پیش بسوی ایجاد مرکز گفتمان عمومی

ایجاد مرکز نشر گفتمان عمومی، میتواند پیش زمینه گشایش دیگر آزمون های رسانه ای برای هر چه نزدیکترین شدن نیروهای سکولار دمکرات ایران در آینده نزدیک محسوب گردد. مرکز نشر گفتمان عمومی موجب خواهد شد تا دیوارهای بی اعتمادی در بین نیروهای سکولار دمکرات ایران از میان برداشته شوند و این مرکز تبدیل به بزرگترین کانون ملاقات و تبادل اندیشه این طیف از اپوزیسیون جمهوری اسلامی گردد. مرکز نشر گفتمان عمومی سرخوردگی جامعه شهروندی نسبت به اپوزیسیون را از میان خواهد برد و همه امیدوارانه به اتاق فکری مراجعه خواهند کرد تا شاهد گفتمان عمومی اپوزیسیون سکولار دمکرات برای برون رفت از بن بست سیاسی در ایران باشند. مرکز نشر گفتمان عمومی موجب تحکیم رابطه جامعه شهروندی با جامعه سیاسی خواهد شد و برای نخستین بار در این مرکز تبادل فکر همگان فرصت مییابند بدون هرگونه محدودیت سیاسی درباره سرنوشت سیاسی ایران با یکدیگر تشریک مساعی کنند.

کوروش اعتمادی

۳۰ اکتبر ۲۰۱۴

Koroush_etemadi@hotmail.com

****

قریبِ به سه دهه میباشد، تلاش برای سامان دهی تشکلی اپوزیسیونال و فراگیر از نیروهای سکولار دمکرات، جهت مقابلهء جدی با رژیم اسلامی حاکم بر کشورمان، همچنان با ناکامی روبرو بوده است. تمامی کوششهای تاکنونی در این راستا هنوز به آن حدّ مطلوبی که بارقه امیدی را شعله ور سازند برای درهم کوبیدن بساط ملایان، به نتیجه نرسیده اند. خلاء آلترناتیو سیاسی و در پی آن افسردگی جامعه در مقابله با رژیم اسلامی، از بارزترین دلایلی است که حکایت از «ماندگاری» اسلامگرایان در قدرت را میکنند.

هر زمان که بنا شد گروهی هم اندیش حول منشور، آئیننامه و اساسنامه ای گرد هم آیند تا آغازِگر بسیج گسترده افکارعمومی در نهادی قدرتمند علیه رژیم اسلامی باشند، لاجرم در مسیری گام برداشته شد که پیش از آن گذشتگان شکست خود را در آن تجربه کرده. منشورها، آئیننامه ها و بیشمار بندهای هم پیمانی بجای گشایش درهای مسدود بسوی همگرایی بیشتر، تحول و پیشرفت، ما را بیشتر به سمت فرهنگ و شیوه کاری حزبی رهنمود کردند که در نهایت توجیه گر و مدافع آمال سیاسی و عقیدتی گروهی شویم که در واقعیت امر دفاع از حق ویژه بر حق عمومی را ارجح برمیشمارند. روشن است روند چنین راهکارهایی از سرانجام گیری اپوزیسیونی فراگیر، منسجم و دمکراتیک ممانعت بعمل میاورند که همان دوری جستن از بسترِ گفتمان عمومی برای سامان بخشی اپوزیسیونی دمکراتیک وسراسری است.

این زبان تند انتقاد هرگز به معنای نفع هر آنچه که تاکنون انجام گرفته است نیست. آنچه را تاکنون ساخته ایم و سامان داده ایم اعم از نهادهای کوچک سیاسی بر علیه جمهوری اسلامی مغتنم برشماریم و در حفظ و پایداری آنها کوشا باشیم، ولی بپذیریم که بپایان راه نرسیده ایم و طرح تشکیل اپوزیسیونی متشکل، دمکراتیک و همگانی همچنان در چنبرهِ ناکامی، ناکارآمد باقی مانده است. بنظر میرسد کسی هم با وجود چنین شرایطی تمایلی به پیوستن به آنچه که تاکنون تحت عنوان تشکلهای گوناگون اپوزیسیون از آنها نام برده میشوند، نداشته باشد. چون هرگاه در کسی رغبتی برای همکاری پدید میاید، تأکید میشود شرط نخست پیوستن، تمکین از مضامین و قواعد منشور و اساسنامه ای است که روزگاری بی حضور و دخالت مؤثر او تدوین یافته اند.

امّا تجربه زندگی روزمره بشر بیانگر واقعیت انکار ناشدنی است که آفرینش، تغییر و پیشرفت جوامع انسانی در هر دوره ای از خلال دیسکورس و گفتمانِ آزاد عمومی پدید آمده اند که گاه این گفتمان گرد میز شامی و یا میز میخانه ای انجام گرفته که نتایج آنها تولد ارزشهای اجتماعی بوده که بر اساس آنها جهانِ مطلوبتر شکل یافته است. تبادل و تفاهم اندیشه های آگاهگرایانه، زمینه ساز آفرینش جهانی شده اند که زبان وسیله ارتباطی آن بوده که امکانی را فراهم آورد که بتوانیم مطالعه کنیم و سهل ترین راه برای بهبود شرایط زندگی را بیابیم. بستر این گفتمان عمومی نمی بایست در حصار قانونمندیهای از پیش تعیین شده محصور گردند، منکوب و به انزوا کشیده شوند. اندیشه آزاد و خلاق هرگز محدوده های تنگِ بندهای آئیننامه ای را برای توصیف و بیان خود را نمی پذیرد. جامعه اپوزیسیونال متنوع برای همگرایی گسترده و تفاهمات مشترک نظری راهی جزء این در پیش رو ندارد که خود را از همهء قید و بندهای بازدارنده رها سازد و برای پیشبرد خلاقیتها، طرحی نوین برای گفتمان عمومی بدون قید و شرط را تدوین کند.

اپوزیسیون نامتجانس و پراکنده ایران پیش از هر چیز نیازمند به مراکز گفتمانِ آزاد عمومی است که از آغاز شروطی چون حصاریهای آئیننامه ای برای تفاهمات نظری و خلاقیتهای جمعی برای آنها در نظر گرفته نشوند.

۱ – راهکار عملی همگرائی اپوزیسیونال

همانطور که اشاره داشتم در طی سه دهه اخیر کوششهای بی شائبه ای برای ایجاد نهادی اپوزیسیونال که در برگیرنده بخش قابل توجهی از نیروهای سکولار دمکرات کشورمان باشند انجام گرفته است، امّا این هدف تا بامروز به آن سرانجام مطلوب نرسیده است. این ناکامیابی موجب شد تا اپوزیسیون سکولار دمکرات به صدها تشکل سیاسی کوچک و خرد تقسیم گردد که هر بخش بی رمق و نا مؤثر در گوشه ای از این جهان به فعالیتی مشغول است. و هرگاه فرصتی فراهم شد تا مروری بر ارزشهای آفریده شده نظری آنها داشته باشیم، متوجه شده ایم که محتوی و مضامین بند بند پیماننامه ها، آئیننامها و اساسنامه های آنها یکسان بوده و اختلافات اساسی در این بین نیست. گاه حتی مشاهده میشود در رابطه با انتخاب راهکار مبارزاتی علیه رژیم اسلامی همانند یکدیگر عمل میکنند. با این وجود علیرغم همهء این وجوه مشترک نظری و عملی این اپوزیسیون در یک پراکندگی محض بسر میبرد و حاضر به کمترین تشریک مساعی جدی و منطقی با یکدیگر برای حل این معضل تشتت هم نیست. البته بهیچوجه قصد ندارم این نوشتار کوتاه را در اینجا اختصاص بدهم به بررسی دلایل این پراکندگی گسترده، چرا که این موضوع نیازمند پژوهشی جامع و مستقلی است. امّا یک چیز را پس از سه دههء تجارب تلخ سیاسی متوجه شده ام که هر تلاشی دیگر با آن همان شیوه عمل کهنه برای هم پیمانی اپوزیسیون سکولار دمکرات، آب در هاونگ کوبیدن است. این اپوزیسیون در بین خود باندازهِ کافی تشکل های جورواجور، پیماننامه، آئیننامه و اساسنامه های بیشمار دارد که تکرار مجدد تشکیل و تدوین یکی دیگر با محتوایی یکسان، جزء تکرار یک تراژدی مأیوس کننده نخواهد بود.

اپوزیسیونِ متنوع سکولار دمکرات ایران پیش از هر چیز نیازمند مرکز واحدِ گفتمان عمومی است که هیچ بند قانونیی از اساسنامه ای و هیچ مضموم سیاسی از پیماننامه ای مانع از آن نشود که همگان در این مرکز در خصوص موضوعات مهم سیاسی کشور با یکدیگر تبادل نظر نکنند. روشن است همهء آن تشکلهای اپوزیسیونالی را که هر یک از ما در طی این ۳۶ سال در اقصی نقاط این جهان تأسیس کرده ایم، تعلقات نظری و قواعد بازی معینی را دنبال میکنند. این تعلقات سیاسی و عقیدتی مبتنی بر مضامین پیماننامه ها و بندهای اساسنامه یی است که از ابراز نظر گروه معینی دفاع میکنند و راه برای برقراری فروم عمومی و گفتمان همگانی را مسدود کرده اند. مرکز واحد گفتمان عمومی اپوزیسیون سکولار دمکرات و یا فروم سیاسی همه نیروهای سکولار دمکرات ایران هیچگونه تبعیتی نه از مضامین پیماننامه خاصی را میکنند و نه هیچ تعهدی نسبت به بندهای اساسنامه معینی را میپذیرد. مرکز واحد گفتمان عمومی محل ارتباط همهء اندیشه گران و نیروهای سکولار دمکراتی است که بنا دارند در کنار یکدیگر در اتاق فکر مشترکی کاملاً آزاد نقطه نظرات خود را نشر دهند و آزادانه توانمندیهای قدرت فکر خود را برای ساختن ایرانی دمکراتیک و مدرن به داوری عموم بگذارند.

۲- تجربه عملی مرکز گفتمان عمومی

مرکز واحد گفتمان عمومی اپوزیسیون سکولار دمکرات میتوانند اشکال گوناگونی داشتند با توجه به امکاناتی که در دسترس هستند. برای شروع کار بنظر میرسد ایجاد یک نشریه الکترونیکی امکان سهلتری است که میتواند از عهده آن برآمد. این نشریه الکترونیکی نه سردبیری دارد و نه هئیت تحریه ای که معین کنند چه نوشتاری با چه محتوا و مضمومی در این مرکز تبادل فکر میبایست انتشار یابد. هر نویسنده علاقمند برای حضور در این نشریه جهت انتشار مقاله خود دارای کُد ورودی شخصی است که غیر قابل کنترل میباشد. بدین معنا هر زمان هر نویسنده و اندیشگری اراده کرد تا مقاله و تولیدات فکر خود را در معرض قضاوت عموم بگذارد، قادر باشد به این مرکز نشر وارد شود و نقطه نظرات خود را آزادانه منتشر کند. مرکز واحد گفتمان عمومی با پرهیز از هر ترفندِ محدودیت سیاسی به مرکز واحد ملاقات همهء اندیشگران سکولار دمکرات تبدیل خواهد شد تا بتدریج زمینه های اعتماد عمومی در بین طیفهای گوناگون جنبش سکولار دمکراسی ایران برای یک هم پیمانی ملی و گسترده را فراهم سازد. شاید در همین رابطه بتوانیم به تجربیات عملی مراجع کنیم که بیشتر برای همه قابل لمس است. نگاهی بیاندازید به صفحات امروز «فیس بوک» و «تویتر» که با دائر شدند آنها دمکراسی عمومی در سطح جهانی رشد بیسابقه ای را تجربه میکند. امروز از طریق صفحات این دو مرکز انتشار آزادِ عقاید به آشکار مشاهده میکنیم که چگونه شهروندان فعال هر کشوری با یافتن یکدیگر در این صفحات نشر، آزادانه عقاید و اخبار مورد نظر خود را در ارتباط میلیونی با یکدیگر تبادل میکنند. هیچ کس و هیچ قدرتی مانع از این ارتباط گیری میلیونی شهروندان یک کشور با یکدیگراز این طریق نمیتواند گردد. بدین خاطر است که مشاهده میکنیم ملایان دیکتاتور و ارتش سایبری آنها در تلاش مذبوحانه ای، کوشش میکنند با فیلتر کردن این مراکز ارتباط گیری، موانعی را برای تماس میلیونها ایرانی با یکدیگر فراهم آورند. خوب بخاطر میاوریم در ۵ سال پیش پس از تقلب «انتخابات ریاست جمهوری» در ایران هموطنان معترض ما در جنگهای خیابانی خود با مزدوران رژیم اسلامی موفق گردیدند از طریق همین صفحات آزاد «فیس بوک» و «تویتر» واقعیتهای جنایات رژیم بر علیه شهروندان داخل کشور را به آگاهی جهانیان برسانند. و در واقع «فیس بوک» و «تویتر» تبدیل به دو مرکز سازماندهی مبارزات مردم و مراکز آگاهی رسانی مردم به یکدیگر شده بودند. حال چرا ما بعنوان نیروهای سکولار دمکرات و اپوزیسیون این رژیم مذهبی این تجربه گرانبار را برای اتحاد وسعیتر خود و تبادل نظر با یکدیگر را تجربه نکنیم؟ چرا ما نتوانیم بر پایه همین پرنسیپ های موفقت آمیز و تأثیر گذار، مرکز واحد نشر عقاید همهء نیروهای سکولار دمکرات را امکان پذیر نسازیم تا همه در این مرکز واحد سیاسی همدیگر را ملاقات کنند و از نقطه نظرات یکدیگر آگاه شوند؟

۳- تأثیرات روانی برپایی یک مرکز گفتمان عمومی

ایجاد مرکز نشر گفتمان عمومی، میتواند پیش زمینه گشایش دیگر آزمون های رسانه ای برای هر چه نزدیکترین شدن نیروهای سکولار دمکرات ایران در آینده نزدیک محسوب گردد. مرکز نشر گفتمان عمومی موجب خواهد شد تا دیوارهای بی اعتمادی در بین نیروهای سکولار دمکرات ایران از میان برداشته شوند و این مرکز تبدیل به بزرگترین کانون ملاقات و تبادل اندیشه این طیف از اپوزیسیون جمهوری اسلامی گردد. مرکز نشر گفتمان عمومی سرخوردگی جامعه شهروندی نسبت به اپوزیسیون را از میان خواهد برد و همه امیدوارانه به اتاق فکری مراجعه خواهند کرد تا شاهد گفتمان عمومی اپوزیسیون سکولار دمکرات برای برون رفت از بن بست سیاسی در ایران باشند. مرکز نشر گفتمان عمومی موجب تحکیم رابطه جامعه شهروندی با جامعه سیاسی خواهد شد و برای نخستین بار در این مرکز تبادل فکر همگان فرصت مییابند بدون هرگونه محدودیت سیاسی درباره سرنوشت سیاسی ایران با یکدیگر تشریک مساعی کنند.