اعدام ابعاد گسترده تری به خود گرفت. ماجرای دردناک یک دختر جوان که مورد تعرض جسمی قرار می گیرد و با ضربه چاقو از خود دفاع می کند و سپس محکوم به مرگ می شود، نه تنها یک جامعه بلکه دنیا را درگیر این مسئله کرد. از دختران دبیرستانی گرفته تا هنرمندان کشور همه نسبت به این پرونده از خود واکنش نشان دادند. مردمان بیشتری پی بردند که اعدام قتل عمد دولتی است و باید ملغی شود. در متن تلاش برای لغو حکم اعدام، اعتراض علیه نظام غیر عادلانه قضایی جمهوری اسلامی نیز بالا گرفت و برقراری یک دادگستری مستقل و تامین عدالت قضایی برای همه به یک گفتمان جدی تبدیل شد.

در همه جبهه هایی که ذکر آن رفت، جمهوری اسلامی بازنده بود و جنبش آزادیخواهی مردم به جلو آمد. ایستادگی ریحانه و صدای حق خواهی و دل نوشته های او دلهای بسیاری را گرم و روشن کرد. بی دلیل نیست که بسیاری از مردمان شریف ایران و جهان در سوگ نبود او اشک می ریزند و مملو از نفرت علیه جمهوری اسلامی می شوند. این زن بیدادگری اسلامی را به چالش کشید. خودش متاسفانه در این نبرد از پای در آمد ولی منبع الهامی است برای همه که در مبارزه برای حق و حقیقت باید ایستاد و مقاومت کرد.

برای جلوگیری از اعدام، بی حقوقی زنان و هزار و یک مشقت دیگر باید با قدرت اتحاد بیشتری به میدان آمد. مجازات اعدام باید لغو شود. سیستم قضائی جنایتکارانه جمهوری اسلامی باید به طور کامل منحل شود. همه قوانین ضد زن باید ملغی گردند. دین از دولت باید جدا شود. عادلانه ترین موازین قضایی در کشور باید تضمین شود. برابری کامل و بی قید و شرط زن و مرد در حقوق مدنی و فردی باید فورا اعلام شود. حق حیات و مصونیت جسمی و روحی افراد از هر نوع تعرض باید تضمین شود. اینها در کنار حق معاش، حق آموزش، حق فراغت، حق سلامتی، آزادی بی قید و شرط بیان و عقیده و اجتماعات و غیره پایه اترین حقوقی هستند که مردم باید از آنها برخوردار باشند.

متعهد شویم که با مبارزه جانانه علیه جمهوری اسلامی پرچم این خواستها و شعارها را بدست بگیریم و با سرنگونی رژیم اسلامی این خواستها را به قانون کشور تبدیل کرده و آنها را عملی کنیم.

به نقل از نشریه زن آزاد شماره ۵۷