ریاکارى دولتها ، دوست و دشمن در  مقاومت  کوبانى 

یک شهر نیم میلیونى، در میان بهت و تعجب جهانیان ، با اتکاء به نیرو واراده ساکنان خود ، چندین ماه است  در مقابل جنایتکاران اسلامى ایستاده است . به هیچ قدرتى تکیه ندارد ، چون قدرتهاى دور و بر انگیز ه اى براى دفاع از آن ندارند. نه پایگاه هوائی غرب و آمریکا در آن مورد تهدید است ، نه دیپلماتى  در آنجا به گرو گان گرفته شده است ونه بازار کسب وکار و فروش نفت وگاز دولتى در آنجا  دچار اختلال شده است. در میان هیاهوى ریاکارانه مقابله با داعش و سرهم بندى کردن ائتلاف دولتهاى منطقه علیه آن، انگار اولین وظیفه این ائتلاف نا مبارک اینست که به انتظار فاجعه وتراژدى انسانى دیگرى بنشینند،  تا پس از وقوع فاجعه، با گذشتن از روى اجساد زن ومرد و کودک کوبانى، دستاوردهایشان را جمع کنند، بازهم جلسه و کنفرانس بگیرند وقرادادهاى هنگفت تسلیحاتى ببندند و  برمبناى منافعشان اولویت حرکت هاى بعدیشان را  تعیین کنند

چرا چنین است ؟ به این دلیل ساده که این دولتها منفعتى در دفاع از کوبانى ندارند. اگر کسى مستقل از این منفت مادى ، انتظار دفاع از حقوق بشر و انسانیت و دفاع از مدنیت جامعه را  از اینها  داشته باشد ، فقط پخمگى خود را عیان مى کند . سخنگویان ریز و درشت امور خارجه آمریکا شب و روز تکرار مى کنند که آمریکا در مقابله با داعش از منافع خودش دفاع مى کند . تجربه رواندا به ما مى گوید که إنسانیت نزد اینها در خود پشیزى نمى ارزد ، تجربه عراق و أفغانستان و لیبى ، به همه نشان داد که سرمایه دارى جهانى، در پى منافع طبقاتى خود حاضر است هر جامعه اى را به باتلاق خون تبدیل کند .  غرب و آمریکا، ایران وترکیه، عربستان و سوریه و عراق خود مسبب و خالق این بربریت و تحمیل آن به دهها میلیون انسان در این منطقه اند. این وضعیت سیاه،  دنباله منطقى رقابت هاى جهانى بین سرمایه دارى  شرق و غرب براى تقسیم مجدد جهان است که پس از شکست بلوک شرق سابق همچنان از جامعه بشرى قربانى مى گیرد . کشورهاى دیگر در منطقه ، هر کدام پاره سنگ ترازوى این رقابت و موازنه جهانى در جوار یکى از این قطب هاى رقیب هستند .

در نتیجه تا جاییکه به مقاومت قهرمانانه مردم کوبانى مربوط مى شود ، انتظار کمک از قدرتهاى بزرگ و دولتهاى منطقه گمراه کننده است . اینها صف دشمنان مردم و مدنیت جامعه اند ، بجاى تقاضاى کمک باید مورد اعتراض و نفرت قرار بگیرند ، باید مردم منطقه را در تمام شهرها و کشورها علیه آنها بعنوان مسببین شرایط سیاه کنونى شوراند . باید سفارتخانه هاى آنها را سنگ باران کرد ، نه از آنها استمداد کمک کرد. به موضعگیرى هاى کشورهاى منطقه در مورد این تحولات نگاه کنید ، تا عمق ریاکارى و ضد بشر بودن سیاستهایشان معلوم شود. از یک طرف خبرنگار آمریکایی و انگلیسى با این شقاوت غیر قابل وصف به قتل مى رسد ، و از طرف دیگر دیپلومات و سیاستمدار ترکیه ، توسط جانوران داعش آزاد مى شوند ، ترکیه از یک طرف در ائتلاف دولتها ى منطقه شرکت مى کند ، واز طرف دیگر درمقابل پ. ک.ک و واحدهاى دفاع از خلق در کوبانى ، به داعش کمک تسلیحاتى  و در مانى مى کند. دولت جنایتکار جمهورى اسلامى با دخالت در تحولات منطقه ، با استفاده از نفوذ و تاثیر خود بر حکومت مرکزى عراق  و حکومت اقلیم کردستان، و دخالت نظامى علیه داعش ، در واقع بدنبال نجات حکومت بشار اسد و دولت شیعى در مرکز و مطرح کردن خود بعنوان یکى از نیروهاى  منطقه واز این طریق بدست آوردن امتیاز در مذاکرات جارى با غرب است. در این میان پرونده رهبران ناسیونالیست اقلیم کردستان عراق بهتراز بقیه  نیست . حمله داعش براى اینها هم برکت بود. به بهانه مبارزه با داعش ، جو اعتراضى و مبارزاتى موجود در  جامعه کردستان علیه فساد و بى کفایتى اینها کنار رفت . سعى کردند با دمیدن در کوره احساسات ناسیونالیستى جامعه را پشت سیاستهاى ریاکارانه خود بخط کنند. ولى با توجه به سابقه اشان به زودى پرده دروغ و بى لیاقتیشان افتاد و رسوا شدند . براى نگهداشتن دستگاه قدرتشان،  دست به دامان هر کس ونا کسى شدند. جلو دار رژیم سیاه جمهورى اسلامى شدند ، و سیاستهاى یکى از بد نامترین رژیمهاى تاریخ را بر مقدرات خود حاکم کردند. وبه این وسیله به مبارزات مردم همان کردستانى که برایش سینه چاک مى کنند ، دهن کجى کردند . در گوشه دیگر اقلیم شان براى خوشخدمتى به دولت ترکیه و ادامه کارى داد وستد نفت و دلار ، سر راه آوارگان کرد سوریه ، خندق کندند تا مانع از ورود شان به داخل خاک مقدس کردستان بشوند . درهمین مدت با اقدامات اینچنینى علیه مردم در بخش هاى مختلف کردستان نه تنها ریاکارى خود در دفاع از مردم کرد را ، بلکه یکبار دیگر پوچى این ادعاى دروغین ناسیونالیسم را که ” کردها منافع مشترکى دارند ” براى هزارمین بار جلوچشم مردم منطقه گذاشتند . در نتیجه تا جائیکه به کمک و همدردى با مردم مصیبت دیده منطقه ومشخصا کوبانى مربوط مى شود ، دولتهاى غربى و شرکاى منطقه اى آنها ، اتفاقا نقطه مقابل آنها هستند. هیچ انگیزه بشردوستانه و انسانى از طرف اینها محرک کارى نمى شود . همانطور که طى یکى دو ماه گذشته همگان دیدند ، منافع مادى و زمینى تعیین مى کند هواپیما ها کجا را بمباران کنند .

اما صف دوستان کوبانى میلیونها انسانى هستند که نه تنها در منطقه ، بلکه در سراسر جهان ، شب را با کابوس آوارگى ومرگ کودکان این شهر مقاوم به روز مى رسانند . جبهه عظیم و میلیونى  اى که حتى رسانه هاى قدرتهاى بزرگ هم قادر به إنکار آن نیستند. قلب بخش مهمى از بشریت آزادیخواه با کوبانى است . این تنها امید شعف انگیز جبهه دوستان این مردم تحت محاصره است. اما متاسفانه از این دریاى همدردى و همبستگى فقط بخش کوچکى مى تواند به کمک مؤثر کوبانى بشتابد . زیرا سالها ودهه هاى گذشته صف آزادیخواهى و عدالت طلبى انسانى در اثر حملات همه جانبه سرمایه دارى همه جا عقب نشسته و دچار تفرقه گشته است. متاسفانه  اتحادیه هاى کارگرى و تشکلهاى مدنى و انساندوست که با روشنى و قدرت خیابان پایتخت کشور هاى همجوار کوبانى  را به تصرف در آورند و دولتها و نیروهاى نظامى اشان را به دفاع از مردم آن مجبور کنند ،غایب اند . اما علیرغم تمام این واقعیات ، پیروزى سربلندانه در کوبانى درمقابل جنایتکاران اسلامى ممکن است .

آمادگى و حضور هزاران نفر از جوانان زن ومرد در کشورهاى همجوار براى پیوستن به مقاومت در کوبانى ، موج فزاینده اعتراض و تظاهرات ها و همبستگى وسیع انسانى ، وآمادگى کمک به آواره گان همگى مایه امیدوارى اند . موفقیت مقاومت در کوبانى در مقابل جنایتکاران داعش ، دستاوردى عظیم براى کل منطقه و ورأى تمامى تفاوتهاى سیاسى و حزبى جریانات منطقه است ، دستاوردى که طى آن نه تنها موجودیت وصرف مدنیت و زندگى یک شهر نجات پیدا مى کند ، بلکه اثرات بعدى آن در مقابله  مردم منطقه علیه کهنه پرستان از گور برخاسته اسلامى نقش بسزایی خواهد داشت . یکى از تاکتیک هاى إسلامیون وحشى داعش در این دوره ، نمایش گسترده قساوت و کشتار بى رحمانه و جنون آمیز شان از طریق میدیا و در سطح جامعه ، با  هدف ارعاب و خنثى کردن هر گونه مقاومت بود . پیروزى در کوبانى مى تواند ورق را برگر داند و به مقاومت وایستادگى در مقابل این نیروى سیاه کمک کند .

زنده باد مقاومت کوبانى علیه ارتجاع اسلامى

زنده باد همبستگى بین المللى با کوبانى

همایون گدازگر

٢١ سپتامبر ٢٠١۴