به رژیم زن ستیز ایران! / ناهید وفائی

به رژیم زن ستیز ایران!
هرگز شکی نبوده و نیست
که مرا همواره برده وار آرزو می کنی
که همواره مرا سست و عاجز و ناتوان آرزو می کنی
مرا همواره مغلوب و درمانده و حقیر آرزو می کنی.
حال روبروی تو ایستاده ام و غران چو رودی بهاری فریاد می زنم:
«گر چه  تو دشمن هر جوانه و پرواز و رستنی
اما بیشتر از تمام اینها
تو
دشمن منی».
سنت های تو بارانی ست  از جوهر سیاه
که زندگی را بر من تیره و تار می کند
قوانین ات
حفره ای ست به سوی تاریکی مطلق
که جستجو را برای من دشوار می کند
آئین ات
پرت گاهی ست به سوی نیستی
که مرا زمین گیر و بیمار می کند
انعکاس موعظه های ات سنگی ست
که بدن مرا خونین و سنگسار می کند.
……….
حال روبروی تو ایستاده ام و غران چو رودی بهاری فریاد می زنم:
« من زنم
موج غران بسوی سد های توحّش تو منم
آتشفشان سوزاننده ی قوانین عصر بربریت ات منم
آنکس که رعد و برق است به جان  سنن و آئین ات، منم».
……..
هرگز شکی نبوده و نیست
که تو دشمن من و من دشمن توام.
گر چه دشمنان ات فراوان است ولی
طراح اصلی گورستان تو
من
و فقط من
فقط منم.
ناهید وفائی
۲۴٫۱۰٫۱۴