بیم‏ها و امیدهای جنگ کوبانی!

گوشه‏ای فراموش شده از جهان، این‏روزها و به دلیل مقاومت مسلحانه‏ی توده‏های محروم این دیار، به یکی از کانون‏های مبارزاتی – خبری دنیا تبدیل گشته است. زنان و مردان و جوانان این منطقه، دست در دست یک‏دیگر و با قلبی آکنده از خشم و کینه، در برابر جانیان بشریت و غارت‏گران، به صف شده‏اند و به نبردی قهرمانانه و مسلحانه دست زده‏اند. نبرد مسلحانه‏ای که حامل پیام‏های روشن و هم‏چنین دست‏آوردهای گران‏بهای مبارزاتی‏ست. در تاریخ رزم‏جویانه‏ی کارگران و زحمت‏کشان، چنین تجمعات و مقاومت مسلحانه‏ای، نادر است و به عبارتی می‏شود گفت، که توده‏های ستم‏دیده‏ی ایران، از این‏دست نمونه‏ها را در جنگ سنندج و کُردستان تجربه نمودند. به هر حال زمان زیادی از ایستاده‏گی مردم این دیار نمی‏گذرد و در عوض، اثرات و پیام‏های بسیار روشنی را به دنیای آزادی، و به دنیای رهائی از زیر یوغ ستم‏گران و چپاول‏گران، پرتاب نموده است. این مردمِ محروم، در مقابل ارتجاعیون و مدافعین‏اش ایستاده‏اند تا از خاک و از خواسته‏های ابتدائی و بر باد رفته‏ی‏شان دفاع نمایند. بی تردید چنین ایستاده‏گی‏ها و مقاومت‏هایی، ستودنی و تحسین برانگیز است. در این دنیای سراسر ظلم و تباهی و در این دنیای سراسر تعرض و ددمنشی به بشریت و به کارگران و زحمت‏کشان، و در زمان پیش‏روی قدرت‏مداران جهانی به تتمه‏های میلیاردها انسان محروم، چنین تحرکاتی انرژی‏زاست و به‏هر سرنوشتی دچار شود، نمی‏توان و نمی‏شود، این‏روزها را از خاطره‏ها پاک کرد و به از خود گذشته‏گی مردم این دیار، اشاره نه‏نمود.

در هر صورت و آن‏چه هم‏اکنون پیداست، کوبانی‏ها، سر زنده و سرشار از زندگی دارند، به مقاومت و به پای‏داری در برابر جرثومه‏های فساد و تباهی ادامه می‏دهند. مقاومت و پای‏داری که در دُوران تعرض بی‏رحمانه‏ی قدرت‏مداران جهانی و این‏روزها، تک نمونه به‏حساب می‏آید و تاکنون، در خلافِ بازی‏های کنونی سرمایه‏داران قرار گرفته و بافت، محتوا و شکل و شمایل آن، با دیگر جنگ‏های منطقه متفاوت می‏باشد. به همین دلیل است که بیم‏ها و امیدهایی را در ذهن‏ها متبلور می‏سازد که بالاخره مقاومت و ایستاده‏گی مردم، به کدامین سو خواهد رفت و سرمایه‏داران و حامیان به‏ظاهر مردمی و کمین کرده، چه سودائی در سر دارند؟

از امیدها باید آغاز کرد و تاکید نمود که ماهیت جنگ مردمی، با ماهیتِ جنگ‏های کنونی منطقه‏ی خاورمیانه کاملاً متفاوت است. به تجربه دریافته شده است که دشمنان مردم، دلِ، خوشی از چنین برخاستن‏هایی نه‏داشته و مخالف به صف شدن مردم و آن‏هم با سلاح در مقابل خودی‏های‏شان می‏باشند. بسیار ناخوشآیند و متأسف‏اند از چنین رخ‏دادی و از یگانه‏گی‏های مردمی، و بر آن بوده و هستند، تا بر مبنای منفعت خودی‏های‏شان، شعله‏های جنگ را بر افزوزند. در حقیقت چنین تجمعات مردمی و آن‏هم مسلحانه، منطبق با خواسته‏ها و منفعت‏شان نیست و موافق خاموشی و هم‏چنین موافق جنگ‏های از نوع, عراق، لیبی، سوریه و امثالهم‏اند. می‏دانند که ادامه‏ی آن، بانیان اصلی آنرا نشانه خواهد گرفت و همه را در دامان انقلاب خواهد سوزاند. در کنار این‏ها و آن‏چه را که نمی‏توان بی‏تفاوت از میان آن‏ها گذشت، آن است که، تحرک مسلحانه‏ی مردمی، دوای درد، و علاج بخش معضلات و مشکلات بی‏شمار میلیون‏ها انسان دردمند، از زیر اجحافات، نابرابری‏ها و ستم‏گری‏های طبقه‏ی سرمایه‏داری مسلح است. به همین دلیل اعتراضات و یگانه‏گی مردم کوبانی، قابل ستایش و پی‏گیری‏ست و به هر سمت و سوئی برود، نمی‏توان بر مقاومت مسلحانه‏ی آنان چشم‏پوشی نمود و آنرا از تاریخ مبارزاتی کارگران و زحمت‏کشان حذف‏اش کرد. مردم این دیار و در عمل ثابت نموده‏اند که در برایر ارتجاعیون و سلاح‏های امپریالیستی – و علی‏رغم قدر قدرتی‏شان -، می‏توان ایستاد و با سلاح، به‏مقابله برخاست و سند و دست‏آورد مبارزاتی روشنی را بر صفحات تاریخ محرومان افزود.

شکی در آن نیست که کوبانی در دُوران سخت و دشواری قرار گرفته است. از همه سو تحت محاصره و از همه سو و علی‏رغم “دل‏سوزی‏های” مسببین اوضاع کنونی، تحت فشار است و امپریالیست‏ها و حامیان ریز و درشت‏شان نقشه‏های گوناگونی را، در به عقب راندن و پس زدن آن در سر می‏پروراند. سرمایه‏داران بین‏المللی با تمام وجود موافق خاموشی جنگِ مردمی‏اند. چرا که قرار نیست تا جنگی، خلافِ خواسته‏ها و منفعت آنان سر گیرد؛ و قرار نیست هدایت چنین جنگ‏هایی در جهت منفعت محرومان سوق داده شود. حمایت‏های بی‏دریغ و تقویت جبهه‏های خودی از جانب حاکمان منطقه و سرمایه‏داران بین‏المللی، بنوبه‏ی خود هم گویای این حقیقت است که حاکمان منطقه و حامیان‏شان، از به صف شدن مسلحانه‏ی مردم کوبانی ناراضی‏اند. بی‏دلیل هم نیست که مردم این منطقه دارند از هر سو مورد یورش و تعرض، و مورد “کم لطفی” حاکمان منطقه و “حامیان” دمکراسی و محترم شمردن به پایه‏ای‏ترین حقوق انسانی قرار می‏گیرند. طبعاً و انتظاری از طبقه‏ی سرمایه‏داری و دار و دسته‏های‏شان نیست و معین است که رسالت و وظیفه‏ای، به‏غیر از تعرض به خانه و کاشانه‏ی محرومان، و به‏غیر از به تاراج بُردن اموال عمومی بر عهده نه‏دارند. یک وظیفه‏ی روشن و بی سر انجام در مقابل آنان قرار گرفته است و آن هم، سر کیسه نمودن مردم می‏باشد.

به هر حال کوبانی تاکنون – و در میان دیگر جنبش‏های اعتراضیِ غیر سازمان‏یافته -، ایستاده و بپاخاسته است و به الگوی دیگر مبارزات توده‏های ستم‏دیده‏ی منطقه تبدیل گشته است. و امّا و در کنار این همه، جان‏فشانی‏ها و دست‏آوردها، بیم‏هایی وجود دارد مبنی بر این‏که جنبش کوبانی و آن‏هم در دُوران هم‏بسته‏گی و یگانه‏گی سرمایه‏داران بین‏المللی، و در دُوران حکمیت دار و دسته‏های ارتجاعی و مسلح‏شان، به کدامین سمت خواهد رفت و پیش‏رفت کنونی آن، منوط به اتخاذ کدامین سیاست‏ها و تاکتیک‏هاست؟ چگونه می‏تواند خود را از غبار سرمایه، سالم بیرون بدر آورد و صحنه‏های انقلابات جهانی را بار دیگر و آن‏هم در مقابل طبقه‏ی سراسر ظلم و فساد، زنده نماید؟ این‏ها سئوالاتی‏ست که در ذهن هر انسان مدافع‏ی آزادی و بشریت نقش می‏بندد و به سهم خود موظف است، تا با ارائه‏ی پاسخ‏های صحیح، بر بیم‏هایی موجود تاکید ورزد

یک پاسخ, از پیش گرفته، وجود دارد مبنی بر این‏که هیچ جنبشی بدون تئوری انقلابی و بدون هدایت و رهبری سالم و کمونیستی – حتی  مسلحانه‏ی مردمی -، ره به‏جائی نه‏خواهد بُرد. نمودهای زیادی در تاریخ مبارزاتی جهان وجود دارد که اعتراض و جنبشِ بدون برنامه‏ی صحیح و بدون مرزبندی قاطع با دشمنان رنگارنگ کارگران و زحمت‏کشان، به انحراف کشانده شده و سرکوب می‏شود. چرا که جنبش‏های اعتراضی مردمی، نیاز به تغذیه‏ی تئوریک – سیاسی، و نیاز به هدایت‏گری کمونیستی دارند. پُر واضح و مسلم است که پیش‏رونده‏گی جنبش‏ها با اتخاذ سیاست‏ها و با کار بست اسلوب‏های روشن و تمام کننده گره خُورده است و بی‏شک، بدون ارتباط با دیگر جنبش‏های اعتراضی و بدون دخالت‏گری کمونیست‏ها، از مسیر تعرضی خویش خارج خواهد شد. تاکنون این‏چنین بوده است و به تجربه دریافته شده است که جنبش بدون تغذیه‏ی فکری – تسلیحاتیِ سالم، به هرز خواهد رفت و سرمایه هم‏چنان حکمیت خود را حفظ خواهد نمود. دشمنان مردم کوبانی نه در پشت، بلکه در درب خانه‏ها و در کمین‏های‏شان، کمین کرده‏اند تا این جنبش را به سکوت و شکست به‏کشانند. با هزار توطئه و نیرنگ در صدند تا مسیر آنرا خارج و به سمت جنگ‏های تاکنونی منطقه سوق دهند. خواست باطنی‏شان آن است تا مردم، سلاح‏ها را بر زمین به‏گذارند و از خانه و کاشانه‏ی‏شان بدور شوند. چرا که سلاح مردمی، یگانه سلاح و ابزار تمام کننده‏ی حاکمیت طبقه‏ی سرمایه‏داری‏ست. ترس و واهمه‏ی آنان در تسلیح عمومی‏ست و بیم مردم – و کوبانیان -، هم در غیر سازمان‏یافته‏گی، در بی برنامه‏گی و در فقدان هدایت و رهبری سالم کمونیستی‏ست. این‏ها خلاءها و بیم‏هایی‏ست که در مقابل مدافعین آزادی و مردم کوبانی قرار گرفته است و طبعاً و بدون کسب تجربه و درس‏آموزی از آن‏ها، و هم‏چنین بدون پُر نمودن تپه چاله‏های دیگر جنبش‏های اعتراضی، جنبش مسلحانه‏ی مردم کوبانی، در آغازین راه و از روند رو به‏جلو و پیش‏رونده‏ی خود باز خواهد ماند.

۱۲ اکتبر ۲۰۱۴

۲۰ مهر ۱۳۹۳