جنگ تروریستها وراه نجات انسانیت

مقدمه:
تاریخا جنبشهای اسلامی وحکومتهای اسلامی از طریق حکومتهای سرمایه داری غرب بنیان نهاده شدند و استمرار یافتند. بعد از جنگ اول جهانی وقتی امپراطوری عثمانی شکست خورد ، امپریالیست انگلیس از جنایتکار ترین عناصر اسلامی موجود حکومتهای اسلامی دست ساز خودرا بنا کردند. در عربستان از شیوخ مرتجع حمایت کردند وآنان را با سلام وصلوات به حکومت رساندند. در اردن از خانواده معلوم الحال هاشمی حمایت کردند واین قصابان مردم را به حکومت رساندند. در ایران وهمه جا دست روحانیت واسلامیون از آستین دولت انگلیس و هم پیمانانش بیرون آمد. بعد از جنگ جهانی دوم امپریالیست آمریکا در گستردن اسلام در خاورمیانه دست بالارا گرفت. وهر جا دولت انگلیس ضعیف شد دولت آمریکا جای خودرا مستحکم کرد. جنبشهای اسلامی یکی بعد از دیگری برای سرکوب خواستهای بر حق مردم افتتاح شد ومورد حمایت دولت آمریکا قرار گرفت. واین خود کافی نبود مجبور شدند حکومتهای اسلامی بوجود آورند واز آن حمایت کنند.
در سالهای ۷۰ میلادی با کمک سیا حکومت دست نشانده ضیاء الحق در پاکستان بقدرت رسید واولین جمهوری اسلامی را بنا نهاد. متعاقب آن جمهوری اسلامی ایران مورد تایید دولت آمریکا وحکومتهای غربی قرار گرفت. چند سال بعد مجاهدین افغان دست ساز غرب وآمریکا ساخته شد وبعد از آن حکومت طالبان با کمک آمریکا-عربستان و پاکستان بقدرت رسید. القاعده و بن لادن را هم کمک مالی ومعنوی کردند تا رشد کند. در مصر بعد از انقلابی که حکومت مبارک را سرنگون کرد ، به جریان اخوان المسلمین پا دادند تا بر انقلاب سوار شود وقدرت را قبضه کند.در لیبی ،تونس ،عمان وهرجای دیگر در مقابل بهار عربی دنبال جنبش کثیف اسلامی رفتند وآنان را پروبال دادند وبقدرت رساندند. هر جا حکومت وجنبش اسلامی پای گرفته جای پای حکومت آمریکا،غرب وسرمایه داری مستقیم برای تحکیم این نیروی فوق ارتجاعی هویدا گشته.
در سوریه بعد از اینکه مردم به خیابانها ریختند تا حکومت خونخوار وجنایتکار اسد را سرنگون کنند، حکومتهای عربستان، خلیج و ترکیه با حمایت غرب وآمریکا از جنبش های فوق ارتجاعی اسلامی حمایت بعمل آوردند. به آنها پول، اسلحه و نیروی نظامی تزریق کردند تا مبادا قدرت بدست مردم بیفتد.
جنگ دولت آمریکا و جنبشهای اسلامی
همانطور که اشاره شد جنبشهای اسلامی وحکومتهای اسلامی عملا ساخته وپرداخته سرمایه داری محلی ومورد حمایت کامل دول سرمایه داری وعموما دولتهای غربی است. این جبشها ودولتهای فوق ارتجاعی برای عقیم کردن خواستهای برحق مردم بنا میشوند. اگر حمایت سرمایه داری جهانی در کار نباشد این جنبشها نمیتوانند در این جوامع این چنین رشد کنند وبقدرت برسند. مردم خودشان میتوانند اینان را در جامعه حاشیه ای کنند. مردم در حالت عادی دنبال عقب افتادگی-سنگسار-زن ستیزی-انسان ستیزی واعدام نیستند. مردم منطقه مانند همه جای دنیا دنبال علم، پیشرفت وانسانیت هستند. در جاهایی که حکومتهای اسلامی بقدرت میرسند در خیلی مواقع با حکومتهای غربی از در ستیز میافتند وبرای سهم خواهی بیشتر به منافع اقتصادی وسیاسی غرب ضربه وارد میاورند . مثلا تا زمانی که القاعده در افغانستان باقی میماند ومردم این دیار را قصابی میکرد، هیچ اختلافی بین آمریکا واین جریان نبود. اما زمانی که این جنبش اسلامی پارا از گلیم خود فراتر نهاد و خواهان سرنگونی حکومت دست نشانده-اسلامی عربستان شد ومنافع غرب وآمریکا را مورد مخاطره قرار داد مجبور شدند به افغانستان لشکر کشی کنند و حکومت طالبان را که خود ساخته بودند را سرنگون کنند وبجایش یک جمهوری اسلامی نوع کرزای برقرار کنند که به منافع سرمایه داری آسیبی نرساند.
نظام سرمایه داری جوابگوی خواسته های بر حق مردم نیست، اگر بود احتیاج به این همه ترفند اسلامی ودیکتاتوری لازم نمیبود. دولت آمریکا خودش سازنده حکومت اسلامی واسلام سیاسی است ، نمیتواند این اسلام را شکست دهد. مردم در افغانستان ،آمریکا ودولت دست نشانده کرزای را دشمن خود میدانند، اما از آنجا که نیروی انقلابی وچپ در جامعه سالیان دراز سرکوب وغایب شده، مردم برای گرفتن حق خود به نیروها و جنبش های موجود پناه میاورند. برای همین است که در افغانستان طالبان را نمیتوانند بعد از ۱۲ سال شکست دهند.
اشغال نظامی آمریکا در عراق باعث رشد جنبشهای اسلامی شد وجمهوری اسلامی عراق توسط دولت آمریکا به رهبری مالکی برقرار شد. آمریکا بعد از ۱۳ سال در عراق شکست خورد ومجبور شد عراق را تخلیه کند.
جنگ داعش با حکومت آمریکا
امروز حکومت دست ساخته داعش رسما منافع آمریکا-غرب و دولتهای وابسته به غرب از جمله اردن وعربستان را مستقیما به مخاطره انداخته، اگر دولت آمریکا نتواند بسرعت جواب بدهد کل منافعش در منطقه توسط داعش ودیگر جنبشهای اسلامی نابود میشود. هم از این روست که اوباما بصورت ضرب العجل با کمک کنگره میخواهد هر چه زودتر داعش را حداقل از عراق بیرون کند ودر صورت لزوم در سوریه با او معامله کند. زیرا قرار نبود داعش پارا فراتر از منطقه سوریه بگذارد وحکومت اسلامی دست ساخته آمریکا در عراق را به مخاطره اندازد.
غرب وآمریکا در کثافت وباطلاقی که خود درست کرده اند گیر کرده ونمیتوانند از آن رها یابند. این دولتها دیگر قادر به شکست این جنبشها و حکومتهای اسلامی نیستند. از یک طرف خودشان اینان را بوجود آوردند. اگر قرار بود بتوانند بدون کمک این جنبشها ادامه حیات دهند هرگز بوجودشان نمیاوردند.
جمهوری اسلامی در ایران با حکومت عراق ومیلیشیای اسلامی همدست شده ومنافع غرب وآمریکارا به مخاطره انداخته. در افغانستان وپاکستان طالبان میرود که منافع غرب را کاملا به مخاطره اندازد. دولت آمریکا مجبور شده در عراق به مصاف داعش یرود تا ابر قدرتی خودرا که سالهای قبل از دست داده باز پس گیرد.

دکترین اوباما
دولت جورج بوش قصدش این بود که در یک خاورمیانه بزرگ، آمریکا از نظر قدر قدرتی حرف اول را بزند. با فرستادن صدها هزار نیرو در عراق میخواستند کل خاورمیانه را حوضه نفوذ خود قرار دهند. آن سیاست کاملا به شکست انجامید اوباما با قول دادن بیرون کشیدن نیروهای نظامی آمریکا از عراق وافغانستان بقدرت رسید و در عرض چند سال کل نیروهای نظامی آمریکا از عراق را بیرون آورد وقرار است تا پایان امسا ل از افغانستان بیرون برود. اما هنوز چند ماهی از آن دوره نگذشته که آمریکا مجبور شده خودرا از پنجره دوباره داخل خاورمیانه بکند. اوباما قول داده بود وهنوز هم میدهد که سرباز آمریکایی در عراق وسوریه پیاده نخواهد شد. قرار است آمریکا از هوا به داعش حمله کند و نیروهای زمینی پیشمرگه ،ارتش عراق ومیلیشیای شیعه در زمین پیشروی کنند.
شکست دکترین اوباما
از همین اول کار حداقل ۱۵۰۰ مستشار نظامی آمریکا در عراق پیاده شده. اینکه سرباز آمریکایی در جنگ شرکت نمیکند یک دروغ بزرگ است.
تمام کارشناسان نظامی ارتش آمریکا متفق القولند که بدون شرکت مستقیم سربازهای آمریکایی برای اشغال مناطق بدست آمده از حمله نظامی در حقیقت شکست نظامی آمریکا محسوب میشود . زیرا در صورت حتی شکست دادن داعش در عراق وسوریه عملا دولت اسد، سپاه قدس ونیروهای نظامی وشبه نظامی عراق در منطقه دست بالا را خواهند داشت و در حقیقت آمریکا نردبانی خواهد شد برای کسترش نفوذ خرده امپریالیستی- اسلامی جمهوری اسلامی. برای همین است که از همین حالا دولت آمریکا دارد با جمهوری اسلامی به مذاکره مینشیند تا در متصرفات منطقه با هم به توافق برسند.
آنچه مسلم است آمریکا به تنهایی وبه خصوص بدون پیاده نظام حریف داعش نخواهد بود. آمریکا با صدها هزار سرباز در عراق شکست خورد. اینبار میخواهند با دشمنان سابق خود مثل ارتش مهدی وسپاه قدس وحزب الله هم پیمان شوند. تازه در صورت شکست داعش اسلام سیاسی مخالف دولت آمریکا دست بالا را میگیرد، مگر آنکه با جمهوری اسلامی کاملا بتوافق برسند واین بعید بنظر میرسد. تازه در اینصورت حکومتهای اسلام زده عربستان وخلیج مغضوب قرار خواهند گرفت.
نتیجه گیری
دولت آمریکا دیگر حریف اسلام سیاسی خود ساخته در منطقه نیست ونمیتواند شکستش دهد وآنرا حاشیه ای کند. ماری است که در آستین پرورده اند. اسلام سیاسی را پروبال دادند که با جنبشهای انقلابی، با سکولاریزم وانقلاب وخواستهای انسانی مردم مبارزه کنند، حالا حتی با از بین بردن این جنبش کثیف اسلامی تازه با انقلابات مردم در منطقه روبرو میشوند واین خود یک پارادوکس است.
دکترین دولت آمریکا از هر نوعش در خاورمیانه محتوم به شکست است، حتی در حد عقب راندن اسلام سیاسی مخالف خود.
تنها مردم منطقه هستند که باید حکومتهای اسلامی وجنبشهای اسلامی را از منطقه وجامعه جارو کنند.
در ایران یک جنبش سکولار،چپ و ضد حکومت اسلامی ودیکتاتوری کاملا وجود دارد. اگر این جبشها بتوانند از طریق کمونیستهای کارگری رهبری شوند، کار اسلام سیاسی و ارتجاع در ایران تمام است.و این خود آغاز انقلابات کارگری در کل منطقه خواهد بود که به اسلام سیاسی و سیاستهای اسلام ساز سرمایه داری در جهان مهر باطل بزند. برای نجات خاورمیانه از ارتجاع واسلام سیاسی راه دیگری وجود ندارد.
حمله نظامی آمریکا، به اسلام سیاسی وارتجاع در منطقه کمک میکند.