کوبانی غرق دردود باروت / کمال محمدی

کوبانی غرق دردود باروت

ازکجا شروع کنم
لابیدن ام را؟
ازکجا شروع کنم لابیدنم
برای خواب آشفته کودکان
تو
کوبانی؟
ازکجا شروع کنم سروده ام را
برای قلبهای درانتظار
هردقیقه
درپرتگاه مرگ؟
ازکجا وچطورشروع کنم:
واژه های حماسه آفرین
شیرزنان قهرمان
دربرابر بمب وراکد
آنانیکه زنان رانصف مردان
وکدبانوی خانه
می گویند؟
ای شیرزنان قهرمان!
ای سپرفولادین مقاوم
درسنگردفاع
ازحقوق پایمال شده اتان!
متکای چند دقیقه خواب
آشفته تان
کلشینکوف تان است
تشک ولحافتان
حمایلتان است
انگشترانگشتتان
حلقه نارنجک دستتان
است
گردن بند گردنتان
نوارفشنگ
مسلسل تان است
آب قمقمه کمرتان
عرق صورت زیبایتان
است
خوراک روزانه اتان
بوی باروت وسوختن
خانه ها
است
جهان برای رسته بی سروته
آوارگان
آوراه به بیراهه
درداخل علف وسنگ و
جنگل
گریه می کند
برای صورت چین وچروک
سالمندان زن ومرد
برای ریزش باران اشک
مادران
برای بچه های گمشده
زیرتابش گرما، تشنه وگرسنه
دربیابان
برای چهره شهرهای غبار
آلود غرق دردود باروت
گریه می کند
ای حماسه آفرینان درسنگر
مقاومت!
تنها راه نجات کوبانی
درگروه اتحاد شما
است
این جانیان قرون وسطا
این قصابان سنگدل
باید بدست آزادیخواهان
دردادگاه محاکمه شوند!
مردم زحمتکش درجهان
برای شما گریه می کنند.
شاعرونویسندگان
داستان حماسه شما
وجنایت داعش را
ثبت وبه تاریخ
می سپارد
زنده باد کوبانی
پیروزی ازآن شما
است.

کمال محمدی ۶ اکتبر ٢٠١۴