یک سوال از عبدل گلپریان

طه حسینی: همچنانکه میدانید داعش بعنوان یک نیروی اسلامی دارد در عراق و سوریه به وجشیانه ترین شیوه ها آدمکشی میکند. طرفداران این نیروی جانی و دشمن انسان در سطح جهان به نامها و شکلهای مختلف برایش تبلیغ و نیرو جمع میکنند. طبق اطلاعات موثق در ایران و بخصوص در کردستان ایران هم به شکلهای مختلف ابراز وجود کرده اند و حتی نیرو جمع کرده اند و به سمت سوریه و عراق روانه شده اند.

سوال اینست با توجه به جنبش عظیمی که در کردستان ایران برای کمک به شنگال و کوبانی در جریان بود و هست و مردم تنفر خود را از این جریان ارتجاعی و ضد انسانی ابراز داشته اند، شما بعنوان شخصیتهای کمونیست و شناخته شده این جامعه چه رهنمود هایی برای مقابله با طرفداران داعش و سلفی ها که به عناوین مختلف ابراز وجود کرده اند دارید؟ آیا نمیتوان جدا از اعتراضات عمومی ،،با تشکیل گروهها و دسته های مختلف به مقابله با ابراز وجود این جانواران در کردستان پرداخت و از اقدامات ضد انسانی شان جلوگیری کرد؟ بطور مشخص رهنمود شما به فعالین حزب، رهبران و فعالین جنبش های اجتماعی و فعالین و رهبران کارگری در شهرهای کردستان در این مورد مشخص چیست؟.

عبدل گلپریان: مردم کارنامه درخشانی در تاریخچه مبارزاتی خود و تقابل با جریانات ارتجاعی و مذهبی در شهرهایی کردستان دارند. اگر یادتان باشد در مقطع انقلاب ۵۷ مردم شهرهای کردستان بویژه در شهر سنندج بساط مکتب قرآن مفتی زاده را جمع کردند. علاوه براین، جریان مرتجع و مسلح دیگری وابسته به دارو دسته طریقه نقشبندی که از ساوکیان رژِیم شاه بودند نیز با یک حرکت ضربتی از سوی کومه له و با حمایت مردم، تمام مراکز و دفاترشان در گوشه و کنار کردستان برچیده شد. اینکه چرا جریان مکتب قرآن جرئت ابراز وجود پیدا کرده بود برمی گشت به ظهور جریان مذهبی خمینی بعنوان پوسیده ترین جریان مذهبی و ضد انقلابی و وعده هایش به باندهای مرتجع مذهبی و محلی برای مقابله با چپ و کمونیسمی که افق و اهداف قیام و انقلاب ۵۷ را در شهرهای کردستان نمایندگی میکرد.

تحولات منطقه و اوضاع فعلی در کردستان عراق نیز که بر بستر سیاستهای شکست خورده آمریکا در عراق این تفاله های اسلامی آدم کش بنام دولت اسلامی “داعش” را از خود بیرون داده است، سلفی های پس مانده از آن دوران در کردستان را هم به جنب و جوش واداشته است که تا بحال مردم به اشکال مختلف حسابشان را کف دستشان گذاشته اند.

برای مقابله با این پس مانده های مرتجع و مخرب به حال جامعه، راهکارهای مختلفی هست که با استغاده ار آنها می توان تروریستهای اسلامی سلفی هوادار داعش را در سوراخ کرد.

سنت قوی مبارزات چپ اجتماعی، جنبش کارگری، جنبش دفاع از حقوق برابر زن و مرد، حمایت از حقوق کودک، جنبش علیه اعدام و در یک کلام فضای اعتراضی رادیکال و خواست و توقعات انسانی مردم سیمای واقعی و خمیر مایه فضای عمومی در شهرهای کردستان بوده و هست.

بنظر من این فضای سنت دار و رادیکال اجتماعی را می توان و باید بیش از اینها تقویت کرد. نمونه این نوع از تلاشها حمایتهای بخشهای مختلف مردم شهرهای کردستان از آوارگان شنگال و کوبانی بود. با توجه به اینکه جنایتکاران داعش فجایع، کشتار و آوارگی را به مردم این مناطق تحمیل کردند و حامیان سلفی آنان در چند نقطه از شهرهای کردستان ایران تلاش کردند در جاهایی سری بجنبانند و از سوی دیگر حکومت اسلامی همجنس داعش تلاش کرد که مانع اقدامات انسانی مردم برای کمک رسانی به مردم شنگال و کوبانی بشود، همین حرکت اجتماعی، چپ و انسانی مردم شهرهای کردستان به میدان آمد، کمک جمع آوری کرد، پرچم داعش را در وسط خیابان به آتش کشید و علیه آنان تظاهرات برپا کرد. این تحرکات اجتماعی و توده ای، افزودن برگ زرین دیگری به کارنامه مبارزاتی مردم در شهرهای کردستان علیه مذهب، ارتجاع و تروریسم اسلامی  است.

علاوه بر اینها میتوان و میشود فعالیتهای سازمانیافته دیگری را در دستور گذاشت. برای مثال میتوانم بگویم که جوانان فعال و پرشور محلات میتوانند خود را سازمان داده و تمام حرکات و  هر گونه جنب و جوش احتمالی سلفی های هوادار تروریستهای داعش را زیر نطر داشته باشند، افراد و عناصر آنان را شناسایی کنند، اسامی و تصاویر آنان را بر در و دیوار شهر نصب و به افکار عمومی مردم معرفی کنند. با شناسایی آنها توسط مردم، نباید به این از گور برخواسته ها اجازه داد که در اماکن عمومی ظاهر شوند. از هر لحاظ باید مورد تحریم قرار بگیرند و اگر در جایی خواستند مزاحمتی ایجاد کنند، جوانان و شبکه فعالین محلات آنان را گوشمالی داده و حسابشان را کف دستشان بگذارند.

سنت کار سازمانیافته در محلات بویژه در جایی چون سنندج برمی گردد به همان اوایل انقلاب ۵۷ که جوانان در بنکه های محلات بصورت متشکل و سازمانیافته اداره امور شهر را در سطح محلات  را بر عهده داشتند. امروز نیز خوشبختانه با توسعه و گسترش روزافزون و سریع تکنولوژی و میدیای اجتماعی، صدها برابرنسبت به آن دوران می توان در هر زمینه ای نقش ایفا کرد و کاری کرد که جانوران هوادار سلفی داعشیان نتوانند کوچکترین حرکتی از خود نشان دهند.

در پایان این را هم اضافه کنم که جمهوری اسلامی می کوشد از آنها برای ایجاد فضای رعب و وحشت در میان مردم و بخصوص در تقابل با چپ و رادیکالیسم اجتماعی جامعه استفاده کند. از این رو با شناخت از تمامی ترفندهای رژیم اسلامی، ما مردم، ما جوانان فعال در محلات و دیگر فعالین عرصه های مختلف اجتماعی باید با ابتکارات گوناگون در مقابل مزاحمتها و سرجنباندنهای این جانوران وارد عمل شویم و به تناسب هر مانوری که خواستند از خود نشان دهند واکنش سریع و پاسخ درخور و مناسب را به آنان بدهیم.*