جمهوری اسلامی سرسلسله اسلام سیاسی!
فرشتە نظام آبادی
جنایات و آدم کشیهای مذاهب و ادیان مختلف در تاریخ بشر، سابقهای طولانی دارد. مذهب هر زمان و در هر مکانی که به قدرت رسیده است مخالفان و دگراندیشان را تار و مار کرده و برای پیروان خود نیز چیزی جز تحمیق و فقر و بی حقوقی به بار نیاورده است. بهترین نمونهای که بشریت قرنها آن را تجربه کرد و هنوز خاطره تلخ و دور آن در اذهان باقی است، قرونوسطی است. قرونی که همه ما کموبیش از فجایع و جنایات غیرقابل وصف آن شنیدهایم. جنایاتی که هرگز در پس گذر سالها و قرنها فراموش نشده و نخواهد شد. اسلام نیز در آغاز روی کار آمدن خود در ۱۴۰۰ سال پیش، قدرت فراوانی گرفت و با تاختوتاز و لشکرکشی توانست تا اسپانیا نیز پیشروی کند؛ اما با وقوع جنگهای صلیبی و تغییر تناسب قوا این پیشروی متوقف شد. سالها اسلام در حاشیه جوامع ماند و به کار تحمیق مردم و اشاعه خرافه مشغول بود؛ اما پس از انقلاب ۵۷ ایران و دسیسههای دول غربی برای روی کار آوردن خمینی و مذهبیون در ایران، اسلام سیاسی جان تازهای گرفت و دور تازهای از تعرض به بشریت را آغاز کرد. شاید نمونه سرکار آوردن خمینی برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم شوروی، اولین تجربه غرب برای مماشات با نیروهای ارتجاعی و اسلامی بود. تجربهای که پسازآن بارها آن را تکرار کرد. پس از ورود نیروهای شوروی به افغانستان، آمریکا با مجاهدین افغان ساخت تا با شوروی مقابله کند و سالها بعد همینها تبدیل به طالبان و القاعده شدند. در مورد اخیر یعنی گروه تروریستی داعش نیز همکاریهای دول غربی و آمریکا با تروریستها کاملاً روشن است؛ اما در میان این سلسله نامیمون اسلام سیاسی که در سراسر جهان ریشه دوانده است، جمهوری اسلامی همچنان سرسلسله است. جدای از اختلافات مذهبی میان شیعه و سنی و سلفی و غیره تمامی تروریستهای اسلامی در سراسر جهان به جمهوری اسلامی بهعنوان جادهصافکن موج جدید اسلام سیاسی نگاه میکنند. قدرت و میزان نفوذ تمامی گروهها و دستهجات تروریست اسلامی در سراسر دنیا – از داعش تا طالبان و چچن و غزه و لبنان – به بقا و دوام جمهوری اسلامی گرهخورده است. چه گروههایی مانند حزبالله لبنان و حماس که مستقیماً موردحمایت رژیم اسلامی هستند و چه ورژن سنی آنها مانند طالبان و داعش که ظاهراً جمهوری اسلامی با آنها دشمن است. جمهوری اسلامی برخلاف سایر گروههای پراکنده اسلامی-تروریستی، حکومتی تثبیتشده و در رأس قدرت است و به همین دلیل ناخواسته پدرخوانده سایر جریانات اسلامی است. گشودن گره این کلاف سردرگم که جهان را رو به نابودی میبرد تنها از تهران و توسط مردم ایران ممکن است. مردم ایران در این مقطع میتوانند بشریت را از کابوس هولناک اسلام سیاسی نجات دهند. قلب هیولا در تهران میتپد و شیشه عمر آن تنها در دستان مردم و جوانان ایران است. انقلاب مردم ایران میتواند یکبار برای همیشه جهان را از شر پدیده تروریسم اسلامی برهاند. با تشکل و مبارزه سازمانیافته میتوانیم هم خود و هم جهان را آزاد کنیم. این فرصتی است که کمتر در تاریخ برای مردمی روی میدهد. از این فرصت تاریخی استفاده کنیم.
مرگ بر جمهوری اسلامی ایران!
مرگ بر اسلام سیاسی!
زندهباد آزادی و برابری!
سپتامبر ٢٠١۴ میلادی
;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;
زن را باید در خانواده بهعنوان مادر تعریف کرد!
فرشتە نظام آبادی
معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران گفت: زن را باید در خانواده بهعنوان مادر تعریف کرد حتی اگر خودسرپرست باشد.
به گزارش ایسنا، حجتالاسلام میثم امرودی در نخستین گردهمایی مراکز دولتی، عمومی و مردمنهاد در حوزه زنان سرپرستی خانوار افزود: ستون وسط خیمه زندگی زن است و مطالعات نشان داده اگر به هر دلیلی پدر از دست رود امکان متلاشی شدن خانواده نسبت به زمانی که مادر در خانواده حضور ندارد کمتر است.
جمله ابتدایی این خبر بسیار گویاست. جمهوری اسلامی از ابتدای روی کار آمدن، برای مقابله با حضور زنان در اجتماع و هرگونه ابراز وجود سیاسی دست به تقدیس مفهوم و مقام مادر زده است. در برخورد اول به نظر کار بدی نمیآید که جمهوری اسلامی مدام از مقام و ارزش و جایگاه مادر میگوید و آن را به عرش اعلی میرساند؛ اما این سیاست هدف دیگری را دنبال میکند. پشت تمام این هندوانه زیر بغل گذاشتنها و مادر مادر کردن و روز مادر را جشن گرفتن، حربهای وجود دارد. جمهوری اسلامی با ارجاع به اخلاقیات عقبمانده خود، تلاش دارد تمام هویت زن را در مادر بودن و همسر بودن خلاصه کند. زنانی که تنها نقشی که باید به عهده بگیرند تنها همین دو نقش است حتی اگر سرپرست خانوار باشند و مجبور به کار در بیرون از خانه. دم خروس حکومت بهسرعت از پس شعارهای توخالیاش نمایان میشود. زنانی که جز تمکین از شوهر و سرویس دادن به وی و تربیت “شیران نر” وظیفه دیگری ندارند و نباید داشته باشند. این اساس نگاه این حکومت به نقش زنان در اجتماع است و احترام به مقام مادر صرفاً نقابی برای پوشاندن این سیاست کثیف است. زن را ستون خانه و خانواده تعریف میکنند تا اگر زن وارد فعالیتهای اجتماعی شد فریاد برآورند که ستون خانواده به لرزه افتاده است. جنبش زنان در ایران اما بهخوبی به ای ترفندهای پوسیده واقف است و فریب چنین اراجیفی را نمیخورد. این تبلیغات سالهاست که خاصیت خود را ازدستداده است. زنان امروز در ایران با ابراز مخالفت و انزجار هرروزه خود به جنگ اینگونه تبلیغات رفتهاند. تربیت فرزند همان اندازه وظیفه زن است که وظیفه مرد است. این اصلی پذیرفتهشده و بدیهی در دنیای امروز است که جنبش زنان ایران نیز بهخوبی به آن واقف است. آقایان بهتر است تاکتیکهایتان را عوض کنید دست شما برای مردم سالهاست رو شده است!
مرگ بر رژیم جمهوری اسلامی ایران!
اکتبر ٢٠١۴ میلادی