با روشهای فرقه ای نمی شود به جنگ داعش رفت

کمتر از یکماه قبل مردم شهرهای کردستان ایران در حرکتهای علنی و اجتماعی خود  و در وسط میادین شهرها با جمع آوری کمکهای مالی و دیگر نیازمندیهای لازم برای آوارگان شنگال و کوبانی و همچنین با حضور در خیابانهای سنندج ، مریوان و به تناوب در دیگر شهرها، اعتراض و تنفر خود را علیه داعش و سلفی ها نشان دادند. جوانان و فعالین اجتماعی نیز عوامل و افراد سلفی نهی از منکر را در روز روشن گوشمالی دادند. همه این اقدامات در حالی صورت گرفت که ماموران و نهادهای رژیم اسلامی در شهرهای کردستان تلاش کردند مانع از این حرکتهای اجتماعی و انسانی مردم بشوند اما موفق نشدند.

در حالیکه این تلاشهای انسانی دارد روزبروز ابعاد توده ای تری بخود می گیرد، ویدئوکلیپی که در آن چهار نفر با لباسها و نقاب سیاه و با فیگوری کماندوئی سرگرم آتش زدن پرچم داعش هستند منتشر شده است. این ویدئو کلیپ ظاهرا از دامنه های کوه آبیدر تصویر برداری شده است. بهرحال اینکه کجا و چگونه تهیه شده است موضوع این نوشته کوتاه نیست. بقول دوستی که گفته بود هر جا علیه داعش حرکتی اتفاق بیافتد کار مثبتی است اما مهمتر از آن میزان تاثیرات آن حرکت است که چقدر می تواند داعش و داعشیان را در سوراخ کند.

از نظر من این شیوه و این سبک از مبارزه علیه داعش فرسنگها با مبارزات و حرکتهای سنت دار و جا افتاده مردم در شهرهای کردستان فاصله دارد که دو سبک و سنت کاملا جدا و متفاوت از هم است. این سبک بسیار از جامعه و روشهای مبارزاتی توده مردم عقب است. تا لحظه آتش گرفتن پرچم و اگر نوشته های آنان در دستشان نمی بود بیننده گان این کلیپ نمی توانستند فرق این چهار نفر را با افراد داعش از هم تمیز دهند.

این سبک و روش از مبارزه علیه داعش حتی اگر هر روز در کوه و کمر و در مقابل درختان انجام بگیرد کوچکترین تاثیر مثبتی بر مبارزه متحدانه و حی و حاضر اجتماعی مردم نخواهد داشت. این سبک از به کوه زدن و سرو صورت خود را باندپیچی کردن حتی سبکی چریکی هم نیست بلکه بیشتر روش فرقه های بی ربط به جامعه را نشان می دهد که در خلوت خود مشغول اجرای مناسک متعلق به فرقه خودشان هستند. این شیوه از مبارزه علیه داعش بیشتر از هر چیز به سبک و روشهای خود داعش شباهت دارد که امیدوارم کنار زده شود. حتی اگر کسانی که خود را بشدت چپ می پندارند و هر روز و هر شب با بلند کردن چهار بنر قرمز و چندین عکس از جانباختگان تپه های اطراف شهر را آزین بندی کنند باز هم بسیار از قافله مبارزات اجتماعی مردم در شهرهای کردستان عقب هستند.

توصیه من به این افراد که می دانم با تمام وجود علیه جانوران اسلامی داعش هستند این است که بجای این شیوه از فعالیت بروند و در سطح محلات مردم را برای حرکتهای توده ای و اجتماعی سازمان دهند. این افراد می توانند انرژی خود را با ابتکاراتی که در آن می توان توده هر چه بیشتری از مردم را در سطح گسترده ای متحد و متشکل کنند بکار گیرند. این قهرمان بازی درآوردنها نه تنها کارساز نیست بلکه لطمات آن قبل از هر کس متوجه خود این افراد خواهد شد آنهم به این خاطر که هر گونه حرکت بریده از مردم و در قالب فرقه ظاهر شدن میزان لطمه را نسبت به خود این افراد بیشتر می کند. مردم شهرهای کردستان در طول تاریخ مبارزات توده ای و اجتماعی خود و همین یک ماه اخیر در همبستگی و همیاری با آوارگان شنگال و کوبانی راه درست این حرکتهای مبارزاتی را نشان داده اند. با روشهای فرقه ای نباید به مبارزات توده ای و اجتماعی مردم لطمه زد.*